کد خبر: ۲۰۷۱۳۷
تاریخ انتشار : ۰۲ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۴
گفت‌وگو با اسحاق صلاحي، رئيس سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران:

سازمان اسناد و كتابخانه ملي حافظه تاریخ ایران

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: محمد مطلق - پيش از گفت‌وگو مي‌نشينيم به تماشاي فيلمي از پاكسازي يكي از انبارهاي بزرگ كتابخانه ملي. گوني‌ها و كارتن‌هاي رنگ به رنگي كه روي هم انباشته شده؛ كارتن چاي، سيگار، تلويزيون و... فيلم پيش مي‌رود و كتاب‌ها آرام آرام در قفسه جاي مي‌گيرند به سالني آراسته و آماده براي ورود كارشناسان براي تفكيك متون.

به گزارش آفتاب، اسحاق صلاحي در رشته‌هاي مديريت، فلسفه و علوم قرآني تحصيل كرده و دكتراي مديريت استراتژيك دارد. با او مي‌نشينيم به گفت‌وگو درباره وظايف ملي و حاكميتي سازمان اسناد و كتابخانه ملي.

*    *    *

سازمان اسناد و كتابخانه ملي از نظر ساختاري به شكل هيات امنايي اداره مي‌شود. يعني رئيس جمهور، رئيس هيات امناست. اعضاي ديگر وزير علوم، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، وزير آموزش و پرورش، رئيس سازمان و دو استاد تمام دانشگاه كه يكي با معرفي وزير علوم و يكي با معرفي وزير فرهنگ به شخص رئيس جمهور و با حكم ايشان منصوب مي‌شوند. رياست عالي سازمان اسناد و كتابخانه ملي بنا به مصوبه مجلس شوراي اسلامي، شخص رئيس جمهور است. عنوان سازمان هم كه سازمان اسناد و كتابخانه ملي است، در برخي كشورها مرسوم است. يعني برخي كشورها از جمله ايران آرشيو ملي را كه در واقع محل نگهداري اسناد كشور است، با كتابخانه ملي تركيب كرده و حافظه ملي را شكل داده‌اند.

وظيفه ملي و حاكميتي سازمان اسناد و كتابخانه ملي به چه شكلي تعريف شده؟
درخصوص حوزه كتابخانه يك سري وظايف حاكميتي داريم كه صرفاً به دليل كتابخانه بزرگ بودن نيست. چون تلقي برخي از كتابخانه ملي اين است كه اين كتابخانه بزرگ‌تر از ساير كتابخانه‌هاست، اين طور نيست. اگر اين مكان بسيار كوچك‌تر از اين و تعداد كتاب‌هايش كمتر از اين باشد، باز وظيفه حاكميتي خود را دارد. از آن جمله صدور «فيپا» است. يعني «فهرست پيش از انتشار». هر ناشري كه بخواهد كتاب توليد كند، پيش از مراجعه به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي گرفتن مجوز به كتابخانه ملي مي‌آيد تا يك فهرست استاندارد براي كتاب توليد شود. در واقع ناشر بايد فيپا را همراه كتاب به وزارت فرهنگ و ارشاد ارائه دهد. پس از تاييد محتوا هم توسط ارشاد، ناشر طبق قانون موظف مي‌شود به ازاي هر عنوان كتاب، دو جلد به كتابخانه ملي بفرستد كه در اصطلاح به آن «واسپاري» مي‌گويند. به ازاي هر 500 تيراژ هم يك جلد اضافه واسپاري مي‌شود كه ما طبق مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي، مازاد كتاب را بايد در اختيار كتابخانه مركزي دانشگاه تهران، كتابخانه آستان قدس رضوي، نهاد كتابخانه‌هاي عمومي، كتابخانه مجلس و كتابخانه آيت‌الله مرعشي قرار دهيم.

