کد خبر: ۲۱۱۱۶
تاریخ انتشار : ۰۵ آبان ۱۳۸۴ - ۱۳:۳۲

یهودیان نازی تبار!

آفتاب‌‌نیوز : این عبارت ریشه در اندیشه نژادپرستانه غربی که همیشه درصدد تبعیض میان تمدنها و نژادها برآمده است، دارد. این اندیشه ابتدا میان آریاییها و سامیها به سبب اختلاف زبان و لغت تبعیض قائل شد و کار به آنجا کشید که آریاییها بر سامیها که یهودیان ـ نژاد آسیایی که در اروپا ریشه دواند ـ باشند، برتر دانسته شدند و از آن پس از خطر روح سامیگری برای جوامع آریایی گفته ها به میان آمد. این اصطلاح از آن زمان در میان عموم شایع شده است. پژوهشگران عرب (و مسلمان) نیز این عبارت را وارد و مانند انبوهی از اصطلاحات دیگر ترجمه کردند.

پس از ظهور صهیونیسم و به ویژه پس از تأثیرگذاری اندیشه صهیونیسم بر فعالیتهای تبلیغاتی در غرب مجالی برای ارائه تعریف مناسب این اصطلاح در زبان و فرهنگ اروپاییها باقی نماند. صهیونیسم چنان دایره ای پیدا کرد و پدیده های مختلفی را که هیچ رابطه ای با یکدیگر نداشتند در بر گرفت که دیگر هیچ مفهوم مشخصی از آن ارائه نشد و بعدها به ابزاری برای اقدامات تروریستی و سرکوب افکار و اندیشه های دیگر بدل شد. از آن پس دیگر کسی فرقی میان ضدیت با یهود در دولت روم و پدیده ضدیت با یهود در قرون وسطی و در میان مسیحیان قائل نشد. دیگر هیچ کس به فرق میان تبعیضی که بر ضد یهودیان بر اساس نژاد و ضدیت با آنان بر اساس دین توجهی نکرد و ضدیت با صهیونیسم و دولت صهیونیست به این لغات اضافه شد و اینها هم بخشی از ضدیت با یهودیت تلقی گردید. و هنگامی که نظرسنجیها نشان داد که 59 درصد از اروپاییها "اسرائیل" را بزرگ ترین خطر برای صلح می دانند به ضدیت با یهود متهم شدند. و هنگامی که شبکه تلویزیونی "پی بی سی" که یک شبکه آموزشی و فرهنگی است و به سبب آنکه به وسیله کمکهای اهدایی مردمی فعالیت می کند از آزادیهای زیادی برای فعالیت برخوردار است، حوادث منازعه عربی ـ صهیونیستی را پوشش داد توسط سازمانهای صهیونیستی به ضدیت با یهود متهم شد و این سازمانها از یهودیان خواستند که به این شبکه کمک مالی ارائه نکنند.

همین اتهام به روزنامه نیویورک تایمز که به طرفداری از صهیونیستها معروف است، زده شد، زیرا برخی گزارشهای خبری را از جنایتهایی که در فلسطین به دست نظامیان اشغالگر صهیونیست انجام می شود، منتشر کرد. شرکت آمازون نیز هنگامی که کتاب "پرتکلهای دانشوران صهیون" را در لیست کتابهای در حال فروش خود قرار داد نیز به همین امر متهم شد. مشابه این اتهام به هر کس که درباره کوره های آدم سوزی نازیها سخن گفته یا بگوید یا در تعداد قربانیان آن شک کند، زده می شود و کار بدانجا رسید که در برخی کشورهای به اصطلاح دمکراتیک غربی قوانینی تصویب شد که در آنها انجام چنین بحثهای علمی جرم تلقی شده است. زشتی اقدامات صهیونیسم به حدی رسیده است که در سخنان و اظهار نظرهای صهیونیستها مبارزات ملت فلسطین بر ضد اشغالگران صهیونیست پدیده ای ضد یهودی معرفی شده است.

اتهام یهودی ستیزی به اوج رسیده است. تعدادی از فیلمهای سینمایی این مسئله را بررسی می کنند. از جمله آخرین فیلمهایی که در این زمینه ساخت شده، فیلمی است با نام ماکس. داستان این فیلم زندگی هیتلر پیش از آنکه به یک رهبر بدل گردد، است. در این فیلم هیتلر کاملاً یک انسانی منفی معرفی شده است. او یک هنرمند شکست خورده و ناامید است که تلاش می کند شکستها و ناکامیهای خود را به وسیله فروش کارهای هنری خود و دست زدن به اقدامات نژادپرستانه و تحریک مردم بر ضد یهودیت به صورت بسیار جنجالی بپوشاند. با این وجود سازمانهای صهیونیست به مقابله با این فیلم برخاستند و آن را متهم کردند که هیتلر را به صورت مثبت نشان می دهد.

من بارها این فیلم را تماشا کرده ام تا پاسخی برای این پرسش بیابم که "چرا صهیونیستها به مقابله با فیلمی می پردازند که هیتلر را به صورت منفی نشان می دهد؟" من فهمیدم که این فیلم تلاش می کند زندگی هیتلر را تحلیل کرده و انحراف او را نشان دهد. دستگاه صهیونیسم تلاش می کند که پدیده نازیسم را یک پدیده استثنایی معرفی کند تا آنکه این گونه نمایان شود که این پدیده قابل تحلیل نیست و به همین سبب قابل نقد نیز نخواهد بود! و به این ترتیب بتواند از آن برای تحقق اهداف صهیونیسم جهانی استفاده کند. به همین دلیل است که صهیونیسم این فیلم را برای افکار و اندیشه های خود خطرناک می داند. به نظر ما غرب مسئله مخرب بودن نازیسم را به یک سرود مذهبی بدل کرده است و این سرود برای مسیحیان یک معنا را می دهد و همان معنا درباره نمازگزار بکار می رود!

فیلم دیگری با نام "مؤمن" ساخته شد. نام اصلی این فیلم "یهودی نازی" بود. این فیلم داستان زندگی یک یهودی ستیز است که یهودیان را دشمن می داند و به نظر او همه آنان باید کشته شوند. اما "دانی" (قهرمان فیلم) فقط یک نژادپرست لات (اوباش) نیست، بلکه بسیار زیرک است و توانایی آن را دارد که در مقابل دیگران عرض اندام کند. او یهودیان را متهم می کند که بر رسانه ها و تبلیغات جهان سیطره دارند و در رأس سرمایه داری در جهان قرار دارند. از طریق گسترش فساد جنسی سنتهای اخلاقی را نابود و همه جوامع جهان را با پرداختن به مسائل حاشیه ای و غیر ضروری و سرپوش گذاشتن بر مشکلات اساسی جهان، تهدید می کنند. او می گوید که همه اندیشمندانی که تلاش کرده اند جوامع را با محدودیتهایی مواجه سازند، یهودی هستند. فروید و مارکس و غیره همه یهودی بوده اند. اما نکته جالب توجه آن است که خود این دانی یک یهودی است! او در یشیفاه (مدرسه ای که در آن تلمود تدریس می شود و خاخامهای یهودی از آن فارغ التحصیل می شوند) درس خوانده است. با وجود دشمنی شدیدی که با یهودیت دارد، برخی از صفات یهودی خود را حفظ کرده است و در دل خود محبت گروههای یهودی را پنهان کرده است. به عنوان نمونه، دانی به همراه گروهی از دوستان نژادپرستش یک معبد یهودی را به آتش می کشد، اما هنگامی که اوراق تورات را (که در معابد یهودی مقدس ترین چیز است) می بیند، وحشت زده می شود. او در این داستان با تعدادی از هم شاگردیهای خود در مدرسه تلمودی رابطه برقرار می کند و نماز روز آغاز سال جدید عبری اقامه می کند. حتی تدریس عبری و عقیده یهودی برای دوست دخترش را به این دلیل که علاقه دارد او دشمنش را بشناسد، آغاز می کند.

فیلم مذکور به نقل از داستان حقیقی زندگی دانیل بوروس ساخته شده است. او یک کودک یهودی ساکن نیویورک بود و از بهترین دانش آموزان مدرسه "تلمودی" به شمار می رفت، اما پس از فارغ التحصیلی به یکی از بزرگ ترین مدافعان نازیسم و نابودی یهودیان تبدیل شد. او به حزب نازی در آمریکا و گروه "الکوکلوس کلان" پیوست و در سال 1965میلادی در یکی از جلسات این گروه دستگیر شد.

هنگامی که روزنامه نیویورک تایمز یهودی بودن بوروس او را فاش ساخت، او فوراً خودکشی کرد. نکته جالب این است که بوروس در بسیاری از مسائل شباهت زیادی به دانی دارد. او هم مانند دانی علی رغم دشمنی ظاهری با یهودیت و یهودیان به این مکتب دلبستگیهایی نیز دارد. او نیز تلاش کرده بود که یکی از دوستانش را قانع کند که اوراق تورات را نسوزاند و حتی عمل به برخی از نمادهای مذهبی در دین یهود را نیز آغاز کرد.

هنگامی که از هنری بین کارگردان این فیلم درباره دلایل ساخت آن سؤالاتی پرسیده شد گفت:" بوروس دو چهره داشت. او یک یهودی ضد یهود بود و این دوگانگی او را مسخر خود ساخته بود. "بین" سپس با خنده می گوید:" من به خودم نگاه کردم. من یک یهودی هستم، اما به راحتی می توانم تصور کنم که یک فرد ضد یهودی درباره یهودی و یهودیت چگونه می اندیشد. من تلاش کردم که قوی ترین نظریه هایی را که در ضدیت با یهودیت مطرح شده و قانع کننده تر است، بیان کنم.

جالب این است که سازمان جهانی صهیونیسم به این فیلم هم اعتراض کرد، اما به صورت بسیار ساده. فیلم به نمایش درآمد و موفقیت تجاری خوبی هم کسب کرد. شاید دلیل اعتراض غیر جدی صهیونیسم به این فیلم هم به این نکته باز گردد که قهرمان فیلم با وجود مخالفت ظاهری با یهود و یهودیت و عقیده این جماعت، در دل همچنان به عقیده خود پایبند بود، زیرا ثبات شخصیت یهودیان در طول زمان و مکانهای مختلف از نظر صهیونیسم از ویژگیهای این ایدئولوژی است. در پایان این فیلم نشان داده می شود که قهرمان یهودی نازی فیلم همزمان با آنکه معبدی را به آتش می کشد، تلاش می کند که اوراق تورات را از سوختن مصون بدارد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین