دور اول و دوم مناظره کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری درباره برنامهها و دیدگاههای اقتصادی و فرهنگی - اجتماعی بود.
در ابتدای سومین مناظره تلویزیونی ریاست جمهوری، سیدمحمد غرضی پیشنهاد کرد که مناظره چهارم بین هشت نامزد انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود.
محمدرضا عارف در ابتدا خطاب به مجری برنامه گفت: در دو مناظره اول میشد این جمعبندی را داشت که کاندیداها تلاش کردند تا برنامههای خود را ارائه کنند بهتر بود طوری جلو میرفت که مردم بتوانند برنامهها را با هم مقایسه کنند.
وی با بیان اینکه "در نقطهنظراتی که از طرف مردم دریافت کردم به خصوص در سفری که دیروز داشتم، مردم میگفتند که خیلی اختلاف برنامهها روشن نشد"، افزود: امروز مناظره سیاسی است، اگر جهت مناظره به سمتی باشد که مردم بتوانند کاندیدای اصلح را تشخیص بدهند، بهتر است. لذا اگر امکان دارد به هر کاندیداها وقت بدهید که خودشان، عملکردشان و سوابقشان و تواناییشان را در اداره کشور معرفی کنند. به هرحال دهه چهارم انقلاب، دهه پیشرفت و عدالت است، روش سعی و خطا را نمیتوانیم خیلی دنبال کنیم. اگر به این صورت پیش برود، مردم بهتر میتوانند کاندیدای اصلح را تشخیص دهند.
مرتضی حیدری مجری مناظره تلویزیونی نیز در این باره گفت: اکنون تغییر در شیوه و زمانبندی برنامه امکانپذیر نیست. مگر اینکه دوستان کمیسیون تبلیغات در ادامه نظر دیگری داشته باشند و به ما ابلاغ کنند. اتفاقا بینندگان و مخاطبان عکس این را درخواست میکنند و میگویند ما در برنامههای مستند نامزدها و گفتوگوها، دیدگاهها و نقطهنظرات کاندیداها را شنیدهایم و آنچه برای ما مهم است، تفاوت دیدگاهها و مقایسه همزمان است. اصل براین است که رقبا خودشان را نسبت به هفت نفر دیگر، برای اداره کشور شایستهتر میدانند. بگویند به چه دلیل رقیب شایستهتر نیست و خودشان شایستهترند و این در نقد برنامهها بهتر روشن میشود.
سیدمحمد غرضی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری نیز در پیشنهادی گفت: چون وقت زیادی تا انتخابات باقی مانده، یک جلسه دیگر ترتیب بدهیم زیرا از حالا تا هفت روز دیگر اتفاقات زیادی میافتد و این هم میسر است که جلسه دیگری داشته باشیم.
مرتضی حیدری نیز اظهار کرد: ما به عنوان رسانه ملی از این موضوع استقبال میکنیم و امیدواریم دوستانمان در ستاد تبلیغات این پیشنهاد را بررسی کنند.
به گزارش ایسنا در ادامه محسن رضایی دیدگاههای خود درباره مسایل سیاسی را بیان کرد و دیگر نامزدها به نقد دیدگاههای وی پرداختند.
محسن رضایی: امروز مردم ایران از کشمکشها و نزاع های سیاسی خسته شدهاند.امروز کشمکشهای سیاسی دیگر جوابگو نیست، هر چند که جناحهای سیاسی سرمایههای مهم ما هستند، اما دیگر مدیریت جناحی جواب نمی دهند، بدنبال این هستیم که دولتی داشته باشیم که پاسخگوی اقشار مختلف مردم باشد. بنابراین می خواهم دولت فراگیر و جامعی ایجاد کنم برای ما مهم این است که زندگی مردم را بهبود دهیم و سیاست خارجی را به نحوی پیش ببریم که به یک دیپلماسی موفق اقتصادی برسد. پیوندها و روابط خود با کشورهای منطقه و اسلامی را گسترش خواهیم داد و به نحوی ساماندهی می کنیم که در صحنه بین الملل بتوانیم توسعه اقتصادی و فرهنگی را در کنار دستیابی به قدرتی که امروز در دست داریم گسترش دهیم.
تحقق حق مردم به فداکاری بزرگ نیازمند است از سوی دیگر باید دولتمردانی روی کار بیایند که پیش از این که به فکر جناح و گروه خود باشد به فکر احیای حقوق مردم باشند کشمکشهای سیاسی کافی است. دولتی تشکیل خواهم داد و توجه همه را به سمت تحول در اقتصاد و فرهنگ جامعه سمت و سو خواهیم داد که از همه افراد توانمند این سرزمین استفاده کند قول میدهم منازعات سیاسی پایان یابد میزهای گفتوگو را تشکیل خواهم داد و آزادیهای مشروع را در داخل کشور تثبیت و حمایت می کنم و قوانین و مقرراتی را تدوین خواهم کرد که همه بتوانند از حقوق خود دفاع کنند.
به گزارش ایسنا کاندیداهای دیگر در نقد اظهارات رضایی گفتند:
ولایتی: سیاست دکتر رضایی در رابطه حل مساله هستهیی چیست؟
روحانی: جناب رضایی به بحث اداره و مدیریت در شرایط جدید اشاره کرد و میخواهم تاکید کنم اگر میخواهیم کشور را در مسیر جدید قرار دهیم، باید به وحدت و انسجام در کل جامعه بپردازیم که برای سیاست داخلی و خارجی ما اساس است و باید مدیران دلسوز و کاردانی که منزوی شدهاند به تخصص خود برگردند و از اصل جذب حداکثری و دفع حداقلی را اجرا کنیم. در سالهای اخیر نه تنها نتوانستیم غیر هم فکر را جذب کنیم بلکه دوستان و نیروهای انقلابی را از دست داده ایم لذا باید تیر حذف را کنار گذاشته و از مدیران باتجربه استفاده کنیم. مدیریت جامعه باید دارای ثبات و بر مبنای ضابطه و نه رابطه باشد که در این صورت میتوانیم قدم موثری برداریم.
حدادعادل: آقای رضایی در مورد سیاست خارجی روش خود را توضیح نداد بلکه نتایج را گفت. اینکه دیپلماسی موفق اقتصادی و پیوند با همسایگان و در صحنه بینالمللی موثر باشیم، اینها نتایج کار است که به آن اشاره شد. بنابراین میخواهم بدانم ایشان با کدام روش میخواهند در عرصه سیاست خارجی فعالیت کنند؟
جلیلی: نکته خاصی ندارم.
قالیباف: رفتن به سمت وحدت، اساس کار است اما تجربه گذشته نشان داده که اصولگرایان و اصلاحطلبان عملا خلاف این عمل کردهاند و رفتار جناحی داشتهاند. شما به چه روشی میخواهید با این عمل مقابل کنید؟
عارف: شما به مساله آزادی اشاره کردهاید؛ من میخواهم در این زمینه چند مثال بزنم. چند روز قبل من به بازار تهران رفتم که در آنجا شعار درود بر عارف و سلام بر خاتمی را دادند و چند نفر از آنها را چند ساعت دستگیر کردند و با پیگیری من آزاد شدند. میزبان من در آذربایجان غربی دستگیر شده و خانواده او از وی اطلاعی ندارند. ما وقتی میخواهیم حماسه سیاسی خلق کنیم نباید با این تنگنظریها مواجه شویم. عکس من، خاتمی و سیدحسن خمینی در یک پوستری در کنار هم قرار گرفته بود که در بعضی از استانها از پخش این پوستر جلوگیری شد. رهبری اشاره کردهاند که باید برای پیشرفت از همه ظرفیتهای قانون اساسی استفاده کرد. راهکار شما برای جلوگیری از این اقداماتی که مثال زده چیست؟
غرضی: سیاست داخلی مبنی بر جلب رضایت عامه است که با فرمایشات شما مغایرت ندارد، اما آیا جلب رضایت عامه از طریق کانالهای تعریف شده است یا میخواهید کانالهای جدید تعریف کنید؟ برای از بین بردن مشکلات کشور باید روشهای جدیدی معرفی کرد که به جلب رضایت عامه بیانجامد. در مورد سیاست خارجی، انعکاس استعداد داخلی بسیار مهم است. آیا مشکلات داخلی کشور و عدم وجود یک تناسب بین استعدادهای داخلی به شما اجازه میدهد که در سیاست خارجی دولتی را انتخاب کنید که بتواند به حل مساله کمک کند؟ به طور مثال در داخل کشور با مشکلاتی همچون بیکاری، تورم، مواد مخدر و گرفتاریهای وسیع سیستمی به خصوص گرفتاریهای وسیع دولتی در رابطه با مردم که از عدالت خارج شده است، روبهرو هستیم. در این وضعیت در مقابله با جریان خارجی چه ابزاری دارید که آنها را قانع کنید در داخل کشور صاحب قدرت هستید؟
رضایی در دفاع از خود: خوشحالم که بسیاری از اظهارات دوستان موید رویکردهای من در اداره کشور بوده است من اولین اقدامی که انجام خواهم داد این است که هر کسی را سر جای خود قرار خواهم داد افراد در کشور ما سرجای خود نیستند و 50 درصد مشکلات از همین است. من دولت فراگیر را با محوریت دو موضوع یکی کارآمدی و با عرضه بودن افراد و دیگری قبول داشتن رهبری و نظام جمهوری اسلامی تشکیل خواهم داد.
از این جا به بعد برایم مهم نیست که چه کسی از چه جناحی است به همین خاطر از همه اقوام و اقشار استفاده خواهم کرد. بنده در مسئولیتهایی که در سپاه داشتم از تمام افراد استفاده میکردم و از همه جناحها و گرایشهایی که بودند فرمانده تربیت کردم.
درباره آزادی نیز باید بگویم که من به آزادیخواهی به عنوان یک احساس نمی کنم ما باید نهاد آزادی را در جامعه مستقر کنیم در غیر این صورت همچون صد سال گذشته آزادی تنها یک شعار خواهد ماند.برخی صحبتها حاکی از دعوا است در حالی که ما می خواهیم همین دعواها را حل کنیم. کشمکش بس است مردم مشکل نان دارند این مشکلات باید تمام شود.
من معتقدم مدیریت جناحی کارش تمام شده و ما دولت فرا جناحی می خواهیم البته نه اینکه افراد که در جناحهای مختلف هستند و گنجینههای این نظام هستند کنار بگذاریم.
در سیاست خارجی نیز ما از استراتژی قیچی استفاده خواهیم کرد، یعنی با توانمندیها و قدرت و توانمندی کشور نشان خواهیم داد که تحریمها اثرگذار نبوده و از سوی دیگر قویترین دیپلماتها را بسیج میکنم تا با کمک آنها تحریمها را از سر راه برداریم. پرونده هستهیی را نیز خاتمه خواهیم داد. آنها میخواهند زمان را از ما بگیرند اما من جلوی گذشت زمان را میگیرم.
رضایی که به دلیل اتمام زمان سه دقیقهایش، سخنانش ناتمام ماند خطاب به مجری برنامه گفت: این طور که نمیشود؛ تا صحبت منعقد میشود و جواب دهیم وقت تمام میشود و صحبتها جریده جریده میماند.
در ادامه سومین روز مناظره نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، محمدباقر قالیباف دیدگاههای خود درباره سیاسی را بیان کرد و دیگر نامزدها به نقد دیدگاههای وی پرداختند.
محمدباقر قالیباف: من بحث را از سیاست خارجی شروع میکنم که نکته مهم و جدی امروز ماست و نقش کلیدی و تاثیرگذاری در اداره کشور دارد. سوال اینجاست که ما در سیاست خارجی چه هدفی را دنبال میکنیم؟ سیاست خارجی باید منافع ملی، امنیت ملی و هویت ملی و دینی و انقلابی ما را تضمین کند. این رسالتی است که برعهده سیاست خارجی و دستگاه دیپلماسی کشور است. سیاست خارجی نیز مثل بقیه حوزههای اقتصادی، فرهنگی و سیاست داخلی نباید خارج از سیاستهای کلان حرکت کند، اما آیا دستگاه دیپلماسی ما که مدیریت اجرایی تحقق این اهداف را برعهده دارد، از توانایی لازم برخوردار بوده یا نه؟
حوزه دیپلماسی ما در سالیان گذشته نتوانسته در تحقق اهداف سیاست خارجی محقق باشد. در بحث هدفمندی یارانهها میبینیم کسی با این موضوع مخالف نبود ولی میبینیم ضعف آن در اجرا معلوم شد. در سیاست خارجی هم ما در رویکردها دچار اشکال نیستیم اما جایی که باید در جهت تحقق آن حرکت کنیم، چالش جدی ماست. ما نیازمند تغییر رویکرد مدیریتی برای اداره جامعه هستیم که یک بخش آن سیاست خارجی است که کارنامه قابل قبولی در آن نداشتهایم. البته زحمات به جای خود اما در سیاست خارجی شرایط بینالمللی مرتب در حال تغییر است و لذا باید به روز و با دریافت و تحلیل صحیح حرکت کنیم.
پنج محور جدی در حوزه دیپلماسی وجود دارد. یکی تحقق انسجام داخلی است، دولتی که درون کشور مورد تحسین مردم نباشد، پشت هیچ مذاکره یا مقاومت و استقامتی مورد توجه مردم دنیا قرار نمیگیرد، باید درون کشور الگوی درستی داشته باشیم. دیپلماسی فعال منطقهای نیز باید مورد توجه قرار گیرد که از مزیتهای نسبی و نقطه قوت ماست. نکته دیگر فعال کردن دیپلماسی اقتصادی است که یا در آن تعطیل بودهایم یا کارنامه مشخصی نداریم.
حوزه دیپلماسی عمومی هم نیازمند توجه است. همچنین راهبرد مقاومتی مقتدرانه و رقابت هوشمندانه در سطح بینالملل باید مورد توجه باشد.
به گزارش ایسنا کاندیداهای دیگر در نقد اظهارات قالیباف گفتند:
عارف: در مناظره قبلی به تواناییها و مدیریت بخشی خود تاکید کردید در حالی که یکی از مشکلات مدیریتی امروز کشور بخشینگری است که مدیران ما حتیالامکان تلاش میکنند مشکلات بخشی خود را حل کنند و چندان به تاثیرات آن بر بخشهای دیگر توجه نمیکنند، در مورد الگوی معماری ایرانی- اسلامی که در مناظره قبل تاکید داشتید شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد آن اقدام کند میپرسم با توجه به اینکه شما در این بخش مدیر اجرایی بودید آیا نمیتوانستند پیشنهاددهنده باشید زیرا بسیاری از مصوبات را این دستگاه اجرایی پیشنهاد میدهد.
با این بخشینگری که فقط و فقط پروژههای عمرانی شهر تهران را دنبال کنیم آیا از برخی مسائل و مشکلات شهر و استان غافل نمیشویم مانند موضوعات مربوط به محیط زیست.
در زمان شهرداری شما قیمت زمین حدودا به طور متوسط شش برابر شده است آیا فروش تراکم در تهران در افزایش قیمت زمین سهیم بوده است یا خیر؟ شما تراکم را برای انجام پروژههای عمرانی شهر تهران پیشفروش کردید آیا این موضوع صحیح است یا خیر؟
قالیباف: همین جا تکذیب می کنم.
عارف: اجازه دهید سوال من تمام شود.سوال من این است شما در دو بخش خدمت فعال و موفق بودهاید در حالی که ریاست جمهوری مدیریت فرابخشی میخواهد خواهش میکنم توانایی خود را برای مدیریت فرابخشی به استحضار مردم خوب کشورمان برسانید.
روحانی: من تعجب کردم که آقای قالیباف در زمینه سیاست خارجی گفت که سیاست خارجی ما ناموفق بوده است. سیاست خارجی در دولت سازندگی توانست تکنولوژی را از خارج وارد کند و باقیمانده سرزمین ما را از بعثیها پس بگیرد و تحول بزرگی در کشور ایجاد کند و با کمک شورای عالی امنیت ملی ما توانستیم اسرا را به کشور برگردانیم و در این دوره هم صدام در سازمان ملل محکوم شد. در دوره خاتمی کشور از بحران نجات پیدا کرد در آن دوره اتفاق 11 سپتامبر رخ داد و دو کشور منطقه مورد تهاجم قرار گرفت و ایران همیشه در لیست حمله قرار داشت اما ایران توانست با تدبیر از این مسیر جدا شود و بالاترین بهرهبرداری را در سیاست خارجی داشته باشد دشمن ما در افغانستان و عراق منکوب شد و ایران سالم ماند و ما به مردم عراق و افغانستان کمک کردیم سیاست خارجی آن هشت سال بسیار موفق بود و من نمیخواهم بگویم در این هشت سال هم در همه زمینهها ناموفق بوده است.
غرضی: ما در دولت که بودیم یاد گرفتیم سیاست خارجی انعکاسی از استعداد داخلی است، اما این که برویم در مقابل کشور دیگری سیاست مان را عوض کنیم یا کسی را پیدا کنیم نامه جداگانهای بنویسند این صحیح نیست؛ چرا که هیچ کشوری به ما با تغییر اشخاص ذهنش عوض نمیشود، تصور نکنید که سیاست خارجی کشور اگر موفق یا ناموفق بوده مربوط به اشخاص است، بلکه مربوط به اضطرار داخلی بوده است لذا از ابتدا باید استعداد داخلی را تنظیم کنیم این که من بگویم دولت عوض شده هیچ کس در دنیا این را نمی پذیرد بنابراین این ها مسائلی است که باید به آن هاتوجه کنیم. در حالیکه امروز استعداد داخلی تغییر چندانی پیدا نکرده و پیشنهاد شما عملی نیست، اگر هست بفرمایید.
در مورد سیاست داخلی نیز آیا استعداد جمعی را در عقبه خود دارید که مشکلات سیاست داخلی را حل کند و همه کشور را تحت پوشش قرار دهد؟
رضایی: سوالی ندارم در فرصت بعدی صحبت می کنم.
ولایتی: در مورد سیاست خارجی مطالبی را که آقای قالیباف گفت صحیح بود، اما نکات دیگری است که باید به آنها توجه شود که مهمترین مطلب تربیت نیروی کارآمد است. و ما احتیاج به تخصص داریم.
بنده زمانی که در وزارت امور خارجه بودم دانشکده وزارت خارجه تاسیس شد و از آن زمان تاکنون 800 کارشناس آگاه به دو زبان دنیا تربیت شد و زمانی در وزارت خارجهای کار را شروع کردیم که 9 سفیر داشتیم و روزی که من از اینجا آمدم بیرون سفیران و کارداران حدود 130 نفر میشدند.
این درحالی است که دانشکده مذکور حالت نیمه تعطیل درآمده و دیگر آن رسالت سابق را برای خودش قائل نیست. زیرا برای آن امتحان ورودی گذاشتند که افرادی که لیسانس علوم سیاسی و رشتههای مرتبط دارند، می توانند وارد این دانشکده شوند درحالی که در این دانشکده از ابتدا گزینش وجود داشته است و از همان ابتدا نیز افراد به صورت کارورز مشغول به کار میشدند.
تمامی این مسائل در مدتی باعث شد که بتوانیم دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران را فعال کنیم. زیرا با دیپلماسی زمان شاه نمی توانستیم کار کنیم. وزارت امور خارجه از معدود وزارتخانههایی بود که از صفر شروع شد و بعد از انقلاب اسلامی فعال شد. بنابراین باید تلاش کنیم کارشناسانی که آشنا به مسائل بین المللی هستند را تربیت کنیم تا بتوانند در صحنه بین المللی فعالیت ویژهای داشته باشند زیرا روابط بین کشورها رابطه بین آدمها است.
حداد عادل: مسالهای که آقای عارف گفتند که در بازار تهران چند نفر اسم ایشان و آقای خاتمی را آوردند دستگیر شدند و یا این اتفاق در تبریز افتاده است، من این موضوع را انکار نمیکنم که آقای دکتر خلاف میگویند، ولی حتما سلیقه فردی بوده است.
عارف: این اتفاق رخ داده است باید جلوی سلیقههای فردی گرفته شود.
حداد عادل: این اشتباهی است که در هر دورهای و حتی ممکن است اگر شما رییس جمهور شوید، رخ دهد که یک فردی در تشخیص دچار اشتباه شده است.
عارف: من نمیتوانم به آذربایجان بروم و از آنها خجالت میکشم.
حدادعادل: در هنگام ورود ما به صداوسیما طرفداران آقای عارف در مدخل ورودی خیابان ایستاده و عکسهای آقای خاتمی و ایشان را در دست داشتند و شعار میدادند و هیچکسی با آنها کاری نداشت و این تلقی پیش نیاید که در کشور ما چنین حالتی وجود دارد.
فیلمهای مستندی که این شبها پخش شد، آقای خاتمی درباره عدهای صحبت کردند پس خوب است گفته شود که اگر این اتفاق افتاده مربوط به شرایط کلی کشور نیست.
آقای روحانی نیز در صحبتهای خود به این موضوع اشاره کرد که سیاست خارجی موفق بوده است، بنده هم معتقدم که ما از اول انقلاب تاکنون موفقیتهای زیادی در همه دولتها و در سیاست خارجی داشتیم و در هر دورهای مشکلاتی بوده است.
ما که در مجلس ششم بودیم، نمایندگان مجلس ششم مرتب در نطقهای قبل از دستور میگفتند در دوره آقای هاشمی کشور به بحران کشیده شده بود و آقای خاتمی آمده تا کشور را از بحران نجات دهد و در واقع تقصیرها را روی دوش آقای هاشمی میانداختند. در همین دوران بود که دادگاه میکونوس به وجود آمد که رییس جمهور را از خروج از کشور ممنوع کرده بودند.
همچنین قصه محور شرارت که بوش به ایران نسبت داد بعد از آن همه حرفهایی بود که در سیاست خارجی اتفاق افتاده بود. خوب است که این موارد گفته شود که تصور نشود که کارنامه همه 20 است و یک دوره خاصی زمستان بوده است.
عارف: خوب است که شما موضع خود را مشخص کنید.
حداد عادل: این اتفاق بدی بود.
عارف: دشمنان ما چنین حرفهایی را زده بودند. موضع دولت در آن دوران در قبال غرب و آمریکا شفاف بود.
حداد عادل: حرف من این است که هر موضعگیری که در خارج از کشور میشود، نباید آن را به حساب ضعف مدیریت داخل بگذاریم.
جلیلی: من درباره اظهارات آقای قالیباف می خواهم نکاتی را عرض کنم منطقه گرایی و دیپلماسی اقتصادی که ایشان فرمودند الان هم هست سوال اینجاست که چگونه میخواهند اجرا کنند این که سیاست خارجی براساس منافع ملی و ارزشها باید باشد، درست است اما اگر سیاست خارجی کشوری در تقابل و تعارض با شما بود چگونه عمل میکنید؟ در برنامه راهبردی شما جملهای ذکر شده تحت این عنوان که "اگر دنبال نظم هستیم، نباید به طوری عمل کنیم که جلوه آن به چالش کشیدن قدرت هژمونی باشد" یکی از بحثهای ما همین است که قدرت هژمونی موجود در جهان را قبول نداریم و با آن چالش می کنیم ما در چالش با نظامی هستیم که می خواهد خود را به زور حاکم دنیا کند. اما نکاتی مطرح شد را قبول دارم یکی از رویکردهای بسیار مثبت نظام ما در سیاست خارجی و قدرتش در این است، دستگاهها باید خود را با این منطبق کنند. من قبول دارم که قدرت لازم را ندارد.
وزارت خارجه ما به دلیل برخی از تدابیری که از ابتدای انقلاب صورت گرفته است، آن ظرفیتی که باید داشته باشد با بار بزرگی که بر دوش آن است، فاصله دارد. باید قویتری از این باشد که بتواند عمل کند.
اما آقای روحانی نکتهای مطرح کردند و همچنین آقای عارف صحبتهایی کردند که البته آقای حداد عادل اشاراتی داشتند فکر می کنم منظور آقای حداد عادل این است که در زمانی که برخی دوستان شعار همراهی با این نظم را می دادند و میگفتند باید از این تقابلها جلوگیری کنیم پاسخش چه بود؟ نتیجهاش این بود که در دوره آقای هاشمی دو حکم جلب برای ایشان آمد و در زمان آقای خاتمی این بود که بعد از این همه همکاری در قضیه افغانستان گفتند ایران محور شرارت است، نه این که حرفهای آنان درست باشد، بحث این است که این شیوه غلط است، اگر با این شیوه بخواهیم وارد شویم نتیجهاش همین خواهد بود که دیدیم.
روحانی:ولی منافع ملی کشور حفظ شد.
جلیلی: منافع ملی کشور کی حفظ شد؟ دقیقا در دورانی بود که عدهای نگران بودند که به عراق و افغانستان حمله شد حالا نکند به ایران هم حمله کنند. اما ظرفیتی ایجاد شد که آمریکا هم در افغانستان زمین گیر شد هم در عراق.
روحانی:کی؟ دقیقا در دوره آقای خاتمی بود که آمریکا زمین گیر شد این طور است.
جلیلی: آمریکا که از سال 82 وارد شد، سال چند مجبور به خروج از آن شد؟
روحانی:از سال 83 آمریکا گرفتار شد.
جلیلی:آمریکا با اقتدار آمد برخی می گفتند ما گفت و گوهایی که در بحث هستهیی در تهران داشتیم نتیجه گفتوگوهای بغداد بود. چون ایران ترسید این را آقای بلرر گفته است.
روحانی:درست نیست.
جلیلی:این اظهاراتی است که آنها مطرح کردند.در چنین فضایی که نگرانی ایجاد کرده بودند احساس می کردند با دو حمله به عراق و افغانستان می توانند ایران را مرعوب کنند. اما اتفاقا فضایی ایجاد شد که توانست آنان را زمین گیر کنند.
روحانی:تاریخ را که نمی توانیم تحریف کنیم.
جلیلی: در قضیه عراق خودشان درخواست داشتند که با آنان مذاکره کنند. کسانی که احساس می کردند آمریکا بعد از عراق و افغانستان ممکن است به سراغ ایران بیاید نه تنها این طور نشد، بلکه آمریکا به دنبال درخواست مذاکره با ایران افتاده بود تا بتواند جان سالم به در ببرد.این می تواند اقتدار ایجاد کند.
مطلبی را که آقای عارف به آن اشاره کردند و فرمودند اگر می خواهیم از سلایق جلوگیری کنیم راهش قانون است ما با قانون می توانیم جلوی سلایق بیاستیم اگر بیاییم به صراحت از کسانی که بزرگترین بی قانونی را مرتکب شدند با افتخار یاد کنیم همان حمایت از سلایق می شود. اگر کسی خلاف قانون عمل کرد و ظلم بزرگی به نظام کرد با افتخار از آن یاد کردیم...
عارف:آیا درود بر خاتمی خلاف قانون است؟
جلیلی:بحث من ایشان نیست ما در انتخاباتی که داریم یک قانون و چارچوبی داریم که شما و همه ما پذیرفتهایم که آمدهایم اگر بعد از انتخابات خلاف این قانون شروع کردند، در کشور فتنه راه انداختند اینجا حمایت از آنها و افتخار کردن به آنها می شود سلیقهای عمل کردن.
عارف: قانون را بیان کنید. سوالم از شما به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی این است که عکس آقای خاتمی خلاف قانون است.
جلیلی:خلاف قانون این است که اگر شورای نگهبان انتخاباتی را گفت که صحیح است ...
