کد خبر: ۲۴۰۹۵۴
تاریخ انتشار : ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۲۲:۳۴

الهه کولایی: زنان ایرانی دیگر تمایلی به شعار ندارند

«الهه کولایی» محقق و استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه همچنان مقاوت های سیاسی و اجتماعی فراوانی برای بهبود وضعیت حقوقی زنان در جامعه وجود دارد، تصریح کرد که زنان ایرانی دیگر تمایلی به شعار ندارند.
آفتاب‌‌نیوز :
آفتاب: کاربران اینترنتی گروه «استمرار امید» به تازگی در یک گفت وگوی آنلاین، سووالاتی را از الهه کولایی در خصوص تحولات سیاسی کشور مطرح کرده و جویای پاسخ های وی شده اند. 

نماینده مردم تهران در دوره ششم مجلس شورای اسلامی در این گفت وگوی مبسوط، ضمن اشاره به مسایل پیش روی زنان جامعه، تغییرات اجتماعی را امری تدریجی دانسته و معتقد است نمی توان جامعه را با یک بخشنامه تغییر داد. 

وی در این گفت وگو ضمن تحلیل سیاست های دولت نهم و دهم، بیان می کند که توده مردم در انتخابات سال 84 شناخت دقیق و خوبی از «مردی از جنس مردم» نداشتند. 

کولایی همچنین ضمن اشاره به رویکرد تهاجمی و غیرسازنده دولت نهم و دهم، نتیجه چنین دیپلماسی را انزوای بین المللی و تحریم ها دانسته است. 

عضو فهرست نامزدهای اصلاح طلب دوره ششم مجلس شورای اسلامی، در این گفت وگو، انتقادی از همقطاران خود کرده و بزرگترین اشتباه جریان اصلاحات را نادیده گرفتن نقش آیت الله هاشمی رفسنجانی در به قدرت رسیدن سیدمحمد خاتمی عنوان می کند. 

وی همچنین در انتقاد از جریان اصلاح طلب بیان می کند که بسیاری از اصلاح طلبان و هواداران آنان، «اصلاحات« را با «انقلاب» اشتباه گرفته بودند. 

وی با تجلیل از رویکرد اعتدالی دولت یازدهم در سیاست خارجی، می افزاید، دیپلماسی اعتدال گرا دولت «تدبیر و امید» همراه با اعتمادسازی و در راستای بازگرداندن ایران به جامعه جهانی است. 

وضعیت حقوقی دریای خزر، تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها و نقش زنان در تحولات آینده کشور از جمله موضوعاتی است که کولایی در این گفت وگو به تحلیل آنها پرداخته است. 

کولایی در ابتدای این گفت وگو عنوان می کند: برجسته شدن امید که گاهی با حماسه های بی نظیر پیوند می خورد و جامعه را با دوره هایی خاص روبه رو می کند، نیازمندیم، دائما با فراز و نشیب های تاریخ ساز روبرو هستیم، نیازمند تزریق امید به جامعه هستیم. 

وی با استقبال از فراهم شدن زمینه پاسخگویی به مخاطبان و کاربران اینترنتی به منظور اطلاع رسانی به سووالات آنها به شرح زیر جواب داد. 



- سوال: اگر زمانی در خدمت به دستگاه اجرایی کشور حق انتخاب داشتید، توانمندی های خود را در کدام قسمت پر رنگ تر می دیدید؟ 



- جواب: با توجه به تجربه کاری در دانشگاه، فکر می کنم در حوزه وزارت علوم می توانستم در جایگاه مقام اجرایی ایفای نقش کنم، اما چنین پیشنهادی نه در سطح مدیران و وزیران و نه در سطح ریاست دانشگاه به من نشد. 

در حوزه سیاست خارجی در این 22 سال پس از فروپاشی شوروی در روابط با کشورهای حوزه اوراسیای مرکزی، برخی تصور می کردند در این حوزه دعوت بکار شوم اما چنین نشد. 

