کد خبر: ۱۹۱۷۴۶
تعداد نظرات: ۶ نظر
تاریخ انتشار : ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۶:۵۲

برادرکشی به خاطر تلفن همراه!

صبح روز پنجم بهمن ماه سال ۹۱ همسایه‌های یک ساختمان مسکونی در رباط کریم باز هم صدای دعوا و درگیری ساکنان یکی از طبقه‌ها به گوششان رسید اما این بار با دفعات دیگر فرق داشت.
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: صدای جیغ و فریاد‌های زنی که می‌گفت: «پسرم مرد.» باعث شد تا این بار همسایه‌ها به خانه آن‌ها بروند تا ببینند چه اتفاقی افتاده است. همسایه‌ها به محض مشاهده پسر غرق در خون با اورژانس تماس گرفتند. پس از آنکه حسن به خاطر خونریزی شدید در آمبولانس و قبل از رسیدن به بیمارستان جان خودش را از دست داد موضوع به پلیس گزارش داده شد.

در تحقیقات اولیه از همسایه‌ها معلوم شد که خانواده حسن با هم درگیری و اختلاف داشتند اما نمی‌دانستند که آن روز چه بر حسن گذشته و چه کسی به او ضربه کشنده را زده است. یکی از همسایه‌ها در بازجویی به ماموران گفته بود که حسن برادری کوچک‌تر از خودش داشت که با هم دعوا می‌کردند اما بعید می‌دانست که این قتل و خونریزی کار او باشد.

همزمان با اعلام نظریه پزشکی قانونی که اصابت جسم برنده نوک تیز به گردن را دلیل مرگ حسن اعلام کرده بود ماموران دریافتند که کلید کشف این درگیری خونین در دست یکی از اعضای خانواده است. با آغاز شدن تحقیقات از مادر و برادر مقتول حسین ۲۰ ساله برادر کوچک‌تر حسن در ابتدای بازجویی‌ها با بیان اینکه او از چیزی خبر نداشته و وقتی به خانه برگشته برادرش را در آن وضع دیده است سعی داشت مسیر تحقیقات را منحرف کند اما زمانی که با شواهد رو به رو شد دیگر مقاومتی نکرد و به قتل ناخواسته برادرش اعتراف کرد.

با اعتراف حسین به قتل برادرش پرونده این قتل تشکیل و برای بررسی‌های بیشتر به اداره آگاهی ارجاع شد. حسین پس از دستگیری در اعترافات خود از جزئیات روز حادثه گفت.

او در اعترافاتش بیان کرد: «من و حسن خیلی با هم خوب نبودیم و درگیری داشتیم اما درگیری‌هایمان طوری نبود که باعث قتل شود. من نمی‌خواستم حسن را بکشم او برادرم بود. چطور می‌توانم او را کشته باشم. آن روز خیلی عصبانی شده بودم. خود حسن هم در این عصبانیت نقش داشت. من داشتم تلویزیون تماشا می‌کردم که مادرم آمد. سر تماشای تلویزیون با مادرم درگیر شدم. با بلند شدن صدایمان حسن به طرفداری از مادرم وارد دعوا شد. قضیه اصلا به او ربطی نداشت اما دیدم یک کارد میوه خوری برداشت و به طرف من آمد. من دیدم که تلفن همراهم دستش است. از او خواستم تلفنم را پس بدهد اما او در عوض فحاشی کرد و تلفنم را مخفی کرد. من هم عصبانی شدم. وقتی که دیدم او با کارد میوه خوری سمت من آمده من هم به آشپزخانه رفتم و یک چاقو برداشتم و به طرف حسن رفتم. مادرم میان ما بود و می‌خواست ما را از هم جدا کند اما زورش به ما نمی‌رسید. من و حسن با چاقو به هم ضربه می‌زدیم او مرا زخمي‌کرد. من هم چند ضربه به طرف او پرت کردم که نفهمیدم چه شد که ناگهان خون از گردن حسن به اطراف پاشید. او چند قدم به عقب رفت و افتاد روی زمین. تا اینکه فهمیدم به خاطر‌‌ همان ضربه مرده است.»

مادر حسن و حسین نیز با تایید گفته‌های پسرش گفت: «روز حادثه هر دوی آن‌ها سر تلفن همراه دعوایشان شد تا اینکه با هم گلاویز شدند. به میان آن‌ها رفتم تا جدایشان کنم اما نتوانستم. نمی‌دانم حسین کی چاقو برداشت و کی ضربه زد. فقط فهمیدم که حسن زخمي‌شد و افتاد.»

به گزارش قانون،پس از اعترافات حسین به قتل برادرش و بازسازی صحنه قتل، بازپرس دادسرای جنایی رباط کریم برای او به اتهام قتل قرار مجرمیت صادر کرد که با تایید قرار مجرمیت و صدور کیفرخواست پرونده برای محاکمه به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۶
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۱
0
22
سلام :
انشاءالله که خدا به داد خانواده ها برسه و مشکلات کاری ، مالی و رفاهی جوانان را حل کند . و خداوند به پدر و مادرهای خانواده ها ، صبر و توان بیشتری بدهد که از این اتفاقات در هر خانه ای ممکن است که به وجود بیاید .
لعنت خداوند بر دل سیاه شیطان . آمین.
REZA
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۱
0
19
واقعا باید فکری به حال روان خودمون بکنیم ،این اتفاق یعنی اینقدر طبیعی شده که ممکنه تو هر خانواده ای بیفته
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۱
1
17
سلام :
دوست عزیز آقا رضا ، در هر جامعه ای که
رفاه ، امنیت ، کار ، فرهنگ و کار نباشد ،
قتل ، جنایت و فساد ، بیداد می کند .
پاسخ ها
ناشناس
| - |
۰۸:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۲
چرا همه چیز رو سیاسی میکنید؟ پسره بیست سالش بوده نه سی سال. کدوم پسر بیست ساله ای دنبال کار و درآمده؟
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۲
یادت باشه ، فشار به خانواده ، فشار به جوانان و فشار به بچه ها است . و آمار افسردگی و عصیانگری داره بیداد می کنه .
جوونهای قدیمی از نوزده بیست سالگی به دنبال کار بودند ، نگو کدام جوان بیست ساله به دنبال کار و درآمده و جامعه روبسنج و نه خودت و خانواده خودت رو .
lpln
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۲
0
1
خوب نبود
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین