حضور هاشمي پايان دعواست

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: ثمينا رستگاري: حضور هاشمي در وزارت كشور و ثبت نام او براي انتخابات رياست جمهوري پيش رو  فقط منتقدان نااميد را خوشحال نكرد  او با حضورش شوري تازه در ميان اصولگرايان معتدلي برانگيخت كه 8 سال را به قول بادامچيان در "خوف و رجا "سپري كردند. آنها در اين روزهاي باقيمانده هيچ ابايي از عيان كردن خرسنديشان ندارند و آمدن هاشمي را به مثابه بازگشت به دوراني ميدانند كه سياستورزي به معناي جنگ نبود و رقابت جايش را به حذف و طرد نداده بود.

همين امروز هم اگر به دفتر حزب موتلفه اسلامي برويد عكسهاي هاشمي و ملاقات خاتمي با سران اين حزب را ميبينيد كه روي ديوار مانده و با آمدن طوفانهاي مختلف از ديوار كنده نشده است . اعضاي اين حزب با چهره هايي همچون عسكر اولادي و بادامچيان هشت سال گذشته با احتياط خود را در معركه سياسي حفاظت كردند و هرازگاهي با موضع گيري هاي خود تير تهمت و انتقاد را به جان خريدند. اما اكنون حضور هاشمي براي آنها فصلي تازه و هوايي براي تنفس فراهم كرده است  .

روز گذشته اسدالله بادامچیان صراحتا "حضور آیت‌الله هاشمی در انتخابات را موجب  شور انتخاباتی دانست" حرفي كه در عرض يك ساعت در بيشتر رسانه هاي فارسي زبان در صدر اخبار قرار گرفت. اسدالله بادامچیان در حاشیه مراسم تشییع پیکر مرحوم مرتضوی‌فر گفت :"حضور هاشمی می‌تواند رقابت‌های انتخاباتی را از حالت دعوا خارج کند و رقابت جدی و قوی به وجود بیاورد و کسانی که بدون حضور هاشمی در انتخابات شرکت نمی‌کردند، اکنون با حضور وی در انتخابات شرکت می‌کنند".
 
وی در پاسخ به این سوال که مخالفان هاشمی سن بالای وی را یکی از دلایل مخالفت خود با حضور وی می‌دانند، گفت: امام خمینی (ره) در همین سن رهبر انقلاب بودند. سن در عاشورا مطرح نیست و اگر کسی عاشورایی باشد در هر سنی به وظیفه خود عمل می‌کند.
از نظر او با حضور هاشمی نظر مقام معظم رهبری مبنی بر حضور گسترده مردم در انتخابات تامین می‌شود، ".

او حتي ثبت‌نام افراد جدید را در روز آخر بسیار خوب ارزیابی كرد چرا كه در کشور باید گستردگی در انتخابات وجود داشته باشد که البته این گستردگی ممکن است هزینه هم داشته باشد، اما دادن هزینه برای این گستردگی بهتر از هزینه دادن برای دیکتاتوری است.

شايد او هم مانند اصولگراياني مثل علي مطهري از حضور احمدي نژاد در كنار مشايي احساس خطر كرده است اما ترجيح ميدهد بگويد " حضور رییس‌جمهور در ستاد انتخابات کشور بهتر بود صورت نمی‌گرفت."

اين اولين باري نيست كه در آشفته بازار تخريب هاشمي بادامچيان به نفع او سخن ميگويد 25 مرداد سال هشتاد و هشت  كه بسياري از تندروها  حذف و تهمت به هاشمي را هدف اصلي خود قرار دادند گفته بود  ": بسياري به دنبال جداكردن آقاي هاشمي از مجموعه نظام هستند كه با توجه به ديداري كه آقاي عسگراولادي و برخي اعضاي مجمع تشخيص مصلحت با ايشان داشتند و آقاي هاشمي عنوان كرده‌اند هيچ كس را براي رهبري بهتر از «آقا» نمي‌شناسم و هيچ روحاني در كشور حتي جايگزين ايشان نيست نشان مي‌دهد ايشان در خط ولايت
هستند "

در انتخابات هیئت رئیسه مجلس خبرگان هم پیش بینی بادامچیان این بود که آیت الله مهدوی کنی به احترام هاشمی کاندیدا نمی شود. در آن تاريخ  (يعني پس از برگزاري تحليف و تنفيذ)احمدي نژاد براي بادامچيان  "رييس‌جمهور قانوني و شرعي كشور" بود و  آرام‌سازي و عادي‌سازي به دور از تشنج، استراتژي اصلي موتلفه.

خاطرات ديروز خطرات امروز

در حال حاضر با توجه به اتفاقاتي كه در 8 سال اخير رخ داده  گفتن اين جمله كه سياستورزي  در ايران از مدار سابق خود خارج شده  چيزي به معلومات كسي اضافه نميكند . هم اكنون با مروري بر نام كانديداهاي اصلي اين انتخابات و با وام گرفتن كلمه انحرافي از اصولگرايان ميتوانيم به صحت اين ادعا پي ببريم .

اكنون اصولگرايان با سابقه همانقدر در معرض حذف و طردند كه اصلاح طلبان شاخص. در حال حاضر قدرت دولت براي از ميدان به در كردن هردو گروه به يك اندازه است . با اين همه نيروهاي سياسي در ايران نشان داده اند كه نمی توانند حساب خاطرات ديروز  خود را در محاسبه خطرات روز  از هم جدا كنند. بسياري  از اصولگريان در 8 سال اخير با اينكه ميدانستند سكوت يا حمايت از دولت  استراتژي صحيحي نيست و ره به سرمنزلي ايمن نميبرد اما نتوانستند كينه ها و مسايل شخصي خود را فراموش كنند. به همين دليل به نو رسيده هاي سياسي اعتماد كردند .

اما امروز دو اتفاق مهم افتاده است  يكي آنكه خطا بودن اين استراتژي در مرحله عمل ثابت شده است. اصولگرياان معتدل به عينه ديده اند كه قدرت و ثروت وقتي در اختيار ناشناخته ها قرار ميگيرد هم باز پس گرفتن آن سخت است هم كنترل و نظارت بر آن دشوار. ديگر آنكه در اين انتخابات مردي به عرصه انتخابات آمده كه نه چپ است و نه راست در عين حال در طول تاريخ به مثابه لولايي ميان چپ و راست عمل كرده است. كابينه اول او را ميتوان نمونه عينيت يافته وحدت ملي دانست. امروز هم دليل حمايت اصولگريان كهنه كاري مانند بادامچيان از او در ذيل چنين تحليلي قابل فهم است . آنها با حمايت از هاشم ي هم پرستيژ تاريخي خود را حفظ ميكنند و هم سبد راي خود را با اصلاح طلبان و منتقدان يكي مي كنند تا عبور از کاندیدای مورد حمایت دولت دهم که هم برگزار کننده انتخابات است و هم به قول کیهان بر کیسه بیت
المال چنگ زده است، رویایی دست یافتنی باشد.

براي آنها هاشمي اصلاح طلبي نيست كه اگر پشت سر او قرار بگيرند هويت اصولگرايانه شان زير سوال برود. تاريخ 30 ساله حزب موتلفه پر است از همنشيني و همراهي با هاشمي . آنها به خوبي به ياد دارند كه هاشمي ملجا انتقادهاي آنها از از دولت زمان جنگ بود (در خاطرات روز 2 اسفند  سال 63 هاشمي  آمده است ظهر، ‌. آقایان‌  [اسدالله‌] بادامچیان‌ و [محمدرضا]باهنر آمدند و با بودجه‌ دولت‌ مخالفت‌ داشتند. خواهان‌ تشکیل‌ جلسات‌ سری‌ مجلس‌، برای‌ گفتن‌نظراتشان‌ شدند)
 
موتلفه هايي به خوبي آن روزهايي را كه هر روز سرمقاله اي علیه سیاست های اقتصادی هاشمی  در روزنامه سلام چاپ ميشد، به ياد دارند و بهتر از هركسي ميدانند كه سياستهاي اقتصادي آنها به هاشمي نزديكتر از هر فرد ديگري است. در سالهاي اصلاحات هم  كه  برخي  روزنامه هاي اصلاح طلب با اطمينان هاشمي را نماد اقتدارگرايي ميدانستند كه براي رسيدن به دموكراسي بايد از با خشونت از او عبور كرد كهنه كارهاي اصولگرا در كنار هاشمي قرار داشتند حالا ديگر نه اصلاح طلبان هاشمي را مانعي بر سر دموكراسي خواهي ميدانند و
نه اصولگريان حمايت از او را قلب ماهيت خود.در صورت پيروزي هاشمي هيچ كدام از اين دو گروه شكست نخواهند خورد.

با اين توصيف انتخابات پيش رو را بايد آزموني بزرگ براي سنجيدن اتحاد اين دو گروه قلمداد كرد. آيا چپ و راست در ايران ميتوانند با هم بر سر گمشده اي به نام اعتدال به وحدت برسند يا چرخ فلك  همچنان به كام تندروها خواهد چرخيد.