آفتابنیوز : آفتاب: به
گزارش ایران، زن توطئهگر با همدستي پسري آشنا همسرش را قرباني جنايتي
آتشين كرد.عاملان قتل مرد گچبر در تجسسهاي ويژه پليس آگاهي قزوين رديابي
شدند و با اعترافات هولناك پرده از توطئهاي زنانه برداشتند.
اواسط اسفندماه سال گذشته مرد جواني راهي كلانتري قزوين شد و از گمشدن برادر 37 سالهاش خبر داد.
وي
با نگراني گفت: حدود دو هفته است كه از برادرم خبري نداريم. همهجا را زير
پا گذاشتهايم اما اثري از ابوالفضل به دست نياوردهايم. موبايلش هم خاموش
است. نگرانيم برايش اتفاق بدي افتاده باشد. البته زن داداشم ماجراي گمشدن
ابوالفضل را به پليس اطلاع داده اما باز اثري از برادرم نيست.پليس باتوجه
به مرموز بودن سرنوشت مرد گمشده به تحقيقات ويژهاي دست زد و پي برد برخلاف
تصورات، همسر ابوالفضل هيچ اقدامي براي پيدا شدن شوهرش انجام نداده است.
جسد سوختهاي در بيابان
همزمان
با اين اقدامات مأموران پليس قزوين در جريان پيدا شدن جسد سوخته يك مرد
ناشناس در يكي از بيابانهاي اطراف قزوين معروف به غريبكش قرار گرفتند. ت
حقيقات
نشان داد مردي چوپان اين جسد سوخته را ديده و با پليس تماس گرفته
است.مأموران با رساندن خود بالاي سر جسد ديدند قرباني در جاي ديگري به قتل
رسيده و با انتقال به بيابانهاي غريبكش وي را به آتش كشيدهاند.باتوجه به
همزماني گمشدن ابوالفضل و پيدا شدن جسد سوخته، خانواده مرد گمشده و همسرش
به پزشكي قانوني رفتند و با ديدن جسد به گريه افتاده و ابوالفضل را
شناسايي كردند.
بوي عطرفاطمه
– همسر ابوالفضل - خيلي ناراحت به نظر ميرسيد اما رفتارش غيرعادي بود، از
سوي ديگر كارآگاهان به تحقيق از همسايهها پرداختند و پي بردند زن جوان با
همسرش اختلاف داشته است.
تيم تحقيق با اين تصور كه ابوالفضل در
خـــانه خودش به قتل رسيده خود را به محله شازده حسين رساندند. فضاي خانه
پر بود از بوي عطر و همين شك مأموران را برانگيخت.
فاطمه دستپاچه
گفت شيشه عطر شكسته بود و به همين خاطر فضا پر از بوي عطر است. اين در حالي
بود كه تجسسهاي بيشتر مأموران پرده از راز قتل مرد جوان از سوي همسرش
برداشت چرا كه هنوز بوي تعفن در اتاق خواب وجود داشت و عوض كردن خوشخواب
نيز نشان از اين داشت كه جسد ابوالفضل مدتي در خانه نگهداري شده است.
بازداشت زن توطئهگربا
بهدست آمدن اين سرنخها «فاطمه» در خانهاش دستگير شد. وي ابتدا خواست با
دروغپردازي مسير تجسسها را تغيير دهد اما وقتي خود را در بنبست ديد
ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: من 13 سال پيش وقتي به عقد وي درآمدم با
اينكه از خانوادهام دور ميشدم ولي براي آرامش همسرم با وي در تهران و
نزد خانوادهاش زندگيمان را آغاز كرديم، اما اين اواخر ديگر خسته شده بودم
و ميخواستم به قزوين برگردم، ابتدا ابوالفضل مخالفت ميكرد اما سرانجام
پذيرفت.
در آنجا وقتي خواهرهايم را ميديدم كه راحت زندگي و تفريح
ميكنند حسوديام شد چراكه ابوالفضل بسيار سختگير بود و من ديگر تحمل اين
رفتارها را نداشتم.
زن 32 ساله ادامه داد: براي اينكه همسرم را
آزار دهم تصميم گرفتم صندوقچه انگشترهاي گرانقيمت شوهرم را سرقت كنم و با
توطئه و همدستي پسري آشنا وقتي براي مهماني با ابوالفضل و پسر 12 سالهام
خانه را ترك كرده بوديم اين دزدي را انجام داديم. وقتي به خانه برگشتيم و
همسرم فهميد صندوقچه انگشترهاي طلا و نقرهاش به سرقت رفته خيلي عصباني شد،
چند ماه بعد بود كه فهميد اين سرقت زير سر من است و برخورد بدي با من كرد،
از همان روز كينهاش به دلم افتاد اما بهخاطر پسرمان چيزي نگفتم و خواستم
مرا ببخشد.
زن توطئهگر ادامه داد: ديگر ادامه اين زندگي برايم ممكن نبود، براي خلاص شدن از دست شوهرم
به فكر راهچاره بودم به همين خاطر از همان پسر آشنا به نام حسين خواستم تا با كمكش، همسرم را از سر راه بردارم.
از
آنجايي كه ابوالفضل دچار بيماري كمخوني بود از مدتي پيش با نقشهاي
داروهاي فشار خون را در آبميوه و غذايش ريختم تا حالش بدتر شود. هميشه
بيمار بود به خاطر همين تصميم گرفتم نقشهام را عملي كنم. شب حادثه براي
اينكه پسرم بيدار نشود به ناچار در غذاي وي داروي بيهوشي ريختم و به حسين
گفتم به خانهمان بيايد. سپس دست به جنايت زديم و وي را به قتل رسانديم و
تا دو روز در اتاق جسدش را مخفي و در را قفل كردم اما ديگر راهي نبود و
بايد جنازه را از خانه خارج ميكرديم، در يكي از شبها با همدستي حسين
جنازه را به بيابانهاي اطراف برديم و جسدش را به آتش كشيديم.
خانواده
همسرم كه نگران ابوالفضل شده بودند دائم تماس ميگرفتند و من كه ميترسيدم
رازم فاش شود هر بار برايشان بهانههاي مختلف ميآوردم و در آخر گفتم به
پزشكي قانوني و كلانتري مراجعه كردم تا دست از سرم بردارند، اما تصور
نميكردم به اين زودي رسوا شوم.
رديابي همدست فراریبه
دنبال اعترافات تكاندهنده زن خيانتكار، وي دستگير شد و رديابي همدست
فرارياش در دستور كار پليس قزوين قرار گرفت و سرانجام اين مرد سابقهدار
شناسايي و به شركت در جنايت اعتراف كرد و گفت: پس از اين حادثه فاطمه به من
مقداري پول، كارت عابربانك و خودروي همسرش را داد تا بتوانم به راحتي تردد
كنم و براي اينكه دستگير نشوم پلاك خودرو را تعويض كردم اما سرانجام
دستگير شدم و بسيار پشيمانم.با اعترافات اين جنايتكاران پرونده در دستور
كار شعبه دوم دادگاه كيفري قزوين قرار گرفت.
گفتوگو با خواهر مقتولملكي،
خواهر مقتول كه هنوز از اين حادثه شوكه است، ميگويد: باور كردني نيست،
فاطمه تنها عروس نبود بلكه او مانند خواهرمان بود كه هميشه در غم و شادي با
هم شريك بوديم. هيچ وقت تصور و حتي شك هم نميكرديم كه او بتواند دست به
چنين جنايت هولناكي بزند.
وي ادامه ميدهد: برادرم، زن و بچهاش را
دوست داشت. هنوز زماني كه آنها با هم آشنا شدند و قصد ازدواج داشتند را از
ياد نميبرم. ابوالفضل در قزوين سرباز بود و دل به مهر اين دختر بست و با
اينكه خانوادهام مخالف بودند، آنها را راضي كرد و با هم ازدواج كردند و
صاحب يك پسر شدند. همه چيز خوب بود اما از سال 89 فاطمه شروع به بهانهگيري
ميكرد و ميگفت ميخواهد نزد خانوادهاش برگردد و آنجا زندگي كنند با
اينكه براي كار ابوالفضل سخت بود ولي رفتند و از همان روزها بدبختيها
شروع شد.
وي ادامه داد: هفتههاي آخر متوجه حال بد ابوالفضل شده
بوديم و گمان ميكرديم به خاطر بيماري كمخوني بيحال شده ولي بعد فهميديم
يكي از رگهاي قلبش به خاطر مصرف 6 ماهه قرصهاي فشار خون كه همسرش به وي
ميداد، 75 درصد بسته شده بود.
خواهان قصاصزن
جوان كه بغض راه گلويش را بسته است، ادامه داد: برادر جوانم زير خاك رفته و
پدرم حضانت نوه 14 سالهاش را برعهده گرفته. هنوز باور نداريم ابوالفضل
كنار ما نيست و به همين خاطر خانوادهام خواهان قصاص هستند.
بنابر
اين گزارش، پرونده در شعبه دوم دادگاه كيفري استان قزوين در حال بررسي است و
نخستين جلسه محاكمه زن و مرد جنايتكار روز سوم آذرماه سال جاري برگزار
خواهد شد.