آفتابنیوز : آفتاب: نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «بیخود و بیجهت» روز دوشنبه با حضور عبدالرضا کاهانی کارگردان، نگار جواهریان بازیگر، حسین سلطانمحمدی، سعید قطبیزاده، امیر پوریا و کیوان کثیریان منتقدان، پیام فروتن طراح صحنه و لباس و اصغر دشتی کارگردان تئاتر در کافه خبر برگزار شد.
در ابتدای این نشست حسین سلطانمحمدی منتقد فیلم درمورد حواشی اکران این فیلم و نمایش ندادن آن در سینماهای حوز هنری گفت: «خلاف اتفاقی که درباره اکران این فیلم افتاد، به نظرم «بیخود و بیجهت» مورد توجه و مطلوب است و تماشاگر میتواند ملموس با آن برخورد کند و آن را میبیند.»
به گزارش خبرآنلاین، وی ادامه داد: «این یک فیلم ایرانی امروزی و مربوط به خودمان است. کاراکتر انتزاعی ندارد و میشود معضلات اجتماعی را در آن پیدا کرد. ما میتوانیم استنباط اجتماعی خودمان را «از بیخود و بیجهت» درآوریم و کلی از بحثهای اجتماعی امروزی را میتوان به آن منسوب کرد.»
سلطانمحمدی همچنین خاطرنشان ساخت: «از این فیلم میتوان کد مثبت درآورد و اگر با آن مقابله نشود، میتوان مباحث دیگری را هم از آن استخراج کرد. فروشی هم که فیلم تا امروز داشته نشان میدهد جدای از هیاهوی رسانهای، مردم آن را میبینند و دهان به دهان به هم میگویند. ما از چیزهای معمولی زندگی میتوانیم این فیلم را بیرون بکشیم و مسئله منفی در آن وجود ندارد.»
در ادامه این بحث امیر پوریا منتقد فیلم درخصوص برخوردهای صورت گرفته با این فیلم، گفت: «مقاومت و یا رفتارهایی چکشی که در مقابل «بیخود و بیجهت» صورت میگیرد خودش موضوع این فیلم است. فیلم در مورد جامعهای حرف میزند که این برخوردها در آن وجود دارد. برخورد این گونه با این فیلم جدید نیست. این نگرشی است که سالها وجود داشته است.»
وی در ادامه افزود: «خیلی وقتها پیگیری حواشی برخورد با این فیلمها نیازی نیست. یک نفر میتواند خود فیلم را ببیند چون همه این حواشی درون فیلم است. یک نفر بعد از مدتها میتواند «بیخود و بیجهت» را ببیند و متوجه شود در مقطعی از جامعه چه اتفاقی افتاده است.»
نگار جواهریان بازیگر فیلم نیز درباره اوضاع سینما و پذیرفتن نقشها در این روزها گفت: «برای کسانی مثل من، بازیگران و عوامل دیگر فیلم این روزها، روزهای سختی است، چون تصمیم گیری افراد مخدوش است. المانهایی که برای حذف نقشها باید رعایت کنی هر روز بیشتر میشود. به هر حال باید برای کار کردن در این سینما درگیر یک سری مسائل شد یا نشد.»
وی با اشاره به حرفهای پوریا افزود: «برای من اینکه فیلمی ساخته شده که توانستم در آن بازی کنم و همان موقعیت جامعه را توصیف میکند و همان بلای درون فیلم سر اکران آن میآید، تنها دلداری است که میتوانم به خودم بدهم. ما باید بالاخره کار کنیم و این منفعل بودن است که در این شرایط در سینما کار کردن را کنار بگذاریم.»
سعید قطبیزاده منتقد سینما در بخش دیگری از این نشست اظهار کرد: «وقتی سینما را به لحاظ تاریخی مرور میکنیم از دهه ۷۰ به بعد یک نوع پوستاندازی در آن میبینیم. ما سایتهای معتبر سینمای جهان را که نگاه میکنیم، میبینیم ۱۰ فیلم برگزیده منتقدان از دهه ۷۰، ۸۰ به بعد فراتر نمیرود. من به این نتیجه رسیدم که این مسئله آینه تمام نمای جامعه است. عصر قطعیتها و شکوه تمام شده است.»
وی همچنین با اشاره به آثار کاهانی و تاثیرگذاری آنها در سینما توضیح داد: «به نظرم رضا کاهانی ۹۹ درصد ناآگاهانه بدعتگذار جریان پست مدرنیستی در سینما است. عظمتی به نام «ناخدا خورشید» نمیسازد چون معتقد به آن نوع فیلمسازی نیست. دوره آن فیلمها گذشته است. من خوشحال میشوم وقتی میگویند «بیخود و بیجهت» فیلمی دور همی است چون الان وقت فیلمهای دور همی است. کارهای او مثل هال هارتلی و جیم جارموش است.»
قطبیزاده با تاکید بر نوع خاص فیلمسازی کاهانی عنوان کرد: «این فیلم ساخته شده که همان موقع دیده شود و شکل عجیب و غریبی هم برای اکران نیاز ندارد. این فیلم مخصوص زمان خودش است و همان موقع هم باید اکران شود. سهل و ممتنع است اما با این حال کار راحتی نیست.»
در ادامه پیام فروتن طراح صحنه و لباس در ادامه صحبتهای قطبیزاده گفت: «من فکر میکنم فیلم اصلا ساده نیست و به شدت پیچیده است. فیلمنامه پر از جزییات است. هم میگویند، سادگی بعد از پیچیدگی اما به نظرم «بیخود و بیجهت» پیچیدگی بعد از پیچیدگی است.»
او معتقد است تماشاچی بعد از دیدن «بیخود و بیجهت» به چیزی که کارگردان میخواهد رسیده است. چون زمان فیلم مدام با جزییات همراه میشود و رضا کاهانی هم در توجه به جزییات خوب عمل میکند.
فروتن در ادامه صحبتهای خود با آوردن مثالی توضیح داد: «فیلم «باد ما را خواهد برد» عباس کیارستمی هم همینطور است. این فیلم چیزی ندارد، اما تماشاگر بعد از دو ساعت وقتی از سالن نمایش بیرون میآید متوجه میشود دو ساعت آروزی مرگ یک پیرزن را کرده است. کاهانی میخواهد تماشاگر بعد از دیدن فیلم به این نتیجه برسد که بیخود و بیجهت یک فیلم دیده است و اتفاقا این خیلی خوب است.»
در بخش دیگری از این نشست قطبیزاده درباره سادگی «بیخود و بیجهت» گفت: «این فیلم تماشاگر را به دیدن یک اثر ساده دعوت میکند. فیلمنامه طوری نوشته شده است که دیالوگ خاصی از آن در نمیآید. در نهایت نوعی تقدسزدایی از مفهوم سینما به معنی کلاسیک آن است. کارگردان تعمدا به سادگی در فرم میرسد که خیلیها را به اشتباه و غفلت میاندازد که کار خاصی نکرده است.»
وی با اشاره به فیلم اصغر فرهادی اظهار کرد: «ما وقتی فیلم «جدایی نادر از سیمین» را نگاه میکنند فکر میکنند فیلم ساختن کار سختی است، اما وقتی فیلم کاهانی را نگاه میکنیم احساس میکنیم ما هم میتوانیم فیلم بسازیم. چون پشت آن نگاه ساده جزیینگری وجود دارد.»
اصغر دشتی کارگردان تئاتر درباره آبزورد بودن «بیخود و بیجهت» عنوان کرد: «جامعه امروز کمدی به نظر میآید و آبزورد کاردن کار سادهای نیست. ابزورد کردن طعنه به کمدی میزند. وقتی از پیچیدگی هم حرف میزنیم باید ببینیم که منبع پیچیدگی کجاست و از کجا شکل گرفته و شروع شده است.»
دشتی ادامه داد: «وقتی به آثار نمایشنامه نویسهایی مثل بکت و یونسکو نگاه میکنیم و منتقدان از آنها حرف میزنند باید ببینیم آنها پیچیدگیشان را از کجا میگیرند که به این همه سادگی تبدیل میشود. این نمایشنامهها سرشار از زندگی است. و اتفاقا پیچیدگیشان را از خود زندگی میگیرند.»
وی با تاکید به اینکه «بیخود و بیجهت» کاملا بدیهی است، گفت: «به نظر من این فیلم در مورد معضلات جامعه هم نیست. این فیلم جاری و بدیهی است و این گونه بودنش زاییده جامعه ماست. همنشینی این ماجراها این فیلم را لاجرم میکند. «بیخود و بیجهت» تاثیری که روی من میگذارد این است که جامعه ما جامعهای ایستا است و با این همه هیاهو اتفاقی در این فیلم نمیافتد. ما در جامعه عربده زیاد میزنیم و جدل میکنیم، اما هیچ کاری نمیکنیم.»
در انتهای این بحث عبدالرضا کاهانی کارگردان این فیلم با اشاره به حال و هوای «بیخود و بیجهت» عنوان کرد: «در سه فیلم اولم دوست داشتم پیامم مستقیمتر و شفافتر باشد، اما بعد که چند فیلم ساختم و تجربهام بیشتر شد از آن مستقیمگویی پرهیز کردم. در «بیست» غمی نهفته است. نمیدانم اگر طور دیگری ساخته شود چه اتفاقی درباره آن میافتد.»
وی درباره لحن فیلمهایش توضیح داد: «موقعیتها این لحن را به من میدهند. نگاه من به شرایط هم مهم است اما این نگاه از آسمانها نیامده است و مربوط به همین جا است»