آفتابنیوز : آفتاب: به گزارش ایران عقربهها ساعت ۲ بعدازظهر جمعه ۱۴ بهمنماه سال ۹۰ را نشان ميداد، ناگهان صداي جيغ زنانهاي سكوت ساختمان را شكست. اين زن در حالي كه گريه ميكرد از همسايهها كمك ميخواست. وقتي همه به خانه وي هجوم بردند صحنهاي باورنكردني ديدند، شوهر اين زن به كام مرگ فرو رفته بود.
زن جوان كه ترسيده بود خيلي زود با برادرشوهرش تماس گرفت و وي را در جريان قرار داد.
برادر «مهدي» كه از شنيدن خبر مرگ برادرش شوكه شده بود خيلي زود خود را به خانه مهدي در ورامين رساند و جسد برادرش را روي تختخواب ديد. همه فكر ميكردند كه علت مرگ ايست قلبي است تا اين كه ماجراي مرگ مرد جوان به پليس مخابره شد و تيمي از مأموران كلانتري ۲ ورامين در محل حاضر شدند. هيچ نشاني از به هم ريختگي نبود، مرد جوان طوري روي تخت دراز كشيده بود كه انگار هنوز خواب است و هيچ نشانهاي از مرگ مشكوك در صحنه ديده نميشد اما برادر مهدي ميخواست به اين پرونده رسيدگي شود و اصرار ميكرد كه مهدي به قتل رسيده است. با اعلام اين مرگ مرموز به بازپرس داداش زاده از شعبه۵ دادسراي ورامين وي نيز در محل حادثه حاضر شد و در بازرسيهاي تخصصي چند فرضيه را پيش روي خود ديد.
بازپرس داداش زاده، ابتدا در فرضيه مسموميت غذايي، دستور داد تا از باقيمانده ناهارشان نمونهبرداري كنند و براي بررسي فرضيه سكته قلبي يا خفگي دستور داد جسد را به پزشكي قانوني انتقال دهند.
بازپرس داداش زاده كه به رفتارهاي زن جوان كه «آمنه» نام دارد مشكوك شده بود دستور داد مأموران شماره موبايلهاي آمنه و همسرش «مهدي خسروي» را تحت رديابيهاي تخصصي قرار دهند.
در موبايل مهدي هيچ سرنخي از قاتل احتمالي به دست نيامد و تحقيقات نشان داد كه كسي با مهدي دشمني نداشته است اما مأموران در بررسي موبايل آمنه به پيامك مرموزي رسيدند كه از مرگ مهدي به شماره ناشناسي خبر داده بود اما اين سرنخ نميتوانست نشان از قاتل بودن زن جوان داشته باشد و همه منتظر نتيجه اعلام خبر مرگ مهدي از سوي پزشكي قانوني شدند.
پليس در اين مدت به دستور بازپرس شعبه۵ مأموريت داشت تا شماره ناشناس را رديابي كند. تحقيقات پليسي مأموران را به پسر جواني به نام «ميكائيل» رساند. اين مرد خواستگار خواهر آمنه بود و چون از آشنايان خانواده آمنه به حساب ميآمد ادعا كرد با آمنه ارتباط خوبي داشته و اين زن نيز ماجراي مرگ همسرش را به وي اطلاع داده است.
اين ادعاها در حالي بود كه پزشكي قانوني دليل مرگ مهدي را خفگي شناخت و همه فرضيههايي كه احتمال مرگ مرموز را داشت پررنگتر شدند و بازپرس داداش زاده براي افشاي قتل خاموش مهدي، آمنه را دستگير كرد.
زن جوان اصرار بر بيگناهي داشت و ادعا كرد بعد از اينكه ميكائيل به خواستگاري خواهرش رفته به وي علاقهمند شده و ميكائيل روز حادثه مهدي را به قتل رسانده است.
با اعترافات زن خيانتكار، پليس ميكائيل را بازداشت كرد و اين مرد خود را بيگناه دانسته و در بازجوييها گفت: من و آمنه با هم دوست شديم و دور از چشمان مهدي با هم ارتباط داشتيم و آمنه هميشه ميگفت همسرش را دوست ندارد و زماني كه وي همسرش را به قتل رساند با پيامكي مرا باخبر كرد و از همان زمان رابطهام را با وي قطع كردم و در اين ماجرا هيچ نقشي نداشتم. زماني كه خبر مرگ مهدي را شنيدم شوكه شدم و باورش برايم سخت بود.
در اين مرحله، آمنه باز تحت بازجوييهاي فني قرار گرفت و شروع به تناقضگويي كرد تا اينكه اوايل مهرماه سال جاري به ناچار لب به اعتراف باز كرد و به بازپرس گفت: روز حادثه از صبح مهدي كارهاي خانه را انجام داد و خسته بود و زماني كه براي استراحت جلو تلويزيون خوابيد من به خاطر خوردن مشروبات الكلي در حالت عادي نبودم. روسريام را دور گردنش انداختم و وي را خفه كردم و شروع به صحنهسازي كردم، طوري رفتار كردم كه سعي داشتم مرگ همسرم را طبيعي جلوه دهم و فكر نميكردم راز نهفته مرگ مهدي روزي فاش شود.
وي درباره انگيزه اش گفت: مهدي را دوست نداشتم و به خاطر رابطه پنهانيام با ميكائيل قصد داشتم همسرم را از زندگيام حذف كنم و زندگي دوبارهاي را با ميكائيل شروع كنم.
بنا به اين گزارش، با افشاي راز جنايت همسركشي بعد از ۷ ماه، بازپرس آمنه را قاتل اعلام کرد و ميكائيل را به خاطر رابطه نامشروع با آمنه روانه زندان كرد. برادر قرباني اين جنايت در حاليكه اشك گونههايش را خيس كرده بود به خبرنگار شوك گفت: در اين پرونده من و ديگر اعضاي خانواده تنها قصاص قاتل برادرم را از دادگاه ميخواهيم و منتظر صدور حكم از سوي دادگاه هستيم.