وی یادآور شد: در طلاق عاطفی زوجین هیچ گونه حس، نشاط و درک متقابلی ندارند و در واقع به اجبار زیر یک سقف زندگی
میکنند. ممکن است خانمی به دلیل فشار اقتصادی و اینکه شغل و درآمدی ندارد مجبور است با همسرش زندگی کند.
این عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا(س) همچنین افزود: مادر همواره از دوری فرزندش نگران است و این که در صورت جدا شدن ممکن است فرزندش را از او بگیرند یا فرزندش آسیب میبیند، بنابراین به دلیل فرهنگ جامعه یا حتی فشار خانواده نمیتواند طلاق بگیرد، در چنین خانوادهای، زوجین مجبورند بدون اینکه تفاهمی داشته باشند زیر یک سقف زندگی کنند، بنابراین اختلافات بین زوجین به تدریج باعث دوری و سرخوردگی آنها شده و طلاق عاطفی پیش میآید، بسیاری از موارد طلاق عاطفی منجر به طلاق قانونی میشود.
شعاع کاظمی تصریح کرد: طلاق عاطفی باعث میشود میزان اعتماد افراد به یکدیگر کم شده و نسبت به یکدیگر دچار سوء تفاهم شوند. افراد خانواده مدام دچار اشتباه شده و به دلیل نداشتن تکیه گاه و مأمن جدی در زندگی احساس یأس و سرخوردگی میکنند و با انواع بیماریهای روان تنی روبرو میشوند.
این دکترای روانشناسی با تاکید بر اینکه طلاق عاطفی، فشار عاطفی زیادی به زوجین وارد میکند، گفت: این مشکل افسردگی، اضطراب و پریشانی را برای هر یک از زوجین به بار میآورد. از بارزترین پیامدهای اجتماعی طلاق عاطفی این است که بنیان خانواده سست شده و خیانت به همسر افزایش مییابد.
شعاع کاظمی در پایان گفت: در طلاق عاطفی دگر گرایی جای خود را به همگرایی میدهد. از یک سو زنانی قرار دارند که در این زندگی صاحب فرزند بوده و فاقد پشتوانه و حمایت مادی و معنوی هستند و امکان تأمین معاش خود را ندارند، بنابراین ناچارند با وضعیت موجود سازگاری کنند و به رغم بیمهری و بیتوجهی شوهر به سقف مشترک زناشویی در کنار فرزندان تن دهند و از سوی دیگر مردانی هستند که استطاعت پرداخت مهریه را ندارند، بنابراین تحمل شرایط موجود را ترجیح میدهند، اما غافل از اینکه هر یک برای پر کردن خلاهای عاطفی خود، فرد دیگری را جایگزین کردهاند.