آفتابنیوز : آفتاب: تصادف اتوبوس های اسکانیا و آتش گرفتن آنها، پس از ترکیدن لاستیک جلوی اتوبوس اصفهان-تهران و انحراف از مسیر و رد شدن از گاردریل و سپس تصادف با اتوبوس دیگر اتفاق افتاد.
پس از این حادثه بسیار گفته شد که لاستیک اتوبوس عامل حادثه چینی و یا لاستیک مستهلک بوده و همین عامل اصلی تصادف است.
اما به گفته سیدعزیز جیفرودی، مدیرکل ایمنی و ترافیک سازمان راهداری با لاستیک چینی نبوده و اتفاقا از برندهای معتبر لاستیک سازی دنیا بوده است. اما ابتدا دو پوست می شود و سپس می ترکد.
او در گفتگویی با خبرگزاری فارس چنین چیزی را بیان کرده است. جیفرودی گفته که تا پایان ماه جاری و یا ابتدای مهر علت حادثه مشخص شده و اعلام نهایی شود.
به گزارش خبرآنلاین؛اما خلاصه ای از نتایج بررسی هایی که تاکنون انجام شده است را از زبان مدیرکل ایمنی و ترافیک سازمان راهداری بخوانید؛
- طبق اعلام پلیس راه، لاستیک اتوبوس اسکانیا ابتدا دو پوسته شده و سپس پاره شده است، خودم از لاستیکهای اتوبوس اسکانیا بازدید کردم اما متأسفانه قسمت عمده لاستیک سوخته بود؛ مارک لاستیک جلویی اتوبوس از برندهای تولید روز دنیا است، البته لاستیک عقب اتوبوس چینی بوده است؛ معمولاً رانندگان از لاستیکهای باکیفیتتر برای قسمت جلوی خودرو استفاده میکنند و لاستیک جلو این خودرو هم برند روز دنیا (G.Y)، (به اختصار عنوان شده است)، بوده است؛ بررسیهای ما نشان داد لاستیک جلو حدود 70 تا 75 درصد عاج داشته است.
- لاستیک عقب این اتوبوس ساخت کشور چین و 80 درصد عاج داشته است، بنابراین اتوبوس در حین حرکت از نظر لاستیک هیچ مشکلی نداشته است، ضمن آنکه تمامی تستهای فنی قبل از حرکت توسط مدیر فنی انجام شده بود.
- دو علت برای پاره شدن لاستیک را به عنوان فرضیه برای خود تعریف کردهایم که هر دو علت در حال بررسی است؛ در گزینه احتمالی اول، ترکیدگی لاستیک به دلیل ورود شیء تیز و برنده به داخل لاستیک در نظر گرفته شده است؛ طبق بررسی پلیس راه و تحلیلهای ما، لاستیک ابتدا دو پوسته شده و سپس ترکیده است.
- در گزینه دوم احتمالی ما، این فرضیه در نظر گرفته شده است که لاستیک اتوبوس تولید سالهای گذشته بوده و در واقع تاریخ مصرف آن گذشته باشد. کائوچو به عنوان یکی از مواد تشکیل دهنده لاستیک، عمر مشخصی حدود پنج سال دارد و اگر چند سال از تولید آن بگذرد خاصیت آن از دست میرود، به همین دلیل در حال بررسی تاریخ تولید لاستیک این اتوبوس اسکانیا هستیم.
- به ادعای شرکت تعاونی، این لاستیک حدود یک ماه پیش خریداری شده است، بنابراین دنبال فاکتور و به دست آوردن سال ساخت لاستیک هستیم که اگر این لاستیک جزو لاستیکهای به اصطلاح «تهانباری» و دارای سن بالا باشد، باید با وارد کننده لاستیک و آنکه مجوز فروش آن را صادر کرده است، مقابله قانونی کرد. به فرض اگر تولید لاستیک مربوط به چند سال پیش بوده است، باید مشخص شود این لاستیک توسط چه شرکتی وارد شده و در کدام انبار بوده است.
- اطلاعات ساخت روی لاستیک درج میشود اما متأسفانه قسمت زیادی از لاستیک در آتشسوزی سوخته است و هیچ اطلاعاتی روی آن قابل مشاهده نیست بنابراین نمیتوان تحلیل مناسبی از سال تولید این لاستیک داشت، به همین دلیل پیگیر تاریخ ساخت لاستیک، از طریق فاکتور خرید آن هستیم. از شرکت تعاونی اتوبوسرانی مربوطه خواستیم فاکتور خرید لاستیک و محل خرید آن را به ما اعلام کند تا Back number آن را به دست آوریم و متوجه شویم در چه سالی تولید شده است.
- راننده اتوبوس در اردیبهشتماه امسال کارت هوشمند جدید خود را گرفته و تمامی تستهای سلامت را طی کرده بوده است بنابراین مشکلی از نظر جسمی یا روحی نداشته است.
- اتوبوس اسکانیای سانحه دیده تولید سال 1389 هجری شمسی بوده و به همین دلیل طبق قانون نیاز به معاینه فنی نداشته است اما قبل از حرکت تمام تستهای فنی روی آن انجام شده است. ما نماینده اسکانیا را احضار کردیم و مقرر شده است با حضور نماینده کارخانه سازنده جلساتی برگزار و علت آتشسوزی پس از برخورد نیز مشخص شود.
- کارشناسان ما در حال بررسی علت آتشسوزی این دو اتوبوس پس از برخورد رخ به رخ هستند. مقرر شده است طی جلسهای با نماینده کارخانه سازنده اسکانیا موضوع طولانی بودن سیم باطری تا استارتر و جانمایی نصب باطری تحلیل شود ضمن آنکه امکان جابهجایی محل نصب باطری نیز بررسی خواهد شد.
- طراح این خودرو، در راستای ایجاد تعادل وزنی و توزیع وزنی، نگرش مهندسی خود را داشته است زیرا یکی از دلایلی که مخزن سوخت اتوبوس در این محل نصب شده این است که اتوبوس موقع حرکت بیشترین تعادل را داشته باشد به همین دلیل باید در اطلاعرسانی هم دقت کرد زیرا طراح قطعاً در محاسبات خود جانمایی را در نظر میگیرد.
- موتور اتوبوس در عقب خودرو قرار دارد و اگر مخزن سوخت با 500 لیتر نفتگاز، عقب خودرو و کنار موتور بود، فرمانپذیری اتوبوس بسیار ضعیف میشد ضمن آنکه وضعیت استاندارد کنترل قسمت جلو خودرو، کاهش مییافت؛ همین امر موجب شده است مخزن سوخت در محل فعلی نصب شود تا کنترل از دست راننده خارج نشود.
- به اذعان کارشناسان این اتوبوس اسکانیا از نظر فنی کاملاً سالم بوده و مشکلی نداشته است، ضمن آنکه مخزن سوخت این خودرو نیز هیچ عیب فنی نداشته است، اما بر اثر ضربه به اتوبوس مقابل، مخزن سوخت اتوبوس تهران ـ یزد دچار انفجار میشود، البته به دلیل آنکه هر دو اتوبوس پس از برخورد رخ به رخ حدود یک و نیم متر به داخل یکدیگر فرو رفته بودند، تشخیص اینکه مخزن سوخت کدامیک از اتوبوسها ابتدا مشتعل شده است، مشکل است.
- گاردریلها طبق استاندارد جهانی برای حرکت خودروهای سواری تا سرعت 70 کیلومتر بر ساعت و با زاویه 20 درجه طراحی شده است تا اگر سواری با همین سرعت و زاویه 20 درجه به گاردریل برخورد کرد، مشکلی برای سرنشینان رخ ندهد؛ قطعاً هیچ جسم محکمی حتی نیوجرسی (حفاظهای بتونی) هم نمیتوانست این اتوبوس را نگه دارد.
- اتوبوس با سرعت 110 کیلومتر در ساعت در حال حرکت بوده است؛ شما جسمی با وزن 20 تن را در نظر بگیرید که با سرعت 110 کیلومتر بر ساعت حرکت میکند، بنابراین حتی نیوجرسی نیز قادر به نگه داشتن این اتوبوس نبوده است، چه برسد به اینکه گاردریل آن را نگه دارد.
- گاردریل طبق استاندارد جهانی، خاصیت خاص خود را دارد، گاردریل باید خاصیت ارتجاعی داشته باشد تا اگر خودرو با آن برخورد کند، سرنشینان صدمه نبینند، اما متأسفانه ما انتظار داریم اگر یک تریلی هم با بار 20 تنی، به گاردریل برخورد کرد آن را نگه دارد؛ در این صورت این گاردریل نیست بلکه یک بتون آرمه محکم است که هر خودرویی که به آن برخورد کرد، کاملاً صدمه میبیند در حال که هدف از نصب گاردریل این است که در صورت برخورد خودروها با آن، با کمترین خسارت، خودرو را به سمت جاده اصلی برگرداند.
- اتوبوس به تنهایی حدود 14 تن است و با احتساب بار و مسافر حدود 19 تن وزن دارد، قطعاً تاکنون هیچ گاردریلی در دنیا طراحی نشده است که 19 تن خودرو را با سرعت 110 کیلومتر در ساعت و با چنین نیروی عظیمی، نگه دارد، بنابراین حتی اگر نیوجرسی هم نصب شده بود، نمیتوانست این اتوبوس را نگه دارد؛ طبق محاسبات فیزیکی، یک جسم 20 تنی با سرعت 110 کیلومتر در ساعت قطعاً نیازمند یک دیواره بتونی به اصطلاح مسلح است تا آن را نگه دارد و قطعاً در هیچ استاندارد جهانی برای جداکننده و حفاظهای میان آزادراه بتون مسلح به کار نمیبرند زیرا در این صورت با هر برخورد خودرو به آن شاهد تلفات زیادی خواهیم بود در حالی که گاردریل باید خودرو را به مسیر اصلی بازگرداند.
- در همین آزادراه تهران ـ قم در بسیاری از قطعات مسیر، خودروها با گاردریل برخورد کردهاند و سپس به جاده برگشتهاند، حال فرض کنید اگر این جداره، بتون مسلح بود، همه خودروهای سواری در اثر برخورد با آن کشته میدادند.