آفتابنیوز : آفتاب: در این یادداشت با عنوان «آقای رییسجمهور! درباره گزینشها مینویسم!» آمده است: «چند روز پیش محقق گزینش ادارهای به من به عنوان منبع مراجعه کرد و مانند همیشه سوالاتی کلیشهای که همه میدانیم و نیاز به بازگویی نیست درباره یک مستخدم دولت پرسید. از نماز، پوشش، میزان حضور در راهپیماییها، حضور در نماز جمعه، داشتن یا نداشتن ریش و ... و من وقتی به افق و چشمانداز مترقی جمهوری اسلامی در سال 1400 که رهبر انقلاب آن را تایید کردهاند، نگریستم و به گناهان و حتی علائق زندگی خودم فکرکردم، برای چندمین بار با ناراحتی از خود پرسیدم چرا قوانین و روشهای کهنه را بازبینی و نو نمیکنیم؟
این را به عنوان فردی بیخبر از گزینشها نمینویسم زیرا اولین مکان استخدام من هیات مرکزی گزینش وزارت آموزش و پرورش بوده است! کارم آموزش عمومی و تخصصی به کارکنان بود و زمانی که در بخش نظردهی مدتی را گذراندم 95 درصد پروندههای ردشده از نظر من مثبت بود؛ در حالی که رای سایر همکاران برعکس بود. از ابتدا معلم باسواد، فرهیخته و اندیشمند - علیرغم تفاوت در زندگی خصوصیاش - را بر مقدسنماها و ریاکاران که ضربهزننده شدید به حیات انسانی هستند، ترجیح میدادم، بر اصلاح قانون گزینش و منابع آن تاکید داشتم، آن بانوی معلمی را ترجیح میدادم که صادقانه حرف میزد و مانتویی بود تا آن بانویی که چادر را مقطعی و مصلحتی بر سر میکرد و بر این باور بودم که این پافشاری او بر اصرار به استخدام، بعدها زیربنای هر چه تربیت صادقانه است را بر هم میزند و در اینجا خطابم با مومنههای انتخابکننده چادر یا واقعا مقید به حجاب با باور عمیق قلبی نیست، زیرا او هر جای دنیا که باشد حجابش را حفظ میکند. اما هیچگاه این باورها از سوی ناصحان جدی گرفته نشد چون تفکر غالب، استانداردسازی انسان ارزشی به هر شکل ممکن ولو با ریاکاری بود و اکنون نیز نمیشود.
خود من بارها برای پذیرش افراد ردشده و دست به آسمان و زمین بلندکرده، به مقتضای فرو نپاشیدن یک زندگی و یا سامان گرفتن یک زندگی، بر چادری بودن یا ریش گذاشتن و دانستن قواعد نمازجمعه به داوطلبان تاکید میکردم و چرا باید اینگونه میبود و یا باشد؟
این مشکل نظام اداری است (همان تفاوت زندگی اداری و خصوصی ما ه شما در دانشگاه تهران گفتید). در جریان تحول، تغییر، توسعه و جذب نیروی انسانی دیگر نمیتوانید از ریش، لباس، نوع موسیقی، حجاب و نمازجمعه طرف سوال کنید. یادمان باشد همه ما نفس اماره داریم و نفس اماره نمیتواند ملاک سلامتی و نیکنفسی را برای کسی تایید کند لیکن گروهی به عنوان روانشناس، جامعهشناس و معلم موثق و باسابقه به شکل نسبی میتوانند.
همیشه معتقد بودهام که استخدام معلمان و هر نوع گزینش باید در کمیسیونی تخصصی برای کارامدی فنی و سواد او انجام شود و در بخش عقیده، پایبندی او به اموال عمومی و امضا و تایید او بر عهدنامه امام علی (ع) به مالک اشتر کفایت کند تا در آینده از دستدرازی به اموال عمومی پرهیز کند و فساد را ایجاد نکند و گسترش ندهد. تا کنون ارزیابی داشتهایم که اگر این نوع گزینش پاسخ میداد این همه فساد اداری و مالی از کجا میآید؟
یک نکته بسیار مهم در حیات اداری کشور ما که مرتبط با همین مساله است، خود روند استخدام است. میدانید که مردم تبعیض، رابطه و پارتیبازی در استخدام را میبینند، برخی ناشی از شفاف نبودن و پنهانکاری این روند و بخشی هم فساد واقعی است. اگر شما بتوانید با کمک برنامهریزان اداری، نوعی سیستم استخدام شفاف و بدون فساد و رابطهبازی و اعمال نفوذ را در طول خدمت خود به عنوان زیربنا پایهریزی کنید، بالاترین خدمت را به بخش اداری کشور و به نفع رضایتمندی مردم انجام داده و باقیه صالحه برای شماست. ضمنا اگر به جذب ایرانیان به عنوان سرمایههای فکری میاندیشید، این روشها اصلا پاسخ نمیدهد و همان روند فرار مغزها ادامه مییابد؛ لذا شما به عنوان رییس هیات عالی گزینش مسئولید و باید با بهکارگیری نخبگان تعلیم و تربیت و کارشناسان دانشگاهی علم مدیریت، تحولی ساختاری در بحث صلاحیت استخدام و روشهای مرسوم تحقیق و مصاحبه و نظردهی ایجاد کنید و به چندگانگیهای سلیقهای و این نوع پرسشهای واحد، بهویژه در موسسات و وزارتخانههای کاملا تخصصی که بیشتر به تخصص فردی نیاز هست، پایان دهید.
شما به عنوان یک روحانی میدانید حتی شرایط احکام و فتواها درباره مسائل شرعی از سوی مراجع درباره یک موضوع واحد به گونهای است که نمیتوان آن را حجت شرعی آن هم برای رقم زدن به سرنوشت فردی قرار داد. پس به نحوه کار فعلی - که زمانی آنقدر افراطی بود که فریاد امام خمینی را هم درآورد و تا حدی اندک اصلاح شد - و فرمها و سوالات کلیشهای پایان دهید.
هیچ عقل سالمی منکر گزینش نیروی انسانی سالم و باوجدان در ادارات نیست لیکن گزینشی که صحیح و نزدیک به معیارهای عقلانی و علمی باشد و متفاوت با وضع فعلی و شما نیک میدانید که برای تمدنسازی به آزادی اندیشه انسانها و سواد و تفکرشان برای بروز خلاقیتهایشان نیاز داریم، نه پذیرش و اشاعه ریاکاریهایی که اکثریت جوانان دیگر این رفتارها برایشان پذیرفتنی نیست. دنیا میگردد و نو میشود، ما با آییننامههایمان هنوز بر مدار سابقیم ...
این یادداشت برای تصحیح احتمالی اشتباه من در تحلیل یا نتیجهگیری باز است، تعصبی ندارم و اگر منتقدانی دارد با آرامش پذیرای خواندن نظرها هستم.»