آفتابنیوز : آفتاب: با
پیروزی حسن روحانی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری رابطه دولت
جدید با گروه ها و احزاب سیاسی آغاز شد. در این میان رابطه دولت با اصلاح
طلبان یکی از مهمترین موضوعات تاکنون بوده است.اگرچه هیچگاه روحانی خود را
اصلاحطلب نخوانده است و البته اصلاحطلبان نیز دولت را اصلاحطلب نمی
دانند.
در همین راستا تابناک در گفت و گو با حمیدرضا جلائیپور،
عضو شورای مشورتی اصلاحطلبان و استاد دانشگاه، نگاه اصلاحطلبان نسبت به
عملکرد سال گذشته دولت و رابطه اصلاحطلبان با دولت را مورد بررسی قرار
داده است.
اقای
دکتر به نظر شما دولت چگونه توانست در انتخابات سال گذشته اقبال عمومی را
به دست آورد؟ آیا حمایت افراد صاحب نفوذی همچون آقای خاتمی و هاشمی در این
اقبال تاثیر داشته است؟ دولت یازدهم در بستر معضلاتی که
برای جامعه قبل از انتخابات رخ داد توانست اقبال عمومی را به دست آورد و با
رای قاطع بر سر کار بیاید. در این موفقیت البته حمایت آقای خاتمی و هاشمی و
تشکلهای اصلاحطلب هم تاثیری تعیینکننده داشت که خود تحت تاثیر فشار
اجتماعی جوانان و بدنهی اجتماعی حامی اصلاحطلبان به راس هرم رهبری
اصلاحطلبان بود که زمینه را برای فرصتسازی مردم فراهم کرد.
اقلیتی
مردمانگیز هشت سال تلاش کردند مردم را خوشحال و جذب کنند و حتی فکر
میکردند با یارانه دادن مردم خوشحال میشوند، اما در عمل چنین نشد. روحانی
برای حفظ این امید با یک چالش مهم به نام افراطگرایی روبرو است.
شما عملکرد دولت در سال گذشته را چگونه ارزیابی می کنید؟
مهمترین
اتفاقی که در سال 92 رخ داد این بود که دولت نهم و دهم و حامیانشان جامعه
ایران را به تونلی تاریک برده بودند، اما با انتخابات خرداد ماه 92 امید
میرود جامعه از این تونل تاریک بیرون بیاید و روحانی تاکنون در این مسیر
موفق بوده. به نظر من عملکرد روحانی با توجه به شرایط دشواری که در آن کار
میکند در مجموع قابل دفاع است. یعنی دولتی است که برای پیگیری اهدافش
قطبنما دارد. قطبنمای او این است که در دام حاشیهسازیهای افراطیها
نیفتد.
اما منتقدین به عملکرد دولت کم نیستند!بسیاری
از آن ها که در هشت سال دولت اقای احمدینژاد سکوت کرده بودند حالا
سکوتشان را شکستهاند و حتی موفقیتهای او را زیر سوال میبرند. شاهکار
روحانی این است که فریب سر و صدای این هیاهو را نخورده است و اهداف اساسی
را پیگیری کرده است.
البته نقدهای ریز و درشت متعددی هم به عملکرد
دولت وارد است، اما این نقدها منافی توفیق کلی دولت در حرکت به سمت اهداف
تعیینشده نیست. این نکته را هم فراموش نکنید که متاسفانه جامعهی ایران و
حتی نخبگانش بعضاً کمحوصله است و صبر کافی برای تغییر تدریجی و گام به گام
را که مستلزم نوعی همت ملی در بلندمدت است ندارد.
البته این که دولت به انتقادات توجه نکند به نظر درست نیست؟اتفاقا
دولت به انتقادات توجه میکند و به فحاشیها توجه نمی کند. مثلا من
دیدهام که آقای محسن رنانی که از منتقدان اقتصادی دولت است در نشستهای
متعدد مورد مشورت دولتیها قرار گرفته است. حرف آقای روحانی این بود که
بعضی روزنامهها انتقاد نمیکنند بلکه هتاکی میکنند و امنیت کامل دارند.
عدهای
معتقدند که در مدت کوتاهی که از عمر دولت میگذرد رابطه میان اصلاحطلبان
با دولت تیره شده است. در همین راستا برای اثبات حرفشان به استعفای آقای
نجفی و عدم حمایت صریح آقای عارف از دولت اشاره میکنند.اتفاقا
من بر خلاف نظر شما معتقدم روز به روز رابطه دولت روحانی و اصلاحطلبان
عمیقتر و مستحکمتر از گذشته شده است و به مرور ارزش نیروهای کیفی
اصلاحطلبان و نیاز دولت به استفاده از این نیروها در سطوح مختلف بیشتر
روشن شده است.
آقای نجفی به خاطر ناراحتی جسمانی که داشتند
کنارهگیری کردند. الان هم ایشان در مسئولیتی خطیر به دولت کمک میکنند و
این طور نیست که از دولت جدا شده باشند. آقای عارف نیز در شش ماه گذشته در
هر مصاحبه و گفت و گویی که با مردم داشته است یکی از امیدهاش این بوده است
که دولت آقای روحانی موفق شود و دائما از دولت اقای روحانی حمایت کرده است و
گلایههای شخصی ایشان منافی حمایت کلی نبوده است.
سیدمحمد خاتمی و
علیاکبر هاشمی رفسنجانی هم به عنوان سنگینوزنترین چهرههای این جریان
در حمایت از دولت سنگ تمام گذاشتهاند. آقای روحانی کاندیدای مورد حمایت
اصلاحطلبان در انتخابات 92 بود و اتفاقا کاندیدای خوبی نیز بوده است. ما
گفتیم به آقای روحانی رای بدهید و الان هم سرمان را جلوی مردم پایین
نمیگیریم، بلکه همچنان از این انتخاب دفاع میکنیم.
اما به هرحال دولت روحانی خود را اصلاحطلب نمیداند.ما
هم به رسم اصلاحطلبی بیش از اسم به اقدامات توجه داریم و اکثر سیاستهای
کلان روحانی در سیاست خارجی و اقتصادی و فرهنگی از نظر ما اصلاحطلبانه
است.
اصلاح طلبان چند خواستهی اصلی داشتند که توسط آقای روحانی
دارد پیگیری میشود. کشور از لحاظ بینالمللی در خطر بود. آقای روحانی
ایران را از موقعیت خطر بیرون آورده است. موقعیت بینالمللی ایران در همین
چند ماه چنان بهبود پیدا کرده که امروز آقای روحانی باید به وزیر خارجههای
دیگر کشورها وقت بدهد تا بیایند. قبلا مردم فقط شاهد رفت و امد مقامات چند
کشور فرودست مثل ونزوئلا بودند.
تورم بالای 45 درصد در کشور شوخی
نبود. تورم باید کنترل میشد و خوشبختانه این اتفاق افتاد. هر چه تورم کم
شود، بیخانمانها و معتادان و آسیبهای اجتماعی متراکم کنونی کمتر میشود.
این دولت بدون اینکه 800 میلیارد دلار پول داشته باشد تورم را کنترل کرده
و کاهش داده است و رشد اقتصادی منفی 5 درصد را به صفر رسانده است. دولت
اقای احمدینژاد 800 میلیارد دلار درآمد داشت ولی رشد اقتصادی منفی 5 درصد
شد و ایجاد اشتغال به صفر نزدیک شد و تورم از 11 درصد به بالای 45 درصد
رسید.
در عرصهی فرهنگی هم گشایشهایی اتفاق افتاده و اهالی
فرهنگ و سیاست هم نسبت به سال گذشته وضعیتی نفس راحتتری میکشند. در
عرصهی فرهنگی با یک تلفن کتابهای نویسندههای دلسوز این کشور را ممنوع
کرده بودند. الان کتابهای بسیاری از این نویسندهها چاپ میشود. کتابهای
اساتید سالها معطل نوبت چاپ بودند. رفع این مشکلات گشایش فرهنگی است.
اصلاح طلبان همین را میخواستند. نمیخواستند که پسر عموی آنها رئیس باشد.
بیشتر از این را هم میخواهند اما به موانع و مقدورات و ضرورت اصلاح
تدریجی هم توجه دارند.
شما اگر در دولت مسئولیتی را بر عهده داشتید، برای امسال چه اولویتی را سرلوحه کار خودتان قرار می دادید؟
مهمترین
توصیه من به دولت این است که همین مسیر را که داشته ادامه دهد و وزرایش هم
مثل خود آقای روحانی بدون شرمندگی عمل کنند. آقای روحانی محکم گام
برمیدارند و شرمنده نیست و شفاف کار میکند. مثل گزارش 100 روزه اولش. اما
بعضی از وزرا از ترس مخالفان کم حرف میزنند.
به نظر شما خط افتراق بین اعتدال و اصلاحات چیست؟یک
کار درخشان اقای روحانی این بوده است که از وقتی کاندیدا شدند به جای
اینکه بین اصلاحطلب و اصولگرا و میانهرو خطکشی کند بر اعتدالگرایی و
میانهروی در مقابل افراطیها تاکید کرده است. این حرکت میانهروها قبل از
انتخاب شکل گرفته و تا به امروز ادامه پیدا کرده است. این همان رمز موفقیت
دولت روحانی هم هست. رمز پیروزی دولت حمایت ائتلاف وسیع میانهروها که
ترکیبی از اصلاحطلبان، اصولگراها معتدل و شخصیتهای مستقل بود است.
دولت
باید تلاش کند آن عقبه بزرگ اجتماعی دوره انتخابات را که شرط اصلی موفقیت
دولت است حفظ کند. دولتی که پشتوانه اجتماعی نداشته باشد به راحتی شکست
میخورد و برنامههایش با ناکامی روبرو میشود. حتی اگر هشتصد میلیارد
درامد ارزی داشته باشد، و صدا و سیما هم از آن دفاع کند. برای حفظ این عقبه
اجتماعی غیر از رفع بحران معشیتی (یا رکود تورمی)، توجه بیشتر به حقوق
شهروندی، تقویت تشکلهای سیاسی و احزاب و سندیکاها و سایر نهادهای نمایندگی
گروههای اجتماعی متکثر، و توجه به مطالبات اقوام و اقلییتها و حقوق
رسانهها ضروری است. شفافسازی و مسئولیتپذیری بیشتر دولت نیز لازم است.
پیشنهاد شما به دولت برای امسال چیست؟دولت
برای حفظ امید در جامعه باید همین کارهایی که دارد انجام میدهد را دنبال
کند و البته با یک بازوی رسانهای و سیاستهای رسانهای قویتر و
هوشمندانهتر به حفظ حمایت افکار عمومی توجه بیشتری کند:
1- حل مساله هستهای و کاهش تحریمها
2- رفع مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم و جامعه
3- زمینهسازی برای افزایش قدرت جامعه و نهادهای مدنی و حقوق آحاد آن
دولت و آقای روحانی اگر مانند گزارش 100 روزه با مردم صادق باشد، مردم هم صداقت دولت را باور خواهند کرد.