آفتابنیوز : آفتاب: مرد جوان که 30 سال سن داشت در ابتدای جلسه خطاب به قاضی گفت: چهار سال قبل در سیزده بدر که با خانوادهام به اطراف تهران رفته بودیم با خانواده همسرم آشنا شدم از همان لحظهای که همسرم را دیدم از او خوشم آمد و تصمیم گرفتم این موضوع را با مادرم در میان بگذارم.
وی ادامه داد: مدتی بعد از اینکه خانوادهها در روز 13 فروردین با یکدیگر آشنا شده بودند به خواستگاری همسرم رفتم و به سرعت مقدمات ازدواجمان فراهم شد.
این مرد جوان افزود: همسرم بسیار زیباست اما متاسفانه تنها زیبایی صورت را دارد و فاقد زیبایی سیرت است. او بسیار بددهن و بداخلاق است. هر بار که با یکدیگر سر مسالهای بحث میکنیم به شدت عصبانی میشود و فحشهای بدی که در شان و شخصیت یک زن نیست را به زبان میآورد.
وی با بیان اینکه همسرم حتی احترام خانوادهام و خانوادهاش را نگه نمیدارد، گفت: همیشه مقابل من به خانوادهاش به راحتی توهین میکند، حتی چندین بار زمانی که ما منزل پدر و مادرم بودیم و مشاجرهای بینمان اتفاق میافتاد، خیلی راحت خطاب به پدر و مادرم فحشهای نامربوطی میداد.
مرد جوان خاطرنشان کرد: دیگر نمیتوانم با چنین کسی که اینقدر راحت به همه توهین میکند و احترام کسی را نگه نمیدارد زندگی کنم.
در ادامه جلسه دادگاه، همسر این مرد که 27 سال سن داشت نیز با بیان اینکه همسرم نیز مرد مودبی نیست، گفت: اگر بیاحترامی صورت گرفته از طرف هر دوی ما بوده است، زیرا اگر من حرف نامربوطی میزدم شوهرم نیز کم نمیآورد و چند برابر بدتر از آن را به خودم تحویل میداد.
وی گفت: این موضوع بهانهای برای جدایی است و هر دویمان این را به خوبی میدانیم. همچنین احساس زنانهام به من میگوید پای زن دیگری در میان است. وقتی شوهرم اینقدر اصرار به جدایی دارد این زندگی دیگر ارزشی ندارد و من نیز خواهان جدایی هستم.
این زن جوان، تصریح کرد: در دعواهایی که بینمان اتفاق میافتاد اولین کسی که شروع به فحاشی میکرد شوهرم بود، ولی در اینجا خود را مظلوم و مودب نشان میدهد در حالی که اصلا اینطور نیست.
به گزارش ایسنا، در پایان و پس از بحثهای فراوان و درخواست قاضی برای عدم ایجاد طلاق و اصرار زوج جوان بر جدایی، در نهایت حکم طلاق توافقی آنها صادر شد.