قتل مادر توسط پسر
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: علی، جوان ۲۱ ساله بیرجندی که متهم به قتل نامادری‌اش است امروز در پای میز محاکمه دادگاه کیفری خراسان جنوبی ضمن قبول اتهام از اولیای دم مقتول تقاضای بخشش کرد.
متهم در ارتباط با حادثه قتل مادر ناتنی‌اش به قاضی داریوش گفت: من در خانه خواب بودم که مادر ناتنی‌ام وارد خانه شد و به من لگد زد و شروع به داد و بیداد کرد که چرا خوابیدی، پدرت سرکار رفته و تو در خانه خواب هستی. متهم در ارتباط با حادثه قتل مادر ناتنی‌اش به قاضی داریوش گفت: من در خانه خواب بودم که مادر ناتنی‌ام وارد خانه شد و به من لگد زد و شروع به داد و بیداد کرد که چرا خوابیدی، پدرت سرکار رفته و تو در خانه خواب هستی.
وی ادامه داد: من به او گفتم پدرم خودش گفت که امروز کار نیست اما او همچنان با من دعوا می‌کرد و من او را حل دادم به دیوار خورد و افتاد و سرش به سکو خورد وقتی نزدیک او شدم با سنگ به سر من زد و سرم پر از خون شد.
متهم یادآور شد: این کار موجب عصبانیت من شد و دیگر نفهمیدم چه کار می‌کنم و نتوانستم عصبانیت خودم را کنترل کنم و چند لگد محکم به قفسه سینه او زدم و ناگهان دیدم چشمانش باز مانده است و او را به داخل صندوقچه‌ای که داخل اتاق بود انداختم و مقداری لباس روی او ریختم و فرار کردم.
به گزارش فارس،وی ادامه داد: یکی دو روز در بیابان بودم و سپس برگشتم.
قاضی داریوش در این جلسه از اولیای دم که برادران و خواهران مقتوله بودند در مورد تقاضای بخشش متهم سئوال کرد که مورد موافقت اولیای دم قرار نگرفت.
بررسی بیشتر در مورد این پرونده به جلسه بعدی دادگاه موکول شد.
متهم در ارتباط با حادثه قتل مادر ناتنی‌اش به قاضی داریوش گفت: من در خانه خواب بودم که مادر ناتنی‌ام وارد خانه شد و به من لگد زد و شروع به داد و بیداد کرد که چرا خوابیدی، پدرت سرکار رفته و تو در خانه خواب هستی. متهم در ارتباط با حادثه قتل مادر ناتنی‌اش به قاضی داریوش گفت: من در خانه خواب بودم که مادر ناتنی‌ام وارد خانه شد و به من لگد زد و شروع به داد و بیداد کرد که چرا خوابیدی، پدرت سرکار رفته و تو در خانه خواب هستی.
وی ادامه داد: من به او گفتم پدرم خودش گفت که امروز کار نیست اما او همچنان با من دعوا می‌کرد و من او را حل دادم به دیوار خورد و افتاد و سرش به سکو خورد وقتی نزدیک او شدم با سنگ به سر من زد و سرم پر از خون شد.
متهم یادآور شد: این کار موجب عصبانیت من شد و دیگر نفهمیدم چه کار می‌کنم و نتوانستم عصبانیت خودم را کنترل کنم و چند لگد محکم به قفسه سینه او زدم و ناگهان دیدم چشمانش باز مانده است و او را به داخل صندوقچه‌ای که داخل اتاق بود انداختم و مقداری لباس روی او ریختم و فرار کردم.
به گزارش فارس،وی ادامه داد: یکی دو روز در بیابان بودم و سپس برگشتم.
قاضی داریوش در این جلسه از اولیای دم که برادران و خواهران مقتوله بودند در مورد تقاضای بخشش متهم سئوال کرد که مورد موافقت اولیای دم قرار نگرفت.
بررسی بیشتر در مورد این پرونده به جلسه بعدی دادگاه موکول شد.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
انتشار یافته: ۰
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید
اینکه دست است .