آفتابنیوز : آفتاب: واما مدیری در آغاز کار جدیدش یعنی ویلای من در این رابطه این طور توضیح داده است که: لازم است که توضیحاتی بدم راجع به قهوه تلخ که چرا پایان نداشت و چرا به بعضی از تعهدات خودش عمل نکرد
و قبل از آن یک تشکر بزرگ به همه شما بدهکارم به خاطر استقبالتان، به خاطر کپی نکردنتان و به خاطر حمایت شگفتانگیزی که از قهوه تلخ کردید. هیچ جوری نمیشود این را جبران کرد. حمایت شما از قهوه تلخ شگفتانگیز بود.
و این حق شماست که بدانید چرا قهوه تلخ قسمت پایانی نداشت و به بعضی از تعهدات خودش عمل نکرد، این وظیفه من است که به شما توضیح بدم (چشمم درآد).اما من بعضی چیزها را میتوانم بگویم. بعضی چیزها را نمیتوانم بگویم. سعی میکنم یک حرفایی بزنم تا یک حرفایی زده باشم.
اما اینجا بگویم که، همین اول حرفام که حق با شماست همیشه. همیشه حق با شماست، اینها مشکلات من است، مشکل شما نیست، بدانید که میدانم اینها مشکلات من است حق با شماست، سعی میکنم یک حرفایی بزنم.
دو سال پیش که اساسا شبکه خانگی اختراع شد، دو سه سال پیش، هیچ کس نمیدانست این کار اینقدر سخت و پیچیده است.یعنی از صفر تا صد این مسیر اینقدر سخت و پیچیده است.
موضوع قاچاق، موضوع لو رفتن DVD، موضوع نظارت کیفی و فنی، موضوع تولید این کار، موضوع تبلیغات و اطلاع رسانی، موضوع تکثیر و از همه سختتر موضوع توزیع و پخش این کار در سراسر ایران، در هزاران هزار سوپرمارکت به فاصله از صبح تا شب، موضوع وقفه نیفتادن در پخش، موضوع نظم هفتگی این کار.
وقتی واردش شدیم فهمیدیم چقدر سخت و پیچیده است.همه سعیمان را کردیم صد و دو قسمت از قهوه تلخ ساخته و پخش شد.فقط چهار قسمت آخر ماند، شش قسمت آخر، ببخشید، یعنی دو مجموعه، یعنی میشود گفت فقط فینال این کار ماند که به مشکل برخورد. صد و دو قسمتش پخش شد.
اما این کار باید تمام میشد و باید به تعهدات خود عمل میکرد.اما این سختیها برای ما به عنوان اولین تجربه شبکه خانگی پر از آزمون و خطا بود.
و الان تازه پیدا کردیم که چکار باید بکنیم و چه کارهایی را نباید بکنیم و چجوری باید اصلا این پروژههای اینچنینی را مدیریت کرد و جلو برد. پیدا کردیم. یک مطلب کوچک عرض کنم از گذشته در بیست سال گذشته که من دارم برنامهسازی میکنم، حدود بیست سال شده، یک مرور کوچولو بکنیم، نوروز ۷۲، که البته آنجا من بازیگر بودم! پرواز ۵۷، ساعت خوش، سال خوش، نوروز ۷۶، مجموعه ۷۷، ببخشید شما، پلاک ۱۴، ۹۰ شب، طنز ۸۰، پاورچین، نقطه چین، شبهای برره، باغ مظفر، مرد هزار چهره، مرد دو هزار چهره... کدام یک از این کارها ناقص ماند؟ کدام یک از این کارها قسمت پایانی نداشت؟
این لیستی که خدمتتان عرض کردم میشود هزاران هزار دقیقه برنامه، یعنی صدها ساعت برنامه، هرکدام اینها ۹۰ قسمتی بودند، ۱۰۰ قسمتی بودند، ۱۳۶ قسمتی بودند و بعضیهاش ۱۷۰ قسمتی، کدام یک از این کارها در ۲۰ سال گذشته که من ساختم قسمت پایانی نداشته؟ پس حتما یک اتفاقاتی افتاده که قهوه تلخ قسمت آخر نداشت. چرا این یک کار برایش این اتفاق افتاد؟ حتما یک اتفاقات عجیبی افتاده که این کار ته نداشت. اما دوباره اینجا بگویم، حق با شماست. اینها مشکلات من است، مشکلات شما نیست! حق همیشه با شماست!
بعضی از مطبوعات و سایتها این سوال را میکنند که تو که داری پروژه جدید شروع میکنی، اصلا چه تضمینی هست که باز این ناقص نماند؟ باز این به تعهداتش عمل کند؟
اینکه همه چیز این کار با من است، مسؤولیت تمام و کمال این کار با من است، تهیه کنندگی، کارگردانی، اجرای پروژه، ساخت و .. و هر آنچه که به این پروژه مربوط است، مسئولیتش با من است. جوایزش، کیفیتش، به اتمام رساندنش، پخش منظم هفتگیاش و هرچه که به این پروژه مربوطه است و اینکه دلیل اینکه این کار را شروع کردم اصلا این بود.
شاید دو دلیل داشته باشد. من یک پروژهای را شروع کردم به نام ویلای من در ۴۴ قسمت.
اصلا مهمترین دلیل شروع یک پروژه جدید، همین بود. ترمیم کردن و پاک کردن هرآنچه که در کار قبلی اتفاق افتاد. این تنها کاری است که من میتوانم بکنم. چکار میتوانم بکنم دیگر؟
تنها کاری که الان میتوانم بکنم این است که یک پروژه جدید شروع کنم، به اتمام برسانم، پخش منظم کنم، جوایزش را بدهم و تمام.
قسمت آخرش بیایم بنشینم دوباره بگویم متشکرم و خداحافظی کنیم. یکی این دلیلش است، یکی نیاز جامعهمان به کمدی است. الان، در این شرایط؛ حالمان کمی خوب بشود.
کاری که من الان میتوانم بکنم این است که با به دست آوردن تجربیاتی از کار قبل که حالا میدانم چکار باید بکنم، چکار نباید بکنم، یک پروژهای را شروع کنم خیلی تر و تمیز، به اتمام برسانم و به تعهداتش عمل کنم. کار جدید یک کار ۴۴ قسمتی است که هر هفته دو قسمت بیرون میآید. باز این کار را به این دلیل کمتر و سبکتر گرفتیم که بتوانیم بهتر مدیریتش کنیم، یعنی ۲۲ هفته این کار پخش خواهد شد، ۲۲ تا دو قسمتی، یک تیم بسیار خوب از بازیگران درجه یک این کار، بازیگران طنز دور هم جمع شدند برای این کار، این کار روی DVD۹ تکثیر خواهد شد، DVD۹ کیفیتش بسیار بالاتر است، حجمش بسیار بالاتر است و امکانات بسیار وسیعتری به ما میدهد. این کار علاوه بر شکل عادی خودش که مثل همیشه بیرون میآید، در یک شکل دیگرش دوبله ترکی خواهد شد برای هموطنان ترک زبان ما، در یک شکل دیگر دوبله کردی خواهد شد برای هموطنان کرد زبان ما، یک شکل دیگرش زیرنویس عربی خواهد داشت و یک شکل دیگرش زیرنویس انگلیسی.
و جوایز بسیار متعدد که پخش این جوایز، قرعه کشی این جوایز و اهداء این جوایز با موسسه گلرنگ رسانه خواهد بود، شرکت گلرنگ که گلرنگ در این زمینه بسیار خوش نام است. سالهای سال است که گلرنگ دارد قرعه کشی میکند و هزاران هزار جایزه را اهداء کرده و در این زمینه مورد اعتماد مردم است.
در قسمت آخر با شما حرف بزنم، از شما تشکر کنم به خاطر حمایتهایتان و آن لحظه، لحظهای باشد که من سربلند باشم و بگویم که کار را انجام دادهام.تمیز، تا به آخر، با انجام تمامی تعهداتی که بر عهده شخص من بوده که همه این کار، تمامی تعهداتش بر عهده شخص من است.
ایشان با کار در تلویزیون ، بیشتر شبها سر مردم خسته از گرفتاریها و مشکلات را در روستاها ، شهرهای دورافتاده و همه جا ، گرم می کردند و طرفداران زیادی هم داشتند ، با این کار آخرشان ، پشت پا به سابقه هنریشان زدند و به خاطر مادیات ، خیلی از وجهه خود را کم کردند .
یک هنرمند ، با طرز زندگی سالم و طرز فکر خوب خود ، اعم از مردمی بودن و دوری از اعتیاد ، باید الگوی خوبی برای جوانان و مردم جامعه خود باشد .
انشاءالله که از خیلی از هنرمندان خودمان و هنرمندان آنور آبها یاد بگیریم و به کارهای خیریه و امور خیر بپردازیم .
امیدواریم که ایشان بتوانند کارخود را توجیه و جبران کنند.
با سلام
حیف است هنرمندی لایق و توانمند مانند شما با ان کارهای خوب دچار وسوسه مالی و مادیات شود. بنظ من این کار را برای مردم بسازید نه برای شرکتهای و پول
امیدوارم موفق باشید