آفتابنیوز : آفتاب: روز / بیمارستان / داخلی
محمود احمدینژاد روی تخت دراز کشیده و عدهای از اصولگرایان دورش حلقه زدهاند، احمدینژاد چشمانش را باز میکند و میگوید: من کجام؟ اینجا کجاست؟ جلسه تشخیص مصلحته؟ باز منو به زور آوردین؟
باهنر آرام میگوید: آروم باش محمود. اینجا بیمارستانه.
احمدینژاد: من تو بیمارستان چیکار میکنم؟
متکی: تو خستهای، احتیاج به استراحت داری.
احمدینژاد: کی گفته من خستهام؟ کی خستهاس؟
همه یکصدا: محموووود!
احمدینژاد: باید بگید دشمن، چرا میگین محمود؟
قالیباف: برای این که تو...!
ولایتی برای حفظ اعتدال میپرد وسط حرف قالیباف: برای این که شما خستهای عزیزم!
حدادعادل: من همیشه برات نگران بودم، تو چرا اینقدر کار کردی که کارت به بیمارستان بکشه؟ مگه به من قول شرف نداده بودی اینقدر از خودت کار نکشی؟
احمدینژاد نگران به اطراف نگاه میکند: اسفندیارم کجاست؟ اسفندیارم کجاست؟
فلاحیان: اون جاش امنه! یوها ها ها
احمدینژاد: آه خدا رو شکر، زنده باد بهار. زنده باد بهار. زنده باد بهار.
ولایتی: نچ نچ ، اوضاع بیمار وخیمهها.
احمدی نژاد (بلند می شود تا برود): خب دیگه دوستان، خیلی خوشحال شدیم. هم رفع خستگی بود هم دیداری تازه شد. با اجازهی شما.
ولایتی: حالا کجا میخوای بری؟
احمدی نژاد: میتنیگ ... چیز ... نه ... جشن ... جشن داریم تو استادیوم آزادی! جشن تقدیر از خادمان سفرهای نوروزی.
متکی: جشن لغو شد برادر.
احمدی نژاد: چی؟ لغو شد؟
باهنر: بله عزیزم، لغو شد.
احمدینژاد (شروع میکند به گریه): آخه چراااااا؟ چرااا؟ چرااااااااا؟
حداد عادل: مگه چه اتفاقی افتاده؟ خودت رو کنترل کن.
احمدینژاد: حالا کی از خادمان سفرهای نوروزی تقدیر و تشکر به عمل بیاره؟ اونا کلی زحمت کشیده بودن.
متکی: نگران نباش! من تو دولت یازدهم ازشون تقدیر میکنم.
باهنر (ریز می خندد): بعنوان سفر تفریحی میخوای بفرستیشون سنگال؟
متکی عصبانی میشود: مگه قرار نبود دیگه یادم نیاری؟
قالیباف: آقایون دعوا نکنین، خودم به صورت نقدی ازشون تقدیر میکنم.
حداد عادل: از کی تا حالا معاون اول بدون اجازه رئیس جمهور دست به بیت المال میزنه؟
قالیباف: از کی تا حالا وزیر فرهنگ و ارشاد تو کار معاون اول رئیس جمهور دخالت میکنه؟
حداد عادل دندان به دندان میخاید!
ولایتی: آقایان دعوا نکنید! آمپول میزنما!
فلاحیان: نمی دونم این دعواها واسه چیه! واقعا معلوم نیست که من رئیس جمهور میشم؟
اصولگرایان مشغول همین جر و بحث ها بودند که احمدی نژاد که حالا به کلی خستگی از تنش در رفته بود از اتاق بیمارستان بیرون می رود و مشغول آماده سازی دوباره جشن تقدیر از خادمان نوروزی می شود! به همین راحتی، به همین بدمزگی!
قانون
پاسخ داد:اگه چیزیم ازکشورمونده مال همون چندساعته!
بگزارید این حرفها باشه بعد خانه نشینی نه حالا احترام رئیس جمهور را کمرنگ تر ترتر میکنید