عارف:سوال من این است که آیا عکس آقای خاتمی خلاف قانون است؟
جلیلی:اگر شورای نگهبان گفت انتخابات صحیح است و آن را تایید کرد دیگر کسانی که حتی موضع ریاست جمهوری داشتهاند حق ندارند مردم را علیه آن بشورانند. یعنی بیاییند بگویند رای مردم و جمهوریت باید وتو شود. این قانون است اگر خلاف این شود از این بی قانونی بزرگتر چیست؟
قالیباف در دفاع از خود: از قضا بعد از دولت تنها مجموعهای که میتواند بخشینگر نباشد، دولتهای محلی و شهرداریها هستند. در حوزه شهرسازی، حمل و نقل، آیتی، فرهنگی، اجتماعی و... بخشینگری نیست، بلکه یک کار جمعی و همهجانبه است.
سیاست خارجی و دیپلماسی عمومی هم چنین است. در دوره مدیریت من در شهرداری تهران با همه سختیها توانستیم مجمع شهرداران آسیایی را با بیش از 100 شهر آسیا با تشکیل دبیرخانه دائم در تهران راهاندازی کنیم. در حال حاضر شهردار تهران معاون اتحادیه شهرداران جهان است. در نشست دانمارک، 20 شهردار دنیا به همراه روسای جمهور دعوت شدند و شهردار تهران به عنوان یک عضو مدعو این نشست بود. پس شهرداری کارهای جدی در حوزه دیپلماسی کرده است.
در بخش منابع انسانی من معتقدم نفت و گاز در کشور ما مهم است، اما منابع انسانی مهمتر است و در همه جا اولویت اول ماست. بازگشت نخبگان به متن تصمیمگیری اساس کار است. من معترض به سیاست خارجی نبودم. از افتخاراتی که در جمهوری اسلامی هست، این است که 5، 6 کشور بزرگ دنیا با ما حرف میزنند یعنی جمهوری اسلامی جایگاه خود را پیدا کرده است. امروز بیداری اسلامی بدون شک متاثر از انقلاب اسلامی است و ما حتما از آن دفاع میکنیم. ما اجماع آمریکا را به هم زدیم و مبنائا جلوی آمریکا ایستادهایم. آمریکاییها با قدرتی که دارند میگویند که قدرت حق است اما حرف انقلاب اسلامی این است که حق، قدرت است. این مبنای ما در سیاست خارجی است و افتخار ماست و همینجاست که اسلام به ما اجازه نمیدهد که عزتمان را بدهیم.
آقای روحانی حرف من در حوزه دیپلماسی است که شما در این کار صاحبنظر هستید. من دست همه عزیزانی که در حوزه سیاست خارجی زحمت کشیدهاند را میبوسم. آن روزی که سیاست ما این بود که در اروپا خودمان را به اتحادیه اروپا نزدیک کنیم، ارتباطمان را قویتر کنیم و نگذاریم سیطره آمریکا در اروپا بیفتد. همه سفارتخانههای اروپا در تهران تعطیل شد و همه سفرای شما را از اروپا بیرون کردند. من این را ضعف دیپلماسی میدانم یا در حوزه اقتصادی، حوزه ژئوپولوتیک ایران، مهمترین موقعیت ما در بخش امنیت ملی است. واقعا کارنامه دولت سازندگی و دولت اصلاحات در حوزه دیپلماسی اقتصادی چیست و کجا امنیت و منافع ملی ما را تامین کرد که این ظرفیت بالقوه را ما تا به امروز از دست دادهایم.
به گزارش ایسنا در ادامه سومین روز مناظره نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، غلامعلی حدادعادل دیدگاههای خود درباره مسایل سیاسی را بیان کرد و دیگر نامزدها به نقد دیدگاههای وی پرداختند.
حدادعادل: امروز در داخل کشور میدانیم در سیاست داخلی مشکل مهم اقتصادی مشکل اولویتدار برای همه کاندیداها است مسلما مشکل اقتصادی ما با تحریم ارتباط دارد. تحریمهای که دشمنان آن را فلج کننده نامیده اند البته اعتقاد داریم با مدیریت بهتر میشد و میشود این تحریم را تخفیف داد و آثار آن را کم کرد در سیاست خارجی ما حل مسئله تحریم اولویت دارد مهم این است که چگونه انجام شود.
برخی عنوان میکند که مشکل فقط مشکل مدیریتی و ظرافتهای دیپلماتیک است که اگر شخصی برود و کسی دیگری به جای او بیاید این مساله حل میشود برخی گمان میکنند که اگر ما به تحریمکنندگان لبخندی بزنیم و دَم کدخدا را ببنیم مساله حل میشود برخی مشکل را عمدتا به گردن دولت فعلی میاندازند اما بنده اینطور فکر نمیکنم همه میدانند که مساله هستهیی بهانه است. آن زمان که ما فعالیت هستهیی نکرده بودیم در تحریم بودیم دشمنان ما بهتر از ما میدانند که فعالیت هستهیی ما نظامی نیست. صریحا عرض میکنم مشکل ما با آمریکاییها مشکل اصل انقلاب است چون ما خواهان استقلال بودهایم و به آن رسیدهایم و برسر استقلالمان پافشاری میکنیم با ما مخالفت میکنند تحریم داماتو قبل از فعالیت هستهیی بوده است روز اول انقلاب که فعالیت هستهیی نداشتیم حقوق بشر مطرح نبود و حمایت از تروریسم به ما نچسبانده بودند چندین میلیارد پول ما را در هفتههای اول پس از پیروزی انقلاب مسدود کردند و هنوز هم پس ندادهاند.
به نظر من پایه اصلی حل مشکل تحریم این است که از موضع عزت و اقتدار مذاکره کنیم و در سیاست خارجی رفتار نماییم ممکن است ملتی کاملا در فشار باشد اما اقتدار خود را حفظ کند در این حالت پیروز میشود مانند موضوع ویتنام در برابر آمریکا ما با وحدت، همت و مدیریت و روحیه عزتمدارانه ملت خود میتوانیم از موضع قدرت در برابر تحریمها مقاومت مدبرانه کنیم همان کاری که امام در زمان جنگ کرد وقتی صدام به ما حمله کرد امام عقبنشینی نکرد و فرمود جنگ، جنگ است و عزت ما در گرو همین مبارزات است. امروز نیز رهبری شبیه به آن را میفرمایند که این تحریم تحمیلی است و عزت و شرف ما در گرو مقاومت اقتصادی است. آمریکاییها روزی با ما سر میز مذاکره واقعی مینشینند که بدانند ما در برابر فشارهای آنها دستهایمان را به علامت تسلیم بلند نخواهیم کرد. ملت پشتیبان ما است و ما از عزت و استقلال خود دست بر نمیداریم همانطور که آمریکا با چین رفتار کرد و 40 سال تلاش کرد چین را نادیده بگیرد اما پس از اینکه دید چین محکم سرجای خود ایستاده است، با این کشور تعامل کرد.
به گزارش ایسنا کاندیداهای دیگر در نقد اظهارات حدادعادل گفتند:
جلیلی: نظری ندارم.
قالیباف: جناب آقای حداد فکر میکنم ما که بحثی با این آرمانها و اهداف و حرکت حقطلبانه نداریم. گفتید با مدیریت این موضوع حل نمیشود. بنده میخواهم بگویم در حوزه دیپلماسی، سیاست خارجی باید با کمترین هزینه بیشترین منافع را داشته باشد لذا معتقدم مدیریت عامل کلیدی است اگر میگویید فرقی نمیکند، چرا؟
عارف: فرمودید از موضع عزت و اقتدار مذاکره انجام شود؛ ما چگونه و در چه شرایطی به این میرسیم؟
غرضی: آقای دکتر عزت و اقتدار کشور مربوط به استعداد داخلی یک کشور است یا مکتوب در کتابهاست؟ شما زحمات زیادی در آموزش و پرورش کشیدهاید اما آموزش و پرورش و آموزش عالی جوانها را حتی در سن 27 سالگی هم به اشتغال نمیرساند. آموزش و پرورش و آموزش عالی توانایی اینکه استعدادها را به زندگی برسانند ندارند. چگونه میخواهید عزت و اقتدار را محقق کنید. بله، ما در زمینه نفت ارتش و سپاه و امنیت داخلی، عزت داخلی داریم اما در بقیه زمینه اگر به چین اشاره میکنید باید گفت که چین پس از اینکه تولیدات خود را در سطح جهان تزریق کرد و چهارشنبه بازارها و پنجشنبه بازارهای آمریکا را گرفت، نیکسون مجبور به مذاکره شد. بنابراین معتقدم که عزت در تولیدی است که هر کشوری دارد.
رضایی: آقای حداد شعاری صحبت میکنند، مگر میشود کشور را با شعار پیش برد دو گروه امروز وجود دارد که یک عده شعار مقاومت میدهند. در زمان جنگ هم عدهای از تهران شعار مقاومت میدادند مگر میشود با شعار دادن از تهران به کشور کمک کرد، یک عده هم حرف از مذاکره و تسلیم میزنند. حداد میگوید که ما باید مقاومت کنیم، اما ما باید مقاومت کنیم که مردم گرسنه بمانند. چرا آمریکا با ما وارد مذاکره جدی نمیشوند؟ آمریکا میخواهد از ما زمان بگیرد تا تحریمها اثر خود را بگذارد. مقاومت کردن باید منتج به نتیجه شود و آمریکا بفهمد تحریم بیاثر بوده است برای این کار باید تولید را در داخل راه بیندازیم. مساله اقتصاد راه برون رفت ما از مذاکرات است وقتی ما ثابت کنیم مشکلات اقتصادی بر ما اثری ندارد آمریکا با ما وارد مذاکره میشود ما باید کارآمدی اقتصادی را نشان دهیم و ثابت کنیم میتوانیم در مقابل تحریمها بایستیم اگر آمریکا ببیند هزار تومان امروز به 300 تومان دیروز تبدیل شده میفهمد که ما شعار دادهایم من خواهش میکنم که آقای حداد توضیح دهند که مقاومت کردن خوب است، اما مشروط به اینکه ما از مقاومت کردن نتیجه بگیریم.
ولایتی: در طول 35 سال بعد از انقلاب اسلامی هیچگاه نبوده که با مشکلی در صحنه بینالمللی یا منطقه مواجه نبوده باشیم. در طول جنگ هشت ساله بیش از 40 کشور از عراق حمایت میکردند لحظهای که ما درگیر مشکل دیگری بر سمت مشرق کشورمان یعنی افغانستان بودیم و به آنجا شورویها حمله کرده بودند و همسایه شرقی ما تحت اشغال روسها بود، در همسایگی غربی ما یعنی عراق با پشتیبانی بیش از 40 کشور به ما حمله کرده بود. در چنین شرایطی دیپلماسی ما شکل گرفت و ما توانستیم ضمن کمک به مردم افغانستان برای شکست شوروی در عین حال دیپلماسی جنگ و بعد دیپلماسی مذاکرات را راه انداختیم که به مراتب آن کار سختتر از دیپلماسی و مشکلات هستهیی امروز بود. بنابراین باید مقاومت توام با تدبیر باشد یعنی در برابر زیادهخواهیهای آنها بایستیم و در چارهجویی در رابطه با مشکلاتی که برای ما به کار میبرند تدبیر کنیم که و این در گذشته در شرایط بسیار سختتر سابقه داشته است.
روحانی: صحبتی ندارم.
حداد عادل در دفاع از خود: در پاسخ آقای قالیباف تاکید میکنم که منظورم این است که فقط با مدیریت حل نمیشود. مدیریت در دیپلماسی به عزت و قدرت ملی پشتگرم است. آقای عارف که سوال میکنند چطور به عزت میرسیم، عرض میکنم رهبری راه را نشان دادهاند؛ جهاد اقتصادی، مقاومت اقتصادی، حمایت از تولید ملی و کار و سرمایه ایرانی. ما باید در این مسیرها حرکت کنیم که آقای رضایی هم به آن اشاره کردند. وقتی میگویم مقاومت شعار نمیدهم نمیگویم برویم وسط خیابان و بگوییم میخواهیم مقاومت کنیم. بلکه باید بنیانهای اقتصادی را تقویت کنیم تا ملت با عزت پشت میز مذاکره بنشینند.
اینکه آقای ولایتی میگویند در گذشته سختتر بوده فکر نمیکنم سختتر از الان باشد، زیرا قوت و اثر ما در جهان اسلام بیشتر شده و یک نشانه آن بیداری اسلامی است. امروز دشمنی دشمنان با ما شدیدتر از گذشت است. تدبیر و مدیریت میتواند کار را بهتر کند. بد نیست به یک نمونه از ضعفها در دولت آقای خاتمی اشاره کنم. البته نمیگویم این نظر همه دولتمردان بوده است. در کتابی به نام مبانی نظری و مستندات برنامه چهارم توسعه آمده است: "در حال حاضر (82) به نظر میرسد با بروز بحران در دو عرصه داخلی و خارجی کشور ایران را نمیتوان یک قدرت در عرصه جهانی تعبیر کرد. در شرایط جدید حتی نمیتوان کلمه قدرت ملی را درباره ایران به کار برد. "این مواضع کارساز نیست. ما روزی میتوانیم از طریق مذاکره و دیپلماسی کار را حل کنیم که این مواضع را نگیریم قدرت ملی ما عدالتطلبی، ظلمستیزی و حمایت از مظلوم است. امام در حالی انقلاب را پیروز کرد که شاه همهچیز داشت و امام دست خالی بود. در جنگ تحمیلی هم این اتفاق افتاد. ما در عرصه بینالمللی با این منطق متعالی میتوانیم بر تحریم غلبه کنیم و آن را به فرصت تبدیل کنیم که آقای رضایی هم به آن اشاره کردند.
