با حضور مأموران کلانتری در محل و انجام بررسیهای اولیه مشخص شد که جسد، متعلق به مردی حدود 45 ساله است که روی ناحیه گردن وی آثار بریدگی ناشی از اصابت جسم تیز وجود داشت که با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمد» و به دستور بازپرس هفتم دادسرای شهرری، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهرانبزرگ قرار گرفت.
با ارجاع پرونده به اداره دهم و در شرایطی که هیچگونه مدارک شناسایی به همراه جسد و در محل کشف جسد یافت نشده بود، تحقیقات کارآگاهان در اولین مرحله از رسیدگی به این پرونده، روی شناسایی هویت جسد قرار گرفت و در شرایطی که هیچگونه گزارش فقدانی با مشخصات ظاهری مقتول در سیستم جامع پلیس ثبت نشده بود، کارآگاهان با توجه به گزارش پزشکیقانونی مبنی بر اعتیاد مقتول به مصرف موادمخدر، به بررسی بانک اطلاعات مجرمان سابقهدار پرداخته و موفق به هویت جسد به نام «میکائیل» شدند که دارای سابقه دستگیری به اتهام موادمخدر بود.
با شناسایی هویت جسد، کارآگاهان با مراجعه به محل سکونت مقتول در فلکهدوم دولتآباد اطلاع پیدا کردند که خانواده مقتول در فاصله زمانی کوتاهی پس از کشف جسد، محل سکونت خود را تغییر دادند و در تحقیقات از محل زندگی خانواده مقتول مشخص شد که مقتول به همراه همسر و دو فرزندش، به مدت شش ماه در این محل زندگی کرده و در این مدت بارها مابین وی و همسرش اختلاف و درگیری وجود داشته و حتی طی شکایت طرح شده از سوی همسر مقتول، میکائیل به مدت چهار ماه در زندان بوده و آخرین بار نیز چند روز قبل از کشف جسد، از زندان آزاد و پس از مراجعه به منزل، مجدد با همسرش درگیر و اینبار باعث مجروحشدن همسرش به نام «پروین» شد و به علت شدت جراحت به بیمارستان منتقل میشود.
در شرایطی که تحقیقات از محل سکونت مقتول نشان از ارتکاب جنایت با انگیزه اختلافخانوادگی داشت، کارآگاهان در ادامه تحقیقات اطلاع پیدا کردند که میکائیل در حین ورود به منزل مشاهده شده و همان روز، برادرزنش نیز در محل مشاهده شده است. با توجه به اطلاعات بدست آمده در طول تحقیقات، کارآگاهان با شناسایی محل سکونت جدید خانواده مقتول در منطقه دولتآباد، به تحقیق از اعضای خانواده میکائیل پرداخته و اطلاع پیدا کردند که با وجود گذشت شش ماه از زمان کشف جسد مقتول، خانواده وی هیچگونه شکایتی مبنی بر فقدان وی به کلانتری محل را اعلام نکردند.
همسر میکائیل در پاسخ به سؤال کارآگاهان درمورد «علت عدم طرح شکایت درباره فقدان همسرش» عنوان داشت: میکائیل دارای سابقه خروج طولانی مدت از منزل بود و به همین علت شکایت نکردم اما از مرگش اطلاعی نداشتم که در ادامه رسیدگی به پرونده و با توجه به اطلاعات به دست آمده مبنی بر مشاهده برادر پروین در محل زندگی مقتول (همزمان با ناپدیدشدن مقتول)، کارآگاهان به تحقیق از وی پرداختند؛ یوسف در اظهارات اولیه منکر هرگونه اطلاع از مرگ مقتول شد و گفت که آخرین بار میکائیل را داخل بیمارستان دیده و پس از آن هیچگونه اطلاعی از او ندارد.
در شرایطی که «یوسف» در اظهارات اولیه منکر هرگونه اطلاع از وقوع جنایت بود، تحقیقات نشان از وجود تناقضات و کذببودن اظهارات وی داشت که با انجام هماهنگیهای قضایی «یوسف» دستگیر شد و برای انجام تحقیقات در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیسآگاهی تهرانبزرگ قرار گرفت که در شرایطی که «یوسف» در طول مسیر تحقیقات اولیه منکر هرگونه اطلاع از ارتکاب جنایت شده بود، سرانجام لب به اعتراف گشود و ضمن اعتراف صریح به جنایت، در اعترافاتش به کارآگاهان گفت «میکائیل» شیشه مصرف میکرد و خواهرم را همیشه مورد ضرب و شتم قرار میداد.
به گزارش ایسنا،روز حادثه خواهرازدهام با من تماس گرفت و خبرداد که پدرش (میکائیل)، خواهرم را با آجر از ناحیه سر مجروح کرده، از شهرستان کرج به تهران آمده و پس از رسیدن به خانه خواهرم متوجه شدم که پروین به وسیله اورژانس به بیمارستان منتقل شده و به علت شدت ضرب و شتم، بستری شده است. فردای آنروز متوجه شدم که میکائیل از بیمارستان به خانه بازگشته و من به قصد صحبت کردن با وی به خانهشان رفته اما میکائیل را در حال مصرف شیشه مشاهده کردم، او هیچ توجهی به صحبتهایم نکرد. ناگهان شروع به فحاشی و تهمتزدن به خواهرم کرد. در حالی که بسیارعصبانی شده بودم، با چاقوی میوهخوری که روی زمین افتاده بود، دو ضربه به دو طرف گردن میکائیل زده، در حالی که نیمه جان بود تصمیم گرفتم تا او را به بیمارستان منتقل کنم با ماشین پراید شخصی به سمت درمانگاه حرکت کرده اما در بین راه متوجه شدم که میکائیل فوت کرده است و در حالی که بسیارترسیده بودم، جسد را به داخل فضای سبز در نزدیکی درمانگاه برده و همانجا رها کردم.
سرهنگ آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیسآگاهی تهرانبزرگ با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعترافات صریح متهم به ارتکاب جنایت و به منظور انجام تحقیقات تکمیلی، قرار بازداشت موقت از سوی قاضی صادر و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیسآگاهی تهرانبزرگ قرار گرفت.