به نظر می رسد منابع آنقدر زیاد بوده که به امثال ما مراجعه نشد و در حوزه اقتصادی و سیاسی برای همکاری و مشاوره درخواستی صورت نگرفت گرچه این اقدام زندگی شخصی مرا توسعه می دهد و می توانم برای فعالیت های علمی و آموزشی وقت بیشتری بگذارم. 

قادر بودم در حوزه مسائل اجتماعی با تمرکز بر کشورهای در حال توسعه که ما در زمره آن هستیم، درباره آسیب های دوران گذار از اقتصادهای بسته به اقتصادهای باز مشاوره دهم که باز هم چنین نشد. 

البته فرصت هایی در حوزه های تصمیم گیری و تصمیم سازی ایجاد شد که افراد دانشگاهی در آن تاثیرگذار هستند اما به نظر می رسد در دستگاه های اجرایی نیاز به امثال ما نبود. 

حوزه مورد علاقه ام پژوهش و تحقیق است، به حضور در دانشگاه و موضوعات آموزش، علاقه و تجربه بیشتری دارم و در خدمت پژوهشگران و دانشجویان هستم. 



- سووال: نظر شما درباره سخنرانی رییس جمهوری در بزرگداشت مقام زن چیست، آینده زنان ایران را در دولت دکتر روحانی چطور می بینید؟ 



- جواب: نکات بسیار مهمی در سخنرانی دکتر روحانی وجود داشت. جامعه ما یک جامعه در حال گذار است، بخشی سنتی و یک بخش مدرن دارد، وی با آن بخش از جامعه ارتباط برقرار کرد که در معرض تحول سریع قرار دارد. 

وقتی رهبر معظم انقلاب از تطابق دین و آزادی صحبت کردند، مجوز حضور زنان را به عنوان یک مرجع اسلامی صادر کردند. 

مراجعی بودند که فتوا صادر کردند صدای زن نباید شنیده شود، ولی رهبر انقلاب زنان را به عرصه عمومی دعوت کردند، زنان وارد صحنه شدند و از هر فرصتی برای ارتقاء توانمندی خود استفاده کردند. 

به محض اینکه مجالی برای آنها فراهم شد، شمار آنها در دانشگاه ها به سرعت افزایش پیدا کرد، بجای اینکه از این پدیده مبارک استفاده شود، با سهمیه بندی جنسیتی در دانشگاه ها و تفکیک جنسیتی و تلاش برای برگرداندن زنان به خانه مواجه شدیم. 

آقای روحانی شجاعانه اعتراف کرد که برای زنان کار جدی انجام نشده و نارسایی هایی در این زمینه وجود دارد. 

این سخنان آقای روحانی می تواند راه را برای آسیب شناسی فعالیت زنان باز کند. البته ما همه می دانیم که این راه پر از مانع و چالش است چرا که دستیابی زنان برای حقوق انسانی آنها با سنت های فرهنگی و تاریخی و اجتماعی ما نسبتی ندارد. 

هیچکس پاسخ نمی دهد دخترانی که به دلایل بسیار ازدواج نمی کنند، زندگیشان را چگونه باید اداره کنند، همه دیوارها هم سر زنان خراب می شود. تاکید به نگاه ویژه اسلام به حقوق زنان که امام نیز منادی آن بودند دارم. 

آقای روحانی بار دیگر این حقوق را بیان کردند، اما برای اجرایی کردن این دیدگاه ها مقاومت های جدی وجود دارد، اینها مسایلی نیست که به سادگی با سخنرانی یک مقام اجرایی حل شود. مقاومت های سیاسی و اجتماعی فراوانی وجود دارد. وقتی وی نتوانست زنی را در کابینه خود انتخاب کند، به معاونین خود نیز منعکس کرده اند که آنها هم معاون زن نداشته باشند. 

قدرت سیاسی زنان را ابزاری برای مبارزه برای ستم ها علیه زنان می بینیم. 

در واقع گروهی از زنان برای رسیدن به شرایط مطلوب برای همه، باید گذشت و فداکاری را پذیرا شوند تا بتوانند برای فرزندان آینده این خاک شرایط بهتری را فراهم کنند، این راه طولانی است و ساده نیست. 



- سووال: با توجه به ظرفیت ها و محدودیت های موجود،آیا امکان استفاده از بانوان توانمند به شکلی گسترده تر در عرصه سیاست خارجی وجود دارد؟ 



- جواب: بسیاری معتقدند سیاست خارجی ادامه سیاست داخلی است، پس این دو از هم جدا نیستند. 

وقتی در حوزه سیاست داخلی شاهد حضور زنان نیستیم، در حوزه سیاست خارجی هم نباید چنین انتظاری داشته باشیم. این یک انتظار اجتماعی واقعی است که زنان بر اساس ظرفیت هایشان دیده شوند. بحث مذهب و نژاد و جنسیت و ... مباحثی هستند که در فرع ظرفیت های یک انسان قرار می گیرد. 

حقوق انسانی زن باید شناخته شود. در این زمینه موافقتنامه های بین المللی وجود دارد، اما در کشور های اسلامی، ما از این مرحله فاصله زیادی داریم که البته ریشه تاریخی دارد. 

این راه طولانی است، بنابراین گسترش استفاده از توانایی زنان در حوزه سیاست داخلی در امتداد سیاست خارجی است، البته باید اشاره شود که بسیاری از زنان در کنار مردان نسبت به این قضیه ناباورند. از دولت تدبیر و امید انتظار توجه عملی به این موضوع می رود. 



- سووال: به نظر شما جایگاه زنان در دولت آقای روحانی نسبت به دولت قبل ارتقایی داشته است؟ و آیا استفاده محدود از بانوان در دولت(تمام دوره ها)، شکل نمادین ندارد؟ 



- جواب: با توجه به اینکه یک سال هم از تصدی دولت آقای روحانی نمی گذرد، هنوز نتیجه گیری زود است، البته این انتظار می رود که روند این تغییر را سرعت بخشند تا این تغییر حس شود. 

البته یادمان نرود، آثار سیاست های هشت سال گذشته هم به این راحتی قابل رفع نیست. 

به لحاظ حرکت سیاسی هم هنوز یک نوع تداوم را در مدیریت جامعه شاهد هستیم، ضمن اینکه جریان اقتصادی سیاسی که نگاه آن به زنان، زن خانه دار است، به حیات خود ادامه می دهد. 

نکته ای که باید توجه شود این است که برای تغییر، باید ظرفیت سازی و راهکارهای آن را بررسی کنیم و انتظار تغییر یک شبه نداشته باشیم. 

باور کنیم به تعبیر استاد بزرگ سعدی، مهری که در روزگاران بر دل نهاده شده به این سادگی از بین نخواهد رفت. 

زنان در شکل دادن قدرت سیاسی در کشور ما نقش پررنگی داشته اند. آنان در انقلاب اسلامی، جنگ، اصلاحات و ... بسیار موثر ظاهر شده اند، بنابراین دولت ها باید انتظارهای این بخش از جامعه را پاسخ دهند. 

تغییرات اجتماعی تدریجی هستند، نمی توان جامعه را با یک بخشنامه تغییر داد از این رو باید امید را در متن جامعه بیاوریم و بدانیم تغییرهای اجتماعی، تغییر فیزیکی و شیمیایی نیست و جامعه در یک فرآیند تغییر می کند. 

ما نیازمند پایداری و استمرار هستیم تا بتوانیم به شرایط مطلوب دست پیدا کنیم. 



- سوال: با توجه به سابقه حضور شما در قوه مقننه، آیا به طور کلی روند قانونگذاری در کشور ما بر اساس تحقیقات علمی و جامعه شناختی صورت می گیرد، مخصوصا در حوزه زنان و خانواده؟ 

- جواب: چون بحث سابقه حضور مطرح شده، می توان گفت در دوره مجلس ششم مرکز پژوهش های مجلس در فرآیند قانون گذاری نقش جدی داشت. 

