کد خبر: ۲۲۴۳۷۲
تاریخ انتشار : ۰۱ دی ۱۳۹۲ - ۱۸:۵۵

مرام پهلوانی ارزان شده/ با من که ادعایی نداشتم چرا این کار را کردند؟

محمدرضا طالقانی می گوید: «50 سال است که در ورزش هستم اما هرگز از کسی چیزی نخواستم.»
آفتاب‌‌نیوز :
آفتاب: هنوز هم بغض ادامه دارد، نه برای اینکه رئیس نیست، چرا که خودش می گوید: «من نمی خواستم بمانم» تنها به خاطر بی احترامی.

او خودش را خیلی کنترل می کند تا اشک هایش سرازیر نشوند اما اعتراف کرد که جمعه شب در ماشین بغضش ترکید. او که به قول خودش 11 ماه هم به زور در فدراسیونش مانده، تنها برای تشکر به مجمع رفت، آن هم با اجازه هم راهش ندادند.

شاید او هم قربانی جنگ سرد وزارت ورزش و کمیته المپیک شده؛ قربانی قبل از انتخابات کمیته ملی المپیک. جمعه شب بغضش در تلویزیون ترکید، طوری که مردم ایران هم همراه او بغض کردند. با آقای طالقانی که یک عمر به همه روی خوش نشان داده چرا این کار را کردند؟ خودش در این مورد می گوید: «با لطفی که رسانه ها و مردم به من داشتند، احساس کردم که جامعه هم بغض کرده بود.

 با این بی حرمتی ها مرام پهلوانی بسیار ارزان شده است. من 50 سال در ورزش هستم، یک نفر بگوید که محمدرضا طالقانی در این مدت به کسی بی ادبی کرده است. بدترین حرف ها را در یک سال اخیر شنیدم اما هیچ چیز نگفتم، نه به خاطر این که جامعه مرا شناخته و روی من حساس است. روز جمعه که من ماشین نداشتم، هر کس که مرا می دیدید می خواست سوارم کند.

برای من بوق می زدند و می گفتند «اینها تو را بیرون کردند اما تو در قلب مردم جا داری» این لطف مردم است که برای من یک دنیا ارزش دارد. افرادی که از آنها شناختی نداشتم، با من تماس گرفتند و گریه کردند. جامعه این بی حرمتی ها را نمی پذیرد.»

او ادامه می دهد: «من چیزی از کسی نخواستم. کسی که از بیرون 2 میلیارد 600 میلیون پول آورده، چه انتظاری از دیگران دارد؟ برای اولین بار است که می گویم، من در فدراسیون کشتی پهلوانی 11 ماه کار کردم و تنها یک وعده ناهار خوردم. آنقدر هم تهمت شنیدم در حالی که همه دیدند در این مدت چه کارهایی انجام شد.

 پس با من که ادعایی نداشتم چرا این کار را کردند. وقتی به من زنگ زدند و گفتند که بازنشسته ای و اجازه شرکت در انتخابات فدراسیون را نداری، تنها یک جواب دادم و گفتم متشکرم. صبح پنج شنبه برای تشکر به جلسه مجمع رفتم و حراست اجازه ورود به من نداد.

 من با این مسئله مشکلی نداشتم اما یک نفر آمد و به من گفت که آقای دکتر سجادی دستور دادند که شما اینجا را ترک کنید. گفتند بعدا توسط وزیر از شما تجلیل می کنند. من هم گفتم چشم. بعد از آن دیدم که خبرنگاران می خواهند از مجمع خارج شوند و خودشان را به من برسانند.

احساس کردم که وضعیت خوب نیست و اگر بمانم جار و جنجال ایجاد می شود. به سرعت از مجمع خارج شدم و خبرنگاران دنبال من دویدند.»

طالقانی می گوید: «این اولین بار است که می گویم، وقتی اعضای مجمع با من تماس گرفتند و گفتند که نمی خواهند در انتخابات شرکت کنند، از آنها خواهش کردم که شرکت کنند.

 اگر سه نفر کمتر حضور پیدا می کردند انتخابات باطل می شد اما من از آنها خواستم که بروند. دوست داشتم آنها رای بدهند تا هرچه زودتر تکلیف فدراسیون مشخص شود. این را در تلویزیون نگفتم چرا که ممکن بود جو بدی ایجاد شود.

 من برای این مملکت هستم، اصلا این کارها را بلد نیستم. اگر من با رئیس هیات تماس می گرفتم و می گفتم که مرا راه ندادند، اتفاقات دیگری رخ می داد. اما حتی این کار را هم نکردم چرا که نمی خواستم جو بدی درست شود. هیچ کدام از اعضای مجمع نمی دانستند که در آن لحظه چه اتفاقی افتاده است. ببینید من چقدر احترام کردم و چقدر بی احترامی دیدم»
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین