قتل نوزاد دو ماهه به دست پدر دامپزشک
دکتر دامپزشک که نوزاد دو ماهه اش را با سیانور به قتل رسانده بود، صبح امروز در دادگاه کیفری به تشریح ماجرا پرداخت.
20 بهمن ماه سال 89 مرگ مشکوک نوزاد دو ماهه ای در یکی از بیمارستانهای غرب تهران به کلانتری 119 مهرآباد اطلاع داده شد.
ماموران
پس از حضور در بیمارستان دریافتند نوزاد دو ماهه به نام رؤیا در حالیکه
آثار کودک آزاری بر روی بدنش مشاهده می شد به بیمارستان منتقل و تلاش
پزشکان برای نجات جان او موثر واقع نشده بود.
با اطلاع موضوع به قاضی شهریاری بازپرس جنایی تهران او دستور بازداشت پدر و مادر رؤیا را صادر کرد.
پدر رؤیا در تحقیقات گفت زمان حادثه من در خانه نبودم و همسرم با رؤیا در خانه بودند.
مرد
جوان به نام سعید که دکتر دامپزشک است گفت: یک هفته قبل رؤیا بی تابی می
کرد که در یک لحظه کنترلم را از دست داده و ضربه ای به صورت او زدم که آثار
کبودی مربوط به این موضوع است. امروز ناگهان حال رؤیا بد شد که او را سریع
به بیمارستان رساندم. از سوی دیگر پزشکی قانونی پس از آزمایشات سم شناسی
اعلام کرد نوزاد دو ماهه بر اثر مسمومیت با سم سیانور کشته شده است.
با
اعلام این گزارش مرد جوان دوباره تحت بازجویی قرار گرفت که این بار لب به
اعتراف گشود و گفت: روز حادثه یک عدد قرص ترامادول به رؤیا دادم تا آرام
شود، اما باعث مرگش شد با تکمیل تحقیقات پرونده برای محاکمه به شعبه 74
دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و همزمان مادر رؤیا با مراجعه به
دادگاه به عنوان اولیای دم رضایت خود را اعلام کرد.
صبح امروز جلسه محاکمه مرد فرزند کش در شعبه 74 و به ریاست قاضی اصغر عبداللهی برگزار شد.
در
ابتدای این جلسه نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: در این پرونده
سعید متهم به مباشرت در قتل، کودک آزاری و تمرد در برابر ماموران است که با
توجه به رضایت اولیای دم درخواست مجازات او از جنبه عمومی جرم را دارم.
سپس
سعید در جایگاه قرار گرفت و با قبول اتهاماتش گفت: زمان حادثه من به ماده
مخدر شیشه اعتیاد داشتم و پس از مصرف مواد حالت طبیعی نداشتم روز حادثه
رؤیا بی تابی می کرد که برای آرام کردن او یک قرصت ترامادول را در آب حل
کرده و به او خوراندم. من علاوه بر رؤیا یک دختر بزرگتر نیز دارم و به همسر
و فرزندانم علاقه داشتم الان سه سال است که دیگر مواد مخدر مصرف نمی کنم و
با اینکه دارای مدرک دکترای دامپزشکی نیز هستم بخاطر این جنایت مجبورم در
یک فروشگاه به عنوان یک فروشنده کار کنم از قضات دادگاه می‌خواهم مرا مانند
همسرم ببخشند تا بتوانم گذشته ام را جبران کنم.
پس از آخرین دفاعیات متهم قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.
