به همان دليل كه رييس جمهور "گزينه راي اعتماد نياورده" وزارت آموزش و پرورش را به معاونت خود و رياست سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري منصوب كرد وزير علوم نيز مي تواند از هر نيرويي براي مشاوره يا معاونت خود استفاده كند ودر عين حال مسووليت عملكرد آنان را نيز بر عهده گيرد. راي عدم اعتماد حكم محكوميت كيفري دادگاه نيست كه مانع استمرار خدمت يك نفر شود. تازه حكم قضايي هم مدتي دارد و الي الابد نيست.
با اين حال چند نكته ديگر را نيز مي توان يادآور شد:
شان نمايندگان اقتضا مي كند بر اساس تشخيص خود عمل كنند و تحت تاثير جوّي كه برخي خبرگزاري ها مي سازند قرار نگيرند. همسويي با موجي كه يك يا دو خبرگزاري منتقد دولت ايجاد مي كنند نبايد بر راي و نظر نمايندگان اثر بگذارد.با اين حال احساس مي شود گاه واژه ها نيز عينا همان است كه قبلا ساخته و پرداخته شده است.
اگر وزيري حق انتخاب همكاران خود را نداشته باشد چه كسي اين حق را دارد و با كدام ابزار برنامه خود را جلو ببرد؟
وقتي سرمربي پرتغالي تيم ملي فوتبال دور دنيا مي گردد تا بازيكن دو رگه و چند مليتي پيدا كند و به عضويت تيم ملي فوتبال دربياورد چگونه وزير اين مملكت نبايد حق داشته باشد چهره اي با سابقه معاونت وزير در دهه 60 را دوباره به معاونت بگمارد و از مشاوره كسي كه 10 سال پيش وزير و رييس خودش بوده استفاده كند؟!
آيا اين دسته نمايندگان نبايد به يادآورند كه نام كانديداي پيروز انتخابات حسن روحاني است كه اكنون به عنوان رييس جمهوري ايران شناخته مي شود و نه يكي از رقيبان او كه نامزد مورد علاقه اصول گرايانِ مجلس نشين بوده اند؟
اگر قرار باشد دكتر فرجي دانا ميز وزارت را دو دستي بچسبد و خواست هاي اين دسته از نمايندگان را -هر قدر هم مداخله جويانه باشد -تامين كند خواست دانشجويان و بدنه و عقبه دانشجويي حامي حسن روحاني را چه كسي بايد تامين كند؟
آيا وزير علوم مي تواند بي اعتنا به نظر دانشجويان كه به جد خواستار به كارگيري توفيقي و ميلي منفرد در وزارت علوم بوده اند عمل كند و تنها نمايندگاني را در نظر گيرد كه شماري از آنان در روز راي اعتماد نيز يا راي مخالف داده اند يا ممتنع؟
اگر وزارت علوم سياسي نيست و وزير غير سياسي مي طلبد چرا مجلس اين وزارتخانه را به وادي سياست مي كشاند؟ انتقاد از انتصابات وزارت علوم كجا جنبه علمي و كارشناسي دارد؟
رفتار اخير شماري از اصول گرايان در قبال دولت از ضعف حاميان دولت در مجلس نيز حكايت مي كند. شايد آقاي روحاني حق داشته باشد در گوش رييس مجلس زمزمه كند: ما ز ياران چشم ياري داشتيم...درگير كردن دولت در اموري ديگر به جز دو موضوع اصلي و به شدت وقت گير آن- ديپلماسي و مذاكرات هسته اي از يك طرف و بهبود وضعيت اقتصادي و معيشتي از جانب ديگر- را چگونه مي توان تعامل با دولت دانست؟
براي تهديد به استيضاح وزير علوم چند احتمال متصور است:
نخست اين كه وزير جا بزند و معاون و مشاور را بركنار كند. در اين صورت اقتدار او زير سوال رفته و تنها سايه اي از يك وزيربا فقدان اعتماد به نفس باقي مي ماند.حال آن كه وزير بايد وزير باشد. هم مقتدر هم اهل تعامل و هم البته پاسخ گو ولي اين سه به معني تسليم در برابر هر خواست و كرنش مدام نيست.
حالت ديگر اين است كه جدي نگيرد و بي اعتنا به كار خود ادامه دهد. در اين حالت تهديدات بعدي نمايندگان نيز جدي گرفته نخواهد شد و از اين وضعيت بيش از همه مجلسيان زيان مي بينند.
حالت سوم اين است كه واقعا استيضاح كنند. در اين صورت ركورد سرعت در استيضاح را به نام خود ثبت كرده اند چرا كه به علي كردان هم سه ماه فرصت دادند و بعد بركنار شد و تازه مگر فرجي دانا كدام ذنب لايغفر را مرتكب شده است؟
مگر انتصاب دو مدير علمي جمهوري اسلامي با كارنامه هاي روشن و 30 سال خدمت به نظام ، شرب خمر و زناي محصنه يا در شكل خفيف تر جعل مدرك يا اختلاس است كه عده اي برآشفته اند؟
مگر در 8 سال احمدي نژاد كه اینان وزير و معاون نبودند بي كار و گرسنه ماندند؟ فرجي دانا يك سال اخير را در كانادا گذرانده و اگر استيضاح عملي شود و او را از وزارت خلع كنند به زندگی متعارفش بر می گردد و نخبگان نيز اين پيام را دريافت مي كنند كه نيروي خودشان را نمي توانند تحمل كنند چه رسد به آنان را.
آري؛استيضاح حق مجلس است. اما استيضاحي كه پيشرفت و تعالي كشور را هدف گيرد و خطاي شخصي يا تخلف مالي و اخلاقي يا كندي در تخقق برنامه ها انگيزه آن باشد. نمايندگان در عين حال مي دانند چنانچه شمشير را از رو ببندند سال ديگر كه انتخابات مجلس از راه مي رسد بايد براي رفتار خود توجيهي داشته باشند.
جاي شگفتي است كه مردم قهر كرده با صندوق، 24 خرداد فوج فوج آمدند و آشتي كردند و نمايندگاني همچنان بر طبل قهر مي كوبند. شايد به اين خاطر كه بعضا برآمده قهر با صندوق هايند.