آفتابنیوز : آفتاب: این جلسات که سومین دوره آن از سوم دی آغاز شده و تا ۹ دی ادامه خواهد داشت، با حضور چهرههایی چون احمد پوری، مهدی غبرایی، مصطفی مستور، پیمان خاکسار، ناهید طباطبایی، بهاره رهنما و... برگزار شده و میشود.
برپایی جلسات داستانخوانی، اتفاقی است که کمتر در فضای فرهنگی کشور رخ میدهد. جلساتی با این ابعاد و این تنوع میتواند به پویایی فضای ادبی کمک بسیاری کند. این چیزی است که سارا سالار، یکی از نویسندگان شرکتکننده در این جلسات میگوید.
سارا سالار که نخستین کتابش «احتمالاً گم شدهام» با استقبال خوبی مواجه شد، از اینکه با مخاطبانی ناآشنا توانسته رودررو ملاقات کند و برایشان داستان بخواند خوشحال است.
این نویسنده که تا چند هفته دیگر دومین کتابش نیز روانه بازار نشر میشود جمعه ششم دی ماه فصل اول این رمان را که «دنیا جای امنی است» نام دارد، برای حاضران در سالن سعدی برج میلاد خوانده است: «برایم جالب بود که به جای دوست و آشنا، آدمهایی در سالن بودند که صرفاً به خاطر علاقه به ادبیات، به آنجا آمده بودند. از طرف دیگر با مترجمی آشنا شدم که آثار بورخس را از زبان اسپانیایی به فارسی ترجمه کرده بود و این نکته برایم خیلی جذاب بود».
اگرچه این جلسات، جلسات نقد و بررسی نیستند اما با این حال همین ارتباط رودررو به نویسنده اجازه میدهد واکنش مخاطب را نسبت به داستانش ببیند و حس کند. واکنشی که سالار از مخاطبان داستانخوانش گرفته باعث شده او نسبت به ادامه جلساتی از این دست خوشبین باشد: «بعد از جلسه مردم میآمدند و با من درباره کار قبلیام «احتمالاً گم شدهام» صحبت میکردند.
از طرف دیگر نظرشان را درباره فصل اول رمان جدیدم هم میگفتند و برای خواندن بقیهاش اظهار تمایل میکردند. این خیلی خوب است. هرچقدر این جلسات بیشتر باشد تأثیر مثبت بیشتری روی ما میگذارد. فکر میکنم در مورد ادبیات کم انصافی شده است. باید بیشتر از این جلسات برگزار شود.»
بههرحال فراهم آوردن چنین امکانی برای نویسندگان هم میتواند تجربه جدیدی باشد و هم فرصت خوبی برای اینکه صدای خود را به گوش دیگران برسانند. این همان کاری است که احمد بیگدلی در شب داستانخوانیاش در جمعه ششم دی ماه کرد. او قبل از خواندن داستانش، به دفاع از وزیر ارشاد دولت روحانی پرداخت و گفت که باید به او فرصت داد: «بههرحال قدیمیها گفتهاند حرف، حرف میآورد و باران، برف. فضا بسیار صمیمانه و دوستداشتنی بود.
وقتی هم که مبصر بالای سر آدم نیست آدم شیطنتش میگیرد. من هم چون احساس کردم فضای خوبی است، فرصت را برای گفتن حرفهایم مناسب دیدم.»
این نویسنده هم معتقد است خلق چنین فضاهایی برای ایجاد ارتباط بین مخاطب و نویسنده لازم و تأثیرگذار است و باعث میشود که مخاطب و نویسنده روبهروی هم قرار بگیرند: «یعنی همان اتفاقی که در تئاتر رخ میدهد و بازیگر و تماشاگر نفس به نفس یکدیگر با هم ارتباط برقرار میکنند اینجا هم رخ میدهد.
مخاطب به آن تصویری که از نویسنده در ذهنش ساخته عینیت میبخشد و باعث میشود به او احساس نزدیکی بیشتری کند. به نظرم این، دستاورد بزرگی است».