آفتابنیوز : آفتاب: سخنرانی نتانیاهو ۳۳ دقیقه به طول انجامید، یعنی اینکه دو نام «ایران» و «روحانی» در هر دقیقه از سخنرانی او بر زبان آورده شده است. این فرصت عظیم و بزرگ برای ایران بود. به مفهوم دیگر، نتانیاهو نقش خود را در اثبات ایران به عنوان یک طرف موثر به خوبی ایفا کرد.
نتانیاهو بر موضوع سلاح هستهای ایران تمرکز کرد. بر همین اساس دو سوال ساده پیش میآید. سوال اول اینکه در شرایطی که اسراییل سلاح هستهای دارد، چگونه میتوان سلاح هستهای اسراییل را قبول کرد ولی در عین حال گفت که اگر کشور دیگری فنآوری هستهای داشته باشد، فاجعه رخ میدهد؟ من قصد دارم بر بعد منطقی این موضوع تمرکز کنم. ایران بارها اعلام کرده که قصد تولید سلاح هستهآی را ندارد. باراک اوباما نیز در سخنرانی اخیر خود در مجمع عمومی سازمان ملل به فتوای آیتالله خامنهای مبنی بر حرام بودن این سلاح اشاره کرد. در عین حال، ایران مشغول همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی است و در مقابل همه میدانند که اسراییل هرگز در نیروگاه دیمونا را بر روی بازرسان آژانس باز نکرده است.
در زمان حکومت شاه ـ که نتانیاهو نیز به آن اشاره کرد ـ توافقنامه مهمی در مورد سلاح هستهای بین ایران و اسراییل وجود داشت. این توافقنامه را از طرف اسراییل، شیمون پرز وزیر دفاع آن زمان امضا کرده که دیداری محرمانه و دو هفتهای از ایران داشت. برنامه این سفر را سازمان اطلاعات و امنیت ایران (ساواک) تنظیم کرده بود و اطلاع دارم که ایران فیلمی نیز از امضای این توافقنامه در اختیار دارد. این فیلم در آن زمان توسط سازمان امنیتی دیگری به ریاست ژنرال فردوست ثبت شده بود و ساواک دخالتی در این اقدام جاسوسی نداشت. پاسخ نتانیاهو به این فیلم چیست؟ چگونه ممکن است اسراییل ساخت سلاح هستهای توسط دولت شاه را خوب و مفید بداند ولی دستیابی به فنآوری هستهای مسالمتآمیز را از طرف حکومت جدید ایران «فاجعهبار» بخواند؟
نتانیاهو در سخنرانی خود به موضوع اصلاحات اشاره کرده و حسن روحانی را «دروغگو» خواند. در اینجا سوال دوم ایجاد میشود: چه کسی میتواند با توجه به آنچه گفته شد، نتانیاهو را یک سخنران متمدن یا یک خاخام پاک و منزه تلقی کند؟ نتانیاهو گفت: «احمدینژاد گرگی در لباس گرگ بود، ولی روحانی گرگی در لباس میش است و گمان میکند که میتواند جامعه جهانی را فریب دهد».
حقیقت نتانیاهو یا لباسی که بر تن دارد چیست؟ آیا نتانیاهو میداند که این اصطلاح زیبا ـ گرگی در لباس میش ـ در تورات و به شکل خاص در زبان عبری وجود دارد؟ داستانی معروف در مورد رقابت مخفیانه اسحاق و عیسی در فصل ۲۷ تورات وجود دارد که به نظرم اصل این اصطلاح به داستان مزبور باز میگردد.
بسیار تاسفآور است که اسراییل به عنوان یک حکومت ـ نه یهودیان به عنوان مهمترین و قدیمیترین ملت ـ فکر میکند که میتواند جهان را فریب دهد. این موضوع حتی از طرف برخی نویسندگان و متفکران یهودی مانند ایلی فزیل و نعوم چامسکی یا حتی سیاستمداران جدید اسراییل در احزابی مثل میرتس به رهبری زهافا گالئون قابل پذیرش نیست.
نتانیاهو بارها ایران را به شکل واضح تهدید کرد و مثلا گفت: «من میخواهم هرگونه تردیدی را در این زمینه رفع کنم. اسراییل هرگز به ایران اجازه نخواهد داد به سلاح هستهای دست پیدا کند. اگر اسراییل مجبور شود که به تنهایی جلوی ایران را بگیرد، حتما این کار را خواهد کرد».
این تهدید به چه مفهوم است؟ آیا نمیتوانیم بگوییم که چنین تهدیدی، عمل به منطق و روش گرگ است؟
بر اساس ماده دوم میثاق سازمان ملل که در سال ۱۹۴۵ در سانفرانسیسکو به امضا رسید، «اعضای کمیته در روابط بینالمللی از استفاده از زور علیه خاک یا استقلال سیاسی هر کشوری خودداری کرده و این امر با اهداف سازمان ملل در تعارض است». گمان میکنم که همه ما از جمله نتانیاهو باید با دقت این میثاق را مطالعه کنیم.
در ایران یا دیگر کشورهای اسلامی به هیچ وجه شعار «مرگ بر یهودیان» وجود ندارد. نمیتوانم بفهمم نتانیاهو این اطلاعات غلط را از کجا میگیرد. به شکل عام، مسلمانان بین یهودیان و صهیونیستها تفاوت قائل هستند. این تنها مسلمانان نیز نیستند که چنین تفاوتی میگذارند، بلکه برخی از خاخامهای یهودی نیز هستند که با صهیونیسم و سیاستهای دولت اسراییل مخالفاند. این همان دلیل حضور یک نماینده یهودی پارلمان ایران در هیئت همراه حسن روحانی در سفر به نیویورک بود.
ترجمه: سایت "ایران درجهان