با وجود اینکه هفت سال از این ماجرا میگذرد اما طرفین پرونده میگویند ابهاماتی در این باره وجود دارد. شما به عنوان بازپرس رسیدگیکننده به پرونده درباره ابهامات مطرح شده چه نظری دارید؟
به نظر من این پرونده هیچ ابهامی ندارد. بعد از وقوع این حادثه من 15 ساعت در صحنه بودم و متهم را با توجه به ادلهیی که وجود داشت بازداشت کردم. از زیر تخت متهم آلت قتاله را کشف کردیم و لباسهای خونی متهم را که هنگام ارتکاب جرم به تن داشت هم کشف شد. از طرفی اقاریر خود متهم هم از جمله دلایل محکم در پرونده است. حالا اگر اولیای دم خودشان اعتقاد ندارند که ریحانه قاتل است این موضوع از نظر شرعی محل اشکال است چرا که آنها هم باید به این یقین رسیده باشند. البته باز هم در این باره باید دستگاه قضایی اظهارنظر کند اما من در نتیجه تحقیقاتی که انجام دادم تردیدی ندارم.
چرا این پرونده جنجالی و دچار چنین حواشی شد؟ آیا جایگاه ویژه مقتول در این موضوع تاثیری دارد؟
نه این پرونده هم مثل بقیه پروندهها بود. حرفهایی که درباره جایگاه ویژه مقتول زده میشود تاثیری در این باره ندارد. اصلا ایشان هنگام وقوع حادثه از شغل قبلیشان منفک شده بودند. به نظرم این شایعه کار افراد ضد نظام و انقلاب است که از هر موضوعی برای جوسازی علیه نظام استفاده میکنند اما این جوسازیها نمیتواند تاثیری در کار قضات داشته باشد. قضات فقط به دلایل و مدارک توجه میکنند نه به جایگاه افراد.
اگر بار دیگر به سال 86 برگردید و در جایگاه بازپرس جنایی تهران قرار بگیرید چه اقدامی را انجام میدهید که آن زمان انجام ندادید؟
هیچ نقصی در پرونده نیست و هیچ کاری وجود ندارد که من توانسته باشم انجام دهم اما کوتاهی کرده باشم. من هر کاری که میتوانستم برای کشف حقیقت انجام دادم. شیوه کاری من این بود که بعد از وقوع قتل به صحنه جنایت میرفتم و تا به نتیجه نمیرسیدم صحنه را ترک نمیکردم. روزی که این قتل به من گزارش شد حدود ساعت شش عصر بود به آنجا رفتم و تا حدود ساعت هفت صبح فردایش در آنجا بودم. در این مدت آنقدر با جاهای مختلف صحبت کردم که چهار مرتبه شارژ تلفنم تمام شد. مدام در صحبت بودم و تلاش میکردم زمان طلایی از دست نرود. در این مدت نه خوابیدم و نه حتی یک لیوان آب خوردم.
یکی از ابهامات پرونده نقش شخصی به نام «ش» است. چرا هیچوقت به طور دقیق درباره این شخص تحقیق نشد؟
حرف ریحانه درباره «ش» مستند نبود. فردی هم که به عنوان «ش» در دادگاه حاضر شد هم، مطلع بود نه متهم. ما برای اینکه « ش» واقعی را شناسایی کنیم همه تلاشمان را کردیم. حتی از ثبت احوال همه افرادی که به این نام و در همان محدوده سنی که ریحانه گفته بود را شناسایی کردیم و در نهایت به این فرد رسیدیم. ما همه مراودات مالی 20 سال گذشته او را بررسی کردیم. جزء به جزء زندگی او را بررسی کردیم اما دلایلی وجود نداشت که او در این قتل دست داشته باشد. در کل متهم دلیل محکمی برای حضور «ش» در این ماجرا نداشت. ریحانه ممکن است به این اعتقاد رسیده که در آخرین لحظه کسی به کمکش خواهد آمد. ما همه تلاشهایمان را انجام دادیم. متاسفانه ریحانه داستانهایی تعریف میکرد که به نظر توهم و خیال بود. با این حال او در صحت عقلی همهچیز را توضیح داد و گفت خودش مرتکب قتل شده است. بعد از انجام تحقیقات من هم از اولیای دم خواستم که ریحانه را ببخشند البته آنها هم حق دارند.
گفته میشود در محل جنایت دو لیوان آبمیوه کشف شد که داخل یکی از آنها داروی بیهوشی بود. تحقیقات شما در این باره به کجا رسید؟
در آبمیوه داروی خاصی نبود. ما از پزشکی قانونی استعلام کردیم. دارویی مسهل بود که ممکن است آبمیوه به لحاظ تغییرات شیمیایی ترکیباتش تغییر کرده باشد. یا عوامل دیگر اما چیزی که استخراج شد این بود که داروی مسمومکننده یا بیحسکننده یا توهم زا در کار نبود. از طرفی مقدار کمی در حدود 2 دهم از این آبمیوه نوشیده شده بود که آن هم نمیتوانست تاثیر چندانی داشته باشد.
ریحانه در اظهاراتش مدعی شده بود مقتول در طول مسیر جلوی یک داروخانه توقف کرد و وسیلهیی خرید. آیا در این خصوص تحقیقی شد ؟
بررسیها در این باره نشان داد عمه مقتول زن سالخورده و بیماری بود و مقتول در راه برای او وسیلهیی خریده بود. و حرفهایی که در این باره مطرح میشود به هیچوجه صحت ندارد.
به عنوان بازپرس رسیدگیکننده به این پرونده به نظر شما انگیزه اصلی ریحانه از به قتل رساندن مرحوم سربندی چه میتواند باشد؟ ریحانه آن زمان دختری 19 ساله بود. او از کشتن مرحوم سربندی چه نفعی میبرد؟
من در قرار مجرمیت هم در بیان انگیزه این قتل نوشتم نامعلوم. چرا که نه انگیزههای مالی در بین بود و نه انتقامجویی و نه ناشی از بیماری روانی بود. خود ریحانه هم با وجود تلاشهای ما همکاری نکرد تا واقعیت مشخص شود و ما نتوانستیم به جز همین اطلاعات به شواهد دیگری دست پیدا کنیم.
درباره ادعای متهم درخصوص نیت سوء مقتول نسبت به او چه پاسخی دارید؟
متهم ضربه را در حالی به مقتول زد که او روی سجاده ایستاده بود. از طرفی در محل وقوع حادثه هم باز بود و متهم تلفن همراه در اختیار داشت. او میتوانست فرار کند یا اینکه با استفاده از تلفنش کمک بخواهد. از سوی دیگر حرفهایی درباره نحوه قتل بیان شده که هیچ کدام از آنها به جز چیزی که در پرونده ثبت شده صحت ندارد. حتی گفته شده به مقتول گلوله نیز شلیک شده که این موضوع را تایید نمیکنم. من با همکارانم با دقت زیادی جسد مقتول را در صحنه تنپیمایی کردیم. از موی سر تا ناخن پا. حتی یک مرتبه دیگر جسد در پزشکی قانونی با دقت معاینه شد. علت مرگ همان چیزی بود که در پرونده منعکس شد. همه مستندات در پرونده موجود است.
وکیل ریحانه ادعا کرد منظورش از اون پیامک «امشب باید بکشمش» منظورش جنبه شوخی داشته اونهم کاملا مشخص بوده که در مورد پدرش بوده ...
اصلا کی دیدید که به دوستانش بگه میخوام یه نفر بکشم ؟