آفتابنیوز : آفتاب: به خصوص در شرایطی که عربستان میتواند در شرایط موجود اثرگذار باشد.» باوند بهبود مناسبات ایران با غرب را نیز در تنشزدایی روابط تهران با اعراب تأثیرگذار میداند و معتقد است: «یک سابقه سنتی وجود دارد مبنی بر اینکه هر وقت امکان بهبود رابطه ایران با آمریکا مطرح بوده حتی در حد حرف و شعار، کشورهای عربی به ایران نزدیک شدهاند. اما هر وقت رابطه ایران با آمریکا تیرهتر شده، عربها نیز سعی کردهاند استراتژی همراه با جسارتی را در قبال ایران در پیش گیرند.
یکی از عمدهترین نقاط تعارض میان ایران و عربستان مساله بحرین است. عربستان در رابطه با بحرین حامی حکومت سنی آلخلیفه است، اما ایارن از کثریت شیعه مردم حمایت میکند. به نظ شما مساله بحرین چقدر در تشدید اختلافات تهران - ریاض نقش داشته است؟
تحولات بحرین باعث شد اختلافات میان ایران و عربستان تشدید شود؛ باید توجه داشت در برخی کشورهای استبدادی این رویه وجود دارد که وقتی یک جنبشی از داخل پدیدار شود حکومت برای اینکه مشروعیت سرکوب داشته باشد سعی میکند آن را به یک قدرت خارجی مرتبط کند. عربستان نیز میدانست پیروزی مردم بحرین که اکثریت شعیه بودند بر حاکمیت، یک تهدید در رابطه با شیعیان عربستان خواهد بود. بنابراین عربستان نیز همراه با حکومت آلخلیفه بحرین سعی کرد جنبش مردمی بحرین را منتسب به ایران بکند. به دنبال این موضوع، عربستان به خودش اجازه داد که نیروی نظامی وارد بحرین بکند. این تبلیغات بیش از پیش روابط ایران با عربستان که نقش برادر بزرگ شورای همکاری خلیج فارس را ایفا میکند، تیره و تار کرد.
در رابطه با سوریه، عربستان همواره به دنبال آن بود که گزینه نظامی را عملی کند. اما در نهایت کشورهای غربی از گزینه نظامی منصرف و به گزینه دیپلماتیک از ابتدا پیشنهاد ایران بود روی آوردند. ارزیابی شما از این رودررویی کشورهای منطقه در قبال سوریه چیست؟
مساله سوریه نیز بر روابط دو کشور بسیار تأثیرگذار بود؛ زیرا عربستان و قطر از یک سو و ترکیه از سوی دیگر برای سرنگونی دولت بشار اسد راهی را در پیش گرفته بودند که هزینه سنگینی را متحمل شدند. البته دولت ترکیه در ابتدا تلاش کرد نقش میانچیگر را ایفا کند، اما وقتی متوجه شد جریان مردمی یک جریان مسلط است تغییر رویه داد. در نتیجه در مورد سوریه رقابت میان ترکیه، عربستان و ایران روابط کشورها را نیز تحت تأثیر قرار داد. عربستان گویا خواهان این بود که آمریکاها سیاست نظامی و سختافزاری علیه سوریه به کار گیرند؛ بنابراین وقتی باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا اعلام کرد به دنبال عدول سوریه از خط قرمز این کشور، علیه سوریه حمله نظامی تنبیهی انجام خواهد داد، در این شرایط، عربستان و ترکیه اعلام کردند که آمریکا را در این زمینه همراهی میکنند. اما در نهایت آمریکا به واسطه تحرکات روسیه و ایران اعلام کرد به جای حمله نظامی، سوریه باید تسیلحات شیمیاییاش را از بین ببرد. بنابراین رویه تغییر کرد و آمریکا ترجیح داد در عوض روند نظامی از طریق دیپلماتیک مساله را پیگیری کند؛ این مساله کاملاً مغایر با خواست عربستان بود و به نوعی موجب خشم این کشور شد.
آیا روی کار آمدن دولت اعتدالی در ایران، باعث تغییر سیاست کشورهای عربی از جمله عربستان در قبال ایران شده است؟
انتخاب ایران، پیروزی دکتر روحانی، سیاست تنشزدایی، گفتوگوهای سازنده و در نهایت مذاکرات میان ایران و 1+5 ژنو که امکان بهبود مناسبات ایران و آمریکا را فراهم کرد. موجبات نگرانی عربستان سعودی را فراهم کرد. چون عربستان در سوریه با ناکامی روبهرو شده بود و در مورد رابطه آمریکا با ایران نیز رویه متفاوتی پدیدار گشت. به همین خاطر عربستان شدیداً در مقام اعتراض برآمد و حتی عدم پذیشر عضویتش در شورای امنیت نیز در همین راستا بود. عربستان معتقد است که شورای امنیت سیاستهای یک بام و دو هوا دارد. در حقیقت مجموعه حوادث برخلاف انتظار عربستان ظاهر شد و شرایط تا حدودی از نظر مقدماتی در راستای نظر روسیه و جمهوری اسلامی ایران به خصوص در رابطه با سوریه پیش رفت به همین خاطر عربستان یک استراتژی تهاجمی انتقادی و گفتاری در قبال جمهوری اسلامی در پیش گرفت. اما با توجه به شرایط پیش آمده، برخی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس از جمله عمان که سنتا رابطه نسبتاً آرام و دوستانهای با ایران داشت و سپس نیز قطر و کویت، تفاهم حاصل شده میان ایران و گروه 1+5 را به نوعی تأیید کردند، به عبارت دیگر تا حدودی از عربستان فاصله گرفتند. همین امر عربستان را به نوعی در وضعیت نامطلوبی قرار داد. همچنین طی این چند هفته شاهد سفر وزیر خارجه قطر و امارات به تهران و همچنین سفر محمدجواد ظریف به آن کشورهای بودیم. در عین حال وزیر خارجه ایران این پیام را داشت که روابط ایران و عربستان باید براساس مذاکرات سازنده بهبود پیدا کند؛ زیرا همسایگی جغرافیایی میان ایران و عربستان گریزناپذیر است و دو طرف مجبورند در جوار هم زندگی کنند. بنابراین پیام جدید ایران این است که هیچ دلیل جدی برای تعارض وجود ندارد بنابراین تهران و ریاض میتوانند گفتوگوهای سازندهای را جهت همکاری در پیش بگیرند. به خصوص در شرایطی که عربستان تا حدودی تنها مانده، ارسال پیام به سمت آنها جهت گفتوگوی سازنده و حل کدورتها، دلتنگیها و اختلافات میتواند در شرایط موجود اثرگذار باشد.
آیا در انزوا قرار گرفتن عربستان، باعث تغییر نگرش این کشور نسبت به ایران خواهد شد؟
بدون شک همینطور است، همچنانکه زمانی که ایران در انزوا بود آنها نسبت به ما سیاست تهاجمی داشتند و اکنون که عربستان به شکلی در انزوا قرار دارد فرصتی است که ایران با نگاه مثبت و درخواست سازنده به این کشور نگاه کند و گامهایی بردارد. اکنون انتظار این است که روابط غیر حسنه دو طرف به رابطه مثبت و سازنده تبدیل شود.
در واقع شرایطی که عربستان دارد آن کشور را وادار میکند که برخی سیاستهایش را تغییر دهد. همچنانکه جمهوری اسلامی ایران طی هشت سال گذشته خطمشی خاصی داشت؛ استراتژی تهاجمی - مقاومتی تهدیدزدایی و نگاه به شرق از جمله مولفههای استراتژی دولت احمدینژاد است. اما در نهایت مشاهده شد که این استراتژی ناموفق بوده است. زیر با بنبستها و تنگناهایی مواجه و مجبور شدیم خطمشی متفاوتی را در پیش بگیریم. مساله کشورهای عربی نیز به همین صورت است. آنها از تحولات خاورمیانه انتظاراتی داشتند اما فرآیند تحولات مطابق خواست آنها پیش نرفت. بنابراین وقتی با چنین وضعیتی روبهروه شدند. مصالح و منافعشان ایجاب میکند که تغییر رویه دهند و تلاش کنند که رابطهشان با ایران را بهبود ببخشند.
بهبود روابط ایران با غرب از جمله آمریکا در تغییر نگرش کشورهای عربی مانند عربستان چه تأثیری داشت؟
در این رابطه یک سابقه سنتی وجود دارد مبنی بر اینکه هر وقت امکان بهبود رابطه ایران با آمریکا مطرح بوده حتی در حد حرف و شعار، کشورهای عربی به ایران نزدیک شدهاند. ما هر وقت رابطه ایران با آمریکا تیرهتر شده، عربها نیز سعی کردهاند استراتژی همراه با جسارتی را در قبال ایران در پیش گیرند. در حال حاضر که برای بهبود روابط تهران - واشنگتن زمینههایی ایجاد شده،این رویه سنتی ایجاب میکند که عربها نیز با نگاه جدیدی به سمت ایران حرکت کنند. البته جدای از نیت اعراب، ایران باید از این نگاه استقبال کند، همچنین این شرایط به نفع دو طرف است و باید اختلافات نسبی را کنار بگذارند و یک سیاست همکاری و دوستی را دنبال کنند.
به نظر شما بازسازی مناسبات ایران و کشورهی عربی چه تاثری در تحولات منطقه خواهد داشت؟
تحولات منطقه چندین بعد دارد؛ در واقع اکنون مشخص شده بحران سوریه با توجه به آنچه اخیراً کشورهای غربی، ترکیه و از قبل روسیه و ایران تاکیده کرده بودند تنها راهحل دیپلماتیک دارد. اگر فرآیند دیپلماتیک به نتیجه برسد یکی از موارد اختلافات میان کشورهای عربی از بین خواهد رفت و صورت مساله خود به خود پاک میشود. اما اختلاف بر سر برخی مسائل دیگر مانند بحرین یا یمن همچنان باقی خواهد ماند. ولی اگر زمینهای برای حل این اختلافات نیز فراهم شود رابطه ایران با اعراب به سمت بهبود بیشتر خواهد رفت. در نهایت فعلاً خاورمیانه در یک حالت بحرانی قرار دارد و این مساله در روابط کشورهای بزرگ منطقه تأثیر دارد.
آیا تنشزدایی در روابط ایران با کشورهای عربی در نهایت به نتیجه خواهد رسید؟
این مساله که این تلاشها تا چه حد به نتیجه خواهد رسید بستگی به جریانهای وقت خاورمیانه و فعل و انفعالات دارد. مساله اینجاست که آیا تحولات خاورمیانه به نزدیکی ایران و عربستان کمک خواهد کرد یا جریانهایی باعث خواهد شد که اختلافات افزایش یابد در هر حال جمهروی اسلامی ایران تلاشهایی را برای حل اختلافات و رفع معضلات و مشکلات آغاز کرده و انتظار این است تلاشها قرین موفقیت باشد.