آفتابنیوز : آفتاب: عين مصاحبه را بخوانيد:
آقاي دكتر با توجه با اشرافي كه به مسائل محيط زيست كشور داريد و با توجه به ارتباطات گسترده ملي و بينالمللي، مهمترين چالشهاي محيط زيست امروز را در چه ميدانيد؟
يكي از مهمترين چالشهاي سازمان حفاظت محيط زيست كه ريشههاي تاريخي هم دارد و داراي سابقه ديريني هم هست عدم كادر سازي و ناشايسته سالاري در مديريت اين سازمان است. متاسفانه رياست اين سازمان در حال حاضر فاقد كوچكترين ارتباط تحصيلي و سابقه و آشنايي با مسائل اساسي محيط زيست بودهاند. آقاي محمدي زاده در سال پاياني رياست خود بر سازمان حفاظت از محيط زيست خوب است كارنامه خود را ارائه كند. اين كارنامه قطعا از نظر اينجانب به عنوان فردي كه سالهاي سال در انجمنهاي علمي در حوزه تنوع زيستي و ايمني زيستي فعاليت داشتهام و بسياري از هم فكران من نمره قبولي نخواهد داشت. اگرچه چالشهاي زيست محيطي در كشور ما بسيار زياد هستند اما باز هم مايلم بر ناشايسته سالاري و عدم صلاحيت مديريتي در سازمان حفاظت محيط زيست تاكيد و پافشاري كنم چون اگر مديريت ارشد در سازمان حفاظت محيط زيست سياسي كار، كارنابلد و دانايي ستيز و فناوري هراس باشد آنگاه قادر نخواهد بود مشكلات ولو كوچك را حل كند تا چه رسد به چالشهايي اساسي كه در صدر آنها بايد از خشك شدن قسمت اعظم بزرگترين درياچه كشورمان و به دنبال آن به راه افتادن غبار نمك و احتمال الزام به مهاجرت دسته جمعي ساكنان پيرامون اين درياچه را نام برد. آقاي محمديزاده خوب است اقدامات خود در اين زمينه و نتايج آن را براي مردم، نه مردم منطقه بلكه تمام ايرانيان توضيح دهد چراكه اين فاجعه زيست محيطي ميتواند حتي آثار فرا ملي هم داشته باشد. پديده ريزگردها كه به بخش جدايي ناپذير زندگي امروز جمعیت ساکن در بخش عظيمي از كشورمان تبديل شده است هم به نظر ميرسد جايي در برنامههاي آقاي محمدي زاده نداشته باشد. كاهش تنوع زيستي٬ مرگ تدريجي حياط وحش و بيتدبيري سازمان در جلوگيري از وقوع فاجعه حياط وحش به كاهش تعداد يوزپلنگ ايراني يا سوسن چلچراغ محدود نميشود بلكه جنگل زدايي گسترده، تبديل اراضي، تعرض به منابع ملي و توسعه مصرف بيرويه سموم شيميايي دفع آفات نباتي به ندرت مورد اعتراض اين مدير ارشد دولت دهم قرار گرفته است. اما در عوض حاشيه سازيها و حاشيه پردازيهاي آقاي محمدي زاده در سازمان بسيار زياد است.
آقاي دكتر شما از كادر سازي گفتيد ممكن است قدري توضيح بدهيد منظورتان چيست؟
رئيس سازمان حفاظت از محيط زيست همواره از خارج از سازمان منصوب شده و شايد فعلا نشود به این موضوع انتقاد اساسي وارد كرد اما اگر نگاه كنيم از گذشته دور تقريبا تمام مديران ارشد سازمان٬ معاونين و مديران كل آن عاريتي بودهاند و به طور عمده بدون توجه به تخصص و شايستگي از وزارت امور خارجه (!) وزارت علوم و وزارت جهاد كشاورزي انتخاب شدهاند كه نوعا فاقد دلبستگي و عرق بخشي و علاقه مندي به محيط زيست بودهاند. مثال بارز آن همين معاونت آقايي به نام سليمانپور از وزارت خارجه در گذشته و آقایی به نام مرشدی در رياست دبيرخانه شوراي ملي ايمني زيستي و مدير كل پژوهشي سازمان حفاظت محيط زيست از وزارت جهاد كشاورزي در حال حاضر است. پس ميبينيم كه مديران سازمان به جاي كادر سازي، از طريق استقراض مديران آن هم منطبق با سلايق سياسي رياست سازمان تامين ميشوند نه از طريق تربيت نيرو براي اداره امور سازمان. در حوزه پژوهشي هم هميشه شوراي پژوهشي اين سازمان و مدير كل پژوهشي آن به عنوان يك منبع مالي به اعتبارات كلان پژوهشي سازمان توجه داشتهاند بدون آنكه پروژه اساسي در خور ذكري را اجرا كرده باشند.
آقاي دكتر شما مشخصا چه راه حلي را براي برون رفت از اين وضعيت پيشنهاد ميدهيد؟
سازمان حفاظت محيط زيست نيازمند تقويت و حتي تاسيس پژوهشكدهاي با استخدام كادر رسمي براي انجام پژوهشهاي فوري و كاربردي مورد نياز بخش است البته اينكه دانشگاهها متولي اصلي پژوهش در كشور باشند جاي ترديدي نيست اما با توجه با ساختار دانشگاهها كه به طور عمده محقق محور و تخصص محور هستند و نه مشكل محور، يك دستگاه اجرايي نبايد و نميتواند منتظر اقدام داوطلبانه دانشگاهها براي رفع مشكلات فوري و فوتي خود بماند. این موضوع نه تنها در مورد سازمان حفاظت محیط زیست بلکه در حوزه کشاورزی هم صدق میکند. در اينجاست كه وجود يك پژوهشكده قوي با كادري مجرب ميتواند راهگشا باشد. به همين ترتيب هم بايد عرض كنم كه از دانشگاه محيط زيست اين سازمان جز نامي براي تفاخر به جاي نمانده است. اين دانشگاه هم مستلزم تقويت به ويژه تقويت مديريتي است.
میتوانید مصادیقي از ضعف مديريت در سازمان را براي ما ارائه بفرماييد؟
رياست سازمان كه مسئوليت نهايي تهيه و تصويب آيين نامه اجرايي قانون ملي ايمني زيستي را بر عهده دارد طي 3 سال از مديريت خود عاجز از ايجاد تفاهم بين مديريتهاي مختلف درون دولت و انجمنهاي علمي بوده و در نتيجه اين قانون كه در اوايل دوره رياست آقاي محمدي زاده به وي ابلاغ شده همچنان بدون آيين نامه اجرايي است و همچنان اجراي آن متوقف است. آيا سندي فراتر از قانون گريزي يا عدم توان اجراي قانون براي عدم كفايت يك مدير لازم است؟ آقاي محمدي زاده با انتخاب دكتر مرشدي به رياست دبيرخانه شوراي ملي ايمني زيستي و به دنبال آن مدير كلي پژوهشي سازمان حفاظت محيط زيست تير خلاص را بر استفادههاي متعهدانه و مسئولانه از فناوري بيوتكنولوژي و مهندسي ژنتيك براي حفاظت از محيط زيست، افزايش تنوع زيستي و نجات گونههاي در حال انقراض زده است.
آثار سوء تدبير مهندس محمدي زاده منحصر به سازمان حفاظت محيط زيست و حتي حوزه محيط زيست نيست. وي با ممانعت از اجراي قانون ايمني زيستي يا در بهترين حالت ناتواني در اجراي قانون ملي ايمني زيستي موجب توسعه نياز ملي به واردات محصولات غذايي از جمله ذرت، دانههاي روغني و پنبه شده است. در حاليكه اين سازمان تحت هدايت مهندس محمدي زاده با هراس افكني مانع توليد ملي محصولات بيوتكنولوژيك در كشور شدهاند اما هرگز از واردات بيرويه محصولات تراريخته جلوگيري نكرده و به يك مصاحبه سر تا پا غلط اكتفا كردهاند. آقاي محمدي زاده خوب است كارنامهي تاثيرگذاري دوره حاكميت خود را بر تامين امنيت غذايي و بر اقتصاد مقاومتي نيز ارائه دهند. آيا اقتصاد مقاومتي مورد نظر مقام معظم رهبري جز اين است كه همه باهم دست در دست هم براي تعالي كشورمان آستينها را بالا زده و به آباداني كشور مشغول شويم؟
آقاي دكتر شما از حاشيه سازيهاي رياست سازمان گفتيد چه مثالي در اين مورد براي ارائه كردن داريد؟
از سه چهار ماه پيش سازمان حفاظت از محيط زيست از اينجانب و تعدادي از روساي انجمنهاي علمي دعوت كرد و درخواست كرد تا همايش مشتركي را با حضور رياست سازمان برگزار كنيم و توانمنديهاي بيوتكنولوژي براي كمك به بخش محيط زيست در آن همايش با حضور مديران ارشد سازمان ارائه شود. اين حركت در صورت تحقق (اگرچه دير هنگام) ميتوانست به عنوان آغازي براي تعامل سازنده انجمنهاي علمي و سازمان حفاظت محيط زيست تلقي شود. با وجود برگزاري جلسات متعدد و تفاهم خوبي كه بين كارشناسان و مديران مياني سازمان حفاظت محيط زيست و انجمنهاي علمي وجود داشت و حتي تاريخ و برنامههاي اين همايش هم تاييد شد بر اساس اطلاعات دريافتي، آقاي مهندس محمدي زاده با مشاهده اسامي سخنرانان كه تعدادي از روساي انجمنهاي علمي هم در ميان آنها بودهاند برآشفته شدند و با اظهاراتي كاملا سياسي و بدون ارتباط با موضوع، دستور لغو اين فعاليت و برنامه را صادر كردند كه بيانگر عدم توجه اين مدير ارشد دولت دهم به سياستهاي كلي برنامه پنجم توسعه كشور در مورد جایگاه انجمنهای علمی است كه از قضاي حادثه با مشاركت همين دولت تنظيم و پس از تاييد مقام معظم رهبري ابلاغ شده است.
از ندانم كاريهاي ديگر در اين حوزه انتصاب يكي از مديران سابق و با تجربهي ايمني زيستي كشور به مديريت پروژه توانمند سازي اجراي پروتكل ايمني زيستي كارتاهنا براي دومين بار و عزل وي بازهم براي دومين بار و بلكه سومين بار است. داستان از اين قرار است كه پروژهاي به ارزش 750 هزار دلار از سوي برنامه محيط زيست سازمان ملل متحد به تصویب رسید که با مديريت آقاي دكتر محمد حسين صنعتي تهيه شد و در اواخر سال 90 اين پروژه به امضاي برنامه ياد شده رسيد. اما در اين مرحله كه بخشي از اين پول به تهران رسيده است دكتر مرشدي خود را به عنوان مدير پروژه معرفي كرده و متاسفانه با ارسال نسخه فارسي آن پروژه به دبيرخانه پروتكل ايمني زيستي كارتاهنا كه به امضاي آقاي محمدي زاده رسيده است يك اقدام غير متعارف و حاكي از ندانم كاري ديگري نيز در دفتر اعمال آقاي رئيس ثبت شد. اكنون با دستور مهندس محمدي زاده دكتر صنعتي از مصدر اين پروژه كنار زده شده تا راه هزينه كرد اين اعتبار خارج از شمول محاسبات عمومي هموارتر شود.
اكنون نگراني جامعه علمي ذيربط بيش از سرنوشت اين 750 هزار دلار اعتبار بين المللي، متوجه بسترسازيهایی است که با استفاده از این اعتبارات کلان براي مبارزه با توسعه فناوريهاي نو صورت خواهد گرفت.
آیا شما هیچ تلاشی برای مذاکره با آقای مهندس محمدی زاده داشتهاید. آیا بهتر نیست به جای رسانهای کردن مسائل آنها را مستقیما با خود ایشان در میان بگذارید؟
در اولین روزهایی که ایشان سر کار آمده بودند در فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی شخصا از ایشان تقاضای ملاقات کردم و آمادگی انجمن ایمنی زیستی را برای مساعدت به رفع معضلی که سازمان با آن مواجه است به وی اعلام کردم ایشان سه مرتبه با صدای بلند گفت من حتما در خدمت شما خواهم بود و جلسه مبسوطی را با شما خواهم داشت. اما این انتظار هرگز به پایان نرسید و وعده ایشان هرگز محقق نشد و بدون تشکیل جلسه با انجمنهای علمی و با وجود مکاتبات متعددی که با ایشان صورت گرفت تدوین آیین نامه بازدارندهای برای قانون ملی ایمنی زیستی همچنان ادامه یافت. رسانهای کردن موضوع علاوه بر ادای دین به مردم که دانستن را حق آنها می دانیم این اطمینان را به دنبال دارد که مدیر مخاطب این مطالب را به دقت خواهند خواند و از مدیران ذیربط خود سوال خواهند کردو احتمالا در صدد تهیه پاسخ برخواهند آمد.
و به عنوان حرف آخر؟
اينجانب مايلم مستقيما آقاي محمدي زاده را خطاب قرار داده و بگويم آقاي محمدي زاده با تو هستم. به جاي مقابله با دانشمندان كشور به فكر جلب همكاري آنها براي حفاظت و توسعه محيط زيست كشورمان باش كه دوره مديريت تو در اين سازمان رو به اتمام است اما آمادگي انجمنهاي علمي براي ادامه خدمت به كشور را پاياني نيست!.
ایشان فردی عالم و ئانا و شخصیتی متعهد و دلسوز برای میهن عزیزمان هستند که بخاطر تنگ نظری ها و خط بازی های سیاسی کشور از خدمات علمی ایشان در عرصه اجرا محروم گردیده است