کد خبر: ۱۸۳۷۵۰
تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱۳۹۱ - ۱۹:۲۰

خاطره جالب مصباح از منبر هاشمی

آفتاب‌‌نیوز :

آفتاب: آیت الله مصباح یزدی در بیان خاطرات خود می‌گوید: در اواخر سال ۱۳۴۵ بود که روزی در مسجد آقای مهدوی آقایی که نمی دانم کی بود آرام به من پیغام داد که آقای منتظری از زندان پیغام داده اند که شما و چند نفر دیگر منجمله آقای هاشمی متواری شوید.صلاح نیست در تهران بمانید. به دنبال این پیغام بود دوستانی که در تهران بودند تصمیم به رفتن گرفتند. حالا هرکسی به سوی محل خاصی که به نظرش مکناسب بود رفت.

من هم سعی کردم بیایم اطراف قم . ۶ ماه طول کشید تا خودم را به انار برسانم . منطقه ای بین رفسنجان و یزد . یک مدتی آنجا بودیم .بعد رفتیم رفسنجان . منزل آشیخ عباس پور محمدی . از ائمه ی جماعت رفسنجان . همانجا ماندیم . خیلی ها که فرار می کردند به منزل ایشان می رفتند . ما هم مدتی مزاحم ایشان بودیم .

در همان وقت ها که ما در انار مخفی شده بودیم. آقای هاشمی که متواری بودند به رفسنجان آمده بودند. منیر هم می رفتند. وقتی شنیدم ایشان منبر می روند تعجب کردم. گفتم بنای منبر رفتن نبود قرار بود متواری شویم. ایشان چطور منبر می روند؟

رفتیم رفسنجان . دیدیم بله ! . مجلس منبر آقای هاشمی برقرار است و بسیار هم مفصل . رئیس شهربانی رفسنجان هم دم در نشسته بود . آقای هاشمی هم بالای منبر . کتاب سرگذشت فلسطین آقای هاشمی را هم گذاشته بودند وسط مجلس و می فروختند ! .

پرس و جو کردیم متوجه شدیم این آقای رئیس شهربانی به دلایلی با بعضی از رجال شهر رفاقت دارلند و رجال شهر هم با آقای هاشمی رفیق اند و اینها را گزارش نمی کنند .


البته ساواک آنجا نبود و بنا بود که این مسائل به وسیله شهربانی گزارش یود آنها هم فقط یک گزارش ساده و کم رنگی می دادند تا حساسیتی ایجاد نشود تا اینکه دهه ی آخر صفر ساواک آمد و آقای هاشمی را گرفت و ما هم دوباره به اصطلاح متواری شدیم .

بعدها فهمیدیم خبر منبر آقای هاشمی در رفسنجان از جایی به ساواک رسیده بود و آمده بودند در ایام رحلت پیامبر(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) آقای هاشمی را گرفتند و بردند ، ما هم به یزد برگشتیم . منزل فامیل ها نرفتیم . منزل دوستان می ماندیم .مدتی آنجا ماندیم . تا ببینیم اوضاع چگونه می شود؟ . تا آرام آرام و کم کم به سوی قم حرکت کنیم .

همان زمان که آقای هاشمی را به زندان برده بودند، قرار شد ما هم مدتی در اطراف شهر تهران منزلی بگیریم و آنجا باشیم . هیچکس از محل ما خبر نداشت . جز دوستان خیلی خصوصی مان .

ماجرای آمدن ما از یزد به تهران اینگونه بود که لباس مبدل پوشیدیم. با عمامه مشکی . از یزد نشستیم جلوی کامیونی . با آقای مسعودی خمینی . به اصفهان آمدیم . از اصفهان هم با یک اتوبوس به سمت تهران آمدیم . هیچ توقفی نکردیم . یکراست آمدیم تهران و به منزلی که در اطراف شهر برایمان گرفته بودند رفتیم . یکی دو ماه هم آنجا ماندیم . بعد مخفیانه به قم آمدیم . نه با دوستان رفت و آمد می کردیم . نه بیرون می آمدیم . بیرون آمدنمان هم خیلی استثنایی بود و نادر ...

* منبع : گفتمان مصباح / دوران مبارزه (تعقیب و گریز) /ناشر : مرکز اسناد انقلاب اسلامی / ۱۳۸۶

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
Mehrdad
|
France
|
۱۹:۵۸ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۱
0
1
با سلام
زنده باد هاشمي جسور و شجاع و از جان گذشته .
حالا هي تندروهاي منجمدالفکر توهين کنند افترا بزنند تا ....
سيد ابراهيم كراماتي
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۳۴ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۱
0
0
جالب است ؛ اين روزها بر خلاف آن روزها آقاي مصباح منبر مي روند و اما آقاي هاشمي منبري ندارند!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۵۰ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۱
0
0
... هم در جنگ احد فرار می کرد ولی علی تا آخر ماند!
درود بر هاشمی
علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۳۱ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۱
0
0
خدایا هاشمی را خودت ازشرحسودان حفظ کن
ناشناس
|
United States of America
|
۲۳:۵۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۱
0
0
چه عملکرد متفاوتی داشتن این دو بزرگوار بعد از پیغام آقای منتظری و البته چه صداقتی در بیان خاطره.خوب بود!
مجتبی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۲۰ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۲
0
0
بخدا فقط هاشمی رفسنجانی میتونه بهترین گزینه برای این رئیس جمهوری باشه خاتمی خیلی دیگه محافظه کار شده
ناشناس
|
United States of America
|
۱۰:۴۹ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۲
0
0
این که فقط سفرنامه ایشان بود . از لحاظ مبارزاتی ایشان چه کاره بودند؟
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین