کد خبر: ۲۳۴۷۲
تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱۳۸۴ - ۱۳:۱۷

مايلي‌كهن: خط مياني پرسپوليس بازيسازي نمي کرد

آفتاب‌‌نیوز : داربي 59 را چطور ديديد؟
استقلال و پرسپوليس از تيم‌هاي مطرح فوتبال كشور هستند.مسلماً تركيب آنها نشان مي‌داد كه براي نباختن و امتياز گرفتن به ميدان آمده‌اند. هر دو تيم به دنبال فرصت و حادثه‌اي بودند تا به گل برسند اما در اين بين فشار بسيار زيادي روي پرسپوليس بود تا حداقل بازنده اين ديدار نباشد.
تركيب پرسپوليس اين موضوع را به خوبي نشان مي‌داد. 

منظورتان از اينكه «تركيب پرسپوليس اين را نشان مي‌داد» چه بود؟

پرسپوليس براي اين بازي از يكسري از بازيكنان باتجربه خود استفاده كرده بود.حضور باقري، رهبري‌فرد، انصاريان و كاويانپور كاملاً بيانگر اين نكته بود. حضور باتجربه‌ها در تركيب پرسپوليس براي اينكه امتياز از دست ندهد.

عملكرد كادر فني پرسپوليس را چطور ديديد؟

كادر رهبري پرسپوليس درست عمل كرد. استقلال بيشتر فرصت‌هايش از نفوذ از جناحين و استفاده از ضربات سر بود و اين موضوع را به‌خوبي تمرين كرده بود.

به‌نظر مي‌رسيد كه پرسپوليس در نيمه اول بهتر كاركرد، اين طور نيست؟

البته پرسپوليس در نيمه اول بهتر بازي كرد و چپ و راست را به خوبي بسته بود. تمام حركات و برنامه‌هاي استقلال براي رسيدن به گل، جناحينش بود و پرسپوليس در نيمه اول تمام راه‌هاي نفوذ را بسته بود. در تمام مدت نيمه اول فرزاد مجيدي فقط يك بار توانست نفوذ كند كه البته سانتر خوبي هم انجام نداد و موقعيت براي استقلال از دست رفت.

برگرديم به بازي، عملكرد بازيكنان باتجربه داربي را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟

نيكبخت به هيچ‌عنوان آماده نبود و بازي خوبي از خودش به نمايش نگذاشت، مجتبي جباري هم طبيعي بود كه نيمه اول نگران و ترسو بازي كند.

و پرسپوليسي‌ها...

كاويانپور به‌نظر من مشكل ندارد، او بايد توجه كند كه كارگردان و طراح پرسپوليس است. او بايد بازي را نگه دارد.

مشكل حامد كاويانپور چيست؟ 

مشكل حامد زياد با توپ بازي كردن است. او با توپ زياد كار مي‌كند ولي به نظر من به‌هيچ عنوان در كار تيمي و پاسكاري‌هاي گروهي و كارهاي تركيبي شركت نمي‌كند. اين همان ضعف فوتبال ما است. به‌دنبال اين قضيه نمي‌روم كه چطور بايد گل بزنيم، ضدحمله كنيم و يا اينكه چه كار بايد بكنيم.

كمي بيشتر توضيح مي‌دهيد؟

مثلاً مهرزاد معدنچي و شيث رضايي هيچ كدام در اين بازي نتوانستند يك توپ درست و حسابي روي دروازه استقلال بفرستند. معدنچي به‌هيچ عنوان دقت نمي‌كرد او حتي يك باره بازي را به وسط نكشاند و دائماً در طول زمين حركت مي‌كرد.

به‌طور كلي روند بازي در نيمه اول چطور بود؟

به‌طور كلي نمي‌توان در مورد نيمه اول صحبت خاصي انجام داد چون بازي در اين نيمه يك روند كاملاً طبيعي را طي مي‌كرد. 

نيمه دوم چطور بود؟ 

جباري در نيمه دوم به استقلال سرعت بسيار بالايي داد اما پرسپوليس از نظر بدني افت كرد و البته اميرآبادي نيز فضاي بيشتري براي حركت پيدا كرد و به‌راحتي از آن جناح حركت مي‌كرد.

در مورد گلي كه استقلال در اين بازي به‌ثمر رساند كمي صحبت كنيد؟

دقيقه 55 معدنچي تحت فشار قرار گرفت و خيلي راحت توپ را لو داد، توپ توسط مدافع استقلال بريده شد و به كاظمي رسيد و او نيز توپ را به اكبرپور رساند اين بازيكن هم مجيدي را در موقعيت بسيار عالي قرار داد و در نهايت عنايتي مانند هميشه به‌خوبي از فرصت‌هايش استفاده كرد.

در واقع استقلال يك گل كاملاً مدرسه‌اي به‌ثمر رساند، معدنچي نبايد به اين راحتي توپ را لو مي‌داد. او مي‌توانست بهتر كار كند و بازيكنان پرسپوليس نيز او بهتر حمايت كنند. بازيكنان پرسپوليس روي گلي كه اين تيم دريافت كرد كار تيمي را به‌خوبي انجام ندادند در واقع ما هنوز ارزش پاس دادن در فوتبال را خوب نمي‌دانيم.

چرا فوتبال ما سرعت ندارد؟

من پيستون راست هستم و مي‌روم جلو، تو هافبك هستي و توپ را در حالتي كه پشت من به‌تو هست مي‌دهي به‌من، همين در بازي مكث ايجاد مي‌‌كند. به‌طور كلي ايده پاس دادن خوب است اما به شرطي كه شدت آن را به خوبي بدانيم.

در اين بازي ما كمتر پاسكاري ديديم. فوتبال مدرن يعني پاس در فضاي خالي، همان پاسي كه عنايتي به جباري داد و او با دروازه‌بان تك‌به‌تك شد. پاس در فوتبال ارزش دارد كه مهاجم را با دروازه‌بان تك‌به‌تك كند. دريبل زدن مهم نيست.

استقلال در اين بازي روي همين پاسكاري‌هاي هدفمند توانست به گل برسد اما بعد از گل تا حدود بسيار زيادي نگران بود و احتياج داشت كه بازي را از جريان بيندازد و به‌همين خاطر منصوريان را به بازي فرستاد. البته اين بازي يك حسن بزرگ داشت.
چه حسني...؟ 

در اين بازي نشان داده شد كه ديگر دو تيم براي مساوي به‌ميدان نمي‌آيند و كسي نمي‌تواند چنين ادعايي كند.

با باخت مقابل استقلال و اين شرايط، احتمال حضور شما در پرسپوليس تا حد جدي است؟

من عمرم را در پرسپوليس گذاشتم. 26 سال است كه در سازمان از رده كارشناسي تا مديركلي حضور دارم به‌عنوان قائم مقام امور دفتر مشترك با 112 رئيس فدراسيون سر و كله زدم و مديران زيادي را ديدم. در پرسپوليس همه جور آدمي وجود دارد از مدير گرفته تا مربي و افراد متخصص. در پرسپوليس و استقلال بحث داشتن يا نداشتن هيأت مديره مطرح نيست. 

پس بحث اصلي چيست؟ 

من قبلاً هم گفتم خادم در مجلس به اين قضيه خوب توجه كرد. بايد دو رديف بودجه جاري و عمراني براي آنها تصويب كرد. 18 سال است كه استقلال از يك تركيب كاركشته در كادر مديريتي خود استفاده مي‌كند. افرادي مانند ايرواني، آقا محمدي، ميرولد، اگر آنها آدم‌هاي اول نباشند، دومي هم نيستند.

مطمئن باشيد آنها به افراد اول اين مملكت تنه مي‌زنند، آدم‌هاي مقتدري هستند و به منابع مهمي وصل هستند. 

كمي بيشتر منظورتان را توضيح مي‌دهيد؟

مثلاً مير ولد رئيس ستاد اجرايي فرمان امام است، يك نهاد قوي و قدرتمند، آقا محمدي يك فرد كاملاً شناخته شده، در واقع اين افراد منابع مادي بسيار عظيمي دارند. اما در پرسپوليس قضيه كاملاً برعكس است. 

يعني چه؟ 

واضح است من در پرسپوليس آدم تعيين‌كننده نمي‌بينم. آنها مشكلات بسيار زيادي دارند و نمي‌توانند به خوبي براي پرسپوليس وقت بگذارند. حق هم دارند اگر وقت هم بگذارند نمي‌توانند تمام فكرشان را براي تيم بگذارند. مي‌گويند افرادي كه در پرسپوليس كار مي‌كنند طرفدار هستند، جالب است. طرفدار يعني چه.

طرفدار دوست دارد با بازيكن عكس بگيرد. ما خطيب را مديرعامل پرسپوليس مي‌كنيم اما اين آقا نمي‌تواند وقت بگذارد چون با امور آشنا نيست.

نمي‌دانم چرا سازمان كساني را در پرسپوليس به كار مي‌گيرد كه نه پولساز هستند و نه فكر و وقت لازم براي كار در اين تيم را دارند.

واقعاً چه كار بايد كرد؟

دو نفر آدم بزرگ را در رأس كار قرار دهند، بودجه را تعريف كنند. همين الان اگر خطيب برود نفر بعدي بايد بدهي اين آقا را بپردازد، بايد دو ميليارد بدهي پرداخت كند.

در استقلال زماني كه فتح‌ا... زاده داشت مي‌رفت يك ساختمان را كه در تاكستان خريداري كرده بودند فروختند و بدهي آن آقا پرداخت شد. در واقع مشكل اصلي پرسپوليس همين است كساني كه تصميم‌گيرنده هستند و به باشگاه وصل هستند افراد كاربلد و استخوان خرد كرده نيستند. فردا اينها مي‌روند و آدم‌هاي ديگر مي‌آيند به اين ترتيب كاري درست نمي‌شود.

در واقع استقلال هم با اين ترتيب به مشكل برمي‌خورد. اين دو تيم پتانسيل بزرگتر شدن را دارند، اما با فيلم نگاه كردن نمي‌توان تيم را يك شبه تبديل به بارسلونايي كرد كه از بازي آن لذت ببريم.
تكليف پروين چيست؟

اعتقاد دارم او آنقدر مشكل دارد كه نمي‌تواند فكر و وقت لازم براي پرسپوليس بگذارد. آدم‌هاي اطراف او هم دچار اشكال هستند. در پي تحقير كسي نيستم اما نقاط ضعف يك نفر را در زمان اوج او مي‌گويم و دوست ندارم كه در زمان تضعيف شدنش او را بيشتر تخريب كنم.

در صورت بودن احتمالي شما در پرسپوليس شرح وظايف پروين به چه شكل خواهد بود؟

شرح وظايف پروين نيز بايد مشخص باشد و فراتر از حد عمل نكند. هرچند كه فوتبال برد و باخت دارد اما من در حال حاضر بيشتر از هر كسي ناراحت وضعيت و اين باخت تيم هستم. اين تيم بايد به آينده نگاه كند مشكلات پرسپوليس فقط فني نيست.

25 سال است اين تيم تبديل به باشگاه نشده است. سابقاً پرسپوليس اين‌طور نبود، مربي داشت، اقتدار داشت و قهرمان مي‌شد.

اين بار اگر قرار باشد آدم‌هاي اطراف پروين را نقد كنيد چه مي‌گوييد؟

آدم‌هايي كه با پروين كار مي‌كنند، شجاع نيستند، آدم‌هاي بزرگي نبوده و نيستند. البته محترمند اما به وقت لازم حرفشان به زبان فوتبال نبوده است. ببينيد، بعد از مدت‌ها خطيب كه همكار عزيز خودم بوده مي‌آيد در تلويزيون حرف‌هايي مي‌زند كه همان‌جا فهميدم او واقعاً با مسائل بيگانه است.

من او را مي‌شناسم، آدم محترمي است، مديركل مازندران بود. بعد هم آمد تهران اما با مشكلات پرسپوليس آشنا نيست. مگر مي‌شود شما يك بازيكن را به تيم بياوريد و تمرين نكرده پولش را بگيرد و برود.

اگر اين طور است چرا بچه من و شما اين كار را نكند؟

حرف‌ها زياد است. چه بگويم؟

آقاي مايلي‌كهن! از امروز بحث حضور مربي خارجي در پرسپوليس جدي‌تر مي‌شود؟ 

اتفاقاً مي‌خواستم همين را بگويم. به خدا اين حرف خيلي غيرتخصصي است كه ما حالا در چنين شرايطي فقط بايد برويم و مربي خارجي بياوريم، نه، اين اشتباه است.

چيزي كه باعث موفقيت مي‌شود اين تغييرات مقطعي نيست، مجموعه‌اي از عوامل بايد در كنار هم باشد تا موفقيت حاصل شود.

فرض كنيم از فردا شما، يعني مايلي‌كهن بشويد مديرعامل پرسپوليس، اولين اقدام شما چيست؟

قوي‌ترين تيم فني را مي‌آورم و يك نفر را در رأس هرم فني قرار مي‌دهم. ببينيد، حالا من اين حرف‌ها را مي‌زنم و عده‌اي متأسفانه به من خرده مي‌گيرند و يك چيزهايي را مطرح مي‌كنند كه بي‌انصافي است.

شك ندارم كه مايلي‌كهن هم عيب‌هايي دارد اما سابقه نداشته كه تيم بزرگ را با امكانات خوب تحويل بگيرم و موفق شوم. سال اولي كه رفتم سايپا، آن تيم شرايطي خوبي نداشت.يازده بازي و هفت امتياز. همه مي‌گفتند اين تيم مي‌رود به دسته يك و... خب، آن سال تيم را حفظ كرديم و سال بعد از آن آمديم سوم ليگ برتر شديم.

تازه در شرايطي آن نتايج را گرفتيم كه بازيكنان خوبي را از دست داده بوديم. بهنام ابوالقاسم‌پور، يدا... اكبري و... البته الان هم خوب هستند. سيدجلال حسيني را به پرسپوليس پيشنهاد كردم.
بله، پروين او را مي‌خواست اما نشد؟

من حسيني را پيشنهاد كردم. من بازيكنان و مربيان را خوب مي‌شناسم. جلالي را پيشنهاد كردم. خب، او را مي‌شناسم. همين طور آقاي جهانپور را. دو سال پيش هم آقاي ابراهيم‌زاده كه الان در ذوب‌آهن است را براي كمك‌كردن در سايپا خواستم كه نشد.

حالا با همه اين حرف‌ها، لطفاً با صراحت بگوييد به نظر شما حضور پروين در پرسپوليس با اين باخت و اين نتايج چه توجيهي داريد؟

اشتباه نكنيد. من هميشه گفته‌ام به دنبال حذف پروين نيستم اما جايگاه پروين بايد مشخص شود، جاي او در پرسپوليس يقيناً در يك جايي سمبليك خواهد بود. حدود وظايف او و حتي جايگاه مالي او بايد مشخص و معلوم باشد.

اين حرف‌ها را قبلاً هم زده بوديد؟

اما اين بار اين را هم اضافه كنيد كه اگر من باشم پروين در امر فني تيم حق دخالت مستقيم را ندارد. به نفع خودش هم نيست، به نفع تيم هم نيست. اما از ديدگاه مديريتي و تجربه او به خوبي بايد استفاده بشود. جلالي به درد اين پرسپوليس مي‌خورد. انصاري‌فرد، عابدزاده، درخشان و پنجعلي اين آدم‌ها به درد تيم بزرگسالان پرسپوليس مي‌خورند. 

انتقادات شما اين بار بيشتر متوجه كادر مديريتي و تصميم‌گيرنده‌هاي كلان ورزش كشور بود تا كادرفني و پروين و...؟

خطيب اگر براي اين تيم دارد 24 ساعت وقت مي‌گذارد من مي‌گويم كم است، آقا اين تيم يك مديري مي‌خواهد كه برايش 48 ساعت وقت بگذارد.

به نظرم آقاي خطيب از اول هم نبايد مديريت پرسپوليس را مي‌پذيرفت. خب، الان مشكلات زيادي هم دارد. واقعاً نمي‌تواند وقت بگذارد.

پرسپوليس مديري مي‌خواهد كه شغل اول و آخرش مديريت پرسپوليس باشد، نه اينكه يك پايش در شوراي شهر باشد و يك پايش در فلان وزارتخانه و بعد پرسپوليس را آن گوشه‌هاي وقت اضافي قرار بدهد.

من قصد بي‌احترامي به هيچ كس را ندارم اما در تمام اين سال‌ها هيچ مديري در پرسپوليس يك آجر را روي يك آجر نگذاشت. اگر اين كار را هر كدام كرده باشند دستشان را مي‌بوسم.

