آفتابنیوز : آفتاب: معمایی به نام مشایی! عنوان یادداشت صادق زیباکلام در روزنامه آرمان است كه در آن میخوانید؛
بحث بر سر آن نیست که آیا رحیممشایی برای انتخابات ریاستجمهوری میآید یا خیر؟ آیا او رای میآورد یا نه؟
قبلاً گفتهام که اگر او تائید صلاحیت شود و اگر اصلاحطلبان همین گونه ادامه دهند، او قطعاً رای میآورد.
مساله اساسیتر و بنیادیتر از همه اینها این است که به راستی اسفندیار رحیممشایی کیست؟ این چهره و شخصیت درمجموع ساکت و دمفروبسته به واقع کیست؟
مقصودم به هیچروی تعارف و تملقات متافیزیکی و متامعرفتی نیست. مقصودم به هیچروی ورود به وادی عرفان، طی طریق و سیر و سلوک و این مقولات نیست. نه مقصودم خیلی عامتر، دنیاییتر و خاکیتر از این حرفهاست. مقصودم دقیقا آن است که افکار و عقاید سیاسی، اجتماعی، فکری، فرهنگی و جهانبینی او واقعا کدام است؟ او واقعاً چه فکر میکند و به چه چیزهایی اعتقاد دارد؟
چرا جناح راست، محافظهکاران و اصولگریان با او مخالفند؟ هجمه به هاشمیرفسنجانی را کاملاً میشود فهمید اما چرا جناح راست از رحیممشایی شدیدا انتقاد میکند؟ از دو حال خارج نیست؛ یا رحیممشایی مرتکب اعمال و رفتارها، کارها و اقداماتی شده که کفر اصولگرایان را درآورده یا آنکه او افکار و عقایدی دارد که اصولگرایان اینچنین چشم دیدن رحیممشایی را ندارند.
شاید هم ترکیبی از هر دوست؛ هم رحیممشایی افکار و عقاید خاصی دارد و هم مرتکب اعمال و رفتار و سیاستهایی شده که نزد جناح راست غیرقابل بخشش است.
اینکه بگوییم «مهندس» (عنوان ایشان نزد خواص و همکاران نزدیک) عمل ناصحیح انجام نداده بلکه دارای افکار و عقاید خاصی است و بهواسطه آن افکار و عقاید است که اصولگرایان اینچنین منتقد وی هستند.در این صورت باز هم همان پرسش بالا مطرح میشود که آن افکار و اندیشهها، آن جهانبینی و اعتقادات، آن باورها و گرایشها کدامند؟ در آن صورت و منطقاً میرسیم به اینجا که پس «مهندس» دارای این افکار و عقاید است که اینچنین مورد انتقاد جناح راست است.
یقینا خواهیم گفت افکار خاص او. ختم کلام آنکه حتی اگر رحیممشایی در اعتقاداتش هم سستیهایی میداشت، حتی در اعتقادات سیاسی هم سستیهایی میداشت، بالاخره از خیلیها که کمتر نیست.
بهعلاوه برخی دیگر هم آن سستیها را دارند. یا بگذارید اینگونه بگوییم که میزان اعتقادات خیلیها معلوم نیست که از رحیممشایی بیشتر باشد اما اصولگرایان کمتر با آنها زاویه دارند. بهراستی اگر وزن «مهندس» ۸۰ کیلوگرم باشد، او ۸۰ کیلو پیچیدگی و ابهام است؟
شاید روزی بهدرستی معلوم شود که چرا محافظهکاران از رحیممشایی ناراضیاند. شاید تصور میکنند که اگر رحیممشایی و تاثیر رفاقت او بر احمدینژاد نمیبود، احمدینژاد امروز همچنان همان اسطوره سوم تیر ۸۴ باقی مانده بود و همچنان رهبر معنوی بهقول جبهه پایداری، جریان یا گفتمان سوم تیر میبود.اما رحیممشایی، احمدینژاد را گرفتار کرد.
منتها این فرضیه هم خیلی راه به جایی نمیبرد. چراکه کم نیستند کسانی که معتقدند در حقیقت رئیس و اصل کاری خود احمدینژاد است و رحیممشایی تابع اوست. جالب است که هرقدر به انتقادات مینگردیم بهجز الفاظ کلی و کلیشه چیز دیگری نسبت به دلایل مخالفتشان با رحیممشایی به طور شفاف چیزی را مطرح نمیکنند. بهراستی مشکل رحیممشایی چیست؟
* استاد دانشگاه