با پایان یافتن ششمین نشست دادگاه
کهریزک اعلام شد که سعید مرتضوی، متهم ردیف نخست پرونده خواستار فرصتی شده
تا با در اختیار گرفتن پرونده آن را مطالعه کند تا بتواند پاسخگوی نماینده
دادستان باشد؛ موضوعی که طرح آن در ششمین نشست یک دادگاه -که متهم ردیف دوم
پرونده و برخی دیگر گمان میکردند آخرین نشست آن باشد،- به غایت عجیب
مینماید.
میرمجید طاهری از وکلای شاکیان پرونده که با حضور در جمع
خبرنگاران از درخواست مهلت مرتضوی گفته بود، در این باره میگوید: «این
پرونده چندین هزار صفحه دارد و با توجه به اینکه پیشتر در دادگاه نظامی
مطرح بوده، ما نسبت به جزییات آن اشراف کامل داریم اما اینکه آقای مرتضوی
پس از گذشت شش جلسه از دادگاه فرصت خواسته تا دوباره پرونده را بخواند،
برای ما هم عجیب است؛ به نظر میرسد که دفاعیات مرتضوی چندان مستدل نیست.»
با
توجه به اذعان وکیل خانواده مرحوم روح الامینی به حجم زیاد پرونده، ممکن
است این گونه به نظر برسد که درخواست متهم برای مهلت گرفتن از دادگاه برای
مطالعه پرونده امری طبیعی باشد اما روی غیر طبیعیِ این درخواست زمانی آشکار
خواهد شد که بدانیم عمده وقت دومین نشست و تمام فرصت سومین نشست دادگاه به
ارائه دفاعیات مرتضوی اختصاص یافته و قابل قبول نخواهد بود که فردی همچون
وی این حجم دفاعیات را بدون مطالعه پرونده آماده و ارائه کرده باشد!
کافی
است لایحه عریض و طویل و چهل و چند صفحهای این متهم در دفاع از کیفرخواست
یک صفحهای صادر شده برای تمامی سه متهم پرونده را به یاد بیاوریم که به
رغم غیرقانونی بودن انتشار آن (به دلیل برگزاری دادگاه به صورت غیرعلنی)،
در برخی خبرگزاری های دولتی منتشر شد تا معلوم شود که دادستان سابق برای
برائت از سه اتهام وارد شده به خود، حتی از تاختن به وکلای متهمان نیز
فروگذار نکرده است؛ آیا با این تفاسیر قابل باور خواهد بود که وی پرونده را
به هر دلیلی مطالعه نکرده باشد؟!
البته ممکن است مرتضوی مدعی شود
که به دلیل حجیم بودن پرونده درخواست مطالعه دوباره آن را مطرح کرده است که
در این صورت، هم درخواست استمهال وی شبهه برانگیز خواهد بود و هم میتوان
از ایشان پرسید که کدام بخش پرونده برای ایشان نامکشوف مانده؟ محتویات
پرونده تا پیش از شروع جلسات دادگاه که بر اساس آن لایحه دفاعیاتش را تنظیم
کرده یا برگهایی که در این شش جلسه بر آن افزوده شده و از قضا خود ایشان
با حضور در تمامی نشست ها در جریان تمامی جزئیات آن بوده و در انتهای هر
جلسه پای آنها را امضا کرده است؟
شاید هم علت این درخواست دادستان
سابق تهران که مدرک دکترای حقوق داشته و در کسوت استاد دانشگاه مشغول به
تربیت حقوقدان است، آن باشد که مرتضوی تا پیش از آغاز جلسات محاکمه فرض را
بر آن گذاشته بوده که با محاکمهای ساده (اگر نگوییم پیش پا افتاده!) مواجه
خواهد بود که احتمالا در همان نشستهای اول به ختم دادرسی منجر شده و حکم
سختی برای وی در بر نخواهد داشت اما اکنون که با عزم دادگاه در رسیدگی جدی
به پرونده مواجه شده است، خود را در معرض یکی از جدیترین محک های قضایی
یافته که برای ختم به خیر کردن آن میبایست دقیقتر پرونده را مورد بازبینی
قرار داده و حتی مشورت بگیرد.
این شائبه زمانی قوت میگیرد که
بدانیم مرتضوی پیش از آغاز نخستین جلسه دادگاه اعلام کرده بود که وکیل
نخواهد داشت چراکه احتمالا تصور نمیکرد نیازی به گرفتن وکیل، مطالعه
پرونده و یا سایر ملزومات دیگر حضور در دادگاه داشته باشد.
اما
جالبتر اینجاست که همین فرد در انتهای نشست پنجم وضع را آنگونه میبیند که
در جمع خبرنگاران حضور یافته و ضمن انکار برخی سخنانش (که فایل صوتی آن
موجود است)، از روند دادگاه ابراز نارضایتی کرده و دادگاه افکار عمومی را
بسیار مهم توصیف میکند؛ گویی دیگر امیدی به رای موافق دادگاه با نقطه
نظرات خود نداشته و قصد دارد که افکار عمومی را به نفع خود اقناع کند!
اما
نکته دیگری که طرح درخواست استمهال متهم به ذهن متبادر خواهد کرد، به
مراتب از تمامی نکات قبلی مهمتر است و آن هم چیزی نیست جز این نکته که
متهم از طومار لایحه دفاعیهای که ارائه کرده رضایت نداشته باشد چراکه مگر
میشود متهم در لایحه دفاعیهاش بارها و بارها به جزئیات پرونده مطرح در
دادگاه نظامی ارجاع داده و حتی برخی مقامات دادسرای انتظامی قضات را تلویحا
متهم کرده باشد اما امروز خواستار فرصت مطالعه پرونده باشد؟ آیا آن همه
استناد به محتویات پرونده اتفاقی بوده یا درخواست استمهال مصداق آن ضرب
المثل معروف است که «از این ستون به آن ستون فرج است»؟
به گزارش تابناک،شاید هم علت
طرح این درخواست عجیب که می تواند سایه سنگینی بر اشراف قاضی و دادستان
سابق بر قوانین و روند بررسی حقوقی یک پرونده حقوقی بیاندازد، چیزی نباشد
جز این نکته که لایحه دفاعیه مرتضوی توسط خود وی تنظیم و انشا نشده باشد؛
ابهامی که برای پاسخ گویی به آن کافی است که مرتضوی در انتهای نشست امروز
ترک محل با ترفندهای عجیب و غریبی که چند نمونه آن تاکنون رخ داده را به
حضور در جمع خبرنگاران رسانه های مختلف، -همانهایی که دریچه دید افکار
عمومی به ماجرا هستند- ترجیح ندهد!