«آقای روحانی خوشاقبالترین
رئیسجمهور طول دوران است»و این را محمدرضا پورابراهیمی از نمایندگان عضو
کمیسیون اقتصادی مجلس میگوید که برعکس خیلیهای دیگر معتقد است کاهش قیمت
ارز نه غافلگیرکننده و نه ناشی از هیجانهای روانی، بلکه کاملاى پیشبینی
شده بوده است. وی همچنین تأکید میکند که سکوت بانک مرکزی برای بازار این
روزهای ارز از هر اقدام دیگری توسط این بانک مفیدتر است. در اینباره با
پورابراهیمی گفتوگو کرده ایم.
یک هفتهای هست که قیمت دلار و باقی ارزها در بازار تهران بهصورت روزانه کاهش پیدا میکند، به نظر شما چه اتفاقی افتاده است؟
چیز عجیبی نیست، ما سقوط قیمتها را پیشبینی کرده بودیم و این کاهش قیمتها تحقق همان پیشبینیهاست.
یعنی شرایط کاملاً عادی است؟
افزایش
قیمت دلار در سالهای گذشته چند دلیل داشته است، اول اینکه ما بودجه را
براساس تعدیل قیمتها نبسته بودیم، یعنی در بودجه سنواتی سالهای گذشته
براساس تعدیل نرخ تورم داخلی و خارجی اقدام نکرده بودیم. نکته دوم این بود
که ما با کاهش درآمدهای نفتی و مسأله تحریمها روبهرو بودیم و هستیم که
عرضه ارز در بازار را کاهش داده است. در این شرایط طبیعی است که نظم عرضه و
تقاضا بههم میخورد و قیمت ارزها افزایش پیدا میکند، نکته سوم هم این
است که ما با یک تقاضای غیرواقعی و کاذب برای دلار روبهرو بودهایم، فضای
سفتهبازی در سال گذشته بر بازار ارز ما اثرگذار بوده و این همه به افزایش
غیرواقعی قیمت ارز دامن زده است. البته هرکدام از اینها سهم خودشان را بازی
کردهاند و نمیتوانیم بگوییم که کدامیک تا چه میزان موثر بوده است. ما در
بودجه سال جاری نرخ ارز را با تعدیل بودجه پیشبینی کرده بودیم و این کاهش
قیمتها در واقع تحقق همان پیشبینیها بوده است.
شما چه رقمی را در بودجه تعدیلی برای دلار پیشبینی کردهاید؟
اعتقاد
ما این است که میانگین قیمت باید روی دوهزار تومان برای هر دلار باشد و
قاعدتاً 10 درصد بالاتر و 10 درصد پایینتر هم از جمله تغییرات قابل
پیشبینی است، یعنی پیشبینی ما این است که دلار در سال جاری در قیمتهایی
بین هزارو هشتصد تومان تا دو هزار صد تومان نوسان داشته باشد.
این رقم را با درنظر گرفتن تأثیر
تحریمها بر اقتصاد کشور محاسبه کردهاید یا با در نظر گرفتن پیش شرطهایی
مثل حذف تحریمها و احتمال افزایش فروش نفت؟
تحریمها مشخصاً
در کاهش درآمدهای نفتی در سالهای اخیر موثر بوده است، ما البته قیمتها را
با درنظر گرفتن همه شرایط و با درنظر گرفتن بودجه تعدیلی مطرح میکنیم،
اما واقعیت این است که بخشی از کاهش ارزش پول ملی به دنبال افزایش قیمت
دلار و سایر ارزهای خارجی ناشی از تقاضاهای کاذب برای خرید دلار بوده است.
حالا با حذف این تقاضاهای کاذب، امید میرود که قیمت ارز واقعی شود.
رئیسجمهور منتخب هم البته در جارچوب بحثهایش، شعارهایی را مطرح کرده که
نشاندهنده دیدگاههای مثبت اوست، البته عوامل خارجی هم بیتدثیر نبوده
است.
صرفا کاهش این تقاضاهای کاذبی که از آنها یاد میکنید، تا چه حد در بازار ارز این روزها موثر بوده است؟
طبق
محاسباتی که ما انجام دادهایم رقمی حدود 20 میلیون دلار ارز در اختیار
مردم است که آن را اغلب بهصورت پساندازهای خانگی نگه میدارند، به نظر
میرسد این رقم در حال بازگشت به بازار معاملات ارزی است که نتیجه آن کاهش
روند عدم توازن عرضه و تقاضا و کاهش قیمت ارز خواهد بود.
طبق پیشبینیهای شما این روند تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد؟
ادامه
این روند مطلق نیست و مشخصاً سقوط قیمت ارز در جایی متوقف خواهد شد که
امیدواریم این همان رقم پیشبینی شده ما باشد. البته در تحلیل شرایط فعلی
بازار ارز باید به این مسأله هم توجه کرد که در یک سال گذشته با توجه به
کاهش درآمدهای نفتی، اقتصاد ما وارد فاز جدیدی شده است. در سال گذشته ما
شاهد تغییر در الگوهای منابع و مصارف ارزی کشور بوده ایم، تا جایی که تنها
در سال گذشته صادرات ما رشد 18درصدی را تجربه کرده، در حالی که واردات ما
بیست درصد کاهش یافته است. این نشان میدهد که تحریمها به صورت ناخواسته
توانسته است بخشی از وابستگی ما به درآمدهای نفتی را کم کند. ما در
حالحاضر میدانیم که بدون نفت هم میتوانیم تعادل را در اقتصاد کشور ایجاد
کنیم و حتی در ادامه این روند میتوانیم با سرمایههای ناشی از کاهش
واردات سرمایهگذاری انجام دهیم. صادرات نفت ما به یک میلیون و سیصد و
هشتاد هزار بشکه کاهش یافته و این برای ما یک فرصت است که وابستگیهای نفتی
خودمان را کاهش دهیم. تعدیل بودجه سنواتی هم از دیگر اقداماتی بوده که به
ما و اقتصاد کشور کمک کرده است. امیدواریم در ششماه دوم سال جاری با تثبیت
قیمت دلار روی میانگین دو هزار تومان تا دو هزارودویست تومان شاهد رونق
اقتصادی و بهبود وضعیت باشیم.
ظاهراً شما به تاثیر مثبت کاهش
قیمت دلار بر اقتصاد بسیار امیدوار هستید، در حالی که عده زیادی تصور
میکنند که افزایش قیمت دلار باعث تشویق تولیدکنندگان به صادرات و در نتیجه
افزایش صادرات شده و کاهش قیمت دلار انگیزه را برای صادرات از
تولیدکنندگان خواهد گرفت و فشار تازهای به تولید داخلی وارد خواهد کرد...
شرایط
ما با دلار بالای سه هزار تومان یک شرایط عادی نیست، نرخ بیش از سه هزار
تومان اصلاً منطقی نیست. ما باید قیمت دلار را کاهش دهیم تا نرخ آن منطقی
بشود و بعد در یک شرایط منطقی صادرات را افزایش بدهیم.
عده زیادی هم هستند که معتقدند این کاهش قیمت دلار تماماً روانی و ناشی از هیجان و در نتیجه زودگذر است...
من
تصور نمیکنم که این کاهش قیمتها روانی و هیجانی باشد، اتفاقاً متناسب با
پیشبینیهاست و ادامه پیدا خواهد کرد تا نرخ دلار تعادلی و منطقی شود. آن
چیزی که شاهد آن هستیم شکستن حباب قیمتهای کاذب است. از سال نود تا امروز
هم اتفاق عجیب و غریبی در اقتصاد ما نیفتاده است، اما ما شاهد آن افزایش
قیمت بودهایم.
بانک مرکزی چطور؟ آقای بهمنی،
رئیس کل بانک مرکزی چند روز پیش در اظهاراتی گفته است که بانک مرکزی به
دنبال ادامه سیاستهایی است که در روزهای اخیر منجر به کاهش قیمت ارز شده
است...
واقعیت این است که بانک مرکزی هیچ تأثیری در روند اخیر
کاهش قیمت ارز ندارد، همین که بانک مرکزی تصمیمهای نابجایش را متوقف کند،
دخالت در روندهای منطقی را متوقف کند و البته اگر آنها سکوت کنند و اجازه
بدهند که بازار روند خودش را پیش بگیرد بهتر است.