کد خبر: ۱۷۸۶۷۶
تاریخ انتشار : ۳۰ آبان ۱۳۹۱ - ۰۹:۴۷

درخواست طلاق به خاطر دو قطبی بودن مرد!

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: زن جوانی در دادگاه خانواده حضور یافت و درخواست جدایی از شوهرش را به قاضی ارائه کرد. این زن که ۲۸ سال سن داشت، دلیل جدایی‌اش را دو قطبی بودن شوهرش خواند و گفت:‌ سه سال است که زندگی‌مان را شروع کرده‌ایم. اما من هیچ لذتی از زندگی‌ام نبرده‌ام، زیرا بیماری شوهرم چنین اجازه‌ای ر ا به من نمی‌داد.

وی ادامه داد:‌شوهرم سال‌هاست که به این بیماری دچار است، اما متاسفانه نه خودش و نه خانواده‌اش زمانی که به خواستگاری آمدند، این مساله را بیان نکردند،‌ چرا که اعتقاد داشتند بیماری شوهرم با ازدواج برطرف می‌شود زیرا فکر می‌کردند او افسرده است و با شروع زندگی حالش خوب می‌شود.

این زن جوان خاطرنشان کرد:‌ شوهرم به دلیل بیماری که داشت گاهی اوقات دو هفته غمگین و گوشه‌گیر بود، به طوری که حتی یک لحظه هم با کسی حرف نمی‌زد و گاهی اوقات آن‌قدر رفتارش عجیب و شاد بود که کلافه می‌شدم اما اوایل فکر می‌کردم به دلیل فشار کاری، شاید چنین رفتاری دارد،‌ ولی با گذشت زمان پی به بیماری‌اش بردم.

این زن جوان بیان کرد:‌ یکی از دوستانم روانپزشک است و زمانی که مشکل شوهرم را به او گفتم او احتمال داد که دو قطبی است اما اصرار داشت،‌ یک‌بار شوهرم را به مطبش ببرم. وقتی با شوهرم در طول چند جلسه صحبت کرد،‌ متوجه بیماری‌اش شد، حتی شوهرم اعتراف کرده بود که قبل از ازدواج با من از بیماری‌اش اطلاع داشته، اما چون تصور می‌کرده با ازدواج، مشکلش برطرف می‌شود، بیماری‌اش را از من پنهان کرده است.

وی مدعی شد: بیماری شوهرم روز به روز شدیدتر می‌شود و متاسفانه اقدامی برای درمانش نمی‌کند،‌ من نیز بارها سعی کردم به او کمک کنم،‌ اما نتوانستم،‌ زیراخودش نمی‌خواهد معالجه شود.

این زن جوان گفت:‌ دیگر نمی‌خواهم با شوهرم زندگی کنم. زیرا احساس می‌کنم من نیز دچار افسردگی شده‌ام. مهریه ۵۰۰ سکه‌ای خود را در ازای حکم طلاق خواهم بخشید.

به گزارش ایسنا، قاضی دادگاه بعد از شنیدن اظهارات زن جوان، از او خواست تا مدارک پزشکی شوهرش را در جلسه بعدی دادگاه به همراه داشته باشد. همچنین به دلیل عدم حضور مرد در دادگاه حکمی مبنی بر طلاق صادر نشد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
d;d
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۸/۳۰
0
1
اون علامت تعجب آخرش برای چیه؟زندگی کردن با یه فرد دو قطبی که بیماری اش در مرحله ی شدید هم باشه یه خودکشی تدریجی و شکنجه ی مستمر هست.
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین