آفتابنیوز : آفتاب: طلاق به عنوان يك آسيب اجتماعی بر بنیان خانواده اثر گذار است. در اين ميان بعضي اشخاص تصور مي كنند زنان بيش از مردان آسيب مي بينند. ممكن است زنان از نگاه فرهنگي و يا موضوع امرار معاش يا مسائل عاطفي آسيب ببينند اما تخليه خود از نظر رواني را با گريه و يا درد دل انجام مي دهند اما مردان بعد از طلاق نه تنها دچار آسيبهاي رواني بيشتر مي شوند بلكه به خاطر ساختار اجتماعي با درون ريزي ناراحتي ها در معرض سكته و مرگ زودرس قرار مي گيرند.
مردان طلاق تمايلي به ازدواج مجدد ندارنددر این باره دكتر مجيد ابهري،رفتار شناس و استاد دانشگاه می گوید: مردان بعد از كودكان بيشترين آسيب را از طلاق مي بينند. نگراني در مورد سرنوشت فرزند و آينده او ، گسست عاطفي با همسر، نگاه جامعه به يك مرد جدا شده و اشاره به ضعف وي به خاطر عدم توانايي در مديريت زندگي عواملي هستند كه مرد را مورد هجوم قرار مي دهند.
او ادامه مي دهد: شايد از نظر ازدواج مجدد مردان شرايط بهتري از زنان داشته باشند اما اكثريت مردان اعتنايي چنداني به ازدواج مجدد ندارند چرا كه وحشت از تكرار شكست اوليه باعث نوعي تجرد طولاني و حتي تا پايان عمر در مردان مي شود.
اين استاد دانشگاه اضافه مي كند: از نگاه مادي ممكن است مردان شرايط بهتري از زنان مطلقه داشته باشند اما بسياري از آنها نيز گرفتار زندان براي مهريه، از دست دادن شغل و پايگاه اجتماعي به خاطر زندان، زخمهاي عميق روحي و عاطفي در مردان ایجاد می کند. در مجموع تمام اعضاي خانواده به خاطر طلاق آسيب هاي غير قابل جبران تحمل مي كنند. اما بعد از فرزندان مردان بيشتر از زنان دچار بحران هاي فكري، اجتماعي و مادي مي شوند.
بخت کم مردان در ازدواج دومآسیب ها پس از طلاق در چند محور قابل بررسی است. بر اساس پژوهش هايي كه در خصوص تاثيرات طلاق بر خانواده انجام شده است،پیامدهای فردی كه طلاق بر تک تک افراد وارد مي كند بسيار وسیع است. سرخوردگی منفی، حس بدبینی و تردید، مشکلات مالی اولين اثرات طلاق بر زندگي فردي است كه زندگي مشترك خود را از دست داده است.حس بدبینی و تردید از ازدواج يكي از مشكلات فراگير در مردان طلاق است. آنها به این فکر می کنند اصلا لازم است دوباره ازدواج کنند یا خیر، یا اصلا چه ضرورتی دارد دوباره ازدواج کنند. برای مردان پس از طلاق فرصت هایی برای ازدواج مجدد به وجود می آید، اما آنها به دلیل حس بدبینی که با سرخوردگی همراه است، از کنار آنها می گذرند. جالب این است که مردان در مقایسه زنان از بخت کمتری برای ازدواج بعدی برخوردارند.
اگر فرزند نیز با مرد زندگی کند، این موضوع کمتر نیز خواهد شد، چرا که زنان کمتری هستند که حاضر به تربیت فرزندان دیگران باشند. حتی اگر مردی با زنی که حاضر به پذیرش فرزندش است، ازدواج کند و به ازدواجی اجباری تن دهد، تا آخر عمر با عبارت دریغ و افسوس گذشته زندگی می کند.
دکتر پرویز مظاهری عضو انجمن روانپزشکان ایران درباره تاثیرات زیانبار طلاق مي گويد: از آنجا که بسیاری از مردان توانایی کمتری در کنار آمدن با مشکلات دارند و توانایی روانی زنان در این گونه مسائل بیشتر و علت آن نیز ترشحات هورمون استروژن است، هنگام متارکه، مردان به دلیل وابستگی به همسر از نظر مسائل تربیتی و مسائل حاکم بر زندگی ضربه بیشتری می بینند.
مظاهری اضافه مي كند: از آنجا که مردان به خاطر مشغله کاری خارج از محیط خانواده نمی توانند همانند زنان زندگی را اداره کنند و از سوی دیگر آشنایی کمتری با مشکلات محیط خانواده اعم از تربیت فرزندان و مسائل حاکم بر خانه دارند، دچار شکست روحی و روانی می شوند.
تاسف هميشگي با مردان طلاقخانه تاريك و ساكت است. كليد خانه را مي چرخاند، وارد خانه خالي كه تا چند هفته پيش پر بود از صداي فرياد و شيون زني كه با ورودش به خانه، گلایه هاش آغاز مي شد. هيچ نشاني از زن در خانه نيست اما ذهن مرد پر است از مرور خاطرات اين چند ساله. خاطرات تلخ و شيريني كه تنهايي شب را پر مي كند و چشمانش را تا صبح بي خواب مي كند. انگار قرار نيست خستگي اين چند سال زندگي مشترك از تنش بيرون رود. مانده است تنهايي اين روزها را دوست دارد يا دلش براي روزهاي پر چالش گذشته تنگ شده است.
دوگانگی عاطفی و تغییرات خلقی شدید و افسوس احساسي كه بيشتر مردان با آن درگير مي شوند .دکتر فربد فدایی، روان پزشک در اين رابطه مي گويد: بلافاصله بعد از جدایی، برای بیشتر مردان دوگانگی عاطفی و تغییرات خلقی شدید به وجود مي آيد. تضاد از این نظر که مردی که از همسرش متارکه کرده در این که کاری که انجام داده درست بوده یا نه مردد است و همیشه با این سوال که آیا می توانسته کار بهتری انجام دهد یا نه مواجه است.
به عقیده دکتر مظاهری، مرد در عین حال که از همسر سابق خوشش نمی آید، همزمان نسبت به او احساس مثبتی هم دارد؛ چون ممکن است بعضی از جنبه های وجود او را که در گذشته دوست داشته است، هنوز هم دوست داشته باشد. پس از جدایی گاهی اوقات، مرد احساس تاسف می کند؛ چون فکر می کند می توانسته است بهتر رفتار کند، یا احساس شرم در او به وجود می آید؛ به این دلیل که در ازدواج و تشکیل خانواده شکست خورده است.
طلاق انتها نداردبر اساس مطالعات جامعه شناختی طلاق فرآیندی است که ابتدا دارد، اما انتهایی ندارد، به این معنا که طلاق صد درصد اتفاق نمی افتد و صرفا این مسئله به شکل حقوقی پایان می پذیرد، اما مسائل عاطفی ناخودآگاه در ذهن طرفین می ماند.
فرآیند طلاق در بررسی های جامعه شناسان 13 مرحله است، هفتمین مرحله آن طلاق پنهان است که با رنگ باختن عشق و علاقه در محیط خانواده بین زوجین اتفاق می افتد، و از آنجا که ساختار سنتی بر جامعه حاکم است، زنان به جمله می سوزم و می سازم اکتفا می کنند، در این مرحله زن معتقد به سوختن و ساختن برای حفظ پیوند خود است، این در حالی است که هر چه بسوزد می سوزاند، و قربانی این تفکرزنان، مردان هستند. در این مرحله که به ظاهر بر اساس ایثار زن صورت گرفته است و مرد برنده آن است، آثار مخرب روحی و روانی و زیانبار آن بیشتر متوجه مرد می شود.
افسردگي رايج ترين بحران مردان بعد از طلاقدکتر امیرحسین توکلی روانپزشک افسردگی را رایج ترین بحران مردان بعد از متارکه مي داند و مي گويد: افسردگی در این دوران بسیار شایع است؛ زیرا مردان نمی دانند چه وضعیتی در انتظار آنهاست. به طور کلی در دوره پس از طلاق، خشم، تاسف، عشق و نفرت در هم می آمیزد. ممکن است بعضی اوقات، مرد احساس راحتی کند؛ زیرا بر این باور است که دیگر فشارها و دخالت ها تمام شده است؛ اما ترس از آینده ای نامعلوم، این احساس راحتی موقت را از بین می برد. در این دوران، مردان با یادآوری مکرر گذشته و بررسی رابطه ازهم گسیخته خود، دچار اختلال تمرکز می شوند و نمی توانند به هیچ چیزی به طور طبیعی فکر کنند.
متارکه می تواند استرس مضاعفی را برای مردان ایجاد کند،در کنار افسردگی حاصل از این اتفاق، مرد دچار اضطراب می شود، اضطرابی که در مردان بعد از متارکه شکل می گیرد بسته به نوع شخصیت مردان باعث بروز ناراحتی های قلبی و عروقی، بیماریهای ریوی، ناراحتی های گوارشی، ریزش مو و یا سفید شدن موی سر می شود.
به گزارش مهر، مردان همانند زنان بعد از طلاق دچار مشکلات بسیاری میشوند، مشكلاتي كه بي توجهي به آن مي تواند آنها را با آسيبهاي جدي جسمي و روحي مواجه كند.