آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه شرق نوشت:
کارآگاهان جنایی استان خوزستان پس از آنکه از مرگ مشکوک پسری جوان به نام احمد در خانهاش مطلع شدند برای انجام تحقیقات به آنجا رفتند و مشاهده کردند احمد هدف گلوله قرار گرفته است. مکان و نحوه افتادن جسد در حیاط خانه نشان میداد او به دنبال اصابت گلوله از لبه پشتبام به پایین پرت شده و جانش را از دست داده است. علاوه بر این آثار خراش نیز روی پیکر مقتول وجود نداشت که ثابت کند او به تازگی با فرد یا افرادی درگیر شده است. کارآگاهان ابتدا به بازجویی از همسایهها پرداختند. یکی از آنها گفت: «شب از نیمه گذشته و من در حال استراحت بودم که ناگهان صدای تیراندازی شنیدم. قبل از آنکه از خانه بیرون بیایم صدای مهیب دیگری هم به گوش رسید که بهنظر میرسید شیء بزرگی به زمین پرتاب شده است. وقتی از خانه بیرون آمدیم دیدم اهالی یکی از خانههای همسایه به خیابان آمدهاند و فریاد میکشند که احمد را کشتند.»
دیگر اهالی خیابان نیز همین گفتهها را به زبان آوردند و گفتند هیچ فردی را در حین فرار از صحنه جرم ندیدهاند. کارآگاهان در گام بعدی به تحقیق از والدین و برادر احمد پرداختند. آنها از نحوه وقوع قتل ابراز بیاطلاعی کردند. برادر احمد گفت: «ما خواب بودیم که صدای شلیک گلوله را شنیدیم و وقتی خودمان را به حیاط رساندیم احمد را دیدیم که غرق در خون بود. احتمالا کسی از بیرون خانه به سمت برادرم شلیک کرده و با استفاده از تاریکی شب فرار کرده است.» افسران ویژه مبارزه با قتل در جریان تحقیقات تخصصی خود زاویه شلیک گلوله را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که احتمال ندارد فردی از بیرون خانه بتواند به سمت احمد در حالیکه روی پشتبام ایستاده بود شلیک کرده باشد و تیرانداز حتما در حیاط ایستاده بود.
آنها وقتی در خانه را بررسی کردند فهمیدند کاملا سالم است و نشانهای از ورود به عنف به خانه به چشم نمیخورد. آنان در گام بعدی به بازرسی داخل خانه پرداختند و متوجه شدند قسمتی از شیشههای خانه شکسته شده است که میتواند دلیلی بر وقوع درگیری باشد. شیشه شکسته و خراشهای روی بدن مقتول دو سرنخی بود که وقتی در کنار دیگر اطلاعات بهدستآمده قرار گرفت کارآگاهان را مطمئن کرد یکی از اعضای خانواده احمد این جوان را به کام مرگ کشانده است. برادر مقتول به نام محمود در بازجوییهای تخصصی به قتل اقرار کرد و گفت: «برادرم به موادمخدر اعتیاد داشت و زندگی همه ما را سیاه کرده بود. او شغلی نداشت و برای اینکه بتواند هزینههای اعتیادش را تامین کند پدرم را تحتفشار میگذاشت. او همه ما را اذیت میکرد و همیشه با تهدید و فشار از پدرم پول میگرفت پدرم هم برای اینکه آبروریزی راه نیفتد در برابرش مقاومت نمیکرد. این رویه ادامه داشت و همه ما را ذله کرده بود تا اینکه چند ساعت قبل از قتل وقتی از محل کارم به خانه برگشتم دیدم اهالی محل مقابل خانه ما جمع شدهاند. فهمیدم باز هم برادرم کاری کرده است. نگران آن بودم که آسیبی به پدرم وارد کرده باشد جلو که رفتم دیدم برادرم چاقو در دست دارد پدرم را تهدید میکند. مردم به پلیس 110 تلفن زده بودند اما وقتی ماموران رسیدند ماجرا تمام شده بود و چون پدرم هم شکایتی نداشت ماموران فقط موضوع را صورتجلسه کردند و رفتند.»
متهم ادامه داد: «آن شب تصمیم گرفتم با احمد صحبت کنم و از او بخواهم از این رفتارهایش دست بردارد اما فرصتی پیش نیامد و با دلخوری خوابیدم حدود ساعت پنج صبح بیدار شدم تا آب بخورم که دیدم برادرم در حیاط نشسته است فرصت را برای گفتوگو مناسب دیدم و من هم به حیاط رفتم اما همینکه به احمد نزدیک شدم دیدم او سلاحی را در دست دارد. برادرم به دلیل استعمال موادمخدر در وضعیت روانی طبیعی قرار نداشت و هر لحظه ممکن بود کاری دست خودش بدهد به همین دلیل سعی کردم سلاح را از او بگیرم. احمد مقاومت کرد و ما با هم درگیر شدیم اما در جریان کشمکش تفنگ را گرفتم و ناگهان به صورت کاملا اتفاقی تیری هوایی شلیک شد. احمد بهشدت ترسید و به سمت پشتبام فرار کرد من که از دست او خیلی عصبانی بودم بدون اینکه بفهمم چه کار میکنم به سمتش شلیک کردم. بعد از اینکه گلوله به احمد خورد او از پشتبام به پایین پرت شد و بلافاصله جانش را از دست داد. بعد از اینکه جسد را دیدم تازه به خودم آمدم و فهمیدم چه کار کردهام. همان موقع با اعضای خانوادهام صحبت کردم و قرار شد برای اینکه مشکلی برایم پیش نیاید ادعا کنیم کسی از بیرون تیراندازی کرده است.»