آفتابنیوز : 
بنياعتماد در شروع اين نشست با اظهار خوشحالي از استقبال گسترده تماشاگران از اين فيلم، گفت: ديدن يك سالن پر از تماشاگران، براي سازندگان اثر خيلي با ارزش است و هيچ چيزي به اندازه يك استقبال خوب از فيلم نميتواند خستگي را از تن سازندگان آن به در كند.
وي در ادامه درباره دلايل تبديل اپيزود «ننه گيلانه» به فيلم بلند «گيلانه»، گفت: اگر اين اتفاق نميافتاد، امروز فرصتي هم مهيا نميشد تا ما با هم به گفتوگو بنشينيم، زيرا كه سرنوشت فيلمهاي كوتاه و مستند در ايران انبار شدن در آرشيو و فراموش شدن آن اثر است، پس من به عمد تصميم گرفتم تا بدون دخالت و تغيير در ساختار «ننه گيلانه» آن را تبديل به فيلم بلند كنم و واقعا چنين كاري انرژي بيشتري از ما گرفت و مشكلات زيادي به خصوص در اكران آن داشتيم.
بنياعتماد در اين باره گفت: در اكران «گيلانه» ما با تفكرات و برخوردهاي متفاوت و غير قابل باوري روبرو بوديم زيرا كه اين فيلم در وهله اول جذابيت تجاري و گيشهاي ندارد و به همين دليل با انواع تحقيرها از جانب سينماداران روبرو شد و از طرفي خيلي از اين افراد حاضر نبودند عسكهاي فيلم را با گريمهاي متفاوت رادان و معتمدآريا بپذيرند پس ما به ناچار اين فيلم را در هفت - هشت سينما به نمايش گذاشتيم و خوشبختانه آمار خوبي هم به لحاظ استقبال تماشاگران كسب كرديم.
وي اضافه كرد: استقبال موفق «گيلانه» نشانگر هوش و سطح سليقه مخاطبان ايراني است كه هنوز از جانب دست اندركاران سينما باور نشده است و به همين دليل، همچنان سطح سليقه سطحي را براي جذب مخاطبان ملاك قرار ميدهند و فيلمها را براين اساس گزينش ميكنند، در حاليكه بدون هر گونه تعارفي بايد گفت كه تكليف سينماي ايران را كه با جرياني بيرمق در حال حركت است تنها مخاطبان آن روشن ميكنند.
محسن عبدالوهاب نيز در اين باره، گفت: جامعه ما حساس، روشنفكر و آگاه است و نميتوان آن را به نوع خاصي از سينما و سليقه محدود كرد به همين جهت هم اميدوارم كه اجازه دهند تا انواع ديگر فيلمها نيز جاي كار پيدا كنندو به مرور مخاطبان خود را بيابند.
بنياعتماد، سپس درباره پرداختن به موضوع «جنگ» در اين فيلم، گفت: حرف زدن درباره جنگ و آسيبهاي آن در شرايط حاضر كشور ما كه همواره در معرض حملات مختلف است، هيچ گاه تمام شدني نيست، به خصوص كه نسل جوان ما کمتر جنگ را به ياد دارد، پس ساخت چنين فيلمي با اين نگاه واقعبينانه نسبت به كشور و برخورد هيجاني نكردن با جنگ را بايد به اطلاع اين نسل رساند، پس بحث در اين مورد خيلي جدي است.
وي ادامه داد: گيلانه حاصل تمام گفتوگوها و زندگي كردن و ديدن خانوادههايي با موفقيتهاي مشابه بود و اين واقعيتي است كه مردم ما دفاع کرده اند و هزينه داده اند و مي دهند و ما همه آنها را فراموش كردهايم پس من وظيفه خودم ميدانم كه امروز درباره جنگ حرف بزنم و حقايق آن را افشا كنم تا بيست سال بعد، جوانان حسرت اين را نخورند كه چرا با ما درباره جنگ حرف زده نشد.
وي سپس درباره نوع روايتگري در فيلم «گيلانه» گفت: ما تلاش زيادي داشتيم تا قصه نگوييم، بلكه ميخواستيم يك روز از زندگي اين افراد را نشان دهيم و شمول رنج اين مادر را به تصوير بكشيم و همين روند هم باعث جذابيت فيلم براي مخاطب ميشود و اگر قصهگويي را براي آن در نظر ميگرفتيم بايد انتظار فيلم معموليتري هم ميداشتيم.
در ادامه اين جلسه فاطمه معتمدآريا، بازيگر نقش «گيلانه» درباره كاراكتر خود در اين فيلم، گفت: من براي اولين بار در طول تجربههاي بازيگري خود تحت تاثير شخصيتي به نام «گيلانه» قرار گرفتهام، زيرا كه «گيلانه» فقط مادر سرزمين خودش نيست بلكه او مادر تمام سرزمينهايي است كه ما مصيبتهاي آنها را ميشناسيم، زيرا كه به جنگ و عواقب آن را به خوبي آگاه هستيم.
وي اضافه كرد: «گيلانه» بر اساس يك شخصيت واحد نوشته نشده است. بلكه بر اساس زندگي بسياري از زنان نوشته شده كه در موقعيتهاي مختلف وجود داشتهاندو فيلم حاصل تحقيق درباره بسياري از افراد است، پس «گيلانه» ما به ازاي فردي ندارد و نشانهاي از بسياري از زنان است.
وي در پايان گفت:بازي من در اين فيلم تنها تجلي انديشه اين دو كارگردان است و فكر ميكنم «گيلانه» جزو معدود فيلمهايي است كه بدون هيچگونه غلو و ريايي درباره جنگ ساخته شده است.
«بهرام رادان» بازيگر نقش اسماعيل نيز درباره اين فيلم، گفت: در اين فيلم ما ميخواهيم درد و رنج گيلانه را ببينيم و تاثيرات حضور او است كه به اسماعيل و ديگر نقشهاي فيلم معنا ميدهد و از اين رو بازي من هم در اين فيلم تنها در جهت پر رنگ كردن «گيلانه» است.
بنياعتماد نيز درباره بازي «رادان» در اين فيلم، گفت: وقتي پيشنهاد ساخت اين فيلم را به بهرام رادان دادم، او ميدانست كه چهرهاش در اين فيلم قرار است كاملا به هم بريزد و حتي در طول فيلم تنها در چند صحنه كوتاه سر پا است ولي او به راحتي قرارداد را امضا كرد و هيچ چيزي هم درباره رقم دستمزد نپرسيد چنين واكنشي براي اولين بار از سوي يك جوان انجام ميشود و همين حركت هم احترام من را نسبت به او برانگيخت و از اين جهت اميدوارم سينماي فرهنگي ما به مرحلهاي برسد كه به اين نياز پاسخ داده شود تا جوانان با استعدادي مثل رادان مجبور نشوند در فيلمهايي كه دوست ندارند بازي كنند.
وي اضافه كرد: نقش ايستاي رادان در اين فيلم، يكي از سختترين نقشهايي بود كه او ميتوانست در آن بازي كند، زيرا كه اين كاراكتر چندان جاي برزو بيروني نداشت.به گزارش ايسنا، در ادامه نشست «باران كوثري»درباره تجربه بازي دراين فيلم گفت: فيلم «گيلانه» كلاس خوبي براي من بود، زيرا كه با دو كارگردان باتجربه كه فيلمسازي جزو دغدغههاي آنها است كار ميكردم و از اين جهت خيلي چيزها از آنها ياد گرفتم و در بازي خودم در مقابل فاطمه معتمدآريا نيز به همان اندازه كه ميترسيدم، ياد گرفتم.
فريد مصطفوي، فيلمنامهنويس «گيلانه» نيز درباره اين كار گفت: بعد از سفارش اين فيلم به بنياعتماد، ما روي طرح معيني كار نكرديم بلكه همه چيز را از پژوهشهاي اوليه آغاز كرديم و خواستيم پس لرزههاي بعد از جنگ را به تصوير بكشيم، كه در اين ميان بيشتر از هر چيز به زنهايي توجه كرديم كه همه و يا مادر جانبازان جنگ بودند و بيش از هر كسي در اين ميان فراموش شده بودند و برعكس بيشتر از هر كسي رنج ميبردند.
بنياعتماد نيز در پايان اين جلسه، افزود: من اساسا آدم تلخبيني نيستم و دوست ندارم كه چنين تفكري را در فيلمهايم جاي دهم ولي من بيش از اندازه واقعبين هستم و خيلي از حقيقتها حرف ميزنم، پس دغدغه من به اندازه كافي تلخ است و به جوهر وجود انسان كه از طاقتفرسايي و مقاومت او سرچشمه ميگيرد، ميپردازد پس ميبينيد كه من براي ويترين فيلم نميسازم بلكه براي پرده فيلم ميسازم و اميدوارم كه بالاخره يك روز ملاك جماعت تصميم گيرنده از اين مرحله منجمد خارج شود.