معمای 10 ساله جنایت بدون جسد
زن و شوهری که متهم هستند 10سال قبل مردی جوان را در جریان قتل ناموسی کشته و جسدش را سوزانده‌اند، در حالی در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند که هنوز جنازه پیدا نشده است.
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: این زوج که مهری و محمود نام‌دارند متهم هستند 10سال قبل جوانی به نام هادی را به قتل رسانده‌اند.
این زوج پیش از این چندین‌بار پای میز محاکمه رفته ولی به دلیل پیدانشدن جسد جلسه رسیدگی به پرونده به تعویق افتاده بود با این حال زوج جوان 10سال گذشته را در زندان گذراندند.
مطابق محتویات پرونده بعد از اینکه مادر هادی خبر گم‌شدن او را به ماموران پلیس ارایه داد تحقیقات در این خصوص آغاز شد. ماموران فهمیدند هادی با زنی به نام مهری در تماس بوده و چندبار با او ملاقات داشته است. وقتی بررسی در مورد خانواده مهری آغاز شد پلیس پی‌برد مهری زنی جوان است که چهار ماه قبل با مردی به نام محمود ازدواج کرده است. بنابراین پلیس نسبت به این زوج مشکوک شد و آنها را مورد بازجویی قرار داد. محمود و مهری بعد از چندین جلسه بازجویی به قتل اعتراف کردند.
محمود در بازجویی‌ها گفت: تازه سه‌ماه بود از ازدواجمان می‌گذشت که متوجه شدم زنم ناراحت است. وقتی موضوع را از او پرسیدم به من گفت مردی آزارش داده است. به زنم گفتم اگر این بار سراغت آمد من را خبر کن. روز حادثه آن مرد با زنم تماس گرفت مهری هم او را به خانه کشاند. ما با هم درگیر شدیم و من او را کتک زدم و به قتل رساندم بعد از قتل هادی را سوار ماشین کردیم به بیابانی بردیم در آنجا او را در بشکه قیر سوزاندیم.
این حرف‌ها مورد تایید مهری هم قرار گرفت. این زوج در ادامه پلیس را به محلی بردند که مدعی بودند جسد را در آنجا انداخته‌اند اما جنازه‌ای پیدا نشد ماموران در اطراف محل رها شدن جسد کفش و لباس پیدا و خانواده هادی تایید کردند این لباس‌ها متعلق به او است.
بنابراین متهمان به زندان منتقل شدند و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. سه‌جلسه برای بررسی این پرونده تشکیل اما از آنجایی که جسدی در کار نبود هربار پرونده با اعلام نقص در تحقیقات به دادسرا بازگردانده شد. در این سال‌ها زوج جوانی که سه‌ماه بعد از ازدواجشان زندانی شده بودند در زندان بچه‌دار شدند و زندگی‌شان همچنان در زندان ادامه داشت تا اینکه روز گذشته در نهایت جلسه محاکمه تشکیل شد. بعد از اینکه عرب نماینده دادستان تهران کیفرخواست را خواند، مادر مقتول به‌عنوان تنها ولی‌دم در جایگاه حاضر شد او درخواست قصاص کرد و گفت: پسرم برای کار رفته بود، او مغازه‌دار بود این زوج او را به خانه کشانده و به قتل رسانده‌اند. من هم خواهان قصاص هستم.
در ادامه محمود متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد او اتهام قتل را قبول نکرد و گفت: وقتی متوجه شدم همسرم مورد آزار این مرد قرار گرفته است، به او گفتم وی را به خانه بکشاند. وقتی آن مرد دوباره تماس گرفت او به خانه ما آمد و من هم با چوب ضربه‌ای به سرش زدم و به زمین افتاد. وقتی این اتفاق افتاد، دست و پایش را بستیم به دوستم زنگ زدم او ماشین داشت وقتی آمد محمود را که بیهوش بود در صندوق عقب گذاشتیم و بعد هم به محلی بردیم که من به پلیس نشان دادم. آنجا از ماشین پرتش کردیم و رفتیم. من دیگر نمی‌دانم چه اتفاقی برای او افتاد.
متهم در مورد اعترافاتش در ابتدای تحقیقات گفت: من آن حرف‌ها را قبول ندارم هرچه ماموران می‌گفتند می‌نوشتم. چون زیر فشار آنها بودم و آنها می‌گفتند باید جسد را نشان دهی. من هم مجبور شدم این کار را بکنم. سپس مهری به‌عنوان متهم ردیف دوم در جایگاه حاضر شد او گفته‌های شوهرش را تایید کرد و گفت: ما هادی را نکشتیم او مزاحمم شده بود و برای اینکه تنبیهش کنیم به خانه کشاندیم اما ما او را نکشتیم و فقط کتکش زدیم و دست‌وپایش را بستیم و بعد هم در جاده رهایش کردیم. 10سال از این ماجرا گذشته و ما همچنان در زندان هستیم.
به گزارش شرق،زمانی که وکیل دو متهم برای دفاع در جایگاه حاضر شد دادرس اسلامی که رسیدگی به این پرونده را در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برعهده داشت متوجه شد وکیل مدافع حاضر در دادگاه وکالت هر دو متهم را بر عهده دارد بنابراین به دلیل تعارض منافع ایجاد شده دستور داد تا متهمان هرکدام یک وکیل را به دادگاه معرفی کنند و ادامه رسیدگی را به بعد موکول کرد.
این زوج پیش از این چندین‌بار پای میز محاکمه رفته ولی به دلیل پیدانشدن جسد جلسه رسیدگی به پرونده به تعویق افتاده بود با این حال زوج جوان 10سال گذشته را در زندان گذراندند.
مطابق محتویات پرونده بعد از اینکه مادر هادی خبر گم‌شدن او را به ماموران پلیس ارایه داد تحقیقات در این خصوص آغاز شد. ماموران فهمیدند هادی با زنی به نام مهری در تماس بوده و چندبار با او ملاقات داشته است. وقتی بررسی در مورد خانواده مهری آغاز شد پلیس پی‌برد مهری زنی جوان است که چهار ماه قبل با مردی به نام محمود ازدواج کرده است. بنابراین پلیس نسبت به این زوج مشکوک شد و آنها را مورد بازجویی قرار داد. محمود و مهری بعد از چندین جلسه بازجویی به قتل اعتراف کردند.
محمود در بازجویی‌ها گفت: تازه سه‌ماه بود از ازدواجمان می‌گذشت که متوجه شدم زنم ناراحت است. وقتی موضوع را از او پرسیدم به من گفت مردی آزارش داده است. به زنم گفتم اگر این بار سراغت آمد من را خبر کن. روز حادثه آن مرد با زنم تماس گرفت مهری هم او را به خانه کشاند. ما با هم درگیر شدیم و من او را کتک زدم و به قتل رساندم بعد از قتل هادی را سوار ماشین کردیم به بیابانی بردیم در آنجا او را در بشکه قیر سوزاندیم.
این حرف‌ها مورد تایید مهری هم قرار گرفت. این زوج در ادامه پلیس را به محلی بردند که مدعی بودند جسد را در آنجا انداخته‌اند اما جنازه‌ای پیدا نشد ماموران در اطراف محل رها شدن جسد کفش و لباس پیدا و خانواده هادی تایید کردند این لباس‌ها متعلق به او است.
بنابراین متهمان به زندان منتقل شدند و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. سه‌جلسه برای بررسی این پرونده تشکیل اما از آنجایی که جسدی در کار نبود هربار پرونده با اعلام نقص در تحقیقات به دادسرا بازگردانده شد. در این سال‌ها زوج جوانی که سه‌ماه بعد از ازدواجشان زندانی شده بودند در زندان بچه‌دار شدند و زندگی‌شان همچنان در زندان ادامه داشت تا اینکه روز گذشته در نهایت جلسه محاکمه تشکیل شد. بعد از اینکه عرب نماینده دادستان تهران کیفرخواست را خواند، مادر مقتول به‌عنوان تنها ولی‌دم در جایگاه حاضر شد او درخواست قصاص کرد و گفت: پسرم برای کار رفته بود، او مغازه‌دار بود این زوج او را به خانه کشانده و به قتل رسانده‌اند. من هم خواهان قصاص هستم.
در ادامه محمود متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد او اتهام قتل را قبول نکرد و گفت: وقتی متوجه شدم همسرم مورد آزار این مرد قرار گرفته است، به او گفتم وی را به خانه بکشاند. وقتی آن مرد دوباره تماس گرفت او به خانه ما آمد و من هم با چوب ضربه‌ای به سرش زدم و به زمین افتاد. وقتی این اتفاق افتاد، دست و پایش را بستیم به دوستم زنگ زدم او ماشین داشت وقتی آمد محمود را که بیهوش بود در صندوق عقب گذاشتیم و بعد هم به محلی بردیم که من به پلیس نشان دادم. آنجا از ماشین پرتش کردیم و رفتیم. من دیگر نمی‌دانم چه اتفاقی برای او افتاد.
متهم در مورد اعترافاتش در ابتدای تحقیقات گفت: من آن حرف‌ها را قبول ندارم هرچه ماموران می‌گفتند می‌نوشتم. چون زیر فشار آنها بودم و آنها می‌گفتند باید جسد را نشان دهی. من هم مجبور شدم این کار را بکنم. سپس مهری به‌عنوان متهم ردیف دوم در جایگاه حاضر شد او گفته‌های شوهرش را تایید کرد و گفت: ما هادی را نکشتیم او مزاحمم شده بود و برای اینکه تنبیهش کنیم به خانه کشاندیم اما ما او را نکشتیم و فقط کتکش زدیم و دست‌وپایش را بستیم و بعد هم در جاده رهایش کردیم. 10سال از این ماجرا گذشته و ما همچنان در زندان هستیم.
به گزارش شرق،زمانی که وکیل دو متهم برای دفاع در جایگاه حاضر شد دادرس اسلامی که رسیدگی به این پرونده را در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برعهده داشت متوجه شد وکیل مدافع حاضر در دادگاه وکالت هر دو متهم را بر عهده دارد بنابراین به دلیل تعارض منافع ایجاد شده دستور داد تا متهمان هرکدام یک وکیل را به دادگاه معرفی کنند و ادامه رسیدگی را به بعد موکول کرد.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید