آفتابنیوز : آفتاب: به جرات می توان گفت اساسی ترین و چشم گیر ترین فرصتی که انقلاب اسلامی ایران برای زنان آفرید ، ارتقای سطح دانش و همچنین توسعه علوم تخصصی در میان آنان در جوامع شهری و روستایی بود . نزدیک به یک دهه است که شاهد افزایش قبول شدگان زن نسبت به قبول شدگان مرد در دانشگاه ها هستیم ، سالهاست که بیشترین نفرات اول کلاسهای دانشگاهی را زنان به خود اختصاص می دهند ، سالهاست که در روستاها دختران تحصیلکرده دانشگاهی افتخار خانواده های خود شده اند اما متاسفانه چالش های موجود سر راه ارتقای زنان به مراتب بیشتر از فرصت هاست که مایلم به ریشه های آن بپردازم :
1- اولین چالش برای زنان از فاصله فکری و دیدگاهی میان رهبران و مجریان کشور نسبت به جایگاه و منزلت زن بر می خیزد . رهبران ، جایگاه اجتماعی زنان را مانند مردان می بینند و منزلت زن را اعلا تلقی و بیان می کنند . نمونه آن در بیانات حضرت امام (ره) ، مقام معظم رهبری و آیت الله هاشمی رفسنجانی بارها به گوشمان رسیده است اما مجریان نظام ، زنان را در پله های پایین تر تحت عناوینی چون کم تجربگی ، فقدان توان کافی برای مسئولیت و مدیریت و امثالهم مطرح می کنند و عملا موقعیت های درجه یک اجتماعی را برای خود انحصاری می کنند که نمونه های آن را فراوان در جامعه مدیران شاهدیم .
2- دومین چالش ، چرخه ناقص کاشت ، داشت برداشت عنصر قدرت در کشور است . در هر چهار سال یک بار انتخابات ریاست جمهوری و هر چهار سال یک بار انتخابات مجلس صف های طویلی از زنان در نوبت رای دهی به عناصر قدرت مشاهده می کنیم . صف های گاه طولانی تر از صف های مردان . پس زنان در کاشت قدرت با مردان برابرند . در حوزه تبلیغات انتخابات برای نامزدها نیز زنان حضوری پررنگ دارند ، اما در برداشت قدرت ، زنان به ناگاه نادیده گرفته شده و به کلی فراموش می شوند . جناح های سیاسی قدرت مدار هم چشم بر صف های طولانی زنان رای دهنده می بندند و هم چشم بر همه زنانی که در عرصه تبلیغات رای ساز شده اند .
3- چالش سوم نگرش ترکیبی ارتجاع ، افراط و انحراف برداشت از وظایف زنان توسط مردان و گاه توسط خود زنان است . زاویه گرفتن از مسیر اصلی که دین در مورد زن تصویر و تدوین کرده ، گاه دستخوش ارتجاع ، تنگ بینی و حصار بندی می شوند و گاه دچار بیگانه زدگی ، لجبازی و بی قیدی اجتماعی . نتیجه آن می شود که نگاه جنسیتی در انواع رفتارهای اجتماعی بر نگاه برابر بودن انسانها غلبه پیدا می کند و زنان را از خانه نشینی مطلق تا خانه نرفتن مطلق به اسارت در می آورد .
4- چالش بعدی به بردگی گرفتن زنان در بنگاه های کوچک و بزرگ اقتصادی به ویژه بخش خصوصی است. اشتغال امروزه در میان زنان به اندازه مردان دغدغه است . دلیل آن بهره مندی از تحصیلات کسب شده توسط آنان است و این یک حق اجتماعی است . بنگاه های اقتصادی به ویژه در بخش خصوصی از این حق اجتماعی نهایت سوء استفاده را می کنند و حداکثر بهره وری را از نیروی کار زن با حداقل پرداخت مبادله می کنند . نه قوانین بالا دستی و نه مقررات پایین دستی ، اعتنایی به این مبادله غیر عادلانه نداشته اند.
5- یک چالش بزرگ دیگر تناقض در وضع قوانین برای زنان است . از وضع قانون اجرت المثل که زنان را از حق بهره مندی از ارائه کار در منزل همسر بهره مند می کند تا حق ازدواج پدر خوانده با دختر خوانده ، نگاهی به مجموعه قوانینی که در ارتباط با زنان وضع شده ، تابلویی از تناقض را نشان می دهد و همین تابلوی حقوقی است که زنان ما را دچار تشویق و ندانم چه کاری می کند .
دکتر زهرا پیشگاهی فرد استاد دانشگاه تهران