آفتابنیوز : آفتاب- سرویس سیاسی: واقعاً اصولگرایان از اینکه به رسانهای تذکر داده و یا توقیف میشود احساس ناخوشایندی دارند؟ اگر چنین است پس چرا در برابر بیان انتقادها و توقیف رسانههای جناح مخالف نه تنها از خود اعتراضی نشان نمیدهند بلکه گاهی با فضاسازی و فشار رسانهای عامل توقیف برخی مطبوعات بودهاند؟! چرا در برابر توقیف رسانههای مخالف سکوت میکنند اما در برابر توقیف رسانههای جناح خود، تازه به یاد آزادی بیان میافتند و علیه دولت بیانیه و تذکر میدهند؟!
به عنوان مثال مهرداد بذرپاش که اینروزها روزنامه تحت مدیرت او هرگونه که میخواهد در انتفاد و نکوهش دولت یازدهم قلمفرسایی میکند، خطاب به مسئولان دولت میگوید: «منتقدان را در کنار اسرائیلیها مینشانید و بگمبگم راه میاندازید تا همه منتقدان را خفه کنید؟»(خبرگزاری فارس) و عشرت شایق عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در پاسخ به پرسشی درباره منتقدان عملکرد مجلس در برابر دولت میگوید: «تمامیتخواهی و حذف رقیب، ناشی از خودبرتربینی است و این حس معمولاً در اشخاصی که مقام و موقعیت سیاسی را فرصتی طلایی برای دستیابی به اهداف فردی و گروهی میپندارند، قوی و مخربتر است.»(خبرگزاری فارس)
عجیب است، افرادی که در هشت سال گذشته مدام علیه منتقدان و مطبوعات جناح مخالف و منتقد دولت موضعگیریهای تندی نشان میدادند این روزها نگران و منتقد فضای آزادی بیان شدهاند. گرچه از اینگونه اظهارنظرها در نقد دولت یازدهم، فراوان در رسانههایشان دیده میشود اما هر مخاطبی که تفکرات و سابقه سیاسی و عملکرد آنها در برخورد با منتقدان دولتهای نهم و دهم را نشناسد، فکر میکند که این افراد سالها در جایگاه مدافعان آزادی بیان و مطبوعات قرار داشتهاند که این روزها اینگونه در مقام حامیان آزادی بیان، دولت را به برخورد حذفی با منتقدان متهم میکنند. نکته عجیبتر این است که اعتراض این گروهها تنها زمانی بروز پیدا میکند که برای رسانههای همسو با منافع خودشان مشکلی بهوجود میآید و نه در برابر توقیف رسانههای جناح مخالف. با اینکه منتقدان هشت سال گذشته رفتار و عملکرد این افراد را بهخوبی به یاد دارند اما با مروری بر رفتار سیاسی و مواضع این افراد در اینباره، میتوان گفت که آنها بیش از آنکه نگران بسته شدن فضای آزادی بیان و تهدید مطبوعات باشند؛ نگران منافع جناحی- نه ملی- خود هستند و انتقاد آنها به دولت درخصوص مطبوعات و فضای آزادی بیان ناشی از همین مسئله است.
برای فهم و صحت این ادعا لازم نیست به گذشتههای دور برگردیم. به عنوان نمونه؛ روزنامه «بهار» اولین نشریهای بود که پس از روی کار آمدن دولت یازدهم از ادامه انتشار بازماند. برخلاف وزیر ارشاد که از این توقیف اظهار تاسف کرده بود، برخی نمایندگان اصولگرای مجلس – که عمدتاً از حامیان دولت احمدینژاد و جبهه پایداری هستند- در اخطارهای خود به عملکرد روزنامه بهار اعتراض و اعلام کردند که قوه قضائیه باید با این روزنامه برخورد کند. برخی رسانههای اصولگرا نیز با موجسازی و ایجاد فشار رسانهای خواستار توقیف این نشریه شدند و نهایتا روزنامه بهار توقیف شد. اما بعد از اینکه نشريه «يالثارات» -متعلق به انصار حزبالله- از سوي هيات نظارت بر مطبوعات توقيف شد و دو روزنامه اصولگرای دیگر نیز تذکر گرفتند، 65 نماينده مجلس درباره برخورد با رسانههای منتقد، به رئیسجمهور تذکر دادند. نمایندگان تذکردهنده تاکید کردهاند که اظهارات رئیسجمهور در رابطه با آزادی بیان و نقد باید در عمل مورد توجه دولت باشد.
از رفتار دوگانه و تبعیضآمیز این نمایندگان در دفاع از مطبوعات که بگذریم، تذکرات و کارت زردهای آنها به برخی وزرای کابینه نشان داد که اگر سیاستهای دولت همسو و در راستای اهداف این افراد نباشد، برای دولت در مجلس چالش ایجاد میکنند. احضارهای پیدرپی و شائبهبرانگیز وزاری کابینه به کمیسیونهای مجلس و تهدید به استیضاح آنها نشان میدهد که برخی، برخلاف رای مردم در انتخابات 24 خرداد برای تغییر وضعیت جامعه و ایجاد ثبات و آرامش در کشور، با ایجاد جنجال و هیاهو به دنبال منافع شخصی و جناحی خود هستند. زیر اگر اصل بر آزادی بیان و مطبوعات است و به توقیف نشریات همسو با تفکر و اندیشه و جناح خود انتقاد میکنیم، قاعدتاً باید به توقیف رسانههای جناح مخالف نیز اعتراض کرد نه اینکه هشت سال در برابر قانونگریزی، توقیف مطبوعات و فساد مالی و رانت سکوت پیشه کرد و در برابر دولتی دیگر -که چون برخواسته از آرای مخالف جناح ما است- به تندی انتقاد و تخریب کرد.
البته اگر این افراد واقعا به این نتیجه رسیدهاند که تکصدایی در هشت سال گذشته مناسب جامعه نبوده و باعث ایجاد بحرانهای بسیاری برای کشور شده است و اعتراض و انتقادشان نیز در همین راستاست نکته مثبتی است؛ اما اگر هنوز به این نتیجه نرسیدهاند و دفاعشان از اصل آزادی بیان استفاده جناحی و ابزاری است، همان بهتر که مدافع آن نباشند.