آفتابنیوز : تا در این اصل آمده است: «حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسل های بعد در آن باید حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند وظیفه عمومی است. از این رو فعالیت های اقتصادی و غیر آن که به آلودگی محیط زیست یا تخریب غیرقابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است.»
البته صنعت صرفا به محیط زیست، آسیب نرسانده که در بسیاری موارد در بهره برداری صحیح منابع طبیعی به کمک ما شتافته است.
دکتر محمدرضا مقدم استاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران این عقیده را دارد و می گوید: «علم و صنعت امکانات بسیاری برای ما فراهم آورده است تا بتوانیم با برنامه ریزی های دقیق به نحو احسن از امکانات طبیعی و خدادادی استفاده کنیم.
البته همان اندازه که صنعت برای ما مفید بوده، ضررهایی هم به منابع طبیعی ما رسانده است. یکی از بزرگترین نتایج رشد، فناوری های صنعتی در کشور ما ساختن سدهای عظیم بوده اند. تا امروز حدود 79 سد ساخته ایم و پیش بینی شده است تا پایان دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی این تعداد به 84 می رسد.»
وی با اشاره به احداث سد کارون 3 در استان خوزستان می افزاید: «البته افتتاح این سد از افتخارات ملی و حافظ بزرگترین منابع طبیعی یعنی آب برای کشور ما خواهد بود. اما هر اقدامی تأثیرات زیست محیطی خاص خود را دارد که باید بررسی شود. مهمترین تأثیر سدسازی روی اکوسیستم های محیطی و همچنین خاک و پوشش های گیاهی منطقه محل احداث سد است.
آنچه سبب خواهد شد ما به بهره برداری صحیح از سدسازی در کشور دسترسی یابیم مدیریت صحیح حفاظت خاک و پوشش های گیاهی محل احداث سد به موازات بنای سد است.»
دکتر مقدم که معتقد است این نوع فعالیت ها به موازات هم انجام نمی شوند، تصریح می کند: «ما ابتدا سد را با صرف بودجه های کلان بنا می کنیم در حالی که به مطالعات دیگر در راستای حفاظت خاک، پوشش های گیاهی، مراتع و... توجهی نداریم. یعنی هیچ واحد مسوولی برای حفاظت آب و خاک منطقه و دیگر مسائل زیست محیطی آن مطالعه نمی کند. عملکردهای این چنینی به منابع طبيعي ما آسيب هاي شديدي وارد مي آورد با توجه به آن كه سرمايه هاي مادي را نيز تلف مي كند. ما در منطقه آب و هوايي خشك و نيمه خشك زندگي مي كنيم و به نظر مي رسد مديريت منابع آب و استفاده بهينه از آن نيازمند برنامه هاي واحد در تشكيلاتي مشخص است.
استاد دانشكده منابع طبيعي دانشگاه تهران در بخش ديگري از صحبت هايش به مراتع كشور اشاره مي كند و مي گويد: اين نوع سوءمديريت ها در بهره برداري مراتع كشور هم به چشم مي خورد كه تصور مي شود مرتع براي توليد علوفه دام است. در حالي كه پوشش هاي گياهي مراتع بسيار ارزشمند هستند و اگر بيش از اندازه مصرف شوند سيل هاي عظيم جاري مي شوند و نتيجه آنها فرسايش خاك و ضررهاي جبران ناپذير ديگر به منابع طبيعي كشورمان خواهد بود.»
اما نه فقط مراتع بلكه درختان جنگل هاي ايران در شمال و غرب كشور نيز به همين ترتيب مورد بهره برداري هاي ناصحيح قرار گرفته اند. آسيب هاي وارده به جنگل هاي ايران سبب شده است تا ما در اين مناطق به قطعات نسبتاً كوچك و منفصلي از درختان برمي خوريم كه در موارد بسياري از تجاوزات ديرينه انسان و دام حكايت مي كند.
دكتر مقدم در اين باره معتقد است: چوبي كه از درختان جنگل هاي شمالي براي مصارف صنعتي مختلف بهره برداري مي شوند و همچنين چراي دام در آنها آسيب هاي فراواني به اين جنگل ها وارد آورده است. درحالي كه بايد چوب ما در خوزستان توليد شود و يا كاغذ از صنايع جانبي نيشكر حاصل آيد تا درختان جنگل هاي شمال در امان باشند. همچنين دام هاي عشاير با مديريت دولتي از اراضي زير سدها استفاده كنند تا جنگل و مرتع هر دو حفظ شوند.
وي در پايان مي گويد: منابع طبيعي ما با وسعت و اهميتي كه دارند ولي متأسفانه از توجه كمتري برخوردار بوده اند. شايد لازم باشد وزارتخانه اي به اين نام تشكيل شود و كاملا پاسخگوي نيازهاي اساسي اين زمينه شود.
البته كه تلاش هاي فراوان در زمينه هاي رشد اقتصادي و توسعه براي همگام شدن با كشورهاي صنعتي رده اول ستودني است ولي نتايج آن در كشورهاي جهان سوم مثل ايران قابل بررسي هستند.
شايد سخن گفتن از فجايع دهشتناك زيست محيطي به عنوان اين نتايج در هفته منابع طبيعي بسيار نفسگير و انرژي گير باشد، اما از مسوولان مي پرسيم اگر كارشناسان و متخصصان در اين مجال اين وقايع را به شما يادآور نشوند، منتظر كدامين فرصت باشند؟!