ویکتور هوگو در باره موسیقی گفته است :"موسیقی از آنچه ناگفتنی است و اختفای آن ناممکن، حکایت می کند." بدین ترتیب هوگو تصریح می کند که این هنر، به شدت با احساسات ناب انسانی سروکار دارد و به قول هانری هانیه، آنجا که سخن باز می ماند، موسیقی آغاز می گردد. در این نوشتار کوتاه هدف، تشریح و تبیین جایگاه و منزلت موسیقی نیست. بلکه یادآوری تناقضی آشکار در گفته های جناب وزیری است که به کارنامه کاری خود نمره ای مثبت داده اند. بی تردید در هیچ جای دنیا و در هیچ دولتی نمی توان وزیر فرهنگ و هنری را جستجو کرد که گوش دادن به موسیقی از مهمترین دغدغه های زندگی وی نباشد و به راحتی و در یک مصاحبه اعلام کند که موسیقی گوش نمی کند! این در حالی است که از جمله مهمترین علایق و وظایف یک وزیر فرهنگی و هنری، گوش دادن مدام به موسیقی، تماشای تئاتر و فیلم، شرکت در کنسرت های گوناگون، حضور در گالری ها و نمایشگاه های مختلف و ... است. جناب وزیر در همین گفت و گو اعلام کرده اند بنا به اقتضای کاری در جریان موسیقی روز کشور قرار می گیرند، اما به عنوان تفریح وقتی برای گوش دادن به موسیقی ندارند! جناب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که سکاندار جریان هنر و فرهنگ کشور به حساب می آیند، چگونه وزیری هستند که موسیقی "تفریح" ایشان نیست و به عنوان دغدغه ذهنی - حتی در ساعات فراغت و استراحت - ایشان به شمار نمی رود؟! این در حالی است که همگان می دانند گوش دادن به موسیقی نیازمند وقت اختصاص یافته و انحصاری نیست. شخص علاقمند و مشتاق می تواند در حین انجام کارهای مختلف، موسیقی مناسبی نیز گوش کند و از آن بهره ببرد. دوستی را می شناسم که اسپیکری را در حمام خانه اش نصب کرده و هنگام استحمام نیز موسیقی گوش می کند. یا نویسندگان و نقاشانی که به هنگام نگارش مطالب مختلف و خلق آثار هنری، از موسیقی های سنتی و کلاسیک استفاده می کنند. حتی امروزه در بسیاری بانک ها و اماکن اداری و تجاری نیز موسیقی پخش می شود. در چنین شرایطی وزیر هنر کشور که باید میزان و شاخص هنرمندان یاشد، چگونه می تواند به راحتی اعلام کند که وقتی برای گوش دادن به موسیقی ندارد؟!
کوتاه سخن آن که وزیر هنر و فرهنگ ایران متمدن و هزاران ساله ما باید شیفته، عاشق و مفتون هنر باشد. باید از هر فرصتی برای گوش دادن به موسیقی استفاده کند. باید پاشنه در تئاتر شهر را از جا بکند و از جمله مشتریان پروپا قرص تئاتر و سینما باشد. باید دستی در نقاشی، ادبیات، عکاسی و ... داشته باشد. باید از هنر لذت ببرد و بدون آن نتواند نفس بکشد. که نفس هنرمندان باید با نفس او گره خورده باشد. او وزیر و مدیر کسانی است که روز و شبشان را با هنر و مفاهیم والای آن گره زده اند.