آفتابنیوز : آفتاب: قاسم راجيان يكي از جانبازان جنگ تحميلي بود و سالها با تركشي كه از آن دوران در سرش باقي مانده بود كنار مادر سالخورده و دو برادرزادهاش زندگي ميكرد. پس از مرگ مادر، آنها سه نفري با هم و كنار يكديگر بهزندگيشان ادامه دادند.
قاسم هيچگاه شكايتي از زندگي نميكرد و هميشه از خدا ميخواست بتواند از امانتهاي برادرش كه به او سپرده شده بود، بخوبي مراقبتكند.
اميدي بيبازگشت
روزهاي پاياني آبان امسال وقتي برادرزادههاي اين جانباز سرافراز به خانه بازگشتند و چند بار صدايش زدند، پاسخي نشنيدند. آنها سراسيمه به اتاق عمو رفتند و مشاهده كردند او تشنج كرده و بيهوش شده است.
آنها با اورژانس تماس گرفتند و عموي ۴۵ سالهشان را ابتدا به بيمارستان شهدا و سپس به بيمارستان خاتمالانبياي تهران منتقل كردند. پس از سه روز بستري بودن قاسم در اين بيمارستان، پزشكان نظر دادند وي مرگ مغزي شده و ديگر اميدي به بازگشت او نيست.
اهداي سه عضو مرد جانباز به بيماران
دو برادر وقتي از موضوع باخبر شدند، به ياد حرفهاي عمو قاسم افتادند كه هميشه ميخواست اعضاي بدنش را اهدا كند تا مرگ او طلوع زندگي ديگر باشد.
آنها تصميم خود را گرفتند و با مراجعه به واحد پيوند عضو بيمارستان مسيح دانشوري تهران رضايت خود را اعلام كردند و خواستند طبق وصيت عمويشان اعضاي بدن وي را اهدا كنند و به اين ترتيب كبد و دو كليه قاسم، اين جانباز جنگ تحميلي به سه بيمار نيازمند اهدا شد و قاسم نيز به جمع دوستان شهيد خود كه سالها از آنها دور مانده بود پيوست و آسماني شد.
وصيت آسماني عمو
در همين رابطه برادرزاده قاسم روز گذشته به خبرنگار ما گفت: عمويم سالها در جبهههاي جنگ حق عليه باطل جنگيده بود و بعد از مرگش هم با ايثاري كه كرد، درس زندگي و پايمردي به ما آموخت.
وي افزود: عمو هميشه دلش ميخواست اگر برايش اتفاقي افتاد، اعضاي بدنش به بيماران نيازمند اهدا شود تا شايد دردمندي التيام يابد. من و برادرم از اينكه توانستيم به وصيت او عمل كنيم خوشحاليم و به وجود چنين فرد ايثارگري ميباليم.
ايثاري ديگر از يك جانباز
مرد ميانسال ديگري هم به نام عباس اكسيري، پاسدار بازنشسته سالها با سه تركش به جا مانده از جنگ تحميلي روزگار ميگذراند، بيآنكه كسي جز همسر فداكارش از جانباز بودن وي مطلع باشد.
عباس اكسيري روزهاي پاياني آبان امسال دچار مرگ مغزي شد و خانوادهاش وقتي از موضوع باخبر شدند، تصميم گرفتند اعضاي بدن وي را به بيماراني هديه كنند كه سالهاست با مرگ دست و پنجه نرم ميكنند بنابراين پيكر اين جانباز سرافراز هم به واحد پيوند اعضاي بيمارستان مسيح دانشوري تهران منتقل شد و كليهها، كبد، دريچه قلب و بافتهاي بدن وي به بيماران پيوند زده شد و او با آرامش به خانه ابدي رفت.
پدر با اشتياق به ديدار خدا رفت در همين رابطه علي پسر ۲۲ ساله اين جانباز به خبرنگار ما گفت:پدرم با سه تركش در بدنش زندگي ميكرد و مادرم از اين موضوع باخبر بود و در اين اواخر من و برادرم نيز متوجه اين موضوع شده بوديم.
پدرمان هيچ وقت براي دريافت كارت جانبازي اقدام نكرد و عقيدهاش اين بود كه براي رضاي پروردگار در جبهههاي حق عليه باطل جنگيده است و اجر آن را با هيچ چيزي نميتواند عوض كند.
وي اضافه كرد: پدرم از چند سال پيش به من و ديگر اعضاي خانواده گفته بود در صورتي كه اتفاقي برايش افتاد، اعضاي بدنش را به بيماران اهدا كنيم. اين تنها خواسته پدرم و وصيت او بود بنابراين من، برادر و مادرم تنها خواستهاش را عملي كرديم و به او افتخار ميكنيم كه يك رزمنده بيادعا بود. او هر چند در ميان ما نيست اما ياد و ايثاري كه بعد از مرگش كرد، او را براي هميشه جاودانه كرد.
به گزارش جام جم،وي يادآور شد: پدرم به روزهاي محرم علاقه بسياري داشت و هميشه دوست داشت روزي كه به ديدار خدا ميرود در ماه محرم باشد كه سرانجام هم به خواستهاش رسيد و آسماني شد.