وضعيت صدور فيپا از دو سال پيش كه شما سكان مديريت سازمان را برعهده گرفته‌ايد، چه تغييري داشته است؟

دو سال پيش مدت انتظار براي گرفتن فيپا، بين دو تا سه هفته بود. حدود سه هزار عضويت الكترونيك داشتيم و بقيه ناشران حضوري براي فيپا مراجعه مي‌كردند. ما دو موضوع را در زمينه فيپا در اولويت قرار داديم؛ يكي اين كه همه ناشران عضو الكترونيك شوند و نيازي به حضور فيزيكي نداشته باشند و امروز افتخار ما اين است كه بيش از هفت هزار ناشر عضويت الكترونيك دارند. دو تا سه هفته انتظار را هم تبديل كرديم به يك تا چهار روز. زمان نمايشگاه كه موضوع براي ناشر اهميت بيشتري دارد، با اضافه كردن نيرو و دو شيفت شدن كار، يك روزه فيپا صادر مي‌شود. در بقيه موارد هم اگر اشتباهي از طرف ناشر وجود داشته باشد كه مجبور به برگرداندن كتاب و رفع اشكال هستيم، در نهايت چهار روزه صادر مي‌شود. براساسي نظرسنجي، ناشران در حال حاضر در زمينه صدور فيپا از سوي كتابخانه ملي بسيار راضي هستند. كتابخانه كنگره امريكا، بريتانيا و چند كتابخانه بزرگ ديگر را هم كه بررسي كرده‌ايم، كمتر از 15 روز تا يك ماه فيپا صادر نمي‌شود.

كتاب‌ها در كتابخانه ملي براي هميشه آرشيو مي‌شوند؟

توليد داخل اعم از كتاب و سند بايد در كتابخانه ملي نگهداري شود. بخشي از اين كتاب‌ها و اسناد ضدعفوني شده و در فضاي استاندارد براي هميشه به مخزن مي‌روند و براي هميشه نگهداري مي‌شوند. اگر نيازي به مازاد آن به درخواست پژوهشگران باشد هم مي‌توانيم در اختيارشان قرار دهيم.

پرسش من به دليل بحث آلودگي اطلاعاتي است كه در زمينه جمع‌آوري اسناد، مدارك پايان‌نامه و كتاب وجود دارد. يعني بخشي از اطلاعات كه با گذشت زمان از رده خارج شده يا حتي مانع تحقيق است.

كتابخانه ملي حق وجين كتاب ندارد. اگر محققي با گذشت زمان به اين نتيجه برسد كه در فلان مقطع زماني فلان درصد از كتاب‌ها ارزش خواندن ندارد، كپي‌برداري يا تكرار مكررات است، از كجا به اين نتيجه رسيده؟ بايد همه اين كتاب‌ها و اسناد اينجا موجود باشد كه پژوهشگري با مطالعه آنها به اين نتيجه برسد.
هر آنچه توليد مي‌شود، حتي يك تراكت تبليغاتي كه مجوز گرفته، نمونه‌اش در كتابخانه ملي نگهداري مي‌شود. مهر انتخاباتي، صندوق انتخاباتي و... نمونه‌اي از هر سند ديگر در سازمان نگهداري مي‌شود حال اين كه اين مهر درست است يا نه، به ما ارتباطي ندارد. وظيفه ما اين است كه وقتي سند توليد شد، نمونه‌اش اينجا باشد تا پژوهشگر بتواند زمان كه لازم بود مطالعه كند. حتي كتاب در رد دين، عليه خدا، عليه شخصيت‌هاي مذهبي وقتي توليد شد، بررسي محتواي آن برعهده ما نيست. براساس اساسنامه سازمان كه مصوبه مجلس شوراي اسلامي است، ما وظيفه داريم، آنچه خارج از كشور در حوزه اسلام، ايران و انقلاب اسلامي توليد شده را نيز جمع‌آوري كنيم. آنچه ايرانيان خارج از ايران توليد مي‌كنند، چه به نفع اسلام و انقلاب چه عليه اسلام و انقلاب بايد جمع‌آوري و نگهداري شود. آنچه در حوزه علمي و فرهنگي در دنيا توليد مي‌شود و به دليل اعتبار درجه علمي و فرهنگي مي‌تواند در داخل مفيد باشد هم بايد گردآوري شده و در دسترس قرار گيرد.
ما هرچه را كه توليد مي‌شود نگهداري مي‌كنيم؛ پژوهشگر و محقق است كه مي‌تواند با مطالعه اين منابع آن‌ها را رد يا قبول كند.

علاوه بر فيپا چه وظايف حاكميتي ديگري داريد؟

«شاپا» يا «شماره استاندارد پيايندهاي ايران» هم ازجمله وظايف ماست. ما اين شماره را از مركز Issn در اروپا مي‌گيريم. به ما رديف مي‌دهند و ما هم در اختيار نشرياتي كه براي صدور مجوز به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مي‌روند، قرار مي‌دهيم. با اين شماره استاندارد در دنيا مي‌فهمند كه امروز در ايران چند نشريه استانداردشده توليد مي‌شود. چون شماره در سايت كتابخانه ملي قرار مي‌گيرد و از اين طريق Issn آن را دريافت مي‌كند.
«شاپكا» يا شماره استاندارد بين‌المللي كتابخانه ايران هم براي كتابخانه‌ها صادر مي‌شود اعم از دانشگاهي، خصوصي، دولتي، عمومي، كودك و... شاپكا در واقع شناسنامه كتابخانه است و اين شناسنامه‌ها البته بين‌المللي است. ما پيش از صدور شاپكا كارشناس براي بررسي دانش كتابدار و فضاي كتابخانه مي‌فرستيم و خدماتي هم ارائه مي‌دهيم. توصيه ما هم اين است كه همه كتابخانه‌ها از كتابخانه ملي شاپكا بگيرند ما هم در حوزه مباحث تخصصي و مشاوره كمك‌شان مي‌كنيم.
«سرعنوان نويسي » هم يكي از تخصص‌هاي كتابخانه ملي است. ما هر چند سال يك بار سرعنوان‌ها را چاپ مي‌كنيم كه متاسفانه در سال‌هاي گذشته تعطيل شده بود. ما در دو سال گذشته همه اين ها را جمع آوري كرده‌ايم و در حال حاضر دو جلد كتاب زير چاپ داريم.
سرعنوان‌ها مخصوص كارشناسان كتابخانه‌هاست كه هم در داخل و هم در خارج كشور نيازمند آن هستند. بحث بعدي اصطلاح نامه‌هاست. اين كار از سال 85 متوقف شده بود. به ياري خدا طي اين دو سال دو جلد اصطلاح‌نامه پزشكي و فرهنگي كار كرديم كه در راستاي مصوبه شوراي انتشارات ماست.
بحث ديگر مستندسازي پايان‌نامه‌هاست. همچنين فهرست‌نويسي كتاب و نسخ خطي است. براي نخستين بار در ايران چه پيش از انقلاب و چه بعد از انقلاب مجموعه نسخ خطي موجود كه 330 هزار جلد است در حال فهرست‌نويسي است كه تاكنون 22 جلد آن در جلدي هزار صفحه چاپ شده. به عبارت ديگر 22 هزار صفحه از نسخ خطي ما فهرست‌نويسي و ثبت شده است. امسال براي نمايشگاه بين‌المللي كتاب 20 جلد ارائه كرديم و تعهد كرده‌ايم تا نمايشگاه بعد 20 جلد ديگر هم چاپ كنيم. ديگران هم در اين زمينه كار كرده‌اند مثل كتابخانه مجلس و... ولي استاندارد نيستند.
از وظايف ديگر ما در همين زمينه، فهرست‌نويسي از نسخ خطي موجود در خود كتابخانه ملي بود كه بحمدالله انجام شد. آخرين جلد متعلق به سال 1372 بود و الان ما 10 جلد آماده داريم كه به زودي چاپ مي‌شود. دو سال قبل 34 هزار جلد نسخه خطي تحويل گرفتيم و الان 36 هزار جلد موجودي داريم. يعني طي اين دو سال دو هزار و اندي نسخه خطي خريداري كرده‌ايم. 19 هزار جلد هم چاپ سنگي تحويل گرفتيم و امروز بيش از 34 هزار نسخه چاپ سنگي داريم.
فهرست همه اين كتاب‌ها هم در سايت كتابخانه ملي موجود است. در حالي كه درگذشته چنين چيزي وجود نداشت و نسخ خطي در اختيار كسي قرار نمي‌گرفت.

پروسه تحويل تا به مخزن رفتن كتاب چقدر طول مي‌كشد؟

در گذشته گاهي تا 2 سال طول مي‌كشيد. چه بسا كتاب دو سال پيش توليد شده بود و پژوهشگر مي‌خواست آن را در اختيار داشته باشد اما اين امكان وجود نداشت.
ما امروز فرايندي را فراهم كرده‌ايم كه پس از واسپاري ظرف يك ماه كتاب در مخزن قرار گيرد.
انباشته‌هاي گذشته را هم داريم جمع‌آوري مي‌كنيم. دو هفته آخر اسفند سال گذشته و دو هفته اول فروردين امسال كار كرديم يعني فقط دو روز عيد تعطيلي داشتيم و از روز سوم كاركنان سر كار حاضر شدند. در اين مدت 12 هزار جلد كتاب به مخزن رفت و كتاب‌هايي كه در دسترس نبودند امروز در دسترس هستند.
در يكي از مخازن كتابخانه ملي بيش از 170 هزار جلد كتاب كه در سال‌هاي گذشته به كتابخانه ملي هديه شده بود، وجود داشت و به شكلي نابسامان روي هم انبار شده بود، داخل كارتن چايي و بيسكويت و توي گوني و... ما ظرف سه هفته و با تعدادي نيرو ساماندهي كرديم. حالا كارشناسان مي‌توانند به راحتي درون قفسه‌ها كتاب‌ها را بررسي كنند كه آيا نمونه آن در كتابخانه ملي هست يا نه، اگرهست به طبقه ديگري منتقل مي‌شود براي مبادله اگر هم نه در مخزن قرار مي‌گيرد. جالب اين‌كه در همين انبار كتاب‌هايي پيدا شد كه هيچ جا وجود ندارد، نه بازار نه دست دوم فروشي و... جالب اين‌كه در مخزن ما هم نبود. با اين فرايند در حال سامان دادن همه انبارها هستيم كه هم به تعداد كتاب‌هاي كتابخانه ملي اضافه مي‌شود و هم منابع بيشتري در دسترس پژوهشگران قرار مي‌گيرد.

خريد كتاب هم داريد؟
در حوزه داخلي خير، از طريق واسپاري كتاب به دست ما مي‌رسد چه نشريه چه كتاب. بعضاً دستگاه‌هاي دولتي، توليدات داخلي خود را به ما نمي‌دادند. رفتيم مصوبه گرفتيم و معاون اول به همه دستگاه‌ها ابلاغ كرد كه توليدات‌شان در اختيار ما قرار گيرد همين امروز صبح سي‌دي‌ها و جزوات مجمع تشخيص مصلحت رسيد و اگر كار به همين روال پيش برود يك مجموعه غني پژوهشي ايجاد خواهد شد.
از مشكلات جدي كشور ما پايان‌نامه است. روزي كه من سازمان را تحويل گرفتم 35 هزار پايان‌نامه داشت يعني دو سال قبل حالا بيش از 100 هزار پايان‌نامه داريم. از شوراي عالي انقلاب فرهنگي هم در اين زمينه مصوبه گرفتيم، اين مجموعه امكاني فراهم مي‌كند براي پژوهشگر داخلي و خارجي كه به راحتي پي ببرند چه پايان‌نامه‌هايي در كشور توليد شده چه كسي نوشته، استاد راهنماي آن چه كسي بوده، كدام دانشگاه و اطلاعاتي از اين دست. نخستين نتيجه كار هم اين است كه كپي‌برداري تعطيل مي‌شود. فروش پايان‌نامه روبه‌روي دانشگاه تهران تعطيل. در حال حاضر هم كپي‌برداري اتفاق مي‌افتد هم دوباره كاري چون دانشگاه مشهد از دانشگاه تبريز خبر ندارد و برعكس بنابراين دانشجو مي‌تواند پايان‌نامه‌اي را كه قبلاً دفاع شده دوباره ارائه دهد و دفاع كند.

تا جايي كه مي‌دانم مركز اسناد و مدارك علمي كشور يا ايران داك همين كار را انجام مي‌دهد.

ايران داك فقط براي دانشگاه‌هاي وزارت علوم است تازه دانشگاهي مانند دانشگاه تهران يك نسخه پايان‌نامه به ايران داك ارائه نمي‌دهد. تربيت مدرس چند ماهي است كه دارد اين كار را مي‌كند. پيام نور، دانشگاه آزاد و دانشگاه‌هاي وابسته به وزارت بهداشت و... هيچ‌كدام پايان‌نامه به ايران داك نمي‌دهند. بنده مصوبه از شوراي عالي انقلاب فرهنگي گرفته‌ام كه همه را ملزم به ارائه پايان‌نامه مي‌كند. كار دارد شروع مي‌شود؟ دانشگاه آزاد موافقت كرده، وزارت بهداشت به دانشگاه‌هاي خود ابلاغ كرده، پيام نور كار جدي شده و وزارت علوم هم تا حدودي پيش رفته‌ايم. آخرين مذاكره‌اي هم كه با ايران داك داشتيم موافقت شد 220 هزار پايان‌نامه موجود اين مركز به كتابخانه ملي فرستاده شود تا در شرايط استاندارد نگهداري كنيم. در حال حاضر 13 هزار پايان‌نامه اسكن شده و براساس جدول برنامه‌ريزي تا پايان امسال 100 هزار پايان‌نامه را به اميد خدا اسكن مي‌كنيم.

تا چه اندازه در زمينه ديجيتال‌سازي پيش رفته‌ايد به‌ويژه در زمينه نسخ خطي؟

ما در حال حاضر كتاب‌هاي نادر، نفيس، كتاب‌هاي پرمصرفي كه در روز چند درخواست دارد، پايان‌نامه‌هاي منحصر به فرد و مهمتر از همه نسخ خطي را داريم اسكن مي‌كنيم. اوايل امسال جشن پايان اسكن 34 هزار نسخه خطي را گرفتيم. كتاب‌هايي هم داريم در ميان همين نسخ خطي كه قد و قواره خاصي دارند و دستگاه خاصي هم براي اسكن مي‌خواهند. در اين زمينه در حال رايزني هستيم. تا سال 90 تقريباً 4 ميليون و 800 هزار صفحه اسكن شده، يعني 71 هزار منبع اعم از خطي و چاپي در سال 91 اين رقم به 10 ميليون و 800 هزار صفحه رسيد و الان طبق آخرين آمار مربوط به تيرماه است، 18 ميليون صفحه اسكن شده.

اين متون روي سايت در دسترس هستند؟

فهرست همه هست، همچنين اگر كتابي جزو كتاب‌هاي ضاله نباشد، تبليغ بهائيت نباشد و يا كتاب ضد‌اخلاقي نباشد، به محتوا هم دسترسي خواهيد داشت. اما كتاب‌هاي نفيس يا نيست يا اگر هم باشد، با كيفيت پايين قابل دسترسي است كه كسي نتواند چاپ كند.

سازمان شما چقدر به نيروي انساني متخصص وابسته است؟

تعريف سازمان ما در اساسنامه سازماني علمي، تحقيقاتي، آموزشي و خدماتي است. پس اگر علمي است ما بايد هيأت علمي داشته باشيم، اگر تحقيقاتي است بايد آدم فكور و انديشمند داشته باشيم، اگر آموزشي است، پس بايد در حوزه كتابداري و صنعت نشر توليد استاندارد كنيم و آموزش دهيم. براي اين‌ها هم بايد برنامه داشته باشيم و اول هم از خودمان شروع كنيم. در اين مسير چه فرايندهاي داخلي بايد اتفاق بيفتد تا برسيم به هاب دانش ملي، يعني تبديل سازمان به مركز و كانون دانش توليد شده در داخل كشور. در اين صورت خواهد شد مرجع و پناهگاه اصلي پژوهشگر و محقق.

برگرديم به موضوع ديجيتال‌سازي كه بخشي از همين فرايند است. ديجيتال‌سازي علاوه بر در دسترس بودن منبع چه فوايد ديگري دارد؟

علاوه بر اين‌كه با ديجيتال‌سازي بعد مسافت حذف مي‌شود، با معرفي اثر به دنيا ديگر دزديدن متون و آنچه كه از اين ملت ديگران به نام خود كرده‌اند، متوقف مي‌شود. اين جلوگيري از انحراف و سرقت در تاريخ علم است. من و شما كه شيمي و فيزيك مي‌خوانديم، مي‌گفتند پدر برق اديسون و پدر شيمي لاوازيه است، ما اينجا ثابت مي‌كنيم كه پدر شيمي لاوازيه نيست، ذكرياي رازي است. همه اين‌ها در راستاي تخصصي شدن سازمان است. اگر امروز شما درباره يك مهر خاص در يك دوره خاص پرسشي داشته باشيد، در دانشگاه پاسخ آن را پيدا نمي‌كنيد، اما ما اينجا كسي داريم كه متخصص مهر است، متخصص خط سياه داريم. در حال حاضر ما 19 هيأت علمي داريم، 63 پست براي هيأت علمي داريم، يعني باقي پست‌ها هنوز خالي است. تمام كساني كه در گذشته به عنوان هيأت علمي اينجا بودند، مدرك كارشناسي ارشد داشتند. الان با مكانيسم وزارت علوم و با هماهنگي مركز جذب هيأت علمي وزارت علوم داريم عمل مي‌كنيم.
در خصوص بحث نيروهاي شركتي هم سازمان اسناد و كتابخانه ملي دومين يا سومين سازماني بود كه پس از ابلاغ دولت همه نيروهاي شركتي به بدنه سازمان وصل شدند. كساني كه زير ديپلم بودند، قرارداد كارگري شدند و بقيه هم به همين منوال حدود 186 نفر در كل قراردادي شدند. قبلاً نيروهاي شركتي مي‌آمدند پيش من مي‌گفتند فلاني! حضرت زهرا‌(س) فقط متعلق به كارمندهاي شماست كه به ما هديه نمي‌دهيد؟ خب دست من بسته بود. بايد مي‌گفتم شما نيروي من نيستيد، پيماني هستيد و كارفرما داريد. امروز ديگر اين‌ها وجود ندارد. خيلي‌ها 17 سال قبل از من اينجا نيروي شركتي بودند و همين وضعيت را داشتند. امروز سازمان متعلق به آن‌ها است.
ما براي تحقق اهداف چشم‌انداز سند سازمان تمام فعاليت‌ها را برنامه‌ريزي كرده‌ايم، اولويت‌بندي شد، منابع مالي تقسيم شده تا در آينده به هاب دانش ملي كشور برسيم.

علاوه بر اسناد و كتاب فعاليت ديگري هم داريد؟

همان‌طور كه مي‌دانيد، در حوزه محتواي آنچه كه در سايت‌ها توليد مي‌شود، هيچ مديريتي در كشور وجود ندارد. روزي كه من اين بحث را در دولت مطرح كردم، به من خنديدند. طرح من آرشيو وب ملي است. يعني هرچه كه در محيط مجازي توليد مي‌شود، بايد در جايي انباشته شود. ما مشكل گم‌شدگي اطلاعات در سايت داريم. با گذشت زمان 70 درصد اطلاعات از دست ما مي‌رود. بعضي از سايت‌ها اطلاعات خودشان را عوض مي‌كنند، خبري مي‌گذارند و فردا بر‌مي‌دارند يا اطلاعات را به دليل حجم بالا پايش مي‌كنند. ما يك مخزن مي‌خواهيم تا هرآنچه در حوزه سايت‌ها توليد مي‌شود آنجا نگهداري شود، اين‌ها اسناد كشور هستند. امسال در همين زمينه همايش برگزار كرديم و با وزارت علوم هم تفاهم‌نامه‌اي امضا شد. نمونه كار هم ارائه داديم و در حال امضاي تفاهم‌نامه با مركز ملي مجازي كشور هستيم. در اين تفاهم‌نامه به كتابخانه ديجيتال ملي و با محوريت كتابخانه ملي و آرشيو وب ملي تاكيد شده است. حالا اگر 10 سال ديگر پژوهشگري خواست درباره انتخابات 92 تحقيق كند، مي‌توان اين آرشيو را در اختيارش گذاشت. 20 سال ديگر 100 سال ديگر بالاخره يك روزي بايد اين كار بشود. اين كار را امروز زيرزمين واشنگتن‌پست انجام مي‌دهند.

چند تفاهم‌نامه در زمان مديريت شما امضا شده؟
20 تفاهم‌نامه در داخل كشور امضا شده و خارج كشور هم اول سراغ كشورهاي همسايه بعد كشورهاي مسلمان رفتيم. اولويت بعدي كشورهايي بودند كه آثار ايراني داشتند از نسخ خطي و چاپي تا اسناد تاريخي؛ تعامل كرديم و براي صيانت اين آثار تفاهم‌نامه امضا كرديم. گام بعدي حضور در مجامع بين‌المللي بود. عضويت كتابخانه ملي در ايفلا (مجمع جهاني كتابداران) به دليل بدهكاري 5 سال بود كه معلق شده بود در «ايكا» (مجمع جهاني اسناد) هم 19 هزار و پانصد يورو بدهي داشت. ما مراجعه كرديم و 14 هزار يورو تخفيف گرفتيم و حق رأي ما هم مثل گذشته برقرار شد. علاوه بر اين‌ها عضو كميته حافظه جهاني هستيم كه زير نظر يونسكو در فرانسه كار مي‌كند. كار اين كميته ثبت ميراث مكتوب و مستند هر كشور است چه داخلي چه خارجي. تا دو سال گذشته سازمان 6 اثر به يونسكو فرستاده بود كه 5 اثر ثبت شد. قانون هم اين است كه هر 2 سال يك بار 2 اثر ارسال شود ما 2 اثر ديگر فرستاديم كه هر دو اثر ثبت شد. رتبه ايران در جهان از نظر ثبت در حافظه جهاني رتبه هفتم است مشترك با امريكا و هندوستان و در منطقه رتبه سوم مشترك با هند هر دو كشور تا حالا 7 اثر ثبت كرده‌ايم و همين حالا داريم تلاش مي‌كنيم كه به اميد خدا 2 اثر ديگر براي ثبت بفرستيم و درحال بررسي هستيم.

دو اثري كه ثبت شده چه آثاري هستند؟

التفهم بيروني، شاهنامه فردوسي، وقف‌نامه ربع رشيدي، مجموعه اسناد و مدارك دوره صفويه موجود در كتابخانه آستان قدس رضوي و خمسه نظامي آثاري هستند كه از قبل ثبت‌جهاني شده‌اند. دو اثري كه ما فرستاديم و ثبت شد يكي ذخيره خوارزمشاهي است نخستين كتاب فارسي در طب سنتي. ما مي‌خواستيم ثابت كنيم طب سنتي و ريشه پزشكي به ايران برمي‌گردد، قبول نمي‌كردند آنقدر رفرنس ارائه كرديم تا قانع شدند. اثر دوم پانصد شيت نقشه تاريخي ايراني در دوره قاجار بود. يعني نخستين نقشه‌هاي ايراني كه با دست طراحي شده. اين نقشه‌ها نشان مي‌دهد بعد از اروپا ما نخستين كشور در منطقه هستيم كه توانسته‌ايم نقشه بكشيم و از همه مهمتر اين‌كه شاخصه‌هاي اين نقشه‌ها كاملاً بومي است. يعني واحدهاي بومي مثل زرع و فرسنگ در آنها به كار رفته.

دو اثر بعدي مشخص شده‌اند؟

خير كار گروه‌ها دارند مطالعه مي‌كنند. همچنين ما 30 اثر را ثبت ملي كرده‌ايم مثل اذان مرحوم موذن‌زاده اردبيلي، فيلم مستند جان مرجان و آثار ديگر. زماني كه در امريكا قرآن‌سوزي شد ما در تبريز انجيل رسولان را ثبت ملي كرديم. خيلي دوست داشتيم با ثبت اين انجيل جشني با حضور هم ميهنان مسيحي بگيريم كه محقق نشد. اميدوارم در دولت تدبير و اميد اين كار مهم تحقق پيدا كند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین