آفتابنیوز : آفتاب: پوریا عالمی در شرق نوشت:
یکی بود یکی نبود. یک روز «کیم جونگاون»، حاکم جوان کرهشمالی، تصمیم گرفت در کشورش (که فقط مال خودش بود نه مال هیچکس دیگر نه حتی مال عمهاش) آزادترین انتخابات جهان را برگزار کند. اما برگزاری انتخابات نیاز به یک چیزهای بدیهی دارد مثل پارلمان. «کیم جونگاون» چون از بچگی برگزاری انتخابات آزاد دوست داشت، دستور داد تا بعدازظهر در کرهشمالی مجلس راه بیندازند. بعد «اون» دید این کرسیها نیاز به نماینده دارد که رویش بنشیند. پس دستور داد هرکسی جرات دارد کاندیدا شود. اما کسی جرات نداشت.
ما: چرا نمیخواهید نماینده مردم کرهشمالی بشوید؟
مردم کرهشمالی: چی؟ حرف بد؟ عقلت پارهسنگ برداشته؟ چهکسی جز «کیم جونگاون» میتواند نماینده مردم کرهشمالی باشد؟
بله بچههای خوبم. «کیم جونگاون» که دید کسی نامزد انتخابات پارلمان نمیشود، احساس وظیفه کرد و کاندیدا شد و بهصورت نفسگیر با خودش رقابت کرد. بعد از برگزاری آزادترین انتخابات جهان کرهشمالی اعلام کرد صددرصد مردم در انتخابات شرکت کرده و حدود صددرصد به تنها نامزد تاییدشده انتخابات کرهشمالی که دست بر قضا «کیم جونگاون» بود، رای دادند. روی برگههای انتخابات کرهشمالی دو گزینه نوشته شده است:
«1- من موافقم «کیم جونگاون» انتخاب شود.
2- من مخالفم «کیم جونگاون» انتخاب نشود.»
«کیم جونگاون» مرد مهربانی است. او چندوقت پیش شوهرعمهاش را چون برای او محکم دست نزده بود و شل تشویقش کرده بود اعدام کرد. بعد هم رفت به عمهاش تسلیت گفت. «کیم جونگاون» معتقد است سیاست پدر و مادر، عمه و شوهرعمه هم ندارد.
نظر کارشناسان:
الف- در کرهشمالی مردم عمهشان را دوست دارند.
ب- در کرهشمالی مردم نگران شوهرعمهشان هستند.
پ- در کرهشمالی فرقی بین شما و شوهرعمه «کیمجونگاون» نیست و همه یکسان اعدام میشوند.
ت- در کرهشمالی مردم محکم دست میزنند و سفت تشویق میکنند و این باعث اتحاد کرهشمالی شده.
«کیم جونگاون» علاوه بر این تصمیم گرفته نقش «گاندی» را هم در کرهشمالی بازی کند. او برای این کار دستور داده یک بز برایش بیاورند. منتها چون کرهشمالی مستعمره انگلستان نیست، «کیمجونگاون» تصمیم گرفته جای مبارزه با انگلستان با مردم کرهشمالی مبارزه کند. این امر محبوبیت «کیمجونگاون» را در کرهشمالی افزایش و محبوبیت «گاندی» را در جهان کاسته است. این بود قصه بیسروته ما که بهسر رسید. کلاغه هم مهاجرت کرده بود و به خانه برنگشت.