آفتاب: معمولا در پايان داستان ها كه قهرمان داستان با همسر مورد علاقه اش ازدواج مي كند،اين طور عنوان مي شود كه آنها با هم ازدواج كردند و به خوبي و خوشي تا پايان عمر زندگي كردند. ولي اين امر معمولا در داستان ها اتفاق مي افتد و واقعيت امر چيزي غير از اين است و ازدواج ها به طور معمول با دشواري ها و مشكلاتي توام خواهد بود.
به گزارش مهر ماهيت ارتباطي انسان ويژگي هاي خاصي دارد. بدين صورت كه وقتي افراد در كنار يكديگر قرار مي گيرند، رفتارهايي از آنها سر مي زند كه باعث رنجش يكديگر مي شوند. فرض كنيم قرار باشد ما با يك عضو خانواده خود مثل پدر، مادر، خواهر يا برادرمان در يك اتاق به مدت يكي دو هفته اقامت داشته باشيم. خود به خود تعارضاتي بين ما روي خواهد داد. او مي خواهد ديرتر بخوابد ولي ما عادت داريم شب ها زودتر بخوابيم. او مي خواهد تلويزيون را با صداي بلند تماشا كند ولي ما صداي آرام تلويزيون برايمان خوشايند است. بنابراين بوجود آمدن تعارض و مشكل بين دو نفر كه در كنار هم زندگي مي كنند و ارتباط تنگاتنگ و نزديكي با هم دارند اجتناب ناپذير است.
همسراني كه از دو خانواده متفاوت با دو زمينه مختلف فرهنگي، تربيتي و خانوادگي كه مي خواهند زندگي مشتركشان را شروع نمايند. بسيار بديهي است كه افكار، عقايد، رويه ها و شيوه هاي برخورد با امور برايشان متفاوت باشد و از اين زمان به بعد است كه مي توانند تلاش نمايند تا به تفاهم لازم برسند.
نكته بسيار مهمي كه همسران پيش از ازدواج بايستي در نظر بگيرند اين است كه چنانچه فردي پيش از ازدواج با اين برداشت و زمينه قبلي وارد زندگي مشترك شود كه حتما با همسر مورد علاقه و محبوب خود به مشكلات، كدورت ها و رنجش ها مواجه شد كمتر ناراحت مي شود و آسيب كمتري را برايش به همراه خواهد داشت و چنانچه آمادگي ذهني و روحي لازم را جهت مواجهه با مشكلات نداشته باشد، هنگام روبرو شدن با آنها، پذيرش و رويارويي با آن مشكلات، با دشواري بيشتري توام خواهد بود.
افراد بسياري هستند كه پيش از ازدواج استنباطي كه از يك زندگي مشترك داشته اند، يك زندگي آرام و توام با همدلي و تفاهم بود، ولي در حال حاضر اين مشكلات و درگيري ها و عدم تفاهم ها به نحوي ناخوشايند زندگي مشترك را براي آنها تيره و تار كرده است.
موضوع ديگري كه همسران بايد مد نظرقرار دهند، اين است كه ما معمولا بيشترين آسيب را از سوي افراد نزديك و بسيار صميمي مي خوريم. افرادي كه فاصله زيادي با ما دارند و چندان برخورد و تماسي با ما ندارند،به ما نمي توانند آسيب چنداني وارد نمايند. اكثر آسيب هاي عمده از سوي همسر، دوست بسيار صميمي، والدين، خواهر و برادر و.....وارد مي شود. ودر عين حال همين افراد مي توانند در رشد و شكوفايي و پيشرفت مان قدم هاي سازنده اي را نيز بر دارند.
همسر نيز به واسطه نقش بسيار حساس و عمده اي كه در زندگي مشترك دارد. همان گونه كه مي تواند باعث رشد و شكوفايي شود همچنين مي تواند آسيب هايي را بوجود آورد.
بررسي ها و تجارب نشان داده كه زوج هاي موفق به اندازه زوج هاي ناموفق تقريبا به يك ميزان مشكل دارند. منتهي تفاوت در اين است كه زوج هاي موفق توان حل مشكل را دارند و مي توانند مشكل را به نحوي منطقي، انساني و منصفانه و عادلانه حل نمايند. ولي زوج هاي ناموفق توان حل مشكل را ندارند و مشكلاتشان به مرور زمان روي هم انباشته مي شوند. آنها ياد مي گيرند كه چگونه مشكلات را ناديده بگيرند و چگونه با عوارض مخرب آنها سازگار شوند و يكديگر را تحمل نمايند.
در نتيجه روي هم رفته مشكل در زندگي مشترك كليه زوج ها غير قابل اجتناب بوده و پيش خواهد آمد. و اين نوع برخورد با مشكل است كه نقشي تعيين كننده در سرنوشت زوج و خانواده خواهد داشت.