کد خبر: ۲۳۴۸۰۵
تاریخ انتشار : ۱۸ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۶:۱۵

فیرات: ایران وطن دوم و آزادی، استادیوم بدشانسی من است

انگین فیرات، مربی فوتبال، آلمانی و ترک تبار سایپا ،‌ 11 ژوئن سال 1970 متولد شد و از 7 سالگی فوتبال را آغاز کرد و تا رده سنی بزرگسالان و حضور در بوندسلیگای 2 روند بازیکنی خود را ادامه داد
آفتاب‌‌نیوز :
آفتاب: اما با ورود به دانشگاه و آسیب دیدگی از ناحیه کشکک زانو مدتی از فوتبال جدا ماند و از این فرصت برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره های آموزش مربیگری استفاده کرد. وی اکنون بعد از کسب تجربیات ارزنده ای همچون کمک مربیگری روبیشن، بازیکن و مربی معروف آلمانی و همچنین مربیگری در کشورهایی همچون ایران،‌ترکیه و کره جنوبی سرمربیگری تیم فوتبال سایپا البرز را برعهده دارد. روابط عمومی شرکت فرهنگی ورزشی سایپا در آستانه سال نو مصاحبه خواندنی را با این مربی ترک تبار ترتیب داده که در زیر می خوانید:

*آقای فیرات کی به ایران آمدید؟
سال 85 اولین بار به عنوان کمک لورانت در سایپا به ایران آمدم و فعالیت خود را در این کشور آغاز کردم.

*خداحافظی شما از فوتبال با ورود به دانشگاه مصادف شده است، در چه رشته ای تحصیلات عالیه دارید؟
من در دو رشته ادامه تحصیل دادم. یکی تربیت بدنی و آموزشهای آکادمیک فوتبال و دیگری تاریخ و جغرافیا.
*چه جالب! به عنوان دانش آموخته تاریخ، چه قدر با تاریخ ایران آشنا هستید؟
آشنایی زیادی با تاریخ غنی ایران دارم. فرهنگ ایران را به خوبی می شناسم و احساس می کنم که ایرانی ها باید از این فرصت برای جذب گردشگر و توریست و معرفی این تاریخ به جهانیان استفاده کنند. البته فرهنگ ایرانیان در تمام دنیا معروف است و ایرانی ها در گذشته رهبری بیشتر سرفصل های علمی را برعهده داشتند. زمانی که در اروپا پزشک معنی و مفهومی نداشت ایرانی ها به فنون طب و درمان های گیاهی واقف بودند و یک سر و گردن از استاندارهای جهانی بالاتر بودند. این مساله ای است که در دروس تاریخی کشورهای دنیا نیز مطرح شده و از فرهنگ ایرانی به عنوان یک فرهنگ غنی یاد شده است.

*خود شما طی زمانی که در ایران هستید، از جاذبه های گردشگری این کشور دیدن کردید؟
با تیم فوتبال سفرهای زیادی را به اکثر شهرهای ایران داشتم و از این فرصت برای بازدید از اماکن دیدنی و باستانی شهرها استفاده کردم. خصوصا زمانی که مربی تیم سپاهان بودم با اصفهان و آثار تماشایی و قابل تامل آن از نزدیک آشنا شدم و واقعا به عنوان یک گردشگر از این شهر تاریخی لذت بردم.

*در آستانه نوروز هستیم،‌ شما چه قدر با این رسم و رسوم ایرانی آشنا هستید و آیا در ترکیه هم چنین رسومی وجود دارد؟

ایرانی ها اولین روزهای بهار را جشن می گیرند و در کل بهار که سرفصل نوشدگی و جریان یافتن زندگی دوباره در طبیعت محسوب می شود، برای تمام مردم دنیا خوش آیند و خوش یمن است. در ترکیه شروع سال نو میلادی و شب 31 دسامبر به عنوان شب سال نو جشن گرفته می شود. البته کرد تبارهای ترکیه مانند ایرانی ها نوروز دارند و آمدن فصل بهار را جشن می گیرند و آخرین سه شنبه شب سال از روی آتش می پرند و به استقبال بهار می روند.

*با هنرهای ایرانی نیز آشنا هستید؟

در خانه من تعداد زیادی از صنایع دستی و هنری ایرانی وجود دارد. برخی از آنها را هدیه گرفته ام و برخی دیگر را در اصفهان خریداری کردم. صنایع جالبی که در ترکیه وجود ندارد، تراش بر روی عاج فیل، سنگ های قیمتی و تزئینی، گلیم و خیلی از هنرهای ایرانی در ترکیه بسیار پرطرفدار هستند و اعضای خانواده و دوستان همیشه به من سفارش خرید صنایع دستی ایرانی را می دهند. متاسفانه در ترکیه و اروپا اکثر این محصولات توسط ماشین تولید می شود و صنایع دستی تقریبا محو شده است.

*به سراغ فوتبال برویم، از نظر شما باشگاه سایپا چه قدر به استاندارها نزدیک است؟
باشگاه سایپا در قیاس با سایر باشگاه های ایرانی از نظر سخت افزاری شرایط خوبی دارد اما در کل باشگاه های ایرانی در مقایسه با باشگاه های جهان چندین پله عقب هستند. یک تیم فوتبال لیگ برتری در اروپا حداقل باید صاحب سه زمین چمن طبیعی و یک زمین چمن مصنوعی باشد و این مجموعه های سخت افزاری به مدرن ترین امکانات مجهز باشند. البته در ایران برای فوتبال خوب هزینه می شود اما این هزینه ها آن طور که باید و شاید مدیریت نمی شود. به طور مثال یک باشگاه حاضر است برای یک بازیکن تراز اول یک یا دو میلیارد تومان هزینه کند اما همین بازیکن دو میلیاردی با تمرین در زمین چمن نامناسب و نامرغوب آسیب می بیند و خیلی راحت از گردونه فوتبال خارج می شود. شاید بهتر باشد چنین هزینه هایی برای، بهبود وضعیت زمین های چمن، در اختیار گرفتن متخصصین تغذیه و چند پزشک در کنار تیم صرف شود تا رفته رفته وضعیت سخت افزاری فوتبال ایران بهبود یافته و پله پله به سطح استاندارهای جهانی نزدیک تر شود.

*در مورد تیم فوتبال سایپا، به عنوان مربی، چه قدر به انتظارات ابتدای فصل خود دست یافتید؟
خوشبختانه به تمام برنامه هایی که پیش از شروع فصل در نظر داشتیم،‌ دست یافتیم. ابتدای فصل باشگاه سایپا با بودجه اندکی که در اختیار داشت برای کشف استعدادها و ساختن تیمی تازه و آینده دار و همچنین ارایه یک فوتبال خوب پا به میدان گذاشت و مهمترین هدف این تیم،‌ پایان رساندن لیگ در جایگاهی مناسب بود. متاسفانه همان ابتدای فصل برخی این اهداف را به سخره گرفتند و معتقد بودند که با چنین بودجه ای نمی توان کار به جایی رساند. اما من خوشحالم که طبق نقشه ابتدای فصل پیش رفتیم. البته چنانچه از امکانات بیشتری برخوردار بودیم و در نیم فصل می توانستیم دو بازیکن با کیفیت به تیم اضافه کنیم قطعا جایگاه بهتری را کسب می کردیم.
*در مورد استعدادیابی صحبت کردید، به نظر شما کدام بازیکنان با استعداد در لیگ حضور چشمگیری داشتند؟

در حال حاضر تیم فوتبال سایپا با فاصله بسیار زیادی جوان ترین تیم فوتبال لیگ برتر است. علی یونسی 21 سال سن دارد،‌ شهرام سالاری 18 سال، کاوه رضایی 21سال، علی زینالی 23 سال و ترابی 19 سال سن دارند. سجاد شهباز زاده که اصطلاحا با تجربه است کمتر از 23 سال سن دارد. اینهایی که نام بردم فقط بازیکنان هجومی هستند و مطمئن هستم که هیچ تیمی از چنین ترکیب جوانی استفاده نکرده است. این بازیکنان، جوان و در حال کسب تجربه هستند و باشگاه سایپا برای پرورش آنها واقعا ریسک کرد. کمتر کسی در ابتدای لیگ چنین بازیکنانی را می شناخت اما اکنون بعد از بازی در بزرگترین لیگ ایران شناخته شده اند و قطعا در پایان لیگ پیشنهادات خوبی دریافت خواهند کرد. به همین خاطر نام بردن از یک یا دو بازیکن کار درستی نیست.

*پس باشگاه سایپا را یک باشگاه استعدادیاب می بینید؟

قطعا همین طور است. در این باشگاه راه برای عرض اندام هر بازیکن با استعدادی باز است و باید اعلام کنم که هیچ تیمی چنین ریسکی را نمی پذیرد. خود شما اگر پسر با استعداد فوتبالی داشته باشید مشتاق هستید که به کدام تیم برود؟ تیمی که به جوانتر ها شانس حضور می دهد یا تیمی که هیچ شانسی برای تازه کارها قائل نیست؟ سایپا در این زمینه واقعا گامهای بلندی برداشت و نمونه بارزش هم تیم لیگ برتری این باشگاه است.

*بعد از بازی با ذوب آهن که ماندگار شدن سایپا در لیگ برتر قطعی شد، رسانه ها به روند نتایج سایپا انتقاد داشتند، آیا شما برای سه بازی آخر این تیم برنامه خاصی در دستور کار دارید؟
این مساله چند دلیل دارد، یکی از این دلایل، غروری بود که در بازیکنان تازه کار ایجاد شد.

بازیکنانی که سال گذشته کسی آنها را نمی شناخت پیشنهادات بسیار خوبی دریافت کردند و همین مساله از تلاش های آنها برای ارتقا بیشتر کاست. مورد بعدی پایین بودن مبلغ قراردادهای بازیکنانی بود که در نیم فصل و بعد از شناساندن خود در قالب یک بازیکن توانا و حتی دعوت شدن به تیم های ملی رده های مختلف سنی و دریافت پیشنهادات جدی از تیم ها ذهن آنها را مشغول کرد. اما باید اعلام کنم که سایپا، برای سه بازی آینده با توجه به تعطیلات 40 روزه شرایط سختی پیش رو دارد. البته این مساله برای سایر تیم ها متفاوت است. به طور مثال صبا تلاش می کند در لیگ برتر بماند و سپاهان قصد کسب عنوان قهرمانی را دارد. اما سایپا امروز هیچ استرسی در لیگ برتر ندارد و همین انگیزه جنگندگی تیم را کاهش داده است. ولی امیدوارم با کسب حداقل دو پیروزی از سه بازی پایانی لیگ برتر با رتبه ای در شأن فوتبال سایپاست لیگ را به خاتمه برسانیم.

*به عنوان سوال آخر،‌ احساس خود را در قالب یک کلمه در مورد کلمات زیر بگویید:

ایران: وطن دوم
استادیوم آزادی: بدشانسی
سی و سه پل: فوق العاده
غذای ایرانی: زرشک پلو با مرغ
ترکیه: وطنم
سپاهان: باشگاه بزرگ
لورانت: دوستم
دوپینگ: نفرت
برج میلاد: مدرن
آلمان: جایی که بزرگ شدم
جام جهانی: رویا
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین