در ایران دلیل اصلی افزایش حجم نقدینگی وجود ذخایر نفت و وابستگی دولت به پول نفت است، دولت برای تامین منابع مالی خود هر ساله نفت استخراج كرده و می فروشد و ارز حاصل از آن وارد چرخه اقتصاد داخلی می شود، بنابراین مادامی که دولت بزرگ و هزینههای آن زیاد است و پول نفت مستقیما وارد اقتصاد شود حجم نقدینگی هر روز بالاتر رفته و به تبع آن تورم همچنان وجود خواهد داشت.
آفتابنیوز : آفتاب: واژه «تورم» معانی مختلفی دارد اما به معنای ساده ی واژه تورم یعنی
"افزایش سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در یک دوره زمانی مشخص." برهمين
اساس آخرین نرخ تورم اعلام شده از سوی مرکز آمار ایران در پایان ماه گذشته
(خرداد92)، تورمی حدود 32.6 درصد را نشان می دهد.
اين رقم نشان مي
دهد نرخ تورم در كشور ما بسيار بالاست و كاهش آن يكي از اولويت هاي اصلي
دولت آينده است. لذا بايد مدلي براي اين كاهش يافت و پيشنهاد كرد. چنين
مدلي قهرا از 2 بخش تشكيل شده است. اول شناخت مكانيسم توليد تورم و سپس
ارايه راه حل متناسب.
براي بخش اول اگر تورم را به معنی افزایش
قيمتها بدانيم، یعنی افزایش قیمت گوشت، دستمزد و هر چیز دیگر، آنگاه
بدیهی است که راه متوقف کردن آن جلوگیری از افزایش قيمتهاباشد.
صورت سادهتر این معادله این است که هر فردی مجبور است قيمتها را افزایش دهد چرا که هزینههایش بالا رفته است.
برای
روشن شدن موضوع مثالي مي زنيم: فرض کنیم که خانم های ایرانی به هر دليل
تصمیم بگیرند که مرغ بیشتری بر سفره خانواده بياورند. پس به فروشگاهها
میروند تا مرغ بیشتری بخرند.
قبل از اين وضعيت هیچ فروشگاهی قیمت
موجودي مرغ خود را افزایش نمیدهد. اما پس از آن، فروشگاه كه مرغ خود را
فروخت، سفارش بیشتری به عمده فروش میدهد. عمده فروش همه مرغ خود را به
فروش میرسانند و سفارش مرغ بیشتری را به کشتارگاه میدهند. کشتارگاه در
مییابد که موجودیاش رو به نزول گذاشته است و به دلالان خرید مرغ زنده،
دستور خرید بیشتر میدهد.
اما چون مرغ بیشتری برای فروش وجود
ندارد، به این ترتیب آنچه اتفاق میافتد این است که دلالان قيمتهای
بیشتری را برای خرید بیشتر پیشنهاد میدهند و به همین ترتیب مرغ تا به
فروشگاه برسد، در هر مرحله شاهد افزایش قیمت تمام شده می باشد.
نوبت
بعد که کدبانو برای خرید به فروشگاه میرود، اینطور خواهد شنید: " عذر
میخواهیم ولی تقصیر ما نیست، هزینهها بالا رفته است و ما مجبوریم مرغ را
به قیمت بالاتری بفروشیم." اكنون كه همه زنجيره را که با هم مي بينيم درک
خواهيم كرد كه معادله افزایش قيمتها و تورم به روشنی از افزایش تقاضا در
مرحله نهایی(خريد از فروشگاه ) آغاز مي شود و اين آغاز افزایش قيمتها،
ريشه در افزایش تقاضا برای پول دارد. يعني مكانيسم تورم ايران با رشد پول و
نقدينگي عمل مي كند.
اینک این پرسش را مطرح میکنیم که افزایش
تقاضا برای پول از کجا میآید؟ تورم هميشه بازتاب افزایش حجم پول
دراقتصاد ملي بوده است، اما دلیل خاص افزایش حجم پول در دورههای مختلف و
كشورهاي مختلف متفاوت است. در دورهاي تورم ناشی از افزایش حجم طلا بود.
در جنگهای جهانی اول و دوم در ایالات متحده حجم پول به سرعت افزایش یافت،
چرا که دولت پول بیشتری را برای تامین مالی جنگ چاپ کرد. تورم بزرگ در
اروپا در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی نيز ناشی از کشف گنجینههای سکه در دنیای
جدید بود.
اما در ایران دلیل اصلی افزایش حجم نقدینگی وجود ذخایر
نفت و وابستگی دولت به پول نفت است. دولت برای تامین منابع مالی خود هر
ساله نفت استخراج كرده و می فروشد و ارز حاصل از آن وارد چرخه اقتصاد داخلی
می شود. بنابراین مادامی که دولت بزرگ و هزینه های آن زیاد است و پول نفت
مستقیما وارد اقتصاد شود حجم نقدینگی هر روز بالاتر رفته و به تبع آن تورم
همچنان وجود خواهد داشت.
حال به بخش دوم مدل مي رسيم. بايد پرسيد راه حل كاهش يا كنترل تورم چيست و دولت آينده چگونه بايد در اين باره عمل كند؟
براي
پاسخ به اين پرسش مهم ابتدا بايد گفت هرگونه تلاش دستوري برای پایین نگه
داشتن قيمتها، ستون اصلی نظام اقتصادی را از بین میبرد.چرا كه شما به
ناگزیر درگیر جیرهبندی و کنترل قيمت ها خواهید شد. ناگزیر خواهید بود
تصمیم بگیرید چه کسی چه چیزی را از چه کسی به چه مبلغی بخرد.
به
این ترتیب، نتيجه تلاش برای جلوگیری از تورم با پایین نگه داشتن جزء به جزء
قيمتها و دستمزدها منجر به ايجاد ناکاراییهای عظیم و گسترش دامنه
دائمي کنترلهای مستقیم قيمتي است كه به مرور هزينه بر وخسته كننده مي شود
وبه سرانجام نمي رسد. این دقیقا همان اتفاقی است که در حال حاضر در ایران
می افتد.
تورم همواره و بلا استثنا پیامد افزایش سریعتر حجم پول
از حجم تولید بوده است. اگر قرار باشد اقدامات درست و پايه اي را به اجرا
در آوریم، بايد به تدریج نرخ رشد حجم پول دراقتصاد ملي را کاهش دهیم، از
پمپاژ نقدينگي بيشتر به اقتصاد جلوگيري و تلاش كنيم با هدايت همين نقدينگي
600 هزار ميليارد توماني موجود به بخش هاي مولد، چرخ توليد را به حركت
درآوريم. چون رشد توليد باعث پاسخ دادن به تقاضاي كالا وخدمات مي شود و آن
بخش از تورم را كه ناشي از كاهش عرضه در برابر رشد تقاضاست را التيام مي
بخشد البته اين امر برای دورهای همراه با استمرار تورم و بروز نشانههایی
از بیکاری و رکود خواهد بود.
به گزارش مهر،اما بايد با صداقت به جامعه گفت كه
این بخشی از هزینهای است که به خاطر رشد بیش از حد حجم پول در سالهاي
اخير باید بپردازیم. اما پرداخت این هزینه خیلی بهتر از ادامه اقدامات
کنونی برای پنهان کردن فشارهای تورمی و در نتيجه ادامه تورم كمرشكن خواهد
بود.