بویژه اعضا فراکسیون زنان در حوزه زنان و خانواده اصرار داشتند که با علمای حوزه و دانشگاه نشست های تخصصی داشته باشند و ارتباط بسیار نزدیک بین تحلیل های مرکز پژوهش های علمی و تصمیم های نمایندگان وجود داشت. 

البته این بدان معنا نیست که همه تصمیمات مجلس مطابق این نظرهای تخصصی بود، چرا که نظرهای کارشناسان هم متفاوت بود. 

نمی دانم در دو دوره بعدی این ارتباط وجود داشته یا نه. 

امیدوارم در آینده این ارتباط وجود داشته باشد و دانشگاه ها بتوانند در تصمیم گیری مجلس از طریق مرکز پژوهش ها نقش موثری ایفا کنند. 



- سووال: به نظر شما برای رسیدن به حقوق برابر تلاش در کدام حوزه مقدم است؟ عدالت اجتماعی یا عدالت سیاسی؟ برداشتن موانع در کدام حوزه باید در اولویت قرار بگیرد تا زنان به جایگاهی برابر با مردان دست یابند؟ سه اولویت جامعه ما در حوزه مسایل زنان چیست؟ 



- جواب: بسیاری از بحث هایی که در اولویت مسایل اجتماعی مطرح می کنیم، انتزاعی است در واقع همزمان در تعامل با سطوح مختلف شکل می گیرد. 

دولت و قدرت سیاسی در تغییر وضعیت زنان می تواند بسیار نقش ایفا کند، به خاطر شکل دهی به باورها و... . 

صدا و سیما در تغییر فرهنگی و ارزشی بالاترین نقش را دارد. 

البته نقش ماهواره ها جای خود را دارد اما برنامه های صدا وسیما دیدگاه انسان ها به خود و پیرامون خود را تحت تاثیر قرار می دهد. 

از الگوهای پوشش، اخلاق، تعاملات اجتماعی و... . در هشت سال گذشته می خواستند زنان را به خانه برگردانند، اگر دولت می خواهد حضور اجتماعی زنان را بالا ببرد، باید در این جهت حرکت کند. 

دولت و عوامل فرامرزی در کشورهای در حال توسعه نقش مهمی دارد. اینکه در کدام حوزه اول فعالیت شود، به نظرم بخش سیاسی بیشترین نقش را دارد. 

در پاسخ به این نیاز، احتیاج به تعامل با جامعه و کمک گرفتن از ظرفیت هایی که دراختیار حکومت است وجود دارد. سازماندهی سیاست ها بر مبنای نگرش های سیاسی حاکم است. 

از این رو عنصر سیاست، بسیار برجسته است آن مدل نوسازی که می خواهد اجرا شود چه نگاهی به زن دارد و به همان نسبت ابزار آموزش بکار برده می شود، مهمترین ابزار آگاهی است در نتیجه زنان اطلاعات لازم برای رسیدن به حقوقشان را به دست می آورند.

آگاهی، سازماندهی و تبدیل این آگاهی به نیروی اجتماعی و حضور فعال در احزاب و در جریان های سیاسی را به ترتیب عنصر های مهم و تاثیرگذار می بینم. 



- سووال: با توجه به واقعیت های موجود در جامعه، کدامیک از دستاوردهای کشورهای توسعه یافته در حوزه زنان برای ما قابل استفاده می باشد؟ 



- جواب: طبیعی است که تفاوتهای جدی در مبنای ارزشی در کشورهای مختلف جهان وجود دارد، فکر می کنم بحث زنان را از بحث کلی توسعه نمی توان جدا کرد. 

وقتی از کشور توسعه یافته صحبت می کنیم، یعنی این کشور از تمام منابع خود استفاده کرده که مهمترین آنها منابع انسانی است. یعنی آنها توانسته اند فرصت های برابر را به آحاد جامعه خود بدهند بنابراین رفع تبعیض ها، تبعیض هایی که فرصت برابر را از بین می برد و امکان فعلیت یافتن توانایی های زنان را از بین می برد، شاید مهمترین دستاوردی باشد که در کشور توسعه یافته - به طور نسبی - برای زنان به دست آمده است. 

