کد خبر: ۲۳۵۳۴۵
تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۲:۰۶

«رزم‌آرا» را چه کسی کشت؟

شلیک کدام گلوله در شانزدهم اسفند 29 سپهبد «حاجیعلی رزم آرا» را کشت؟ «خلیل طهماسبی» یا «اللهیار جلیلوند» و «لطیف همایونی»؟ آمران که بودند؟ جمعیت فداییان اسلام، دربار، انگلیس و قدرت‌های خارجی مخالف ملی‌شدن صنعت‌نفت یا ائتلافی از جریان‌های سیاسی مخالف رزم‌آرا.
آفتاب‌‌نیوز :
آفتاب: شلیک کدام گلوله در شانزدهم اسفند 29 سپهبد «حاجیعلی رزم آرا» را کشت؟ «خلیل طهماسبی» یا «اللهیار جلیلوند» و «لطیف همایونی»؟ آمران که بودند؟ جمعیت فداییان اسلام، دربار، انگلیس و قدرت‌های خارجی مخالف ملی‌شدن صنعت‌نفت یا ائتلافی از جریان‌های سیاسی مخالف رزم‌آرا. 63سال از ترور نخست‌وزیر ارتشی شاه گذشته. اسناد بازجویی‌های «خلیل طهماسبی» متهم اصلی، اسناد پزشکی قانونی، گفته‌ها و خاطرات شاهدان و راویان منتشر شده اما هنوز از این رخداد با عنوان اسرار «قتل رزم‌آرا» یاد می‌شود. علت را شاید بتوان در سرعت و پیچیدگی رخدادهای سیاسی آن روزگار جست‌وجو کرد.

 در کوران رقابت‌های سیاسی و اقتصادی دو بلوک شرق‌وغرب در خاورمیانه، قدرت‌گیری حزب توده در داخل، تب ملی‌شدن صنعت‌نفت و از سویی دسیسه‌های دربار، ترور «رزم‌آرا» به رخدادی چندبعدی بدل شد. انگار ائتلافی از منافع گاه متضاد جناح‌های سیاسی و گاه معارض، با یک ترور سیاسی گره خورده بود. «مصدق» در خاطرات خود می‌گوید: «قاتل رزم‌آرا هرکه بود رفع کدورت از ذهن اعلیحضرت کرد.» «آیت‌الله کاشانی» هم در مصاحبه‌ای نظرش را چنین ابراز کرد: «این عمل به نفع ملت ایران بود و این گلوله و ضربه عالی‌ترین و مفیدترین ضربه‌ای بود که به پیکر استعمار و دشمنان ملت ایران وارد آمد.» گفته شد روز ترور، «اسدالله علم» که خود مشوق رزم‌آرا برای حضور در مسجد بود پس از اطلاع از قتل رزم‌آرا به نزد شاه رفته و اعلام کرده که کلک او کنده شد. «محمدمهدی عبدخدایی»، عامل ترور «حسین فاطمی» و از یاران نزدیک «نواب صفوی» و «خلیل طهماسبی» ماجرای «ترور رزم‌آرا از سوی دربار» را افسانه‌سرایی جبهه ملی می‌داند.

اگرچه فداییان اسلام، همان روز مسوولیت آن را برعهده گرفت و «خلیل طهماسبی» هم به‌عنوان قاتل دستگیر شد، اما روایت دیگری هم بود که می‌گفت «طاهونی» و «جلیلوند» که محافظان رزم‌آرا در آن روز بودند بی‌درنگ بعد از بلندشدن صدای شلیک نخستین گلوله توسط «خلیل طهماسبی» «رزم‌آرا» را از پشت‌سر هدف قرار دادند. گزارش پزشکی قانونی هم نشان می‌داد که هر سه گلوله از پشت زده شده و از جلو خارج شده است.

«ابوالفضل لسانی»، وکیل «خلیل طهماسبی» پس از مطالعه پرونده و نوع گلوله‌ها متوجه می‌شود که گلوله‌ها با هم فرق دارند و گلوله چهارمی که باعث مرگ «رزم‌آرا» شده از نوع دیگری است. او موضوع را به طهماسبی می‌گوید ولی طهماسبی قبول نکرده و می‌گوید: «شما می‌خواهید افتخار مرا بگیرید و از بین ببرید» گفته شده که وسیله تیراندازی «خلیل طهماسبی»، یک شش‌تیر کالیبر کوچک و سرعت اولیه کمی بوده که گلوله‌اش معمولا قدرت کافی برای خروج از بدن را ندارد. وسعت زیاد زخم گلوله در بدن «رزم‌آرا» و نفوذ عمیق آن‌جای شک باقی نمی‌گذاشت که گلوله از اسلحه کمری پرقدرت با کالیبر بزرگ‌‌ رها شده و سلاح کمری «کلت» مناسب‌ترین سلاحی بود که ممکن بود چنان اثری ایجاد کند. این سلاح منحصرا در اختیار ارتش بوده و احتمالا ضارب واقعی کسی بوده که تحت عنوان محافظ با هماهنگی دربار و شاید شخص «علم» در لباس غیرنظامی مامور انجام این کار شده است.

 بر اساس این اسناد و به استناد نظر کار‌شناسان نظامی، نوع اسلحه استفاده‌شده در ترور رزم‌آرا نه یک اسلحه شش‌تیر بلکه نوعی اسلحه براونیک بلژیکی بوده است. رابطه «رزم‌آرا» و شاه چندان حسنه نبود و شایعات هم براین وضعیت دامن می‌زد. نزدیکان شاه و «زاهدی» که آن زمان رییس شهربانی بود مدام توهم کودتایی از سوی «رزم‌آرا» علیه شاه را برجسته می‌کردند. حتی شایع شده بود که او در ترور سال 27 علیه شاه دست داشته و می‌گفتند که با حزب توده رابطه دارد و شاهدش را هم این می‌آوردند که «خسرو روزبه» در دورانی که افسر توپخانه بوده برای نوشتن مقالاتی علیه مفاسد سران ارتش از «رزم‌آرا» کمک می‌گرفته‌ است. گفته می‌شد که او حتی به خروج سران حزب از زندان کمک کرده است.

در دورانی که تب ملی‌شدن صنعت‌نفت بالا گرفته بود «رزم‌آرا» به حامی قرارداد «گس- گلشاییان) و مخالف ملی‌شدن معروف شد. جمله‌ای هم از او مشهور شده که خطاب به مجلسیان می‌گوید: «ایرانیانی که توانایی اداره یک کارخانه سیمان را ندارند چطور می‌توانند تشکیلات نفت را مدیریت کنند؟» این در حالی است که با وجود همه اینها «رزم‌آرا» به اعضای کمیسیون نفت گفته بود که مخالف ملی‌شدن نیست بلکه با شتابزدگی و بدون مطالعه کار را پیش‌بردن مخالف است. گفته‌شده که آمریکا هم ابتدا به‌شدت حامی او بود اما «رزم‌آرا» به تدریج سیاست بی‌طرفی در برابر شرق‌وغرب را در پیش گرفت تا به نوعی از هردو آنها امتیاز بگیرد. در مذاکراتش با انگلیسی‌ها هم به‌دنبال اجرای قرارداد تصنیف (50-50) در عواید و درآمد‌های نفت بود و انگلیسی‌ها هم ظاهرا از ترس ملی‌شدن صنعت‌نفت با او موافقت کرده بودند. قاعده «تصنیف» را آمریکایی‌ها به تازگی در برخی مناطق نفت‌خیز در حال اجرایش بودند و در مقایسه با عوایدی که شرکت نفت ایران انگلیس در آن زمان عاید ایران می‌کرد به مراتب منصفانه‌تر بود. اشتباه «رزم‌آرا» اما این بود که مسیر مذاکرات را تا مدتی مخفی نگه داشته بود و بسیار دیر یعنی زمانی که دیگر تب ملی‌شدن بالا گرفته بود آن را با مجلسیان در میان گذاشت. نتیجه طبیعتا از پیش معلوم بود.

منبع: مهسا جزینی/ روزنامه شرق
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین