آفتابنیوز : آفتاب: احسان، به پدرش پیشنهاد میدهد که بهتر است از فوتبال بیرون بیاید و به خانه بازگردد. او این حرف را چند بار در طول مصاحبه میگوید.
*این روزها فشار بر روی پدرت در فدراسیون فوتبال خیلی زیاد است. تیمهای مختلف نتیجه نگرفتهاند. تو فکر میکنی عملکرد او در فدراسیون چطور بوده؟
پدر من ثابت کرده که در کارهای مدیریتی همیشه موفق بوده. هر جا هم بروید، بهخاطر عملکردی که داشته از او تعریف کردهاند. از هر کارمند کمیته المپیک بپرسید، میگوید پدر من در زیر ساختها موفق بوده است. شما فکر کنید الان دارید با یک آدم عادی حرف میزنید. به نظر من فوتبال ایران نتیجهگر است نه مدیریتی. شما ببیند پدر من در دوومیدانی چقدر کارها زیرساختی کرد. احسان حدادی محصول باباست. ۱۶ سالش بود که آمد. وقتی الان میرود و در المپیک موفق میشود، بهخاطر سرمایهگذاری است که آن زمان پدر من انجام داد. الان پدر من در فوتبال نتیجه نگرفته است ولی من میپرسم کجا نتیجه نگرفته ایم؟ دقیقاً سر گردنه. اگر تیمملی ما ازبکستان را میبرد، جوانان به کره نمیباخت، ما بهترین فدراسیون دنیا را داشتیم؟ فدراسیون فوتبال خوب عمل کرد و تنها در بازی آخر نتیجه نگرفت. کی تصور میکرد فوتسال ببازد؟ کی فکر میکرد تیمملی جوانان اوت شود؟ یا نوجوانان قهرمان آسیا نشود؟ تیم جوانان انصافاً قوی نبود؟ به نظر من پدر از نظر مدیریتی خوب عمل کرد و تنها نتیجه نگرفت.
*در واقع فکر میکنی پدرت قربانی نتایج فوتبال شد.
بله، پدر من قربانی فوتبال شد. همه میدانند او چه مدیر خوبی است. خود خبرنگارها و رسانهها هم که علیه پدر من مینویسند، میدانند که او قبلاً خودش را ثابت کرده است. پدر من ۴۰ سال مدیر این ورزش بوده و تنها در فوتبال نتیجه نگرفته، در حالی که مدیریتش خوب بوده است.
*ولی مسئله این است که شکستهای فوتبال زیاد شده. نمیخواهی این حق را به مردم بدهی؟
من به تمام مردم حق میدهم. خود من هم از شکستهای فوتبال واقعاً ناراحت میشوم. وقتی فوتسال شکست خورد حالم خوب نبود. وقتی تیم جوانان باخت، خیلی ناراحت بودم چون میدیدم اکبر محمدی چقدر زحمتکشیده است. او هم دانشگاهی من بود. میدیدم که چطور هر روز تمام زمانش را برای درست کردن این تیم میگذارد و چطور به شهرهای دور میرود و تست میگیرد.
*فکر میکنی دلایل شکست تیمهای ما چه بوده است؟
من همه این شکستها را یک اتفاق میدانم. فقط یک اتفاق. شما اگر قبل از بازی جوانان با کره نظرسنجی میگذاشتید قول به شما میدهم ۹۹ درصد میگفتند ایران میبرد. یا برای فوتسال هم همین کار را میکردید، دوباره نظرات همین بود.
*ولی به هر حال رئیس فدراسیون فوتبال باید بهخاطر این شکستها پاسخگو باشد.
من خودم یک ورزشکار هستم و میدانم وقتی یک رشته نتیجه نمیگیرد، باید رئیس پاسخگو باشد. به هر حال فدراسیون فوتبال هم فدراسیون علی کفاشیان است ولی به نظرم نباید تمام کاسه کوزهها را سر رئیس خراب کرد. پدر من کارهای مدیریتی را درست انجام داد و تیمها نتیجه نگرفتهاند. فوتسال و تیم بزرگسالان شکست خوردند. البته تیم بزرگسالان کارش به آخر نرسیده، یک امتیاز از ازبکستان کمتر داریم و هنوز امیدواریم. نباید بهخاطر نتیجه نگرفتن فوتسال سالها مدیریت پدر من زیر سؤال برود و بگویند او بد است. فراموش نکنید فدراسیون فوتبال بهترین فدراسیون سال شد. چیزی هم که من از پدرم در اینباره شنیدم این بود که به هر حال ایران با توجه به بودجهای که داشته و امکاناتی که در اختیار دارد، با وجود ژاپن و کره بهترین شده است. این دو کشور پول دارند و کنفدراسیون تشخیص داده با توجه به این بودجه، به اندازه ایران که اصلاً بودجه درست و حسابی ندارد پیشرفت نکردهاند. مثلاً حامد حدادی با هیچ امکاناتی میرود و در المپیک مقام میآورد اما ورزشکار آمریکایی پایینتر از او قرار میگیرد. آمریکا بودجه زیادی دارد با بهترین مربیان و اردوها ولی وقتی احسان بالاتر میاندازد پس فدراسیون ما با توجه به نبود پول و امکانات، بهترین فدراسیون میشود نه آمریکا.
*به نظر تو پدرت باید در فدراسیون فوتبال بماند یا اینکه برود؟
به نظر شخصی من بابا مدیریتش را در اثبات کرده و باید از فدراسیون فوتبال بیرون بیاید. این نظر شخصی من است. او دو بار بهترین فدراسیون را بهترین فدراسیون آسیا کرده. کسانی که از نظر علمی اطلاعاتی دارند، میدانند که چرا فدراسیون بهترین شده است. البته انتقادهایی هم بوده که من کاری ندارم این انتقادها درست بوده یا غلط. پدر من خواست که فوتبال را از نظر زیر بنایی درست کند ولی روشی که او دارد دقیقاً برخلاف روشی است که باید در فوتبال به کار گرفته شود. فوتبال فقط نتیجه میخواهد نه کار ساختاری.
*ماجرای مشاور عالی کفاشیان هم به هر حال سوژه شده، آیا او با تو رابطه نزدیکی داشت؟
خب من از ۸ سال پیش او را میشناختم. زمانیکه من در دو میدانی کار میکردم او هم برای تمرین کشتی به کمیته ملی المپیک میآمد. ما با هم دوست بودیم ولی من اصلاً نفهمیدم که چه اتفاقاتی در این چند روز افتاد. فقط شنیدم که او دستگیر شده است. الان هم نمیدانم دقیقاً چه اتفاقی افتاده ولی میدانم که مربوط به فدراسیون فوتبال نیست.
*به هر حال پدر شما هم برای ادای توضیحات به بازرسی اوین رفت. به نظر میرسد او درباره فوتبال هم حرفهایی زده است.
ببینید کار بابای من در همه جا معلوم است. همه چیزش روی حساب و کتاب بوده و تا حالا کار غیرقانونی نکرده است. همیشه با قانون کار میکند. تا به حال هیچ حسابی را بالا و پایین نکرده. این انگها به پدر من نمیچسبد.
*البته آدمهای مختلف هم همیشه از سالم بودن پدر شما نوشتهاند. ولی قبول داری به هر حال او باید در انتخاب اطرافی که کنارش کار میکردند، بهتر عمل میکرد؟
پدر من ۵ سال است که رئیس فدراسیون فوتبال است ولی باور میکنید در طول این ۵ سال دو بار به فدراسیون رفتم؟ یک بار بهخاطر گرفتن بلیت برای یکی از دوستانم رفتم که بلیت هم نداشتند، اصلاً به فدراسیون نرفتم که فردا بحثی درست نشود. ولی من هم مثل شما گاهی به انتخابها یا اصرارهای بابا روی ماندن یک فرد انتقاد داشتم و بارها در خانه به او انتقادهایم را میگفتم.
*پس فکر میکنی دیگر پدرت نباید در فوتبال بماند.
اگر نیاز است که شوکی به فوتبال وارد شود و این شوک همان رفتن بابای من است، بهتر است او از فوتبال برود. اگر قرار است این شوک واقعاً به فوتبال کمک کند، اصلاً ایرادی ندارد. من یک ورزشکارم و میخواهم مثل یک آدم عادی نه پسر کفاشیان، در اینباره صحبت کنم. پدر من دارد از حضور در فوتبال عذاب میکشد. او در این سالها صادقانه کار کرد و به هیچ سود و منفعتی هم نرسید. او مجموعه دوومیدانی آفتاب انقلاب را ساخت. آقای سجادی مرادی و احسان حدادی و ... هم جزو کسانی بودند که پدرم در پیشرفت دوومیدانیشان خیلی تأثیرگذار بود. به نظرم بهتر است پدرم به خانه برگردد تا آرامش پیدا کند. در این سالها باور کنید من خیلی روزها پدرم را اصلاً ندیدهام. من ترجیح میدهم پدرم از فوتبال بیرون بیاید.
*حرف خاصی مانده؟
پدر من دنبال میز و صندلی نیست. هر جا هم کارایی نداشته قبل از اینکه برکنارش کنند، رفته است. او قویترین پستها را داشته ولی سودی نکرده. همه این چیزها را میدانند.