کشورهایی که بیشتر توسعه یافته اند، کشورهایی هستند که زنان را در فعالیت های اجتماعی خود بیشتر وارد کرده اند، کشورهایی که زنان را به جرم زن بودن از ادامه تحصیل و تصدی امور کنار نگذاشته اند. 

در واقع این حق جامعه است که از بهترین نیروهای توانمند خود استفاده کند(چه زن و چه مرد) و تحقق چنین آرمانهایی در کشوری مثل ما با مشکلات بسیاری رو به رو است، ولی در حال حرکت به پیش هستیم. 



- سووال: در حال حاضر مهمترین چالش دولت در عرصه اجتماعی چیست؟ 



- جواب: جامعه ایران به سرعت در حال تحول است و این تحول به این معناست که ما نیازمند ساختارهای مدیریتی متناسب با این الگوی تغییر هستیم. 

یعنی ارزش ها، نیازها و باورهای مردم در حال تغییر دائمی است. 

شرایط اجتماعی امروز با شکل گیری فضای مجازی، با 20 سال پیش تفاوت بنیادی پیدا کرده از این رو ظرفیت های تغییر باید شناخته و عوامل موثر در تحولات ایران بررسی شود. 

ضرورت توجه به مطالعه علمی و آسیب های اجتماعی باید مورد توجه دولت قرار بگیرد. به عنوان مثال، در بحث اعتیاد. 

تغییر الگوهای رفتاری، گاه از نتایج تحمیل الگوهای خاص به جامعه و مقاومت هایی است که در این زمینه وجود دارد. 

دولت باید با مطالعات علمی این آسیب های اجتماعی را ریشه یابی کند تا به کمک آن بتواند مشکل را کاهش داده تا به تدریج از بین رود. 

بخشی از این آسیب ها ناشی از فضای بیرونی و بخشی به سبب مسایل داخلی است. 

ریشه یابی این آسیب ها بدون کمک کارشناسان به نتیجه نخواهد رسید. 

چالش اصلی دولت را انزوای علوم اجتماعی می دانم که می تواند در صورت برطرف شدن، به رفع موانع انجام وظایف دولت کمک کند. 

پس از دوره اصلاحات، مطالعات اجتماعی به حاشیه رانده شد و یک تلاش همه جانبه برای تحمیل نگرش های خاص به جامعه انجام شد. 

بنابراین مهمترین چالش دولت این است که بتواند بدنه علمی جامعه را شناسایی کند و با کمک آنها به خصوص در شرایط تحریم، راهکارهای لازم جهت رفع مشکلات را انتخاب و بکار گیرد. 



- سووال: به نظر شما بزرگترین اشتباه و همین طور بهترین تصمیم جمعی جریان اصلاحات از آغاز شکل گیری تا به امروز چه بوده است؟ 



- جواب: بزرگترین اشتباه جریان اصلاحات نادیده گرفتن نقش آقای هاشمی در به قدرت رسیدن آقای خاتمی بود و اینکه بسیاری از اصلاح طلبان و هواداران آنان، اصلاحات را با انقلاب اشتباه گرفته بودند. 

نه تنها اصلاح طلبان بلکه متاسفانه در متن جامعه نیز چنین رویکردی وجود داشت. 

بهترین تصمیم جریان اصلاحات، واکنش دولت و مجلس نسبت به حوادث 11 سپتامبر بود. در واقع دولت و مجلس و در مجموع اصلاح طلبان همدردی خود را با مردم آمریکا اعلام کردند و از اینکه توسط نو محافظه کاران آمریکایی ایران را در یک اجماع بین المللی، هدف مبارزه بین المللی علیه تروریسم قرار گیرد، نجات داد. 

دشمنان زیادی در منطقه حتی در خود آمریکا داشتیم که برای هدف قرار دادن ایران بسیار تلاش کردند. در آن زمان در کمیسیون امنیت ملی بودم. 

گزارش هایی از آمریکا به دست ما می رسید که لابی کشورهای عربی چقدر تلاش می کنند که ایران به جای عراق، هدف حمله قرار بگیرد. البته پس از آن ایران به عنوان «محور شرارت» از طرف آمریکا معرفی شد. 

این خطای آمریکا سبب شد که بهانه ای به دست مخالفان ارتباط ایران و آمریکا داده شود. 



- سووال: چه مانعی بر سر راه زنان شایسته ما وجود دارد که به طور کلی در سطح کشور، مدیریت دانشگاهها را مردها برعهده دارند؟ 



- جواب: دانشگاه جزیره نیست بلکه بخشی از جامعه است. مردان دانشگاهی هم جزیی از جامعه ای هستند که زنان را ناتوان و نیازمند حمایت می دانند و بدون ظرفیت کافی برای تصدی کارهای جدی ارزیابی می کنند. 

طی سه سالی که مدیر آموزشی دانشگاه تهران بودم، بسیاری می پرسیدند، چرا چنین مسوولیت دشواری را پذیرا شده ای و چنین مسوولیت سختی را قبول کرده ای؟ 

واقعیت این است که قرن ها در جامعه ما زنان در نقش های خانگی حیات اجتماعی داشتند، هرچند استثناهایی هم وجود داشته اما تاریخ ما و حوزه عمومی( اقتصادی و سیاسی) مردانه است. 

در جهان هم، همچنان حوزه سیاست مردانه است و مختص ایران نیست ولی در دهه های گذشته یک باور جهانی نسبت به انسان بودن زنان گسترش یافته است. 

شاهد هستیم که در بسیاری موارد، مردان دانشگاهی ما به دلیل سطح فرهنگ جامعه حتی زنانی را که توانایی خود را به اثبات رسانده اند، برای ریاست دانشگاه ها مناسب ارزیابی نمی کنند. 



- سووال: روند پرونده هسته ای ایران و تیم مذاکره کننده دولت دهم و یازدهم را چگونه ارزیابی می کنید؟ 



- جواب: در دوره دولت نهم و دهم یک رویکرد تهاجمی و غیر سازنده در سیاست خارجی وجود داشت، بنابراین برنامه هسته ای هم بدون در نظر گرفتن الزامات بین المللی آن دنبال می شد. 

شاهد نوعی ماجراجویی در سیاست خارجی بودیم. یکی از نتایج دیپلماسی دولت نهم و دهم، صدور قطعنامه تحریم علیه دولت جمهوری اسلامی ایران بود؛ رفتاری که این اندازه کوبنده علیه هیچ کشوری اعمال نشد، بر کشور ما اعمال شد آن هم برای کشوری که منادی صلح برای همه جهان بود و این چنین به عنوان یک تهدید بین المللی معرفی شد. 

اما این دولت اعتماد سازی و رفع شبهات و تعامل سازنده بین المللی را بر اساس ضرورت های واقعی عملی(و نه شعاری) در جهت دفاع از منافع مردم ایران دنبال می کند از این رو تصور می کنم 

نتیجه دیپلماسی نهم و دهم تحریم و انزوای بین المللی ایران بود 

و در دولت اعتدال، دیپلماسی اعتدال گرا همراه با اعتماد سازی و در راستای بازگرداندن ایران به جامعه جهانی است، به عنوان بازیگری که به قواعد بین الملی احترام می گذارد و ضمن اعتراض به بی عدالتی ها تلاش می کند، از ساز و کارهای قانونی و رسمی برای تغییر این وضعیت استفاده کند. 



- سووال: آیا به نظر شما دولت و وزارت علوم می توانند ساز و کاری برای کند کردن روند فرار مغزها از کشور اتخاذ و اجرا کنند؟ شما ایده ای در این خصوص دارید؟ 



- جواب: مساله مهاجرت نیروهای متخصص یک موضوع بین المللی است، اما در کشورهایی که بی ثباتی سیاسی و اقتصادی وجود دارد، مثل افغانستان و عراق این موضوع اهمیت می یابد. 

ایران در سال های پیش در خارج شدن نیروهای متخصص رتبه اول را داشته است. 

تحولات سیاسی در ایران باعث خروج تحصیل کرده ها شد، تعداد بسیار زیادی از آنها که می خواستند و می توانستند علمشان را در خدمت به جامعه به کار گیرند مهاجرت کرده اند. 

دولت اکنون می تواند با روش های مناسب، فضای خوبی را برای استفاده از نیروهای متخصص فراهم کند، برای نمونه می توان به افزایش تعامل با جامعه جهانی، جذب سرمایه دیگر کشورها، تلاش برای خروج از تحریم و فعال شدن ایران در تعامل سازنده با نیروهای منطقه و جهان اشاره کرد. 

از سوی دیگر کاهش مداخلات در زندگی خصوصی افراد نیز می تواند در رفع این موضوع کمک کند. بسیاری از این افراد آرزو دارند به کشور خدمت کنند، اما وضعیت و فضای فعلی را مناسب حضور در کشور نمی بینند، از این رو نیروی عظیمی از ایران در آمریکا و کانادا تجمیع شده است. 

البته قرار نیست این عده حتما به صورت فیزیکی به ایران برگردند، همین که بتوانند در همان موقعیت تاثیرگذار باشند نیز بسیار کمک کننده است. 

عملکرد تیم سیاست خارجی می تواند به درستی در جهت بهبود روابط خارجی و نیز برقراری رابطه بهتر و موثرتر با جامعه جهانی، در کند کردن روند فرار مغزها موثر باشد. 



- سووال: سهم اشتباه و تقصیر مردم در انتخابات 84 را چقدر می دانید؟ 



- جواب: سهم مردم را نسبت به سهم نخبگان کم ارزیابی نمی کنم. اگر مردم شناخت خوبی از جریان های سیاسی داشتند، می توانستند در انتخابشان بهتر عمل کنند. البته دوستان اصلاح طلب هم به این نکته توجه نکردند که این جریان باید با یک نامزد وارد انتخابات شود. 

بنابراین هم نخبگان و هم توده مردم هر دو در این اشتباه سهم داشتند. توده مردم شناخت دقیق و خوبی از «مردی از جنس مردم» نداشتند و نخبگان نیز رای مردم را پاره پاره کردند. 



- سوال: مدتهاست که دیگر خبری از تقسیم آب دریای خزر نیست مخصوصا بعد از زمان «منوچهر متکی» و پیشنهادات آن زمان که مورد تایید بسیاری از صاحبنظران داخلی هم نبود. بهر حال وضعیت این تقسیم به کجا کشید و راهکار ایران درمورد آن چیست؟ 



- جواب: مساله تقسیم آب دریای خزر یا در واقع مباحث رژیم حقوقی دریای خزر، با اینکه فنی و حقوقی است، ولی بسیار تحت تاثیر مسایل سیاسی منطقه است. 

با اینکه کشورهای ساحلی که از فروپاشی شوروی ماندند، اعلام کردند به قراردادهای 1921 و 1940 پایبند هستند اما بر اساس تشخیصی که از منافع خود داشتند به سمت تقسیم رفتند. 

روسیه با قزاقستان و آذربایجان 64 درصد از منابع آب دریای خزر را بین خود تقسیم کردند که این خلاف است. 

کشورهای حاشیه این دریاچه باید با هم به توافق برسند. 

دولت دهم به دلیل رویکرد تهاجمی، نتوانست از منافع ایران در این دریاچه مراقبت کند. این اشتباه مهلکی بود که سهم 11 درصدی از سوی وزیر امور خارجه مطرح شد. 

در اولویت های دولت دهم مساله حقوق ایران در این دریاچه وجود نداشت و اولویت رابطه با روسیه بود. 

پوتین به تهران آمد، بدون هیچ صحبتی در این باره صحبت از مسایل امنیتی - نظامی شد. 

اکنون که آقای ظریف به مسکو رفته، وضعیت متفاوت است، او وضعیت دیپلماسی را با اعتماد سازی با جامعه جهانی پیش می برد و توان چانه زنی ایران را بالا می برد. 

اکنون ایران می تواند با استحکام بیشتری از حقوق خود دفاع کند. 

ما در حال تجربه تحولاتی مثبت هستیم و می توانیم امیدوار باشیم تا با فعال شدن دیپلماسی ایران، گام های جدی تری را در این حوزه برداریم. 



- سووال: آیا انتظاراتی که از شعارهای انقلاب اسلامی پیرامون مسایل زنان داشتیم، به واقعیت پیوست؟ 



- جواب: از جهت معنا و تجهیز و در کنار این دو، به کمک الگوهای صدر اسلام ظرفیت های زیادی داریم، به لحاظ جامعه شناختی و توسعه فرهنگی و اجتماعی در کنار افغانستان، پاکستان، ترکمنستان و ترکیه هستیم. 

در این بخش از جهان که ما متعلق به آن هستیم یک سری تحولاتی از درون و بیرون وجود دارد. یک بحث مقاومت در مقابل نوشدن است، بحث دیگر تبدیل جامعه سنتی به مدرن است. 

سن ازدواج بالا می رود، نگاه ها تغییر می کند، شرایط هم تغییرکرده است... . تغییرها را نمی توان نادیده گرفت. 

انقلاب اسلامی یک سری شعار درباره زنان مطرح کرد ولی گروهی به امام(ره) گفتند زن نمی تواند طرف مشورت قرار گیرد. این تفکر همچنان وجود دارد که زن را انسان مادون می داند. 

در بحث به خارج فرستادن دختران برای تحصیل، مردان هویت مستقل زن را نپذیرفتند و همچنان زن را نیازمند حمایت دانستند. 

به مدد انقلاب اسلامی فضا برای تحصیل زن ایجاد شد. دختران از خوزستان می روند خراسان، یعنی از این سمت ایران به سمت دیگر. 

پیش از انقلاب بسیاری از خانواده های مذهبی اجازه خروج از منزل را به سختی به دختران خود می دادند اما پس از انقلاب یک آگاهی و یک انتظار ایجاد شد. 

این که مرد می تواند چند همسر داشته باشد، با شرایط فعلی همخوانی ندارد. مبنا شعار نیست، عمل است. 

وقتی جامعه جهانی می گوید تکریم حقوق انسانی زن، زنان را به الگوهای بیرونی سوق می دهند. ما انبانی از شعار و کلمات تقدیر آمیز زیاد داریم اما در عمل سهمیه بندی جنسیتی علیه دختران اجرا می شود. 

حتی اگر دختری رتبه خوبی داشته باشند، با اجرای نظام سهمیه بندی از ادامه تحصیل محروم می شود و باید در خانه بنشینند، چیزی گفته ایم و انتظاری ایجاد کرده ایم، اما با یک مانع تاریخی برخورد کرده ایم. 

این منافع انباشته شده باید بین زنان توزیع شود. 

چرا آمار طلاق بالاست؟ چون زن جامعه فعلی با آن آگاهی و انتظارها، دیگر حاضر به پذیرفتن همسر دوم نمی شود. 

آن سیاست پشت قضیه است که نفوذ کلام را کاهش می دهد. آن هنگام که دولت اعتدال حرف اعتدال می زند و فرصتی به زنان در حوزه های تصمیم سازی نمی دهد، الگوهای خارجی مثل سیاست های تجویزی در افغانستان مورد توجه زنان ایرانی قرار می گیرد. ما باید به حکومت متذکر شویم و به جامعه آگاهی دهیم که این تغییرها پیچیدگی و دشواری بسیار دارد. 

فرهنگ سیاسی و فرهنگ یک جامعه که زن فرد درجه دوم بوده است، به این سادگی قادر به تغییر نخواهد بود. سازماندهی و کسب قدرت می تواند ما را به الگوهای متعادل برساند. 

زن ایرانی دیگر به شعار تمایل ندارد، عمل و کنش را می بیند. فضایی که در عمل برای احقاق حقوق زن فراهم شد، قضاوت می شود. این باور را باید در جامعه رسوخ یابد که ما به آن چه می گوییم باور داریم، عمل کنیم. به همین دلیل سیاست دراین باره حرف اصلی را می زند. 
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین