35 سال از این واقعه تلخ و غمبار میگذرد، حادثهای که این شهر کویری و زیبا و 100 روستای اطراف آن را با خاک یکسان کرد و جان هزاران انسان را گرفت. بسیاری از کودکان را یتیم، پدران و مادران را بیفرزند و برخی را برای همیشه ویلچرنشین کرد. این زلزله 7.7 ریشتری بزرگترین زلزله قرن اخیر ایران است که بنا بر برخی آمار 25 هزار نفر را به کام مرگ کشاند، آن هم در شهرستانی که 35 هزار نفر بیشتر جمعیت نداشت و گفته میشود بعد از زلزلههای بم و منجیل بیشترین تعداد کشته شدگان زلزله در این شهر بوده است.
هرچند که آمار متفاوتی در مورد کشتههای این واقعه روایت شده به گونهای که مرکز آمار ایران در مهر 1357 تعداد این کشتهها را 6363 نفر اعلام کرده و برخی آمار نیز از تعداد 12 یا 20 هزار حکایت دارد، اما بازماندگان حادثه همان 25 هزار نفر کشته را بیان میکنند که بیشترین روایت نیز همین تعداد است.
در طبس کمتر کسی را میتوان یافت که از نزدیکان خود کسی را در این واقعه از دست نداده باشد و شاید به جرات بتوان گفت: بیشتر افراد طبس در این زلزله از دست رفتند. طبس شهری خشت و گلی بود که در سال 1355 شهر باستانی اعلام میشود و هیچ کس حق مرمت خانه خویش را ندارد، حتی تعویض یک پنجره و در چوبی یا تغییر یک مسیر آب جرمی نابخشودنی بود.
روز اول 23 پس لرزه
قبل از وقوع زلزله پیش لرزهای گزارش نشده و منطقه آرام بوده است. پس لرزههای زلزله طبس عموماً با بزرگی پایین که بزرگترین آنها حدود 5 بوده، به وقوع پیوسته است.
روز اول وقوع حادثه در طبس 23 پس لرزه و روز دوم 7 پس لرزه و روز سوم 3 پس لرزه و در دیهوک نیز 7 پس لرزه ثبت شده است. زلزله طبس در بحبوحه انقلاب و یک هفته پس از واقعه 17 شهریور رخ داد که این شهر نیز بعد از انقلاب ساخته و شهر انقلاب نامیده میشود.
پیام امام خمینی(ره) به مناسبت زلزله طبس
پس از وقوع زلزله شدید طبس رژیم پهلوی در اقدامی ریاکارانه، به این مناسبت عزای عمومی اعلام کرد. حضرت امام خمینی(ره) پس از این اقدام دستگاه، ضمن صدور پیامی از نجف و ارسال پیام تسلیت و همدردی برای بازماندگان حادثه، نقشه دربار را افشا کردند. ایشان در مورد پیام عزای عمومی که از سوی رژیم پهلوی اعلام شده بود، گفتند: "آنهایی که هزاران نفر از بهترین فرزندان ما را در روز 17 شهریور 1357 بیرحمانه، قتل عام کردهاند، امروز برای انحراف اذهان، به تعزیه سرایی پرداختند و اشک تمساح برای زلزلهزدگان میریزند".
حضرت امام (ره)، همچنین در این پیام از همه مسلمینِ غیرتمند خواستند که مستقیماً به کمک زلزله زدگان بشتابند.
علت زلزله
دکتر محمد آریامنش که سابقه معاونت برنامهریزی پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی را نیز در سوابق اجرایی خود دارد، در گفت و گویی علت اصلی زمین لرزههای مخرب را گرمای درون زمین و پدیدههای زمین ساختی ناشی از آنها بیان میکند که این موضوع هم از ابتدای خلقت زمین وجود داشته و هیچ گاه هم متوقف نشده است و این جا و آن جا هم نمیشناسد و در برخی مناطق شدت بیشتر و در برخی مناطق شدت کمتری دارد که این موضوع هم مربوط به یک دوره زمانی خاص است و در آینده ممکن است، تغییر کند.
این استاد دانشگاه در مورد علت اصلی زلزله طبس گفت: کشور ایران به دلیل قرار گرفتن بر روی کمربند لرزهخیز آلپ – هیمالیا، یکی از سرزمینهای زلزله خیز جهان است.
وی افزود: در فلات ایران بخشهایی با روند زلزله خیزی متفاوتی مشاهده شده که ارتباط تنگاتنگ با زمین ساخت حاکم بر منطقه دارد و شرق ایران نیز در همین راستا، به لحاظ تکتونیکی بسیار پیچیده است.
وی اظهار کرد: منطقه طبس که پهنهای از شرق کشور را در برگرفته، با وجود مطالعات زمین شناسی متعدد، ناشناختههای تکتونیکی زیادی از خود به جای گذاشته است، به طوری که با وجود تصور قبلی از آرام بودن نسبی، این منطقه طی زمین لرزه 1357 شهر طبس به کلی درهم کوبیده شد و فصل تازهای از واقعیات تکتونیکی را به روی زلزله شناسان گشود.
دکتر محمد آریامنش ادامه داد: به طور کلی ساختار این پهنه با گسلهای قدیمی و شکستگیهای اصلی فلات ایران احاطه شده و روند آنها به ویژه چینها، غالباً از راستای این گسلها پیروی میکند. حرکات فشاری و همگرا موجب چین خوردگی و گسلش معکوس منطقه طبس را تحت تاثیر قرار داده است.
وی افزود: همین حرکات باعث شده تا گسلهای فعال در منطقه شکل بگیرند که فعالیت بخشی از پهنه گسلش فعال در شرق طبس باعث شد تا بزرگترین زمین لرزه قرن معاصر در ایران در همین منطقه با بزرگای 7.4 ریشتر روی دهد و بیش از 85 کیلومتر گسلش سطحی در لبه خاوری طبس از حوالی پیکوه در جنوب اصفهک تا شمال خسرو آباد و دیهشک و کریت در فاصله چند صد متری شرق طبس ایجاد کند. زمین لرزهای که توانست علاوه بر شهر طبس بیش از 100 روستا را در منطقه ویران کند.
این استاد زلزله شناسی افزود: شواهد تاریخی نشان میدهد که این گستره، لرزه خیز بوده و هیچ گاه از خطر زمین لرزه در امان نبوده است.
وی خاطر نشان کرد: حداقل 3 زمین لرزه دیگر در هزاره اخیر در طبس اتفاق افتاده که هر 3 زمین لرزه ویرانگر بوده است.
وی با انتقاد از گسترش و پیشروی شهر طبس در راستای گسلهای فعال منطقه افزود: بعد از زلزله طبس این توسعه بیشتر شد که این روند شهر سازی جای بحث دارد.
وی افزود: متاسفانه توسعه شهر طبس به ویژه در سالهای اخیر به سوی همین چشمههای لرزهزا بوده است، یعنی از محدوده باغ گلشن به سمت کوههای شتری که کاملاً روی پهنه لرزه خیز و فرایش گسلی قرار دارد.
طبس به طور کلی در یک پهنه فعال لرزه خیز قرار دارد و حتی در هزاره اخیر نیز زمین لرزههای متعددی در طبس روی داده است، البته چون کانون برخی از این زلزلهها در فاصله بیشتری نسبت به مناطق مسکونی اتفاق افتاده توسط انسان احساس نشده است، ولی پایگاه لرزه نگاری در طبس قادر بوده این زمین لرزهها را ثبت کند.
وی ادامه داد: حقایق مورفوتکتونیکی در منطقه نیز نشانگر فعالیتهای ژئودینامیکی در منطقه است و بدون شک باید در انتظار زلزلههای بزرگی در طبس بود. طبس مستعد زمین لرزههای بیش از ۷ ریشتر است.
ساختار فعلی مدیریت بحران در کشور جوابگوی چرخه مدیریت بحران نیست
وی درباره راهکارهای پیشگیری از بحرانهای طبیعی از جمله زلزله گفت: وقایع طبیعی وقتی بحران میشوند که نتوانیم آنها را مدیریت کنیم. تا این وقایع به بحران تبدیل نشوند، ولی تا رسیدن به این مطلوب راه زیادی داریم، فقط برخی از این نقیصهها مشکلات اعتباری است. هنوز باور نداریم که به برنامهریزی نیاز داریم یا اگر حتی باور کردیم، خوب مدیریت نشده و نمیشود.
وی ادامه داد: در حوزه مدیریت بحرانهای طبیعی نیازمند یک بازنگری هستیم. اساساً ساختار فعلی مدیریت بحران در کشور جوابگوی چرخه مدیریت بحران نیست. اینکه چه مرجعی باید به نقیصه جدی رسیدگی کند کاملاً واضح است، ولی اینکه چرا بی تفاوت از کنار آن عبور شده، سوالی است که بیپاسخ مانده است.
خاطرات دکتر آریامنش از زلزله
دقایقی از ساعت 7 گذشته بود، آن وقتها در روستاها برق نبود و چراغ توری را تازه آماده کردند. ما در روستایی نزدیک طبس میهمان عموی مادرم بودیم، هوا رفته رفته تاریک میشد.
ناگهان فکر کردم چیزی در آب حوض افتاد و به سمت حوض رفتیم ماهیها به سطح آب آمده بودند و هراسان بودند همزمان صدای بوقلمونها پیشی گرفته بود و در پی آن سایر ماکیان هم صدا شده بودند و بال بال میزدند و بی تابی میکردند. تقریبا در چند لحظه ظاهرا این صدا از تمام روستا به گوش میرسید، البته همه این اتفاقات شاید یک تا دو دقیقه شاید هم کمتر طول کشید، خیلی دقت نداشتیم، ولی آنقدر موضوع غیر عادی بود که توجه همه جلب شده بود. ناگهان یکی از بستگان که تجربه تلخ زلزله فردوس را به خاطر داشت، فریاد زد چراغ توری دارد تکان میخورد، ممکن است زلزله باشد، خاطرم هست هنوز هیچ کس هیچ عکس العمل خاصی را نشان نداده بود که صدای کوبیدهای(مثل جسم سنگینی که از پشت بام میافتد)، فضا را پر کرد و زمین به شدت شروع به تکان خوردن کرد، چراغی که آویزان بودف ابتدا حالت پاندولی داشت، ولی در یک لحظه حالت تقریبا چرخشی به خود گرفته بود، زلزله فرا رسید تقریبا روی طاقچهها چیزی نماند وهرچیزی که روی آن گذاشته بودیم بر زمین افتاد. سبوهای آب که بر دیوارها تکیه داده شده بود، افتاد و شکست، ایوانها ترک برداشت، ولی هنوز اززلزله طبس خبری نبود، حدود ساعت 9 بود که یکی از اقوام که جان سالم از زلزله طبس به در برده بود، سراسیمه وارد شد و فریاد زد طبس... طبس و شروع کرد به فریاد و ناله و در جایش نشست که همه مُردند، همه رفتند، طبس خراب شد راستش در آن لحظه فقط گریه و ناله بود، پدرم فورا جوانها را جمع کردند و گفتند: سریع هرچه بیل و کلنگ و چراغ قوه دارید با خودتان بر دارید تا برویم. یادم هست چندین دبه 20 لیتری هم آب برداشتیم و تقریبا با وانت پراز نیروی کمکی به راه افتادیم، هرچه به طبس نزدیکتر میشدیم موضوع را بیشتر حس میکردیم.
پس لرزههای زلزله کاملا واضح بود، چندین بار ماشین از جاده منحرف شد. 40 یا 50 دقیقه طول کشید که به طبس رسیدم، شهر در غبار و تاریکی بود. فریاد و فغان همه جا را پرکرده بود. البته هنوز دیوارهایی بر جا بود که بعدا و در اثر پس لرزهها خراب شد. خیابان باغ گلشن تقریبا مسدود بود، هیچ جایی قابل شناسایی نبود، بیشتر از روی درختها و آب انبارها میشد حدود آدرس را پیدا کرد. آب انبارها اگر چه آسیب دیده ولی پا برجا مانده بود. منزلمان را که آدرس کاملا سر راستی داشت و دور میدان مرکزی شهر بود، با زحمت پیدا کردیم. صدای ناله اجازه نمیداد از کجا شروع کنیم.
دقایقی بعد ازکندوکاو پیکر مادر بزرگم را یافتیم، خدایش رحمت کند. لحظات سختی بود. تا صبح کندوکاو ادامه داشت، مرده و زنده از زیر خروارها خاک بیرون کشیده میشدند. زمین حرارت داشت. شب طوفانی شده بود و ماه گرفتگی بر شدت تاریکی و غربت افزوده بود. دوست داشتیم به هر نالهای پاسخ بدهیم، ولی امکان ناپذیر بود. دیوارهای گلین و پهن بر سر هر جنبندهای فرود آمده بود، در اولین لحظات او را به دیار ابدی فرستاد و آنان که فریاد داشتند یا آنان بودند که در سردابها «زیرزمین»، بودند یا آنان بودند که در مسیرهای رفت و آمد تقریبا آوار کمتری را تحمل میکردند، صبح نزدیک میشد و با طلوع فجر خرابی طبس نمایانتر میشد.
نزدیک صبح بود که پس از تلاش فراوان پیکر دیگر بستگان هم تقریبا بدست آمد، اغلب جنازهها فقط از روی لباس شناخته میشدند وگرنه قابل شناسایی نبودند. شاید اولین گروههایی که به امامزاده رسیدیم، ما بودیم تا مکانی را برای دفن اجساد بیابیم. زمین طبس که قبلا با بیل دستی قابل حفر بود، آن روز با کلنگ کنده نمیشد، گویی خاک غربال شده را روی غلتک کوبی کرده بودند، به همین دلیل اغلب جنازهها در گورستانهای جمعی دفن شد که با ماشینهای سنگین حفر شده بود.
باد سرد صبحگاهی کویر، بوی مرگ طبس را به چهار سوی عالم برد و روز بعد رادیو با اعلام خبر زلزله طبس، مردمی را روانه طبس کرد تا به فریاد آسیب دیدگان برسند. اگرچه افرادی حتی تا روزهای بعد از زلزله از مرگ نجات یافتند، ولی تقریبا بسیاری از ساکنان طبس در اولین دقایق جان باختند.
خاطرات امام جمعه موقت طبس از زلزله
حجت الاسلام و المسلمین سید جواد زنجانی طبسی امام جمعه موقت طبس نیز در گفت وگو با خبرنگار ایسنا گفت: زلزله طبس چند روزی اخبار ایران و جهان را به خود اختصاص داده بود و در همهجا صحبت از ویرانی طبس و کشته شدن 25 هزار نفر بود.
وی افزود: تمام اخبار رسانههای گروهی دنیا در مورد طبس بود و خبرنگارانشان به طبس آمده بودند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: به حکم وظیفه انسانی سیل کمکها به سوی این شهر سرازیر بود، اگرچه اولین گروه کمک رسانی از طرف دولت وقت، دو روز بعد از زلزله به طبس رسید. مردم همگام با روحانیون از صبح روز بیست و ششم شهریور با تشکیل گروههایی برای کمکهای اولیه، ضروری و مداوای زخمیها و دفن اجساد در طبس مستقر شده و مشغول به کار شدند.
امام جمعه موقت طبس گفت: سازمانهای خیریه بین المللی نیز از کمک کردن غافل نبودند.
تشکیل اولین گروه امداد امام خمینی (ره) در طبس بود
زنجانی طبسی گفت: سیل کمکهای مردمی زیر نظر علما و روحانیان همچنان به طبس سرازیر بود و همراه این کمکهای مادی، افراد خیری نیز برای یاری رساندن به طبس میآمدند از جمله حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، حجتالاسلام و المسلمین واعظ طبسی، شهید هاشمی نژاد و شهید صدوقی که تلاش زیادی کردند.
امام جمعه موقت طبس گفت: برای اولین بار تشکیلاتی به همت بزرگان پا به عرصه وجود گذاشت که هنوز قشر محروم جامعه از برکات آن استفاده میکنند و آن تشکیل اولین گروه امداد امام خمینی(ره) در طبس بود که با تلاش آنان، اساس تشکیلات منسجمی به نام گروه امداد امام خمینی (ره) ریخته شده و به قدری گسترده و منظم عمل
میکرد که حتی در آن روز کسانی که از طرف رژیم به کمک آمده بودند، آن نظم لازم را نداشته و از این گروه استمداد میطلبیدند.
زنجانی طبسی ادامه داد: این تشکیلات در ابتدا با توجه به حساسیت رژیم نسبت به دو کلمه امام خمینی(ره) در پلاکاردهای خود مینوشتند: (گروه امداد امام ...) و این گونه بود که اولین کمیته امداد امام خمینی(ره) در طبس و زیر نظر روحانیان، در محل باغ گلشن تشکیل شد.
وی گفت: بعد از آنکه کار بیرون آوردن اجساد و کفن و دفن آنان تقریبا به پایان رسید، آنچه ضروری بود ساختن خانه، حمام و مسجد بود که به همت مرحوم آیت الله سید عبدالله شیرازی و شهید صدوقی تعدادی خانه موقت، مسجد و حمام احداث شد.
وی اظهار کرد: گروه امداد امام خمینی(ره) با ابتکاری جدید شروع به ساختن بازار و ایجاد تعداد زیادی مغازه کرد تا مردم مشغول کسب و تجارت شوند.
وی افزود: با پیروزی انقلاب اسلامی، دولت کار خاکبرداری در سطح شهر و روستاهای ویران شده را آغاز کرد و بلافاصله خانه سازی شروع شد.
اکنون 35سال از آن واقعه میگذرد شهر به کلی ویران و دوباره ساخته شد، ولی هنوز بیمارستان موجود در این شهر مربوط به همان زمان است که جوابگو نیست.
گزارش از: حمیدرضا حجازی، خبرنگار ایسنا، منطقه خراسانجنوبی