آفتابنیوز : آفتاب: خانواده عبدالمجيد ۱۷ ساله هنوز مثل روزهاي بهاري ۱۲ سال پيش كه پسرشان را ناگهاني از دست دادهاند، نگران و با پريشاني همه جاي ايران را به دنبال يك نشان از پسرشان هستند. ۱۲ سال از روزهاي گم شدن عبدالمجيد ميگذرد و با وجود اين پدر و مادرش با چهره پيش ساختهاي كه از گذر زمان بر وي در ذهنشان به تصوير كشيدهاند، بيشتر روزها در شهر پرسه ميزنند و هر جا كه ميروند با دقت در چهره پسرهاي جوان، به دنبال يافتن آشناي خودشان هستند.
ماجراي گم شدن پسر جوان از وقتي آغاز شد كه وي تنها ۱۷ سال داشت و خانوادهاش براي آينده تحصيلياش برنامههاي زيادي در ذهن داشتند. ۱۷ ارديبهشت ماه سال ۷۹ آخرين روزي بود كه عبدالمجيد در كنار خانوادهاش سپري كرد و غروب آن روز براي هميشه درگير يك سرنوشت مرموز شد. آن روز شوم پسر ۱۷ ساله بعد از ۴۵ روز بستري بودن در بخش كودكان بيمارستان امام حسين(ع)، همراه با پدر به خانه عمهاش در مركز تهران رفت و بعد از چند دقيقه مثل هميشه شروع به بهانهگيري كرد.
عبدالمجيد پسر پرخاشگر و بهانهجويي بود و روزهاي آخر به پيشنهاد يك دكتر معالج براي بررسي رفتارهايش در بيمارستان بستري شده بود. ۴۵ روز مدتي بود كه پزشك معالج پسر خانواده سعيدي برايش در نظر گرفته بود و با وجود اين با بازگشت از بيمارستان پسر ۱۷ ساله مثل هميشه بهانهگيريهايش را از سر گرفته بود. خستگي راه هنوز از تن پدر و پسر درنيامده بود كه عبدالمجيد به بهانه قدم زدن در پارك خواست از خانه خارج شود و حتي اين مهلت را هم به پدرش نداد كه وي را در اين كار همراهي كند. اما طولاني شدن اين قدم زدن، ترس را در دل خانواده سعيدي انداخت و باعث شد تا خيلي زود براي پيدا كردن پسرشان دست به كار شوند.
پدر عبدالمجيد كه هنوز بيتابي روزهاي نخست گم شدن پسرش را دارد، گفت: از وقتي عبدالمجيد از در خارج شد دلشوره عجيبي در من افتاد و مدام ميخواستم مانع از اين كار وي شوم. اما حال روحي او خيلي خوب نبود و به خودم اين نهيب را زدم كه زياد در اين جور كارهايش دخالت نكنم. قدم زدن يك ساعته پسرم تا پاسي از شب به طول كشيد و وقتي از وي خبري نشد با همراهي چند آشنا همه پارك و اطراف محل زندگي خواهرم را زيرورو كردم، اما هيچ اثري از پسرم نبود. سعيدي در ادامه گفت: وي هيچ اختلاف يا مشكلي در خانواده نداشت و به همين خاطر باورش برايم سخت بود كه عبدالمجيد ناگهان ناپديد شده باشد. وقتي از جستوجو در اطراف خانه و پارك نااميد شدم، شبانه به همه بيمارستانها و كلانتريها سر زدم، اما انگار پسرم از تهران محو شده بود.
به گزارش ایران،خانواده پسر گمشده همان شب در كلانتري ۱۰۵ سنايي تشكيل پرونده دادند و با جديت پيگير پيدا كردن پسرشان بودند، اما تحقيقات وسيع مأموران به جايي نرسيد و باعث شد تا پرونده براي تكميل تحقيقات به اداره ۱۱ پليس آگاهي تهران فرستاده شود. كارآگاهان اين اداره براي يافتن يك سرنخ از معماي گم شدن پسر نوجوان، تحقيقات كاملي را در دستور كار خود قرار دادند و با اين وجود با گذشت چند ماه هيچ نشاني از پسر گمشده به دست نيامد. از روزهاي نخست تشكيل اين پرونده ۱۲ سال ميگذرد و با وجود ادامه داشتن تحقيقات و پيگيري هر ماهه خانواده سعيدي هنوز هيچ نشاني از عبدالمجيد در دست نيست. بنابراين گزارش، از كساني كه از سرنوشت مرموز عبدالمجيد سعيدي اطلاعاتي دارند، درخواست ميشود تا براي كمك به حل معماي اين پرونده با شماره۵۱۰۵۵۵۱۱ اداره يازدهم پليس آگاهي، تماس بگيرند.
اینطوری اگه بر فرض امروز من دیده باشمش خوب از کجا باید بفهمم که همون شخصه ؟!!!! ازش کارت ملی بخوام ؟!!!!!