عارف در واکنش به صحبتهای حدادعادل: آقای حدادعادل قبلا هم درباره این کتاب گفتهاند واین موضوع در مجمع تشخیص مصلحت مطرح شده است. زمانی که برنامه چهارم تصویب شد ایشان رییس مجلس بودند؛ چرا برنامهای که مبنایش این بود تصویب کردید و چرا آن را اصلاح نکردید؟
حدادعادل: همان موقع هم بدلیل اینکه به مبانی نظری برنامه اشکال داشتیم آن را از شورای نگهبان به مجلس برگردانیم و برخی موارد را اصلاح کردیم که یکی از آنها به مسائل اقتصادی مربوط بود، همچنین صد نفر از نمایندگان نامهای نوشتهاند و از رییسجمهور وقت سوال کردند که چرا چنین کتابی به عنوان مبانی نظری برنامه چهارم منتشر شده است.
به گزارش ایسنا در ادامه سومین روز مناظره نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، حسن روحانی دیدگاههای خود درباره سیاسی را بیان کرد و دیگر نامزدها به نقد دیدگاههای وی پرداختند.
روحانی: در زمینه سیاست داخلی اساس سیاست داخلی دولت تدبیر و امید بر مبنای تامین امنیت و ایجاد آرامش برای همه مردم ایران در تمام ابعاد زندگیشان خواهد بود مشقهای اقتصادی، فرهنگی، شغلی حریم خصوصی و سایر ابعاد زندگیشان به گونهای باشد که مردم در همه ایام شبانهروز در مکانهای مختلف احساس امنیت و آرامش در ابعاد مختلف زندگیشان داشته باشند.
مساله دوم آزادی است که در همه ابعاد زندگی آزادی مسئولانه را احساس کنند جایی که نظرشان را اعلام کنند یا اینکه در انتخابات با آزادی تمام حضور پیدا کنند که متاسفانه امروز برخی از موارد آزادی حضور مردم در انتخابات با سختیگیریهای که معتقدم به آن نیازی نیست همراه شده است که آقای دکتر عارف به یک دو نمونه آن اشاره کردهاند و من هم چند نمونه از آن را سراغ دارم اما باید با سعهصدر با این مسائل برخورد کرد.
مساله سوم عدالت در سراسر کشور و بحث حقوق شهروندی است که همه مردم کشور ما از هر قبیله و نژادی احساس کنند که شهروند یک کشور واحد هستند و از حقوق مساوی و عادلانه برخوردارند باید زمینه را برای مشارکت همه مردم فراهم کنیم تا با اعتماد کامل در بخشهای مختلف سیاسی و اجتماعی مشارکت کنند و این مشارکت تنها برای انتخابات یا 22 بهمن نباشد.
برای این موضوع ما نیاز به عقلانیت و اعتدال داریم و باید از افراط و تفریط دوری گزنیم. در بحث سیاست خارجی نیز اینچنین است. ما در سیاست خارجی باید منافع و امنیت ملی کشور را حفظ کنیم و بتوانیم شرایطی را فراهم کنیم تا فرصتهای لازم برای مردم ما در صحنه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و سایر بخشها بوجود آید.
اینکه اشاره شد در دولت سازندگی یا اصلاحات سیاست خارجی اشکال و ایراد داشته است از بعضی از دوستان تعجب میکنم که به حرفی اشاره میکنند که در گوشه یک سایتی آن هم به صورت ناقص آمده است. خوب است کتاب اخیر آقای البرداعی (the age of deception) را نگاه کنند و ببینند که در آن میگوید که جنگ پشت دروازه ایران بود این تدبیر ایران بود که جلوی جنگ را گرفت و سه کشور را به تهران دعوت کرد و آنها "سپر انسانی" قرار داد کتابهای دیگری نیز در این زمینه نوشته شده است از جمله کتاب جک استراو که در آن گفته است جنگ حتمی بود و من اعلام کردم این جنگ احمقانه است و بخاطر آن من را برکنار کردند. واقعیاتهای تاریخی را تحریف نکنیم و بدانیم شرایط کشور چه بوده است و باید این شرایط را امروز هم برای کشور حفظ کنیم البته من تاکید میکنم در سیاستهای خارجی سیاستهای مهم همهجا تایید مقام معظم رهبری و هدایتهای ایشان هم بوده است آنچه راجع به آن دو دولت گفتهام در واقع بخش بزرگی از آن هدایتهای شخص مقام معظم رهبری بوده است.
به گزارش ایسنا کاندیداهای دیگر در نقد اظهارات روحانی گفتند:
حداد عادل: در تبلیغات انتخاباتی شما در زمینه سیاست خارجی آمده بود که باید با کدخدا کنار بیایید. اگر این کدخدا آمریکا است پس ما رعیت آمریکا هستیم.
جلیلی: در زمینه سیاست خارجی دفاع از حقوق و ارزشهای کشور مهم است. البرادعی در صفحه 144 کتاب خود می گوید که پیشنهادهایی به ایران داده شد، نه تنها ناچیز بود، بلکه لحن بدی داشت. آقای روحانی در صفحه 583 کتاب خود می گوید متاسفانه در مقابل اگر نگوییم ایران هیچ ما به ازایی دریافت نکرد، اما این ما به ازا بسیار ناچیز بود و قولهایی انجام نشد و درخواستها بیشتر شد.
در آن زمان هیچ خطری ایران را تهدید نمی کرد، زیرا ایران مقتدر بود و چون ایران با اقتدار بود آن ها به دنبال ایران آمدند.
قالیباف: در سال 82 که من فرمانده نیروی انتظامی بودم در جلسهای به شما که دبیر شورای عالی امنیت ملی بودید ،گفتم که اجازه بدهید دفتر تحکیم وحدت به مناسبت وقایع سال 82 تجمعی در چارچوب قانون داشته باشد، اما شما گفتید که به دنبال دردسر نیستید و نیاز به مجوز نیست. با اصرار من دفتر تحکیم مجوز برگزاری تجمع در چارچوب قانون را گرفت ما در مسئله آزادی باید همان نگاه را به آزادی چه هنگامی که در مسوولیت و چه هنگامی که منتقد باشیم، داشته باشیم.
من در سال 82 معتقد بودم که در پشت سر مسائل نه دانشجویان بلکه افراد دیگری هستند در حوادث کوی یا خوابگاه طرشت علامه نیروی انتظامی مقابل نیروهای شخصی ایستاد اگر من منتقد بودم باید به نیروی انتظامی مجوز ورود به دانشگاه داده شود به این دلیل که من مطمئن بودم بعضی افراد در شکل گیری این تجمعات نقش دارند و نه دانشجویان. در مجلس ششم در جلسهای من توضیحاتی دادم که یکی از نمایندگان مستنداتی دارم که در تجمعات دخالت داشت. او وسط مجلس به من گفت که منظور شما من هستم و من گفتم نه. بخشی از حرفهای من در دانشگاه صنعتی شریف توسط voa و بی.بی.سی پخش شد و مطرح شد که من مواضع دوگانه گرفتم که این گونه نبود من هم طرفدار دادن مجوز به تجمعات قانونی بودم و هم معتقد بودم که پشت تجمعات دانشجویی دانشجویان قرار نداشتند، بلکه سایر افراد حضور داشتند.
حدادعادل: برخی دوستان طوری صحبت میکنند که انگار همه ما غیر مردمی هستیم و فقط جناب ایشان غصه این مردم را می خورند، این طور نیست، تنها راهها متفاوت است، ما هم نگران مردم هستیم.
غرضی: به همه ایراد گرفتن اشکال ندارد، ماهیت را در نظر نگرفتن اشتباه است. استعداد کشور برای مقابله با مشکلات طی سالهای گذشته متاسفانه به اندازه کافی تولید نشده است، آقای روحانی کسری بودجه و نبود تولید و بسیاری از مشکلاتی که داریم باعث این شده که دشمن دائما نقشه میکشد اینها ناشی از عدم استعداد داخلی است. بالاخره ارز 700 تومانی به 3500 رسیده و استعداد داخلی کاهش پیدا کرده و به همین خاطر دشمن طمع می کند. دوره های بعدی نیز نه دشمن عوض می شود نه ما عوض میشویم و نه ملت عوض میشود تا استعداد داخلی بالا نیاید دچار کسری میشویم.
ولایتی: بنده صحبتهای آقای رضایی را تایید می کنیم آقای لاریجانی در مذاکرات با آقای سولانا به جاهای خوبی رسیدند و قرار بود همین تعداد سانتریفیوژ داشته باشیم. اما بعدا آقای سولانا عقب نشینی کردند. دلیلش این بود که یکی مقامات بلند پایه در نماز جمعه گفته بود که ما مذاکره نمی کنیم آقای سولانا در زمان مذاکرات تلکس را به آقای لاریجانی نشان داده و گفته بودند مسوول اجرایی کشور گفته است که مذاکره نمیکنیم. و البته مشابه این را بنده در سیاست خارجی در زمان خودم نیز سراغ دارم که اگر زمان باشد، عرض می کنم.
دشمن در رفتار شما تناقض میبیند آقای لاریجانی زحمات زیادی کشیدند و به توافق هم رسیدند و می شد مسئله هستهیی را حل کرد، اما کسی یک مرتبه حرف دیگری زد چون آن شخص یا افراد منتسب به او در صحنه نبودند که بگویند ما این مساله را حل کردیم تا شخص یا افراد دیگری نگویند که ما مسئله را حل کردهایم.
جلیلی: اظهاراتی که شما گفتید درست نیست.
ولایتی: هر که هر چیزی می گوید شما می گویید درست نیست بنده اطلاع دقیق دارم.
جلیلی: درباره همان مسائلی که شما سراغ دارید بنده اطلاعات کامل ترش را می گویم.
غرضی: سو استفاده از مقامها و منابع مختلف کشور و نبود انسجام به اینجا رسانده که شخصیتها با تکیه بر دیدگاهها و منابعی که در اختیار دارند این گونه منافع کشور را به خطر می اندازند.
دفاع روحانی از خود: نکتهای که آقای حدادعادل راجع به مساله کدخدا گفت اجازه دهید سوال را مطرح کنم. پرسیده بودند که مذاکره با آمریکا راحتتر است یا مذاکره با اروپا که گفتیم اروپاییها کدخدا دارند، ما برویم با همان کدخدا مذاکره کنیم، راحتتریم.
اینکه آقای جلیلی گفت که البرادعی گفته بحث سه کشور چگونه است باید بگویم این مباحث یک بخش مربوط به سال 82 و یک بخش مربوط به سال 84 است.
آخرین پیشنهاد اروپاییها چه بود؟ این که البرادعی گفت سه کشور راه بازاریها و چانهزنی را انتخاب کردهاند و آنچه میخواستند را ارایه ندادند در آن زمان دولت تازه عوض شده بود و ما تندترین جواب را دادیم، بادستور راهاندازی اصفهان آغاز شده بود.
اما از آقای قالیباف خیلی تعجب میکنم درست است ما باید رقابت کنیم، اما نه اینگونه، آقای قالیباف! دلم نمیخواست بگویم اما ناچار شدم شما گفتید که دانشجویان بیایند و گاز انبری عمل می کنیم و آنها را دستگیر میکنیم.
در آن زمان در مورد چند رییس کلانتری به شما تذکر دادیم، در آن زمان چه جوابی دادید، گفتید کل آدمهای سالم من این تعداد هستند لذا معتقدم برنگردید به بحثهای آن زمان این سینه پر از مسائل فراوان است بگذارید رقابت سالم، درست و دقیق باشد.
آقای قالیباف میگوید راجع به اقوام هم صحبت میکنیم آن موقع که در قدرت بودیم اینکار را انجام میدهیم چه اقدامی شورای عالی امنیت ملی راجع به اقوام کرده است، جز اینکه توصیه بوده حقوق حقه اقوام مورد توجه قرارگیرد اگر موردی اتفاق میافتاد صحیح نبود شورای عالی امنیت ملی برخورد میکرد. شما با این حرف اتهام به شورای عالی امنیت ملی میزنید.
بنده فردی هستم که از ابتدای زندگی سیاسی مسیرم روشن است هیچوقت پادگانی فکر نکردهام هیچوقت پادگانی عمل نکردهام جزء افرادی هستم که حقوق خواندهام سرهنگ نیستم حقوق میدانم، حواسمان باشد چگونه حرف میزنیم اینجوری با یک مساله برخورد نکنیم.
بنده نظرم این است که با همه اقوام و اقلیتها مساوی برخورد شود. من که همواره حامی آزادی بیان بودم در زمان شاه روبروی شاه ایستادم بعد روبروی افراطیون ایستادم طرفدار آزادی بیان بودم خطم خط اعتدال بود؛ چرا اینگونه بحث میکنید این شیوه صحیح نیست حرف زیادی برای گفتن داریم.
قالیباف: در رابطه با بحث اقوام من گفتم شما در رابطه با آزادی چه دانشجویان، چه گروهها و اقوام یکنواخت اقدام کردید، نگفتم دیدگاهتان نسبت به اقوام این است اما واقعیت این است که به هر حال امروز اقوام و مذاهب مختلف بر اساس قانون اساسی و در حوزه امنیت ملی حقوقشان آن طوری که قانون تعریف کرده تحقق پیدا نکرده است.
روحانی: این کاملا درست است.
قالیباف: شما دبیر شورای عالی امنیت ملی بودید؛ به هر حال شما مسئول بودید و میتوانستید در حوزه سیاسی امنیتی ایفای نقش کنید.
روحانی: آقای جلیلی میدانند ما مصوبهای برای احقاق حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی گذراندیم.
قالیباف: من در این مساله بحثی نداشتم. بحث من در رابطه با دانشجویان بود. در جلسه قبل، حتما آقای عارف یادشان هست که بهترین ارتباط بین پلیس و دانشجویان در زمان مدیریت من بود. یک نمونه بگویید که پلیس حرکت گازانبری داشته است؟ اصلا چنین حرکتهایی نبوده است. خود دولت اصلاحات این را تایید میکند. از قضا من در مقابل لباسشخصیها ایستادم و گفتم کسی خلاف قانون نکند و هزینهاش را دادم. حرفم این بود که آن زمان میگفتم به دفتر تحکیم اجازه بدهیم طبق قانون احزاب تجمع کنند.
روحانی: من چه گفتم؟
قالیباف: شما گفتید دنبال دردسری؟ ولش کن! دو روز میآیند و میروند.
روحانی: این بود؟ این بود؟ سندش کو؟ من همانی را گفتم که قبلا به آن اشاره کردم. گفتم اگر میخواهید اینها را به خیابان بیاورید و بعد گازانبری اینها را محاصره کنید و برایشان پرونده درست کنید این کار را نکنید. اما اگر میخواهید آزاد بگذارید، بحث دیگری است.
قالیباف: اگر نیتخوانی بلدید، این هنر شماست.
روحانی: من نیتخوانی بلد نیستم.
قالیباف: نماینده رسمی دفتر تحکیم بعد از آن جلسه آمد من به ایشان عرض کردم قانون احزاب به شما اجازه میدهد محل تجمع، سخنران و موضوع را اعلام کن من هم امنیت را برقرار میکنم. بعد دیگر دفتر تحکیمی نبود که این کار را انجام دهد. من شما را به عنوان یک فرد معتدل میشناسم و اینکه نگاهی باز دارید. شما فکر میکنید ما نگاه پادگانی داریم. افتخار ما این است که مجاهد و رزمنده بودهایم و ایستادهایم از عزت این کشور دفاع کردهایم. به این افتخار میکنیم و اصلا از این ناراحت نیستیم. اگر شما میگویید نگاه پادگانی، من میگویم شما در عین این که نگاهی باز دارید میگویید دنبال دردسر نگرد. چرا در کوی دانشگاه آن اتفاق افتاد اما در خوابگاه طرشت این اتفاق نیفتاد؟ چرا در کوی دانشگاه در سال 82 این اتفاق نیفتاد؟ زیرا پلیس اینجا ایستاد و از لباسشخصیها و کسانی که این طرف بودند کتک خورد ما گازانبری عمل نکردیم بلکه ایستادیم و هزینه پرداخت کردیم.
غرضی: این بحثها آیا به بینندگان کمک میکند که تشخیص دهند؟
مرتضی حیدری، مجری: ما اتفاقا در ماظرههای قبلی هم دنبال بحثهای اینگونه بودیم.
غرضی: این بحثها مربوط به وقایع گذشته و بین دو نفر است اینها بین هم اختلافی دارند هیچ قاضی نیست جواب بدهد. اینها به چه درد مردم میخورد؟ میگویند یا تو حق بودی یا دیگری امکان ندارد از این بحثهای دو طرفه کسی سود ببرد دعوای بین اشخاص و افراد میشود. شما باید نگاه کنید و برای 70 میلیون نفر و اداره کشور برنامه بدهید. هیچکس اینجا برنامه فیزیکی نمیدهد همه برنامههای عرفانی و ادبیاتی میدهند نه سیاست خارجی اینجا حل میشود نه سیاست داخلی. من فکر میکنم به هیچ دردی نمیخورد.
مرتضی حیدری: نظر شما محترم است اما طبیعی است که عملکرد مدیران ارشد و استراتژیک کشور در آینده بخشیاش به رویههایی برمیگردد که در گذشته مطرح میشد مسائلی که هم اینجا مطرح شد این روزها در خبرگزاریها و سایتهای اینترنتی و مناظرات بیرون از صدا و سیما مطرح میشود.
غرضی: آنها مشغولتان می کنند به مسائل گذشته. آیا دعوای اینها حل میشود نمیشود.
روحانی: من میخواهم به ملت بزرگوار بگویم شیوه تخریب را نمی پسندم، حاضر نیستم رقیبم را تخریب کنم و اسرار سری اینجا را افشا کنم و جملات را بالا و پایین کنم همان طور که آقای قالیباف بسیاری از حرفها را زدند و من نگفتم اگرچه در حافظهام بود. بحث من پلیس نیست. دست همه پلیسهای خدمتگذار کشور را میبوسم بحث من شیوه آقای قالیباف است.
میرسم به آقای رضایی که با لحنی صحبت میکند مثل اینکه ایشان نظرات بسیار دقیقی داشتند. آقای رضایی شما همان کسی هستید که در جمع گفتید شورای سازمان ملل به مراتب بهتر از شورای حکام است و آقای روحانی چرا جلوی این کار را گرفته که پرونده از شورای حکام به شورای امنیت نرود. شما اینجا ما را نصحیت می کنید ما که نمی خواهیم اینها را بگوییم. چون شما آغازکننده هستید می گویم حرفهای دیگر شما را هم دارم. اولین جلسات سری هستهیی را کدام سایت افشا کرد چه کسانی د رجلسه سران بودند که همه ناراحت شدند. آقای ولایتی آنجا حضور داشت. خیلی حرفها هست که نباید گفته شود. اینجا جای این بحثها نیست. رقابت سالم کنیم. از چه دفاع می کنید تمام گرفتاریهای ما این است که همه تلاش نشد برای این که پرونده به شورای امنیت نرود. هیچ کس مقصر نبود امروز همه باید تلاش کنیم که پرونده که ظالمانه به شورای امنیت رفته به شورای حاکم برگردد.
رضایی: حرف اساسی من این بود که ما میخواهیم اطلاعاتی را به مردم بدهیم که مردم بر اساس آن برای سرنوشت خود تصمیم بگیرند، چرا طوری صحبت میکنیم که گویی هیچ اشکالی نیست؟ آیا معنای این حرف این است که اگر یکی از شما رییس جمهور شد میخواهد با همان وضع گذشته که امروز ازآن دفاع میکند کشور را اداره کند یا نه؟ اشکالاتی بوده است چرا به آن اشکالات اشاره نمیکنید؟ به عنوان نمونه گفتم شما میگویید این مذاکرات منجر به این شد که جنگ نشود و نظام هم به هر حال کنترل میکند هم حرکات آقای جلیلی را کنترل میکند و هم حرکات آقای روحانی را اما بحث من این است که آیا نمیشد شما با هزینه کمتری این کار را میکردید> ببینید سوال ما چقدر مودبانه است، اما آقای روحانی اگر بخواهد با این عصبانیت و داد و بیداد کردن سکان کشور را به دست بگیرد خدا به این کشور رحم کند.
ما باید خونسردیمان را حفظ کنیم من که کسی را تخریب نکردم سوال مودبانهای از هر دو طرف کردم زیرا اطلاعات دقیق دارم که به این صورت بوده است ضمن اینکه زمانی ما در حال تحریم نبودیم فکر میکردیم تحریم میشویم اشتباه میکردیم ،بله احتمال جنگ بود، اما جنگ را از طریق دیگری میشد کنترل کرد که اگر لازم شد خواهم گفت.
زمانی ما در حال تحریم بودیم اما آقایان گفتند کاغذ پارهای بیش نیست، اتفاقا اشکال اساسی را در سیاست خارجی در مسئله تشخیص میدانم، زمانی جنگ نیست، اما تصور میکنند جنگ میشود. چه هزینهی عظیمی کشور خواهد پرداخت یک تشخیص غلط چه مشکلاتی ایجاد میکند، زمانی میخواهد تحریم شود، اما میگویند نه تحریمی در پیش نیست، اینها خسارت وارد میکنند، اما بحث من این است ما که میخواهیم خود را در معرض انتخاب مردم قرار دهیم طوری صحبت کنیم که اگر اشتباهاتی بوده است که بحث ما در اینجا فعلا پرونده هستهیی است گفته شود که مردم بتوانند تصمیم بگیرند و براساس آن عمل شود.
روحانی: فقط من میخواهم این جمله را بگویم که من نه عصبانی شدم و نه ناراحت، البته چون اشکالات، اشکالات توهینآمیزی بود باید با صدای رسا جواب میدادم برای ملت عزیزم.
به گزارش ایسنا در ادامه سومین روز مناظره نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، محمدرضا عارف دیدگاههای خود درباره سیاسی را بیان کرد و دیگر نامزدها به نقد دیدگاههای وی پرداختند.
عارف: در تذکر اولیهام اشاره کردم که خوب بود جمعبندی از دو مناظره گذشته انجام میشد. ما در بخشهای مختلف در کشور با مشکلاتی روبهرو هستیم. به گفته یکی از فرماندهان نظامی، رییس جمهوری باید بیاید که کشور را از حالت بحرانی نجات دهد. سوالم این است که چه کسانی مسوول وضع موجود هستند؟ در دو مناظره قبلی به این موضوع پرداخته نشد. مردم حق دارند بدانند که چه کسانی وضع موجود را به وجود آوردهاند. جریان اصولگرا در هر سه قوه حاکمیت دارد. در مورد قوه مجریه بگویم تقریبا نیرویهای اصلاحطلب در هر بخشی که بودند، حتی در یک بخشداری را حذف کردهاند.
نتیجهاش شرایطی شد که اکنون با آن روبهرو هستیم. عملکرد 8 ساله گذشته نشان داده که نمیتوان برای تحقق آرمانهای انقلاب به یک جناح خاص محدود شد باید از نیروهای متخصص استفاده شود. عملکرد دولت اصلاحات با 8 سال گذشته را اگر مقایسه کنیم، دولت اصلاحات با شعار توسعه سیاسی آمد، اما توسعه فراگیر را دنبال کرد. فعالیت اقتصادی در نفت با هشت دلار آغاز شد اما کل درآمد 173 میلیارد دلار بود. از محل فروش نفت خام، 630 میلیارد دلار نفت خام داشتیم. رشد 6 درصدی اقتصادی، اشتغال متوسط 700 هزار فرصت شغلی وجود داشت. گرانی کنترل شد، تورم 17.3 درصدی مهار شد.
ارز تکنرخی شد و پنج سال باقی ماند. اما سوال این است که با درآمد حاصل از فروش نفت 630 میلیارد دلاری، قرار بود نفت را بر سر سفره بیاوریم چرا نان را برداشتیم باید مسوولیتها را بپذیریم. اینکه میگویند جریان موهوم انحرافی مسوول است خطاست.
رییس دولت این جریان انحرافی را نمیپذیرد. کسانی هستند که آنها را از نزدیکان خود میدانند. اخلاقی این است که جریان اصولگرا مسوولیت خود را بپذیرد. بر این باورم که در دهه چهارم انقلاب دیگر نوبت آزمون و خطا نیست بلکه باید براساس آگاهی و عملکرد خوب کار دنبال شود. اشاره کردم باید اجرایی شدن همه اصول قانون اساسی به عنوان میثاق ملی را دنبال کنیم به ویژه فصل سوم قانون اساسی که حقوق ملت را بیان میکند.
بنده در روز گذشته در سفری که به غرب کشور داشتم، در کردستان و ایلام مردم مطالبات خود را اعلام کردند، همه در مورد گرد و غبار رنج میبردند. ما باید با این پدیده چطور برخورد کنیم. من در دولتم معاونت اقوام را ایجاد خواهم کرد تا مطالبات به حق آنها را دنبال کند. در مورد زنان نیز در قانون اصولی وجود دارد. اصل 21 قانون اساسی هم تاکید کرده است. امیدوارم در دولت آینده از تمام ظرفیتهای قانون اساسی استفاده کرده و پاسخگوی مسائل مردم باشیم.
به گزارش ایسنا کاندیداهای دیگر در نقد اظهارات عارف گفتند:
غرضی: از اول جلسه بحث دو گروه اصلاحطلب و اصولگرا بود و سی سال است که کشور توسط این دو گروه اداره میشود. قدرت سیاسی در انحصار این دو گروه بوده که آنها در مقاطعی همدیگر را حذف کردند. اینکه الان در این مناظره افراد مختلفی از اصولگراها و اصلاحطلبها حضور دارند به معنای شکست قطعی این دو گروه است. سوال من از آقای عارف این است که دبیرکل یک حزب گفت که قانون اساسی اصلاحطلبی منشور سازمان ملل است، آیا باز رویمان میشود که بگویم اصلاحطلبیم؟ اگر شما رای دولت دارید نوش جانتان اما اگر اصلاحطلبی بخواهد با ایراد به سایر دستگاهها به قدرت برسد نتیجه آن میشود که عدهای پیدا میشوند از رهبری حزب عبور میکنند. آقای عارف اصلاحطلبند و هم از برخی اسامی نام ببرند که به وسیله آنها میخواهند رای جمع کنند و اشکالی هم ندارد اما باید اصولگراها و اصلاحطلبان بگویند با متن جامعه چه کردهاند؟ متن انقلاب در مشروطه، صنعت ملی شدن نفت، انقلاب اسلامی، جنگ و مبارزه با خارجیها بوده است این دو گروه بگویند چه اتفاقی افتاده که متن انقلاب که 98.2 درصد آرا داشته است اکنون باید کلی هزینه کنند که مردم سر صندوق رای بیایند جز این دو گروه چه کسی مردم را از متن انقلاب دور کرده است.
رضایی: دو جمله از صحبتهایی که پشت تریبون خواندهام را دوباره بگویم. امرز مردم از کشمکشهای سیاسی خسته شدهاند که باید به آن پایان دهیم. مدیریت اصلاحطلبی و اصولگرایی جواب نمیدهد. هرچند در بین اصولگرایان و اصلاحطلبان افراد خوبی وجود دارد که میتوان از همه آنها مشروط بر قبول داشتن رهبری و کارآمدی استفاده کرد و کار بزرگی در کشور انجام داد. پس به خاطر خدا و مردم بنا را بر حق مردم بگذاریم بر محور دور هم جمع شویم و بر گذشتهها صلوات فرستاده و آن را تمام کنیم. الان در تحریم هستیم و مشکلات جدی داریم. انشاءالله همه دست به دست هم میتوانیم مشکلات را حل کنیم.
ولایتی: ای به درویش توانگر به کم و بیش بد است/کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم. آیا این ایرادی که شما به اصولگرایان میگیرید در دولت اصلاحات نسبت به اصولگرایان انجام ندادید؟ کسی از اصولگرایان در سمتهای بالا باقی گذاشتید یا از دَم همه را برداشتید؟ بالاخره اصولگرایان و اصلاحطلبان بخشی از ملتند و همه نظام و رهبری را قبول دارند. قبول دارم که نباید انحصارطلبی کرد اگر احیانا اصولگرایی در سمت ریاست جمهوری قرار میگیرد از افراد کارآمد، متعهد، متدین و پایبند به نظام قانون اساسی و ولایت فقیه باید استفاده کند و این طور جامعه را تقسیم نکند. شما هم قبول کنید در دولت اصلاح طلبان آنها همین کار را کردند که بعدا اصولگرایان جوابشان را بدهند. والا در دولتهای بعدی از این خبرها نبود.
روحانی: صحبتی ندارم.
حدادعادل: من با آقای عارف موافقم که باید شایستهسالاری شود. ایشان مشکلات امروز را گردن اصولگرایان میاندازند که چرا اصلاحطلبان را کنار گذاشتند، اما دیدیم که آقای خاتمی که دولت را از آقای هاشمی گرفته بودند چه پاییز برگریز اصلاحاتی را راه انداختند. مملکت را مثل یک گونی جلوی پنجره تکاندند و در برخی ادارات تنها آبدارچی باقی مانده بود. ما میگفتیم که چرا این تغییرات را انجام میدهید گفتند هرکه به خاتمی رای نداده باید برود.
من به آقای عارف رفیقم و هر دو دانشگاه تهرانی هستیم، اما میخواهم بگویم که در خود مجلس اصلاحات با من چه کردند. مگر من چه کار کرده بودم. زمانی که وزارت کشور اعلام کرد که من رای نیاوردهام، من اعتراضی نکردم اما بعدا شورای نگهبان اعلام کرد که بنده رای آوردهام، اما مجلس اصلاحات 5 ماه یک لنگه پا در جلوی در مجلس مرا نگه داشت و اعتبارنامه من را امضا نکرد. «کفاره شرابخورهای بیحساب مخمور در میانه رندان نشستن است».
شما گفتید همه چیز زیرسر اصولگرایان است. اما آقای احمدینژاد هیچگاه خود را اصولگرا ننامید. ما هم همه چیز را زیر سر احمدینژاد نمیدانیم.
حکایتی است که «خانه کسی را دزد زده بود و همه همسایگانش به او ایراد میگرفتند که مثلا قفل در را محکم نبستید، چرا دیوار را بلند نساختید. چرا وسایلت را فلانجا گذاشتید. آخر صاحبخانه با عصبانیت گفت؛ یک حرفی هم به دزد بزنید.» من میخواهم بگویم که یکی هم بگوید که دشمن خارجی ما را تحریم کرده و مقصر است. نمیگویم اصولگرایان مقصر نیستند اما لطفا آن را هم بگویید.
آقای عارف میگویند که در برخی استانها ریزگردها وجود دارد، اما ایشان میدانند که این مساله شش ماه، یک سال، دو سال نیست و البته خارج از حیطه یک کشور هم هست و نیازمند یک حرکت جهانی است و شاید با 10 سال هم درست نشود. البته این دولت هم اقداماتی کرده است اما دیگر نمیشود که دستور بدهند که ریزگردها نیایید.
جلیلی: آقای عارف من شما را به انصاف میشناسم. چند نکته عرض میکنم و توضیح شما را میشنوم. شما خیلی بحث آزادی را مطرح کردید. این چند موردی که وجود دارد زمانی که شما در مسئولیت بودید آزادی نبود؟ نمیخواهم بحث دو جناح خاص را مطرح کنم، بحث مردم را مطرح میکنم. چرا در زمان دولت شما هر اعتراض اجتماعی با بدترین وضع با آن برخورد و بیتدبیری میشد.
عارف: میشود مثال بزنید؟
جلیلی: در سمیرم چند نفر وقتی یک اعتراض اجتماعی شد کشته شدند؟ هشت نفر. در ایذه چهار نفر. در فیروزآباد چهار نفر و در سبزوار یک نفر.
عارف: اینها تقصیر دولت بود؟
جلیلی: بالاخره تدبیر است.
عارف: نیروی انتظامی زیر نظر دولت است.
جلیلی: زیر نظر شورای تامین استان و استانداریهاست. حالا این را میگویید نه. در صورتی که همه برخوردها زیر نظر دولت، وزارت کشور و شورای تامین استان است. مثال دیگری میزنم. حالا که بحث دانشجوی ستارهدار را مطرح میکنید، دانشجوی ستارهدار از کی مطرح شد؟ وزیر علوم، آقای توفیقی، فروردین ماه امسال مصاحبه کردند و گفتند این مال زمان ما بود. فراتر از آن این خیلی بیسابقه است که وزیر علوم وقت آقای معین نامهای به رییسجمهور مینویسد که 50 دانشجویی که از یک انجمن اسلامی مستقل جلوی وزارت علوم رفتهاند و اعتراضی کردهاند با آنها برخورد امنیتی، قضایی، اطلاعاتی و سیاسی و حقوقی شود. عرض من این است که چون شما به انصاف می شناسم که این طور بحث ها در برخورد با مردم مهم است زیاد در مورد جریانات سیاسی خاص بحث نمی کنم. برخوردهایی در شکلهای مختلف صورت می گیرد و بعد آن گونه صحبت می کنیم که انگار آن موقع آن بحثها نبوده است.
یا در بحث آزادی رسانهای عدالت رسانهای آن موقع چقدر بود وقتی می گوییم آزادی بخشی از آن امکان دادن به بقیه است حجم رسانهها در اختیار چه کسانی بود. همین اقوام، اقلیتها، شهرها و روستاها چقدر سهم رسانهای داشتند. 80 - 90 درصد آن دست عدهای خاص بود که معروف به زنجیرهای شدند. میخواهم بگویم حرفهایی که مطرح میشود باید در مصدایق به خوبی دنبال شود. میگویید وضع موجود انگار وضع موجود وضع بسیار بدی است. ما پیشرفت های بسیار خوبی داشتیم. چرا آنها را نادیده می گیریم؟ حتما ایراد شما به نقایص است نه پیشرفتهای خوبی که همه به آن اعتراف می کنند. اتفاقا این نقایص از وقتی صورت گرفت که از مبانی اصولگرایی زاویه گرفته شد. سال 88 اوج مشارکت در کشور بود و مانور جمهوریت بود و به دنبال نشان داده شد که در جمهوری اسلامی ایران مشارکت بالا است و در یک رقابت گسترده کسی نمی توانست مشارکت را در انتخابات 88 را نفی کند. مبنا هم باید قانون باشد به خاطر همین بود که دو روز قبل ازانتخابات اوباما نامهای به رهبری نوشت که بدون ایران مسائل حل نمیشود. در آن زمان چه کسانی فتنه به پا کردند و ایران را دچار فتنه کردند و دوباره همانها را به طمع انداختند و کسانی که دچار یاس شده بودند امیدوار کردند.
قالیباف: آقای عارف فرمودند اگر در دولت قرار بگیرند معاونت مربوط به اقوام را تشکیل میدهند. سوال من این است در دولتی که شما به عنوان معاون اول و وزیر بودید و این هم جزو قانون اساسی بود؛ میتوانستید آن زمان این کار انجام دهید. چه ضمانتی وجود دارد که دوباره مسئولیت را در دست بگیرید و این کار نشود یا در مورد حوزه فرهنگی تشکلهای مردمی و به ویژه تشکلهای مردمی که رویکرد و جوهره مذهبی دارند و اثرگذار هستند و بخش عمده باورهای مردم هستند چه کارنامهای داشتهاید و چه ضمانتی است که آن اقدام دوباره تکرار نشود.
حدادعادل: اینکه آقای دکتر عارف میفرمایند معاونت اقوام درست میکنند؛ پرسش من این است که آیا برای قوم فارس هم معاونتی درست میکنید؟! (با خنده)
عارف در دفاع از خود: در مورد اظهارات آقای غرضی میگویم نگاه من همواره مبتنی بر همگرایی بوده است و معتقد هستم بر اساس تواناییها و نه بر اساس دیدگاههای جناحی افراد باید انتخاب کرد. اعتقاد من به همراهی 51 درصدی است اگر با رقیبم رای مشترک 51 درصد داشته باشم آن را مبنای حرکت قرار میدهم. 51 را فدای 49 نمیکنم و در آینده هم همین منش را دنبال خواهم کرد. ما تفکر اصلاحطلبی را یکی از اصیلترین جریانها و تفکرات انقلاب میدانیم که به همه ارزشها و قانون اساسی وفادار است بنابراین قانون اساسی جریان اصلاحطلبی همان میثاق ملی ما است اینکه فردی حرفی زده است نباید به حساب کل جریان اصلاحطلبان گذاشت.
غرضی: چرا همان زمان عکسالعمل نشان ندادید؟ من از اینجا میسوزم آقای عارف. آن آقا که هیچ سمتی در جمهوری اسلامی نداشت یکباره دبیرکل اصلاحطلبان شد. من حرف شما را قبول دارم که اصلاحطلبی بخشی از انقلاب است اما آن دبیرکل چنین اظهاراتی را مطرح کرد و یک نفر پاسخ وی را نداد.
عارف: آقای غرضی اینکه هر کسی حرفی بزنند نباید به حساب کل جریان گذاشت.
غرضی: شما معاون اول بودید. آقای دکتر من که با شما جدل ندارم. من به شما علاقهمند هستم اما یک نفر جواب وی را نداد. نمیخواهم اسم آن بزرگوار را بیاورم. آن بزرگ هم ساکت بود و همه را مأیوس کرد از اینکه بگوییم اصلاح طلبی بخشی از انقلاب اسلامی است آیا این حرف است که بگوییم منشور سازمان ملل، قانون اساسی ایران است؟ سال 1328 وقتی که سازمان ملل تشکیل شد در اصفهان مرحوم حاج میرزا آقای شیرازی به منبر رفت و قانون شورای امنیت را با نامه حضرت امیر برای مالک مقایسه کرد و گفت مردم این منشور سازمان ملل است و این نیز مکاتبه حضرت امیر. من کاری به سیاست ندارم اما آیا آدم اینقدر باید خود را حفظ نکند یا معطل نباشد. نه یک روزنامه و نه یک مسئول اصلاحطلب به دهن این فرد نزد. آقایان اصلاحطلب آینده عمر من تمام است شما اگر میخواهید در این کشور صاحب امتیاز باشید این قانون اساسی 98.2 درصد رای دارد.
عارف: آقای رضایی بحث شایستهسالاری را مطرح کرد که در برنامههایم آن را قرار دادم. در دورانی که ما مسوولیت داشتیم، تعدادی از مدیران عامل پست و مخابرات از جریان اصولگرا بودند. حتی آقای خاتمی از وزیری در کابینهاش استفاده کرد که به او رای نداده بود. بنا نیست در اینجا از همه عملکرد دولت اصلاحات دفاع کنم. بحثی را آقای حدادعادل در مورد عدم استفاده از همه ظرفیتها مطرح کرد، بنده معتقدم که باید از همه ظرفیتهای داخل کشور و افرادی که تعهد به قانون اساسی دارند، استفاده کرد. اینکه آقای احمدینژاد اصولگراست یا نه، طی این سالها دیدیم که همه جریان اصولگرا پشت سر احمدینژاد ایستادند .
بنابراین همه با هم باید برای حل مشکلات کشور قدم برداریم و یک دولت مقتدری روی کار بیاید. اکنون رشد رسانهها و نشریات و احزاب و NGOها را ببینید در همه زمانها چگونه بوده است. اکنون قابل مقایسه نیست. یارانه به احزاب چگونه تعلق میگیرد. یارانه به رسانهها به چه صورت پرداخت شده است. آیا یارانههایی که به روزنامه اصولگرا داده میشد، به اصلاحطلب هم داده میشد. وزارت ارشاد باید در این زمینه گزارشی را ارائه کند. باید زمینه رشد آزادی بیان بر طبق قانون اساسی فراهم شود. هیچ راهی جز اعتماد به مردم و پذیرفتن خطا نداریم. البته پیشرفتهای خوبی هم حاصل شده است. باید راهحلی برای مشکلات پیدا کنیم. در زمینه علمی دستاوردهای خوبی داشتهایم. زمانی که بحث نانو مطرح شد، بنده اواخر کارم در سازمان مدیریت بود. گفته شد که چون تازه شروع شده، میتوانیم دستاوردهای خوبی داشته باشیم. در زمانی که معاون اول هم بودم، گفتند رییس جمهور یا معاون اول باید اجازه دهد که رییس ستاد نانو انتخاب شود و ظرف چند سال جزو 15 کشور اول دنیا باشیم، اما اکنون رتبه ما در نانو یک رقمی شده است، اما در مورد بحثهای سال 88 بنده در دانشگاه که رفتم یکی از مطالبات دانشجویان مسائل سال 88 بود. در چهار سال گذشته تریبونها یکسویه و انحصارا در اختیار یک جریان بود. بیاییم در یک فضای دوستانه حوادث سال 88 را تحلیل کنیم و با نگاه آینده ان شاءالله این لکه ننگ تکرار نشود. بنده در دانشگاه سعی کردهام که دانشجویان را متقاعد کنم که مشارکت حداکثری وجود داشته باشد. دانشجویان هزینه دادهاند. باید از گذشته عبور کنیم و فضایی پیش آید که مانند گذشته نباشد. صداوسیما در چهار سال گذشته چه کرد. تصویر خاتمی را به عنوان جاسوس نشان داد؟ این اخلاق است؟ والله قصدم کسب رای نیست به خاطر اخلاقی است که به آن پایبند هستم.
من نظام را دوست دارم و به نظام، ولایت فقیه و قانون اساسی اعتقاد دارم چرا ما به هم برچسب می زنیم. ما باید با همدلی جلو برویم، من نمیخواهم بحثهای سال 88 را باز کنم. من درد می کشیدم، اما سکوت معنادار کردم همه نگران هستیم وباید با صمیمت و نگاه مشترک جلو برویم، ما در راهبردهای خود هیچ اختلافی نداریم، اما اختلاف سلیقه وجود دارد که میتواند موجب نشاط و تحرک شود. امروز مهمترین مسئله، مسئله جوانان است نباید آنهارا از دست دهیم. بناست از تمام تجارب دولت های گذشته استفاده کنم و قرار نیست در گذشته متوقف شوم. من از دستاوردهای دولت اصلاحات استفاده می کنم، البته نقدهایی به آن دارم.
جلیلی: من به شما برچسب نزدم و فقط گفتم اتفاقاتی در دوره اصلاحات رخ داده است آیا وقایع سال 88 ظلم به نظام نبود؟
عارف:به نظام ظلم شد و باید بررسی کرد و سهم همه افراد و گروهها در شکل گیری این ظلم را مشخص کرد.
غرضی:یک بار در دولت اصلاحات و یک بار در دولت اصولگراها وزیر نفت عوض شد و با آمدن وزیر نفت بعدی قیمت نفت افتاد. سینه من مالامال عذابی است که کشیدهام. باید قبول کنیم عناصری که در دولت انتخاب کردهایم،عناصر انتصابی بودند. تقصیر وزیر دولت اصلاحات بود که قیمت نفت افتاد و الان آقای عارف می گوید این اتفاق بدی بود روی کار آوردن آدمهایی که منسوب به ستادهای ما است گرفتاری فراوانی ایجاد کرده و بیاییم تعهد کنیم که رفقای خود را در دولت دعوت نکنیم.
عارف:توقع مردم از دولت پیگیری جدی مطالباتشان است.
به گزارش ایسنا در ادامه سومین روز مناظره نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، علیاکبر ولایتی دیدگاههای خود درباره مسایل سیاسی را بیان کرد و دیگر نامزدها به نقد دیدگاههای وی پرداختند.
علیاکبر ولایتی: بر پیامبر عظیمالشان اسلام درود میفرستم و این عید بزرگ و انسانساز را به همه هموطنان و ایرانیان داخل و خارج کشور و همه مسلمانان و آزادیخواهان جهان تبریک میگویم. آرزو میکنم بتوانیم با درک عمیق و دقیق پیام آسمانی پیامبر عزیز برای گسترش عبودیت، معنویت، عقلانیت، اخلاق در جامعه تلاش کنیم. به همه مسلمانان جهان و ملت ایران، بانوان، ایثارگران، بسیجیان، نخبگان، دانشگاهیان، جوانان به خصوص رایاولیها که آیندهسازان کشور هستند، همکاران خودم در جامعه شریف پزشکی، پرستاران و پیراپزشکان، کشاورزان، کارگران و همه اصناف و بازاریان تبریک میگویم.
گاهی ممکن است برداشت نادرستی از مقام ریاست جمهوری وجود داشته باشد و او را حتی تا حد یک مدیر اجرایی ولی عالیرتبه تغییر دهیم. این برداشت در سایه دو اتفاق همزاد پدید آمده است. اول به خاطر مشکلات اقتصادی حاد جامعه و دوم تصویری که دولت کنونی از خود به جای گذاشته است. روش مدیریتی و شخصیت رییسجمهور باید به نحوی باشد که در چنین جایگاهی توان اجماعسازی داشته باشد. زیرا حوزه سیاست، حوزه اقناع و تدبیر است، نه سلسله مراتب و تحکم.
علت اینکه وارد رقابتهای انتخاباتی شدم، این است که معتقدم حتی حل مشکلات اقتصادی هم در گروی اصلاح نگاه و اولویتهاست. بخشی از مشکلات اقتصادی ریشه در تحریمها دارد. خیلی از مردم مطابق نظرسنجیها اصلیترین اولویت را مسائل خارجی و حل تحریمها میدانند، لذا باید کسانی متصدی امور شوند که تجربه این کار را داشته باشند.
تجربه من در مصوبه 598 و اجرایی کردن آن و قرارداد 1975 است. به لطف الهی و رهبریهای داهیانه امام راحل(ره) و در حال حاضر مقام معظم رهبری، رشادتهای رزمندگان، پایمردی خانوادههای ایثارگران به ویژه آزادگان و زحمات همکاران من در دستگاه دیپلماسی کشور اجرایی شدن این قرارداد به صورتی رخ داد که اولا تمام حقوق ملت ایران حفظ شد و برای اولین بار در تاریخ 200 ساله اخیر حتی یک وجب از خاک کشور به دست طرف مقابل نیفتاد. این را ما نماد مقاومت مدبرانه میدانیم و لذا معتقدیم همین مدل در موضوع هستهیی جواب میدهد.
هم اصرار بر حق غنیسازی و هم هدایت هوشمندانه به نحوی که با کشورهای دیگر قهر نباشیم زیرا وظیفه دستگاه دیپلماسی کاهش هزینه و نه صدور بیانیه و نه اعلام مواضع است. بنابراین با اطمینان به مردم عزیزمان میگویم که حل مساله هستهیی سختتر از اجرایی کردن قرارداد 598 نیست.
از طرف دیگر، بخش زیادی از مشکلات ریشه در سوءتدبیر دارد که سوال این است که سوءتدبیر و ناکارآمدی از کجا میآید؟ از اینجا که خودمان را عقل کل بپنداریم و متخصصان را نادیده بگیریم، مدیران باتجربه را صرفا به خاطر اینکه با ما اختلاف نظر دارند، خانهنشین کنیم و با قوای دیگر درگیر باشیم و به جای چارهاندیشی برای حل مشکلات مردم و همافزایی، انرژیهای یکدیگر را خنثی کنیم.
اگر فردی در راس قوه مجریه قرار گیرد که نوعی مقبولیت بین جناحهای درون نظام، مدیران باتجربه و متخصصان داشته باشد، قطعا مشکلات با سرعت حل میشود زیرا او میتواند کارآمدی را افزایش دهد. غلط است که کارآمدی را صرفا به حوزههای عمرانی، تنزل دهیم. از طرف دیگر وضعیت اخلاقی موضوعی مزید بر این وضعیت است. اگر فردی باشد که گفتار، رفتار و گذشته او زمینهساز تزریق آرامش با جامعه باشد، مردم در سایه او احساس آرامش و اعتماد کنند، آنگاه است که میدانند قرار نیست هر روز شاهد دعوا باشند. لذا گرایش بنده اخلاقگرایی، عقلانیت و ثبات سیاست و مدیریت است. چنین دولتی در سطح داخلی نیز باید اصول قانون اساسی را در زمینه آزادی مقید باشد و فقط شعار ندهد. اگر این رخ دهد و مدیران خانهنشین نباشند و به کار گرفته شوند، انسجام ملی تقویت میشود، بازسازی اعتماد صورت میگیرد، سرمایه اجتماعی شکل میگیرد و امنیت ملی خود به خود تقویت میگردد. برای نشاط و همدلی باید زمینه حضور همه را فراهم کنیم. فقط شعار ندارد و رسانهها را آزاد سازد.
انسجام داخلی و تعامل سازنده و فزاینده با جهان باید به طوری باشد که کشور را به سمت سازندگی بیشتر و برخورد اصلاحطلبانه با مسائل مبتلابه کشور اداره کرد. بر اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت، باید با دنیا رابطه خود را تقویت کنیم. اگر من رییسجمهور شوم، تعامل سازنده و فزاینده با کشورهای جهان برقرار خواهم کرد. من همه مسئولیت سیاست خارجی را میپذیرم و در چارچوب نظام و خطوط کلی رهبری، سیاست نظام را در روابط بینالمللی اعمال خواهم کرد.
رابطه با چند کشور محدود آفریقایی و آمریکای لاتین خوب است اما آوردهای برای نظام ندارد، بلکه باید به خارج کشور سفر کرد و به دیدن کشورهای دیگر رفت. باید رفت و آمد سران کشورها را در کشور تسهیل کرد باید زمینه را طوری فراهم کرد که رفت و آمد بین ایران و دیگر کشورها طوری باشد که عزت مردم ایران حفظ شود.
گذرنامه مردم ایران نباید طوری باشد که اگر در جایی مورد بازرسی و ورود قرار میگیرند، مورد احترام نباشند و امروز ما میبینیم که متاسفانه برخورد کنسولی با مردم در خارج از کشور خوب نیست. باید تصویر کشور خودمان را در انظار دیگران بهبود بخشیده و این جزو شایستگیهای مردم ایران است که سیاست خارجی آنطور عمل کند که برخورد دیگران با ما مطابق شأن مردم ایران باشد.
به گزارش ایسنا کاندیداهای دیگر در نقد اظهارات ولایتی گفتند:
حداد عادل: من یک اختلاف نظری با آقای ولایتی دارم و آن این که حل مسئله هستهیی را سختتر از آتش بس جنگ میدانم، علتش این است که مسئله هستهیی اصلا وجود ندارد و ما از طرف دشمنان متهم به این هستیم که می خواهیم بمب بسازیم، دشمن هم میداند، چنین چیزی نیست. مثلی است که می گوید کسی را که خوابیده می شود بیدار کرد، اما کسی که خودش را به خواب زده را نمیشود بیدار کرد. مسئله هستهیی هم چنین است. من البته منکر این نیستم هر چه توانایی در دیپلماسی بالاتر باشد بهتر است اما نباید مسئله امروز را با 20 سال پیش مقایسه کرد. شما که درمتن بیداری اسلامی هستید میدانید 20 سال پیش بر اثر انقلاب خطری برای سلطه جهانی به نام بیداری بوجود نیامد، اما امروز در اثر افزایش قدرت ما دشمنی با ما بیشتر شده و این مشکلتر است.
آقای عارف گفتند اصولگرایان هفت سال گذشته مقابل احمدینژاد هیچ وقت نیستادند، سعی من این بود اگر ایشان کار درستی کرده گفتهام درست است و اگر به نظرم قانون شکنی بوده جلویش ایستادهام. در مجلس وقتی ایشان به قانون مصوب مجلس عمل نکرد محکم ایستادم و از حق ملت دفاع کردم، تاوانش را هم دادم اما پشیمان نیستم.
از شما که دوست و همنشین من در مجمع تشخیص مصلحت هستید سوال دوستانه ای دارم کاندیدایی در تبلیغات انتخاباتیاش مرتبا دم از قانون می زد و دیگران را دروغگو می دانست. وقتی انتخابات انجام شد روز جمعه در حالیکه در سر صندوقهاباز نشده بود خبرنگاران خارجی را دعوت کرد و به مردم گفت که رییس جمهور شدم این خلاف بین قانون بود یا نه؟ آیا با این کار هوادارانش را تحریک نکرد و زمینه فتنه را فراهم نکرد؟ بعد از تهمت تقلب و وقتی رهبری در نماز جمعه گفتند نظام اسلامی اهل این بحثها نیست چرا سکوت کردید؟ اگر از حق دفاع می کردید و می گفتید تقلب نشده و یا اگر واقعا تقلب شده بود استدلال می کردید و یا به آن دوستتان که مورد تایید آقای خاتمی هم بود می گفتید نباید قبل ازاینکه در سر صندوقها باز شود بگویی من رییس جمهورم چه عیبی داشت که سکوت کردید من که سکوت نکردم و این حرفها را همان موقع و الان هم می زنم چه اشکالی داشت.
جلیلی:آقای ولایتی شما بحث قهر و آشتی را با دنیا مطرح کردید، من این موضوع را متوجه نمیشوم در بحث روابط بینالملل قهر و آشتی مانند مسائل فردی نیست. بحث منافع مطرح است، اگر منافع ما با افرادی تعارض داشته باشد، باید از حقوقمان دفاع کنیم شما که خودتان دبیرکل جنبش بیداری اسلامی هستید مثلا ما از مردم بحرین دفاع میکنیم آیا این به معنای قهر با دولت بحرین است اگر ظرفیتهایی برای ما ایجاد شده با تونس چرا اینقدر ما دوست هستند؟ زیرا در آن زمان ما با بن علی و مبارک قهر کردیم ما باید اینها را در فضای واقعی مطرح کنیم.
شما فرمودید من مسوولیت سیاست خارجی را میپذیریم چند سوال از شما دارم در دوران 16 سال مسوولیت شما در برخی اقداماتی که انجام شد، اگر مسوولیت آنها را بپذیرید بسیار خوب است یکی از آنها گفتوگوهای انتقادی است که چند سال با اروپا داشتید، مجموعا هفت گفتوگوی انتقادی پس از موضوع جنگ اول خلیجفارس انجام شد که خود آنها گفتند بیانیه 1992 آنها است که باید گفتوگوها انتقادی باشد ما آغاز کنیم که بیانگر نگرانیها درباره رفتارهای ایران باشد و خواستار بهبود وضعیت در بسیاری از عرصهها از جمله حقوق بشر حکم اعدام علیه سلمان رشدی و تروریسم و ..باشد هفت دوره گفتوگو انجام شد در نهایت آنچه که مطرح شد این بود که بیانیه 1997 در اواخر حضور شما ارائه شد اولا به دنبال بحثی که راجع به رییس جمهور وقت آقای هاشمی مطرح کردند که حکمی دادهاند و بعد گفتند ملاقاتهای دو جانبه رسمی در سطح وزیران یا با ایران تعلیق میشود و یا در شرایط کنونی هیچ مبنای برای تداوم این گفتوگوها وجود ندارد.
بحث دیگری نیز مطرح شد ما باید تحلیل دقیقتر ارائه دهیم اگر قضایای مربوط به قطعنامه 598 حل شد باید پرسید که کی حل شد. پس از این بود که صدام به کویت حمله کرد در جهان موقعیتی پیدا کرد که دیگر هیچ کسی مدافع وی نبود باید بدانیم قبل از آن توانستیم حتی یک نفر را آزاد کنیم منکر تلاشهای دوستان نیستم اما اینکه بگوییم ما اینکار را کردیم درست نیست این اقدام حاصل تلاش هشت سال رزمندگان دفاع مقدس ما است و برخی از شرایط نیز به و جود آمد اتفاقا سوال من این است از فرصت های که در آن زمان پیش آمد مانند بحث فروپاشی شوروی و حمله صدام به کویت ما چه استفادههایی حداکثری کردیم.
قالیباف: بحث توان و قدرت ملی در حوزه اقتصاد، سیاست و نظامی است مساله اقتصاد با مساله نظامی رابطه مستقیم دارد اگر اقتصاد قوی داشته باشیم می توانیم نیروی نظامی خوب داشته باشیم نیروی نظامی به کمک اقتصاد نمیآید، ولی رابطه بین رزمندگان و حرکتهای نظامی و سیاست یک رابطه دو طرفه است. معتقدم در دوره مدیریت جناب عالی به مدت 16 سال همیشه یک طرفه شما از ظرفیت رزمندگان و ایثارگری ها به نفع سیاست خارجی استفاده کردید، هیچ موقع سیاست خارجی به کمک رزمندگان نیامد، شنیدم که گفتید در غیر متعهدها این کار را کردم در بغداد این اتفاق نیفتاد، ولی هیچ وقت نگفتید رزمندگان رفتند جنگ جنازهشان هم بازنگشت.
سطح دیپلماسی را در حد پروتکل پایین میآوریم گفتید با میتران ارتباط دارید و قهوه می خورید. زمانی که شما با میتران قهوه می خوردید ما در جبهه موشکهای آن را می خوردیم نفت ما را آتش می زدند اگر حوزه نفوذ بود پس چرا این گونه آقای جلیلی هم توضیح داد.
اگر موضع شما در حوزه دیپلماسی این گونه بود چرا یک بار از غرامت جنگ که آنها متجاوز هستند برای یک مذاکره استفاده نکردید در واقع سیاست خارجی نتوانست حتی در حوزه دیپلماسی اقتصادی فعال شود. شما وضعیت ژئوپولتیک کشور را می دانید هشت سال جنگ بود هشت سال دیگر که جنگ نبود.
غرضی: آقای دکتر ما با هم وارد دولت شدیم دوران بسیار سختی را در جنگ گذراندیم و دستاوردهای عظیمی نیز نصیب کشور شد. رزمندگان هم سهم دارند در این دوره جنگ باعث شد که منطقه با جنگ آشنا شود مردم سوریه، لبنان،عراق، افغانستان و پاکستان با جنگ آشنا شدند و ادامه این کار باعث شد که پای آمریکا کم کم در منطقه باز شود. این حرکتها در عراق و افغانستان انجام شد و در سوریه در حال باز شدن است. سوالم این است که یک موقعی آمریکا بر همه مناطق مسلط بود الان هم بخش وسیعی از این قدرت سیاسی را ما در اختیار داریم آیا قدرت سیاسی ما افزون است یا آمریکا. میگویند اگر نرویم پای صندوقهای رای قدرت سیاسی ایران کم میشود. شخصیتی که می گوید قدرت سیاسی ایران افزونتر از آمریکا است توجه کنیم ما در مجموع وسیع جغرافیایی عمل می کنیم نه در مجموعه کوچکی که چهار تا آدم نروند رای دهند.
رضایی: دو تا سوال دارم نخست این که 598 صادر شده بود آیا اجرایی کردیم ما در هستهیی چیزی نداریم. سوال دومم از آقایان حداد عادل و قالیباف این است که مگر شما ائتلاف تشکیل ندادهاید مشخص است که اختلافات نظرات جدی بوده است این را توضیح دهید.
ولایتی در دفاع از خود: صحبتی که آقای قالیباف گفتند نماینده ایشان آقای اسماعیلی هم گفته بود که نشان میدهد ایشان از تاریخ اطلاع ندارند ملاقاتی که من با آقای میتران داشتم من نگفتم که با آقای میتران قهوه خوردم ملاقاتی که با ایشان شد بعد از پایان جنگ و آن زمان رابطه نداشتیم اما بعد با فرانسه رابطه برقرار کردیم و بعد سخنی که بین ما مطرح شد این بود که آقای میتران آمدنش به ایران را منوط به این کرد که من تاریخی را معین کنم. ما تاریخ را تعیین کردیم و آقای رولاندوما گفت همین قبول است که در اکتبر همان سال قرار بود ایشان بیاید اما تخریبی شد البته نمی خواستند تخریب کنند ولی تخریب در کار وزارت خارجه شد و میتران نیامد.
درباره صحبتی که دکتر جلیلی کردند باید بگویم که دیپلماسی این نیست که در مقابل کشورهای دیگر خطابه بخوانیم و مطلبی را بیان کنیم اینجا در مصاحبه میگویم دیپلماسی این نیست که ما یک طرف بنشینیم و آنها طرف دیگر و ما یک حرف مشخص بزنیم اقدامات دیگر در خارج از اینها بکنیم.بنده به شما عرض میکنم که حرفی که میفرمایند برای 20 سال پیش است و الان وضعیت دنیا فرق کرده ناچارم موضوعی را مطرح کنم که تا به حال مطرح نشدند یک زمان قبل ازآنکه به قطعنامههای شورای امنیت در بحث هستهیی نرسیده بودیم آقای سارکوزی مستقیم از بنده دعوت کرده و سفیر فرانسه آمد و گفت که آقای سارکوزی از شما دعوت میکند که به پاریس بیاید تا مذاکره کنیم.
بنده با آقای رییس جمهور صحبت کردم و ایشان گفت چون خود سارکوزی دعوت کرده حتما برو من به فرانسه رفتم و یک ساعت ملاقاتم طول کشید و همان صحبتی درباره لاریجانی گفتم درباره من اتفاق افتاد و با آقای سارکوزی درباره عدد سانتریفیوژها به توافق رسیدیم تا غنیسازی را متوقف نکنیم و اینکه حرف آنها را به طور کامل قبول نکنیم یعنی چیزی بینابین شود مثلا اگر 8 هزار سانتریفیوژ داریم به 4 و 5 هزار سانتریفیوژ برسانیم و آقای سارکوزی قبول کرد و گفت با آقای لدید که نفر دوم ایشان بود گفت که مذاکره کنید و ظرف مدت یک هفته آقای لدید قرار شد در راس یک هیات سیاسی و هستهیی به ایران بیاید بعد از دو هفته آقای سارکوزی گفت من میخواهم به کشور شما بیایم ملت شما ملت بزرگی است و دست رهبر این ملت بفشارم.
من تمام چیزیهای که عرض میکنم آقای آهنی سفیر پاریس گزارش کرده و اسناد آن در وزارت خارجه موجود است. بنده این را آوردم و کار متوقف شد نکته این است که در زمانی که بنده با تاکید آقای رییس جمهور به فرانسه رفتم قائم مقام وزارت خارجه کاردار سفارت فرانسه را و به نوعی به او گفت کسی که به پاریس آمده نماینده ما نیست در حالی که ما قرار گذاشته بودیم نفر دوم فرانسه بیاید ایران و قرار اولی این بود که آنها پذیرفته بودند سانتریفیوژها کار بکنند فقط عددش کمتر شود تا بشنیم و بحث کنیم تا به بنبست نخوریم تا پرونده به شورای امنیت نرود هم غنیسازی را داشته باشیم و هم مسئله هستهیی حل شود و مشکلات بینالمللی پیدا نکنیم اما متاسفانه دولت جواب نداد و نه تنها جواب نداد وقتی چنین حرفی به کاردار فرانسه زدند وزارت خارجه فرانسه گفت اگر این خبر زودتر به ما رسیده بود ملاقات شما و آقای سارکوزی لغو شده بود یعنی عین همان قضیه آقای لاریجانی اتفاق افتاده بود.
میشد از این امکانات استفاده کرد و غنیسازی را ادامه داد و تحمیلها را از طرف شورای امنیت نداشت و وضعیت کشور را به تحریمها نرساند در رابطه روسیه نیز همین اتفاق افتاد آقای پریماکوف گفت اگر آقای پوتین به ایران بیاید ودست خالی برنگردد من آقای پوتین را به ایران میآورم من این قول را دادم و آقای پوتین آمد و کارهای اولیه شد دو مرتبه در کارش تخریب شد میخواهم عرض کنم این دیپلماسی هستهیی دیپلماسی نیست.
ولایتی: در آخرین صحبتی که آقای جلیلی در آلماتی داشتند، پیشنهاداتی کردند که براساس آن میشد جلو برویم و آن پیشنهادات را ایشان نپذیرفتند. 1+5 گفتند که شما اگر غنیسازی 20 درصد را متوقف کنید و حرکت فوردو را قدری کند کنید، ما این سه تحریم را از روی شما برمیداریم. معلوم است که هرکاری قرار است انجام بشود، قدم به قدم است. در پاسخ آنها گفته شد ما فلان کار را میکنیم شما کل تحریمها را بردارید. اینکه میگویم به شهادت معاون وزارت امور خارجه در جلسه است. مثل این است که شما بخواهید لیوانی بخرید که طرف بگوید 100 تومان است. شما بگویید دو تومن میدهید؟ او میگوید اگر نمیخواهی معامله کنی، چرا وقت ما را گرفتی. وقتی طرف حاضر است سه قدم بردارد بعد شما میخواهید یک قدم بردارید، معلوم است نمیخواهید کار را پیش ببرید.
دیپلماسی این نیست که در داخل کشور خودمان طوری وانمود کنیم که ما اصولگرا هستیم اما اصولگرایی این نیست که انسان انعطافناپذیر باشد. در رابطه با مصالح ملی باید بتوانیم از دیپلماسی به نحو احسن استفاده کنیم. دیپلماسی فقط خشونت نشان دادن و سرسختی نشان دادن نیست، بلکه یک معامله و تعامل است. ما باید با همه دنیا تعامل کنیم. قضیه بده و بستان است. نمیشود هرچه ما از آنها میخواهیم آنها به ما بدهند و متقابلا حاضر نباشیم کاری بکنیم. هنر دیپلماسی بیانیه صادر کردن و خواندن بیانیه پشت میز مذاکره نیست، حتما راه فعلی مذاکرات هستهیی اشکال دارد و اگر اینطور نبود، وضع ما به اینجا نمیرسید.
جلیلی: همین نکتهای که آخر اشاره کردید، خیلی خوب است. اگر اطلاعات دیگرتان هم مثل این اخبار باشد که واویلاست، چون کاملا غلط است. نوار گفتوگوهای آلماتی موجود است پیاده شده و خدمت آقا تقدیم شده است و اتفاقا همین گزارشی که شما براین مبنا نوشتهاید را نوشتند از کجا میگوید و این خلاف است.
برای مردم بگویم در آلماتی چه خبر بود. در آلماتی آنها گفتند 20 درصد را بدهید در ازای دو تحریمی که بعدا میخواهد انجام شود. بعد آنها وارد سه درصد شوند. این روند خطاست که عدهای از دوستان شما همین بحث را دنبال میکردند. هم در دیدار با آقای سارکوزی و هم روسیه بحث شد، جلسه گذاشته شد، خود من رفتم و این بحث را مطرح کردیم و آنجا گفتیم. میگفتند آقای سارکوزی هم همین را به شما گفته و گفته شما بیایید متوقف کنید.
آقای لویت نفر دوم فرانسه است؟ او یک کارشناس در الیزه است. این برای ما اینقدر افتخار دارد که آقای لویت که کارشناسی در الیزه هست میخواهد به ایران بیاید و بعد نیامد و بحث متوقف شد و همه روند به هم خورد؟ بعد از آن قضیه سارکوزی سه بار با رییس جمهور تلفنی صحبت کرد. نکتهای که آقای قالیباف گفتند درست است. بحث این است که مابهازای آن چه بود. این بحثی اساسی است و نباید اخبار را تکه تکه بگوییم و برخی مبانیمان کاملا غلط باشد. آنچه که درباره آلماتی گفتدید کاملا غلط است و نوارش موجود است. در آنجا بحث شد، ما گفتیم حاضریم گامهای متقابل برداریم آنجا نماینده انگلیس گفت حاضرید همین الان این کار را بکنید؟ من گفتم شروع کنید. نماینده آمریکا به انگلیس گفت: ساکت چیزی نگو. بحث متوقف شد و همه خندیدند. آنجا نماینده انگلیس گیر کرد و نماینده آمریکا به او گفت اینطور پیش نرو و به دلیل همین منطق محکم بود که آنها اعلام کردند که باید به مراکزمان برویم، مشورت کنیم و بعد از چند روز به شما بگوییم که این چند روز به چهل روز تبدیل شد. بعد خانم اشتون در استانبول این را مطرح کرد. آنها نتوانستند در برابر منطق ما جوابی داشته باشند و اجازه خواستند به مراکزشان بروند. آنوقت این مساله از سوی فردی مثل شما باید اینطور بیان شود؟
اگر ما در سیاست خارجی که حوزه جدی است و منافع و تهدید کشور است اینطور برخورد کنیم، حتما نمیتوانیم. چه کسی میگوید که ما در گفتوگوها فقط توانستیم اعلام موضع کنیم. چرا از سال 87 که گفتوگوها با اینها آغاز شده، فقط یک قطعنامه صادر کردهاند و دیگر نتوانستهاند اجماع داشته باشند.
از سال 87 آمریکا گفت به شرطی وارد گفتوگوها میشوم که ایران قطعنامهها را اجرا کند. ما اجرا نکردیم اما آمریکا وارد شد. اینکه آمریکا مرتب اقدامات یکجانبه انجام میدهد برای این است که از اقدامات چند جانبه ناامید شده و نتوانسته اجماع حاصل کند.
ولایتی: بحث دیپلماسی کلاس فلسفه نیست آقای جلیلی آنچه که مردم می بینند این است که شما یک قدم هم پیش نرفتهاید و فشار تحریمها وجود دارد هنر دیپلماسی این است که حق هستهیی حفظ شود و تحریمها بیشتر نشود هنر دیپلمات این است که کار رزمندگان را هدر ندهد.