باز خدا پدر فدراسيون را بيامرزد كه به اينها كمك مي‌كند. البته نبايد فقط به اين دو تيم كمك كند و اين هم يك بحث جداگانه است.
اما خيلي‌ها از عملكرد عابديني در پرسپوليس اظهار رضايت مي‌كنند؟

اگر بحث شما ترانسفر است، بايد بگويم باب ترانسفر را من در فوتبال ايران باز كردم. سال 1996 به بعد مايلي‌كهن بود كه مهرداد ميناوند، كريم باقري، نيما نكيسا، عليرضا منصوريان، داريوش يزداني و ديگران را ترانسفر كرد و معرفي كرد.

آقاي مايلي! هواداران پرسپوليس سرخورده و سرشكسته شده‌اند.

هواداران پرسپوليس خيلي معترضند. با نتايجي كه پرسپوليس گرفته بود كسي فكرمي‌كرد كه اين همه تماشاگر مشتاق بيايد؟ اينها از تماشاگران يوونتوس و بايرن مونيخ هم بيشتر و بهترند. من معتقدم در پرسپوليس نبايداز نوشدن و يا كهنه‌بودن حرف زد. حساب پرسپوليس دو دوتا، چهارتا نيست. اين تيم مي‌تواند درست بشود.

من الكي حرف نمي‌زنم. البته بگذريم كه عده‌اي مدام مي‌گويند پشت مايلي‌كهن گرم است و... من نمي‌دانم پس چرا ديگران لال شده‌اند و حرف نمي‌زنند. من دارم مي‌سوزم. از عشقي كه به پرسپوليس دارم حرف مي‌زنم و مي‌سوزم. آقاي خادم مرا مي‌شناسد. با هم ارتباط كاري داشتيم اما تا به حال يك بار هم نيامده كه نظرم را بپرسد. كسي سراغم را نمي‌گيرد.

اشكال كار ما همين است. اگر امروز شما را بخواهند كنار بگذارند ترجيح مي‌دهند شما را از ريشه قطع كنند و اين طوري مي‌شود كه پيشرفت و تكاپو به قتل مي‌رسد. اينها قاتل رشد و پويايي است. مثل آقاي هاشمي‌طبا كه البته ايرادهايي داشت اما امروز دوست و دشمن مي‌گويند عملكرد قابل قبولي داشت، شما مي‌بيني كه از او نظري بخواهند يا...؟

شما حاضريد خودتان را براي پرسپوليس هزينه كنيد؟

اين چه حرفي است؟ من يك بار به پروين گفتم حاضرم توپ جمع‌كن پرسپوليس باشم. باورتان مي‌شود؟

ببينيد، اين حرف‌ها برايم خيلي عجيب است. ما بايد به ورزش كمك كنيم. همه جا مشكل هست. در پاس، ذوب‌آهن، سپاهان و فولاد هم مشكلاتي وجود دارد، ديدگاه‌هاي سليقه‌اي هست اما ما بايد وظيفه خود بدانيم كه براي اين مشكلات حتي خودمان را هزينه كنيم.

گفته بوديد نمي‌خواهم رؤياي دوستداران پروين را به هم بزنم.

بله، اين را هم گفتم كه اگر مجبور باشم حرف مي‌زنم اما نمي‌خواهم اين رؤيا را به هم بريزم. از اين گذشته من گاهي حرف‌ها را رودررو به خود پروين مي‌زنم. نمونه‌اش هم پانزده سال پيش كه با صراحت لهجه خاصي با او حرف زدم و همين اواخر كه... بگذريم.

مي‌خواهيد بيشتر توضيح بدهيد؟

بعد از اولين باري كه به كارگران رفتم با پروين حرف زدم. آقاي پروين مرا سر كار گذاشت و اين تنها خبري بود كه هيچكس ندانست و جايي هم درج نشد. البته يكي از خبرگزاري‌ها فهميد اما امانتداري كرد و منعكس نكرد.

از آنها تشكر مي‌كنم كه منصفانه عمل كردند و آن خبر را عنوان نكردند. اتفاقاً موقعي آن پيشنهاد مطرح شد كه مهرعليزاده هم بود. من درست است كه با خيلي‌ها اختلاف سليقه دارم اما به خاطر پرسپوليس حاضرم دست همه‌شان را ببوسم. باز هم مي‌گويم پرسپوليس اگر بيمار است قابل درمان است. حتي مي‌تواند به يك تيم بين‌المللي بشود و آن سوي آبها را هم تسخير كند.


بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین