آفتابنیوز : 
بدین ترتیب باتوجه به این افت شاخص کل، بورس تهران زیان ده ترین بورس دنیا در یک سال گذشته بوده است. آنچه موجبات نگرانی فعالان بازار سرمایه کشور را فراهم آورده است همراه بودن افت قابل ملاحظه شاخص کل با افت قابل ملاحظه حجم و ارزش مبادلات در این بازار است که نشان دهنده نوعی بحران در آن می باشد. در حال حاضر ارزش معاملات روزانه بازار بورس تهران حدودا 60 میلیارد ریال می باشد یعنی کمتر از 7 میلیون دلار در روز. این رقم در چندماه گذشته بطور متوسط 200 میلیارد در روز را شامل می شد.
درمورد دلایل بوجود آمدن وضعیت موجود صحبتهای زیادی شده است که از جمله آنهامی توان به اظهارات دکتر فرهاد رهبر ریاست محترم سازمان مدیریت و برنامه ریزی در کنفرانس خبری روز 7 آبان ماه خود، بیان داشت: "وضعیت فعلی این بازار بیشتر از اینکه به بحث اقتصادی مربوط شود به مسائل روانی ای که دشمنان برای آن ایجادکرده اند برمی گردد. همچنین وضعیت این بازار به شیوه نظارت، نحوه قیمت سهام در گذشته و افزایش وارونه آن برمی گردد که الان آثار روانی خودش را در بازار نشان میدهد." گرچه نسبت دادن تحولات بورس به دشمن کمی عجیب به نظر می رسد ولی در مورد اینکه دلیل اصلی جو روانی موجود است کاملا درست فرموده اند.
هرچند بورس تهران از گزند دخالتهای دولت در امان نیست ولی تقریبا می توان آن را از جمله معدود بخشهای اقتصادی کشور دانست که سیستم عرضه و تقاضا در آن به نحو مطلوبی حاکم است. اتفاقی که در ماههای اخیر- لااقل از ابتدای سال 1384 – در این بازار رخ داده است، پیشی گرفتن عرضه بر تقاضا بوده است که در صورت رخ دادن چنین حالتی شاهد کاهش قیمتها در هر بازاری خواهیم بود. البته عوامل روانی دلیل اصلی بوجود آمدن چنین حالتی است. همگان می دانند که سرمایه و سرمایه گذار به دنبال محیط امن می گردد. با مروری بر بحرانهای عمدتا سیاسی یکسال اخیر مشاهده می شود که احساس ناامنی بر فضای اقتصادی کشور حاکم است و طبیعی است که در چنین حالتی صاحبان سرمایه ترجیح می دهند که سرمایه خود را به سمت داراییهای با ریسک پایین تر- سکه، طلا، دلار و وجه نقد- برده ویا بدنبال محیطی امن تر از کشور خارج سازند. بنابر آمار رسمی اعلام شده از سوی قوه قضائیه در سه ماه گذشته بطور متوسط ماهانه 1 میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده است که مقصد اصلی قسمت اعظم آن دبی بوده است و بخشی از آن جذب بازار بورس دبی شده و موجبات رونق آن را فراهم آورده است.
فضای حاکم بر پرونده هسته ای کشور و بحران اخیر در مورد سخنرانی رئیس جمهور در مورد اسرائیل و دامن زدن کشورهای غربی به آن که نوعی رویارویی با غرب را در ذهن تداعی می کند، به همراه برخی اظهارات نسنجیده شبیه اظهارات دبیر شورایعالی امنیت ملی که فرموده اند: "اگر غربی ها مي خواهند پرونده ايران را به شوراي امنيت ارجاع بكنند ما مشكلي نداريم، خوب نفت مي شود 150 دلار و اين خوش شانسي دولت احمدي نژاد است."
فضای ذهنی صاحبان سرمایه را مشوش کرده و در چنین فضایی طبیعی است که انتقال سرمایه به محیط های امن گزینه اول صاحبان سرمایه خواهد بود. پرسشی که جناب آقای لاریجانی باید پاسخ دهند این است که بر چه مبنایی نفت در صورت تحریم ایران به 150 دلار خواهد رسید؟ آیا این امر بدلیل تحریم ایران اتفاق خواهد افتاد؟ اگر این گونه باشد باید پرسید که آیا کاهش عرضه حدود 4 میلیون بشکه ای ایران قادر است قیمت نفت را از 70 دلار برای هر بشکه به 150 دلار یعنی بیش از 100 درصد افزایش برساند؟ اگر بناست ایران تحریم شود و خریداری برای نفت ایران وجود نداشته باشد چگونه می توان گفت این خوش شانسی برای دولت احمدی نژاد است؟ به هرحال آنچه موجبات وضعیت فعلی بورس را فراهم اورده است احساس ناامنی است که برای صاحبان سرمایه بوجود آمده است و وجود صفهای عرضه سهام و عدم وجود خریدار برای سهام روی میز مانده موید این مساله است که صاحبان سهام در حال خروج از بازار و نقد کردن پولشان می باشند و تا این احساس مرتفع نشود و سرمایه ها به بورس برنگردد، وضعیت تغییری نخواهد داشت.
در این میان توجه دولتمردان را به یک نکته مهم جلب می کنیم و آن اینکه بورس در حکم دماسنج اقتصاد کشور است و عکس العمل در آن بدلیل نقدشوندگی بالاتر نسبت به دیگر بازارها سریعتر اتفاق می افتد. عکس العمل منفی بورس به تحولات سیاسی اخیر در صورت عدم تغییر وضعیت موجود بزودی به دیگر بخشهای اقتصادی هم خواهد رسید و شاهد سقوط قیمتها در آنها نیز خواهیم بود که علائم اولیه چنین وضعیتی در بازار مسکن در حال مشاهده است. اگر دومینوی سقوط بازارها آغاز شود به سختی می توان جلوی آن را گرفت.